Telegram Group & Telegram Channel
🧠 چه بر سر عقل آمده است؟ (1)⚠️

عصر روشنگر
ی آنچه را که در زندگی فکری اروپا ضمنی بود، تصریح کرد: باور به اینکه پژوهش عقلانی به حقیقت عینی می‌انجامد.
حتی آن دسته از اندیشمندان عصر روشنگری که به عقل اعتماد نداشتند، مانند دیوید #هیوم ، و آنهایی که سعی کردند قدرت آن را محدود کنند ، مانند #کانت ، هرگز اعتماد خود را به استدلال عقلانی از دست ن
دادند. هیوم با ایده‌ی اخلاق عقلانی ، مخالف بود، ولی تمایز بین درست و غلط را از منظر علم طبیعیِ احساسات توجیه می‌کرد و این را بدون بحث ، درست در نظر می‌گرفت که :
ما می‌توانیم حقیقت درباره‌ی ماهیت بشر را کشف کنیم و بر اساس آن بنیانی استوار بنا کنیم.
کانت ممکن‌ست «عقل محض» را به عنوان توهم مردود دانسته باشد، ولی به جای آن عقل عملی را ارتقا بخشید و در دفاع از اعتبارِ مطلقِ قانونِ اخلاقی استدلال کرد.
در 200سال بعدی، عقل جایگاه خود را بـه عنوان قاضی حقیقت و بنیان معرف
ت عینی حفظ کرد.

در حال حاضر عقل هم به عنوان یک ایده‌آل و هم به عنوان یک واقعیت در
حال عقب‌نشینی‌ست. به جای آن «دیدگاه از بیرون» آمده است- که تمام سنت آموزش ما را زیر سوال می برد. به ما گفته می شود که توسل به عقل صرفا توسل به فرهنگ غربی‌ست ❗️ فرهنگی که عقل را اسم رمز خود قرار داده و مدعی عینیتی ست که هیچ فرهنگ دیگری نمی‌تواند مالک آن باشد.
علاوه بر این فرهنگ غربی با ادعای عقل به عنوان بنیان خود ، اروپامحوریِ خطرناک خود را پنهان کرده‌است و گونه‌های غربیِ تفکر را به گونه‌ای آراسته است که گویی اعتبار جهانی دارند. بنابراین، عقل یک دروغ‌ست و با برملاکردن این دروغ، استبدادی که در قلب فرهنگ اروپایی است برملا می شود.

در پس حمله به عقل خصومتی خطرناکتر وجود دارد:
خصومت نسبت به فرهنگ و برنامه‌ی درسی‌ای که از عصر روشنگری به ارث برده‌‌ایم.

اگر به بررسی مرشدان دانشگاهی جدید بپردازید - آنهایی که نوشته‌هایشان در سری مقالات بی‌پایان حمله به فرهنگ غربی بیش از دیگران مورد استناد قرار می گیرند- خواهید دید که همه‌ی آنها مخ
الف حقیقت عینی هستند.
نیچه یکی از آنهایی‌ست که مورد علاقه‌ی این افرادست، چرا که نکته‌ی مد نظر خود را بی‌پروا بیان کرده است: «حقیقتی وجود ندارد، تنها تفسیر وجود دارد.»
حال، یا آنچه که نیچه می گوید حقیقت دارد - که در آن صورت نمی‌تواند صدق کند چرا که هیچ حقیقتی وجود ندارد- یا غلط‌ست.
ممکن‌ست فکر کنید همین قدر کافی است. ولی نه: این نکته را می توان با صراحت کمتری خاطرنشان کرد؛ به گونه‌ای که پارادوکس آن پنهان شود. این نکته جذابیت آن دسته از متفکران پس از نیچه - میشل #فوکو، ژاک #دریدا، و ریچارد #رورتی - را توضیح می دهد، متفکرانی که شهرت فکری خود را نـه مدیون استدلال های خود (که استدلال های به درد به خور بسیار کمی دارند) که مدیون نقش خود در قدرت دادن به رد مراجع قدرت و تعهد مطلقشان به ناممکن بودن تعهدهای مطلق هستند. ‌همه‌ی این متفکران، این دیدگاه را دارند که حقیقت، عینیت، ارزش، و معنی واهی هستند و تنها چیزی که می‌توانیم داشته باشیم و نیاز داریم آسایش خاطر نظرات خودمان اسـت.

