Telegram Group Search
Forwarded from NasserFakouhiPaintings
«سیاه هفت» / اکریلیک روی کاغذ/30 * 20 سانتی‌متر

کانال نقاشی‌ها در تلگرام
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.compaintings

کانال نقاشی‌ها در اینستا
https://www.instagram.com/nasser_fakouhi_paintings
فرهنگ و تربیت
در موارد بسیاری و به ویژه در نزد کنشگران متعارف اجتماعی و حتی کسانی که از سطح بالایی از سرمایه فرهنگی برخوردارند با نوعی اشتباه اغلب ناخود آگاهانه، روبرو می شویم که خود را به خوبی در سطح زبان و اشاره هایی که در آن در هم معنی گرفتن «فرهنگ» و«تربیت» می شود، نیز نشان می دهد. این اشتباه مبتنی بر آن است که «فرهنگ» را اصولا «آموزش» و یا حتی با «ادب» یکی بگیریم. به عبارت دیگر این تصور که فرهنگ بیش از هر چیز در جنبه آموزشی خود و یا حتی اگر خواسته باشیم از زبان خود فرهنگ شناسان استفاده کنیم، در جنبه «انتقال» آن از یک نسل به نسل دیگر یا از یک گروه به گروه دیگر، متمرکز است و متبلور می شود . یعنی باید بیش از هر جنبه ای دیگر به این بعد فرهنگ توجه کرد. اغلب در نزد «آموزش دهندگان» اعم از رسمی (آموزگاران، سیاستمدارن،…) و یا غیر رسمی (پدر و مادران، دوستان و…) به آموزش و «تربیت» «نصیحت» کردن به دیگران، حال چه بر این دیگران، دارای حقی خویشاوندی باشند و چه حقی قانونی و حتی چه حق و وظیفه ای اخلاقی، با باوری بسیار رایج سروکار داریم: اینکه می توان با آموزش و تربیت، لزوما گروهی از اعتقادات، نظرها و حتی اعمال و کنش ها را به فرد یا گروهی منتقل کرد و او را واداشت که آنگونه که ما می خواهیم فکر یا عمل کند. هدف از این گفتار پاسخ به آن است که چرا اصولا گفتمان های تربیتی و فرهنگی از دو جنس متفاوت هستند که هموراه بر یکدیگر انطباق و هم پوشانی ندارند.
از نقطه آغازین شروع کنیم: تقابل آموزش دهنده/ آموزش گیرنده، خود تقابلی است که به مثابه یک اصل موضوعه و بدیهی مطرح می شود و این امر را هم در مشخص و بدیهی بودن دو طرفی که باید آموزش بدهند و آموزش بگیرند می بیند و هم در موضوع آموزش. به عبارت دیگر این یک امر بدیهی فرض می شود که والدین باید آموزش بدهند و فرزندان باید آموزش بگیرند؛ مسئولان باید به شهروندان بگویند چگونه در زندگی اجتماعی خود رفتار کنند وشهروندان باید سخن آنها را ملاک زندگی و رفتار خود قرار دهند و غیره. از طرف دیگر ، این نیز یک امر بدیهی فرض می شود که آنچه «آموزش» داده می شود و «آموخته» می شود دقیقا همان چیزی است که «باید آموزش داده شود و آموخته شود» بنابراین نباید شکی در «محتوا» ی آموزش نیز داشت. از این رو است که گفتمان های تربیتی تقریبا به صورتی خود کار دائما در این جهت استدلال می کنند و منابع فکری و شیوه های نتیجه گیری خود را همواره با این هدف دنبال می کنند که : «آن چیزی که مناسب است به شیوه درست و به وسیله یک آموزگار ورزیده آموزش داده شود و آموزنده نیز آن طور که باید و شاید آن را بیاموزد». در این گفتمان ها همواره بدیهی و «طبیعی» فرض می شود که اگر ما با آسیبی در زمینه های فرهنگی روبرو باشیم، اولا این آسیب حتما و عمدتا ریشه در «تربیت» و «آموزش» دارد و در آنجا نیز مشکل یا آن است که آموزگار مناسب نبوده، یا آموزنده تلاش کافی و درست برای آموختن انجام نداده و یا سرانجام محتوای آموزشی درست تنطیم نشده و شیوه های تدریس درست انتخاب نشده اند. گفتمان آموزشی از این رو دائما به دنبال یافتن بهترین آموزگاران، بهترین دانش آموزان وبهترین روش های تدریس است، و از همه این ها بدتر، «اموزش گیرندگان» نیز کاملا این بحث را درونی کرده اند که پاسخ همه مشکلات خود را در «آموزش مناسب» می یابند.