📍استدلال کردن علیه این مرشدها بی‌فایده است. هیچ استدلالی، هر چه قدر هم عقلانی، نمی‌تواند جلوی میل بسیار زیاد خوانندگان عادی این آثار بـه با
ور این مطالب را بگیرد. هر چه باشد، استدلال عقلانی دقیقا آن چیزی را فرض می گیرد که این‌ها زیر سوال می‌برند- یعنی امکان استدلال عقلانی. حداقل یکی از آنها - میشل فوکو- جایگاه اولیا و مقدسین را یافته است: کتاب «قدیس فوکو» نوشته‌ی #دیوید_هالپرین ، به خاطر پیام آزادی‌بخش فوکو در حمله‌اش به تفکر ساختارمند. ولی هر یک از این‌ها شهرت خود را به گونه‌ای جدید از ایمان دینی مدیون هستند: ایمان بـه نسبی بودن همه‌ی نظرات، حتی همین نظر.

#راجر_اسکروتن
ترجمه
زُهیر باقری‌

#چرندیات_پست_مدرن
#خودشیفتگی
#خردستیزی
#شارلاتانیسم
#سوفسطاییگری
#جامعه_باز_و_دشمنان_آن
#سروش
#عبدالکریمی
#عینیت
#فلسفه_قاره_ای
#فلسفه_تحلیلی
#مدرنیسم
#بنیادگرایی

@cafe_andishe95

@mghlte | عصر روشنگری
@ZIRsigari_kohn | نقد پست مدرنیسم
@JAAMEEbaz| جامعه باز و دشمنان آن

بصیرت هگل :
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/4732
بصیرت فوکو :
https://www.group-telegram.com/ZIRsigari_kohn/95
بصیرت هایدگر
شارلاتانیسم روشنفکران ایرانی :
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/4054
چپ اروپا و بنیادگرایی خاورمیانه:
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/3595
میمون های اروپا :
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/4667
فروید و روشنگری :
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/4364
پس پیشرفت چیست:
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/2137



group-telegram.com/mghlte/4813
Create:
Last Update:

🧠 چه بر سر عقل آمده است؟ (1)⚠️

عصر روشنگر
ی آنچه را که در زندگی فکری اروپا ضمنی بود، تصریح کرد: باور به اینکه پژوهش عقلانی به حقیقت عینی می‌انجامد.
حتی آن دسته از اندیشمندان عصر روشنگری که به عقل اعتماد نداشتند، مانند دیوید #هیوم ، و آنهایی که سعی کردند قدرت آن را محدود کنند ، مانند #کانت ، هرگز اعتماد خود را به استدلال عقلانی از دست ن
دادند. هیوم با ایده‌ی اخلاق عقلانی ، مخالف بود، ولی تمایز بین درست و غلط را از منظر علم طبیعیِ احساسات توجیه می‌کرد و این را بدون بحث ، درست در نظر می‌گرفت که :
ما می‌توانیم حقیقت درباره‌ی ماهیت بشر را کشف کنیم و بر اساس آن بنیانی استوار بنا کنیم.
کانت ممکن‌ست «عقل محض» را به عنوان توهم مردود دانسته باشد، ولی به جای آن عقل عملی را ارتقا بخشید و در دفاع از اعتبارِ مطلقِ قانونِ اخلاقی استدلال کرد.
در 200سال بعدی، عقل جایگاه خود را بـه عنوان قاضی حقیقت و بنیان معرف
ت عینی حفظ کرد.

در حال حاضر عقل هم به عنوان یک ایده‌آل و هم به عنوان یک واقعیت در
حال عقب‌نشینی‌ست. به جای آن «دیدگاه از بیرون» آمده است- که تمام سنت آموزش ما را زیر سوال می برد. به ما گفته می شود که توسل به عقل صرفا توسل به فرهنگ غربی‌ست ❗️ فرهنگی که عقل را اسم رمز خود قرار داده و مدعی عینیتی ست که هیچ فرهنگ دیگری نمی‌تواند مالک آن باشد.
علاوه بر این فرهنگ غربی با ادعای عقل به عنوان بنیان خود ، اروپامحوریِ خطرناک خود را پنهان کرده‌است و گونه‌های غربیِ تفکر را به گونه‌ای آراسته است که گویی اعتبار جهانی دارند. بنابراین، عقل یک دروغ‌ست و با برملاکردن این دروغ، استبدادی که در قلب فرهنگ اروپایی است برملا می شود.

در پس حمله به عقل خصومتی خطرناکتر وجود دارد:
خصومت نسبت به فرهنگ و برنامه‌ی درسی‌ای که از عصر روشنگری به ارث برده‌‌ایم.