چه تفاوتی میان #گفتمان_تربیتی و #گفتمان_فرهنگی هست؟ / #ناصر_فکوهی

لینک در کانال ناصر فکوهی / نوشته‌ها
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/869

لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%b4-%d8%a7%d8%b2-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-73-%da%86%d9%87-%d8%aa%d9%81%d8%a7%d9%88%d8%aa%db%8c-%d9%85%db%8c%d8%a7%d9%86-%da%af%d9%81%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%aa%d8%b1/
هیچ فرد و به خصوص هیچ گروه اجتماعی نمی تواند وجود داشته باشد مگر آنکه خود یا دیگران برای وی یک یا چند «هویت فرهنگی» تعریف کرده باشند و او بتواند خود را خواسته یا ناخواسته بازشناسایی کند. بدین ترتیب منظور از هویت فرهنگی، مجموعه ای از مولفه های فرهنگی هستند که به یک فرد یا به یک گروه، «شخصیت» می دهند و به عبارت دیگر او را از سایر افراد یا گروه ها «متمایز» می کنند تا از این راه وی بتواند وارد روابط میان کنشی با خود و دیگران شود و به عبارتی بتواند مسئولید و توانایی «موجودیت» فیزیکی و ذهنی خود در نظامی که در آن حضور دارد را بر عهده بگیرد. تنها موقعیت هایی که فرد یا گروه ممکن است به صورت کوتاه یا درزا مدتی هویت نداشته، دچار ضعف یا اختلال هویتی شده و یا آن را از دست بدهند، موقعیت های آسیب زا یا بیمارگونه است که بدون شک پیش و عموما پس از خود با نشانگان و پی آمدهای زیادی همراه هستند.

در موضوع هویت فرهنگی، همواره چند پرسش پیش روی ما است: نخست آنکه این هویت با چه اجزایی شکل می گیرد؟ سپس آنکه این هویت چگونه، به چه وسیله و در چه فرایندی به وجود می آید و تحول پیدا می کند؟ سوم آنکه آیا هویت فرهنگی، موقعیتی واحد و یکپارچه است و یا متکثر و چند پاره و در هر یک از این دو حالت چه ویژگی ها و چه پی آمدهایی دارد؟ و سرانجام اینکه هویت فرهگی چه رابطه ای با کنش های اجتماعی، نهادها و فرایندهای جامعه می یابد؟ بی شک پاسخ به هر یک از این پرسش ها خود نیازمند بحثی جداگانه است اما ما در اینجا تلاش می کنیم، نخست پرسشی عمومی به این مجموعه از سئوالات (که تنها بخشی از سئوالاتی هستند که می توان مطرح کرد) بدهیم.
نخستین پرسش آن است که مولفه های تشکیل دهنده هویت فرهنگی کدامند؟ شاید مهم ترین مولفه در این زمینه بدون شک و تردید زبان است که به مثابه نه تنها ابزار ارتباط اصلی، بلکه ابزار اجتماعی شدن افراد و ظرف اصلی اندیشیدن، انباشت فکر و مرکز پردازش داده های دریافتی از جهان بیرونی و به مادیت در آوردن آنها از طریق نظام شناختی عمل می کند. البته زبان بحث مفصلی دارد که در اینجا مجال ورود به آن نیست. مولفه بسیار مهم دیگر که خود از زبان نشات می گیرد، نظام های نام و نام گزاری است که خود یک فرایند «طبقه بندی کننده» یه حساب می آید. وقتی به یک فرد یا به یک گروه نامی داده می شود، این نام در نظام اجتماعی از پیش تعریف شده است و نقطه آغاز یک هویت را با گروهی از مفاهیم بارگزاری می کند. مولفه های شکلی و محتوایی به دنبال نام، و طبعا در یک نظام زبان شناختی و شناختی، می آیند. فرد یا گروه، دارای کالبد یا بدنی هستند که در چارچوب اجتماعی در ظاهر و با سازوکارهایی مشخص، تعریف و تبیین می شود، بنابراین شکل و محتوای این بدن به صورت ایستا یعنی در یک لحظه مفروضِ ثابت و در قالب واقعی تر پویا، یعنی در میلیاردها حرکت روزانه اش، هویت فردی و گروهی را در چارچوب روزمرگی و سبک زندگی می سازند. کنش ها و پنداشت های فرد و گروه نیز، رابطه ای چرخه ای با هویت او دارند و دائما این هویت را بازتعریف می کنند و به اصطلاح آن را در «صحنه» قرار داده و باز سازی اش می کنند.

#هویت_فرهنگی چیست؟ / #ناصر_فکوهی

لینک در کانال ناصر فکوهی/ نوشته‌ها
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/866

این کانال خصوصی است برای ورود به آن از آدرس زیر استفاده کنید
https://www.group-telegram.com/+PQRGBBkRr6MtdKOW

لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%b4-%d8%a7%d8%b2-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-53-%d9%87%d9%88%db%8c%d8%aa-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%db%8c-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/
ژن‏‌ها و فرهنگ/ ناصر فکوهی

https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/10698

مطالعات رفتارشناسى جانورى از ابتداى قرن بیستم به ‏خوبى نشان داده‌‏اند که رفتارهاى اجتماعى، خاص انسان نیستند و در بسیارى از دیگر جانوران نیز مى‌‏توان چنین رفتارهایى را مشاهده کرد. و این‏که گفته شود در جانوران این رفتارها از سر «غریزه»اند، چندان موضوع را روشن نمى‌‏کند.منشأ رفتارهاى جانورى را در آنِ واحد در دو عامل مى‏‌جویند: از یک‌‏سو عامل ژنتیک فیزیولوژیکى و درنتیجه سازوکارهاى درونى و کمابیش موروثى و انتسابى در موجود زنده، و از سوى دیگر عامل زیست محیطى و کمابیش اکتسابى در فرایندهاى کنش متقابل میان موجود زنده و پیرامون طبیعى او.

پیوند به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%da%98%d9%86%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af/
ژن‏‌ها و فرهنگ/ ناصر فکوهی

https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/10698

مطالعات رفتارشناسى جانورى از ابتداى قرن بیستم به ‏خوبى نشان داده‌‏اند که رفتارهاى اجتماعى، خاص انسان نیستند و در بسیارى از دیگر جانوران نیز مى‌‏توان چنین رفتارهایى را مشاهده کرد. و این‏که گفته شود در جانوران این رفتارها از سر «غریزه»اند، چندان موضوع را روشن نمى‌‏کند.