اگر به بررسی مرشدان دانشگاهی جدید بپردازید - آنهایی که نوشته‌هایشان در سری مقالات بی‌پایان حمله به فرهنگ غربی بیش از دیگران مورد استناد قرار می گیرند- خواهید دید که همه‌ی آنها مخ
الف حقیقت عینی هستند.
نیچه یکی از آنهایی‌ست که مورد علاقه‌ی این افرادست، چرا که نکته‌ی مد نظر خود را بی‌پروا بیان کرده است: «حقیقتی وجود ندارد، تنها تفسیر وجود دارد.»
حال، یا آنچه که نیچه می گوید حقیقت دارد - که در آن صورت نمی‌تواند صدق کند چرا که هیچ حقیقتی وجود ندارد- یا غلط‌ست.
ممکن‌ست فکر کنید همین قدر کافی است. ولی نه: این نکته را می توان با صراحت کمتری خاطرنشان کرد؛ به گونه‌ای که پارادوکس آن پنهان شود. این نکته جذابیت آن دسته از متفکران پس از نیچه - میشل #فوکو، ژاک #دریدا، و ریچارد #رورتی - را توضیح می دهد، متفکرانی که شهرت فکری خود را نـه مدیون استدلال های خود (که استدلال های به درد به خور بسیار کمی دارند) که مدیون نقش خود در قدرت دادن به رد مراجع قدرت و تعهد مطلقشان به ناممکن بودن تعهدهای مطلق هستند. ‌همه‌ی این متفکران، این دیدگاه را دارند که حقیقت، عینیت، ارزش، و معنی واهی هستند و تنها چیزی که می‌توانیم داشته باشیم و نیاز داریم آسایش خاطر نظرات خودمان اسـت.

📍استدلال کردن علیه این مرشدها بی‌فایده است. هیچ استدلالی، هر چه قدر هم عقلانی، نمی‌تواند جلوی میل بسیار زیاد خوانندگان عادی این آثار بـه با
ور این مطالب را بگیرد. هر چه باشد، استدلال عقلانی دقیقا آن چیزی را فرض می گیرد که این‌ها زیر سوال می‌برند- یعنی امکان استدلال عقلانی. حداقل یکی از آنها - میشل فوکو- جایگاه اولیا و مقدسین را یافته است: کتاب «قدیس فوکو» نوشته‌ی #دیوید_هالپرین ، به خاطر پیام آزادی‌بخش فوکو در حمله‌اش به تفکر ساختارمند. ولی هر یک از این‌ها شهرت خود را به گونه‌ای جدید از ایمان دینی مدیون هستند: ایمان بـه نسبی بودن همه‌ی نظرات، حتی همین نظر.

#راجر_اسکروتن
ترجمه
زُهیر باقری‌

#چرندیات_پست_مدرن
#خودشیفتگی
#خردستیزی
#شارلاتانیسم
#سوفسطاییگری
#جامعه_باز_و_دشمنان_آن
#سروش
#عبدالکریمی
#عینیت
#فلسفه_قاره_ای
#فلسفه_تحلیلی
#مدرنیسم
#بنیادگرایی

@cafe_andishe95

@mghlte | عصر روشنگری
@ZIRsigari_kohn | نقد پست مدرنیسم
@JAAMEEbaz| جامعه باز و دشمنان آن

بصیرت هگل :
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/4732
بصیرت فوکو :
https://www.group-telegram.com/ZIRsigari_kohn/95
بصیرت هایدگر
شارلاتانیسم روشنفکران ایرانی :
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/4054
چپ اروپا و بنیادگرایی خاورمیانه:
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/3595
میمون های اروپا :
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/4667
فروید و روشنگری :
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/4364
پس پیشرفت چیست:
https://www.group-telegram.com/tw/mghlte.com/2137

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری




Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/4813

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

"And that set off kind of a battle royale for control of the platform that Durov eventually lost," said Nathalie Maréchal of the Washington advocacy group Ranking Digital Rights. Again, in contrast to Facebook, Google and Twitter, Telegram's founder Pavel Durov runs his company in relative secrecy from Dubai. The next bit isn’t clear, but Durov reportedly claimed that his resignation, dated March 21st, was an April Fools’ prank. TechCrunch implies that it was a matter of principle, but it’s hard to be clear on the wheres, whos and whys. Similarly, on April 17th, the Moscow Times quoted Durov as saying that he quit the company after being pressured to reveal account details about Ukrainians protesting the then-president Viktor Yanukovych. Telegram was founded in 2013 by two Russian brothers, Nikolai and Pavel Durov. You may recall that, back when Facebook started changing WhatsApp’s terms of service, a number of news outlets reported on, and even recommended, switching to Telegram. Pavel Durov even said that users should delete WhatsApp “unless you are cool with all of your photos and messages becoming public one day.” But Telegram can’t be described as a more-secure version of WhatsApp.
from tw


Telegram مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری
FROM American