منشأ رفتارهاى جانورى را در آنِ واحد در دو عامل مى‏‌جویند: از یک‌‏سو عامل ژنتیک فیزیولوژیکى و درنتیجه سازوکارهاى درونى و کمابیش موروثى و انتسابى در موجود زنده، و از سوى دیگر عامل زیست محیطى و کمابیش اکتسابى در فرایندهاى کنش متقابل میان موجود زنده و پیرامون طبیعى او. و البته میراث داروینى بى‌‏شک در این‏جا بیش‏ترین اثرگذارى تاریخى و همچنین بیش‏ترین تداوم را داشته است. با این وصف، هرچند تطورگرایى داروینى و انطباق یافتن آن بر انسان‌‏شناسى در طول بیش از یک قرن از نیمه قرن نوزدهم تا نیمه قرن بیستم، با واکنشى شدید از سوى کارکردگرایان و به ‏ویژه مالینوفسکى و انسان‌‏شناسى اجتماعى بریتانیا روبه‌‏رو شد، اما پس از جنگ جهانى دوم، نوتطورگرایان امریکایى؛ یعنى کسانى چون لسلى وایت و جولین استیوارد، بار دیگر به این سنت قدرتمند در انسان‌‏شناسى بازگشتند و آن را احیا کردند. بنابراین، مى‌‏توان گفت که رفتارشناسى جانورانى که زمانى در ابتداى قرن بیستم آن را تنها با نام کنراد لورنتز، دانشمند سویسى، و مطالعات او بر پرخاشگرى مى‌‏شناختند، توانست با منابعى گسترده که در آنِ واحد از انسان‌‏شناسى و از زیست‌‏شناسى بیرون مى‌‏آمدند، کاملاً رشد کند و راه را براى بسیارى از رازهاى زندگى انسان، از خلال پژوهش بر زندگى جانوران، بگشاید. برخى از رفتارهایى که تا چند دهه پیش شاخص‌‏ترین رفتارهاى انسانى و معیارهایى اساسى براى جدا کردن انسان از جانوران پنداشته مى‌‏شدند ازجمله زبان، نظام خویشاوندى مبتنی ‏بر ممنوعیت جهانشمولِ ازدواج با محارم، و توانایى ابزارسازى امروز با پژوهش‌‏هاى رفتارشناسى، چشم‌‏اندازهایى کاملاً تازه را به روى ما گشوده‌‏اند که ممکن است تا چند سال آینده بخشى بزرگ از دیدگاه‌‏هاى ما را درباره آن‏چه تاکنون «فرهنگ» مى‌‏پنداشتیم و حتى آن‏چه با نوعى غرور و افتخار «نمادگرایى انسانى» مى‌‏دانستیم، دگرگون سازند. در واقع هر اندازه این مطالعات دقیق‏‌تر و عمیق‌‏تر شده‏‌اند، مرزهاى میان طبیعت و فرهنگ به ‏مثابه دو حوزه تفکیک‌ ‏شده و منطبق با رابطه جانور/ انسان، ابهامى بیش‏تر مى‏‌یابند و این پرسش با شدتى بیش‏تر مطرح مى‌‏شود که آیا مى‌‏توانیم درنهایت جهان انسانى و روابط اجتماعى درونى آن را نیز بخشى از طبیعت و قوانین طبیعى به ‏شمار آوریم؟ اگر پاسخ به این پرسش حتى تا اندازه‌‏اى مثبت باشد، مى‏‌توانیم پرسشى دیگر را مطرح کنیم و آن این‏که آیا مى‌‏توانیم درنهایت علوم موسوم به اجتماعى را با علوم طبیعى انطباق دهیم؟ آیا این امکان وجود دارد که ارگانیسم‌‏هاى اجتماعى را تداومى از ارگانیسم‌‏هاى طبیعى بدانیم و بنابراین روابط میان آن‌‏ها را با ابزارهاى رایج در علوم طبیعى مورد سنجش و تحلیل قرار دهیم؟ از پاسخى مثبت در برابر این پرسش‏‌ها بوده است که شاخه زیست‌‏شناسى اجتماعى بیرون آمده است که مهم‏‌ترین چهره متفکر آن ادوارد اُ. ویلسون و مهم‌‏ترین کتاب در آن زیست‌‏شناسى اجتماعى: یک تألیف جدید (۱۹۷۵) از همان متفکر است. ویلسون با تأکیدى که بر قدرت طبیعت، از خلال قدرت ژن‌‏ها در شکل‌‏گیرى زندگى اجتماعى و کیفیت و کمیّت آن، و درنهایت فرهنگ انسانى دارد، اهمیت آن گروه از ابعاد این زندگى را که تلاش مى‌‏کنیم آن‌‏ها را از خلال معنى و تفسیر تعریف کنیم، به زیر سؤال مى‌‏برد. درحقیقت اگر ما بتوانیم الگوهایى طبیعى بیابیم که رفتارها بر اساس آن‏‌ها، و جبراً بر اساس آن‌‏ها، انجام بگیرند، چگونه خواهیم توانست نفوذ الگوهایى نمادین را در شکل دادن و کنترل و هدایت زندگى اجتماعى بپذیریم. در چنین حالتى، نمادگرایى صرفاً ساخت‌ه‏اى ثانوى به‌‏حساب خواهد آمد که باور به نفوذ آن بر حیات انسانى باید کاملاً خیالین تصور شود، هرچند که این خیالین بودن نمى‌‏تواند مانع از اثرگذارى ذهنیت براى ایجاد تغییرهاى رفتارى شود، اما درنهایت ژن‏‌ها و الگوهاى طبیعى هستند که همه چیز را در امر اجتماعى و فرهنگى تعیین مى‌‏کنند. در متن زیر که میشل مورانژ، از انسان‏‌شناسان فرانسوى، آن را در مقاله‌‏اى با عنوان «زیست‌‏شناسى مولکولى و انسان‌‏شناسى» در گاهنامه انسان منتشر کرده است، تلاش شده پایه‌‏هاى نظریه ویلسون با اتکا بر آخرین کشفیات ژنتیک به زیر سؤال برده شود.

ادامه در وبگاه
فیلم کوتاه/ نیمکت تنها/ با اشتراک رایگان در کانال ناصر فکوهی در یوتیوب به تداوم کار ما کمک کنید. تمام نوشته‌ها و سخنرانی او  به یوتیوب منتقل می‌شوند. میزان اشتراک در کانال یوتیوب و استفاده از برنامه‌های ما در این کانال اهمیت بسیار زیادی  دارد. لطفا  به این نکته دقت کنید و به همه دوستان خود یادآوری کنید که  در کانال یوتیوب که شانس دوام بسیار بیشتری از کانال‌هایی همچون تلگرام دارد عضو شوند.

https://www.youtube.com/shorts/atlNwjdKVYQ
کتاب صوتی/ بوردیو، دانش و دانشگاه/ جلد دوم/ بخش سوم/ با اشتراک رایگان در کانال ناصر فکوهی در یوتیوب به تداوم کار ما کمک کنید. تمام نوشته‌ها و سخنرانی او  به یوتیوب منتقل می‌شوند. میزان اشتراک در کانال یوتیوب و استفاده از برنامه‌های ما در این کانال اهمیت بسیار زیادی  دارد. لطفا  به این نکته دقت کنید و به همه دوستان خود یادآوری کنید که  در کانال یوتیوب که شانس دوام بسیار بیشتری از کانال‌هایی همچون تلگرام دارد عضو شوند.

https://www.youtube.com/watch?v=4L6HggHeYoE
Forwarded from ناصر فکوهی /کتاب‌های صوتی
ناصر فکوهی، سال‌های ترامپ، پیش از توفان تا چشم‌اندازی بر چهان پساترامپ، نشر آبی پارسی، تهران 1400، رقعی، 314 صفحه، باصدای نویسنده/ از 15 اسفند 1403 در کانال کتاب‌های صوتی ناصر فکوهی (و بزودی در یوتیوب ناصر فکوهی)

بخش سُی‌ام: فصل دوم: مصایب توفان / فروپاشی یا نوزایی: آمریکا در انتظار سرنوشت خویش / ادامه

https://www.group-telegram.com/c/1411042087/2923

دقت کنید چون این کانال خصوصی است ابتدا باید از طریق آدرس زیر عضو شوید تا بتوانید به لینک کتاب برسید

https://www.group-telegram.com/joinchat-VBrLJ-yC2ZEfeMGY
فیلم کوتاه/ دیوارها سه/ با اشتراک رایگان در کانال ناصر فکوهی در یوتیوب به تداوم کار ما کمک کنید. تمام نوشته‌ها و سخنرانی او  به یوتیوب منتقل می‌شوند. میزان اشتراک در کانال یوتیوب و استفاده از برنامه‌های ما در این کانال اهمیت بسیار زیادی  دارد. لطفا  به این نکته دقت کنید و به همه دوستان خود یادآوری کنید که  در کانال یوتیوب که شانس دوام بسیار بیشتری از کانال‌هایی همچون تلگرام دارد عضو شوند.

https://www.youtube.com/shorts/5M8HNLXKLso
2025/05/30 15:29:21
Back to Top
HTML Embed Code: