.
«حمید بابایی»، دانشجوی دکتری اقتصاد مالی، تاکنون دو مقاله در حوزه تخصصی خود برای «فریدون» نگاشته است.
او در این دو مقاله تلاش کرده است مسئله را شناسایی کند و به ارائه چشمانداز برای حل یا بهبود آن در ایران فردا بپردازد.
هیچ مشکلی در ایران وجود ندارد که قابل حل یا بهبود نباشد؛ حضور نیروهای متخصص میهنپرست که در اندیشهی یک نظم ملی و لیبرال به جای رژیم ولایی و انیرانی هستند، بزرگترین سرمایهی ایران و ایرانی برای بازسازی میهن کهن است.
۱- «در یک ایران نرمال بانک مرکزی چه نقشی بازی میکند؟»
لینک:
https://www.fereydoun.org/articles/56396
۲- «قدرت توتالیتر و تامین سرمایه»
لینک:
https://www.fereydoun.org/articles/284847
@fereydoun_magazine
«حمید بابایی»، دانشجوی دکتری اقتصاد مالی، تاکنون دو مقاله در حوزه تخصصی خود برای «فریدون» نگاشته است.
او در این دو مقاله تلاش کرده است مسئله را شناسایی کند و به ارائه چشمانداز برای حل یا بهبود آن در ایران فردا بپردازد.
هیچ مشکلی در ایران وجود ندارد که قابل حل یا بهبود نباشد؛ حضور نیروهای متخصص میهنپرست که در اندیشهی یک نظم ملی و لیبرال به جای رژیم ولایی و انیرانی هستند، بزرگترین سرمایهی ایران و ایرانی برای بازسازی میهن کهن است.
۱- «در یک ایران نرمال بانک مرکزی چه نقشی بازی میکند؟»
لینک:
https://www.fereydoun.org/articles/56396
۲- «قدرت توتالیتر و تامین سرمایه»
لینک:
https://www.fereydoun.org/articles/284847
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
اقتدار و احترام توامان پهلویها مقابل دولتهای خارجی
.
در بخشی از گفتگوی علیرضا کیانی با نسیم بهروز پیرامون ویژگیهای مواضع شاهزاده رضا پهلوی مقابل دولتهای خارجی، کیانی به مقایسهی این ویژگیها با رفتار گروههای تبهکار همچون مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی میپردازد.
این گفتگو در سوم بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۲۲ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی در کانال یوتیوب «فریدون» برگزار شد.
علیرضا کیانی از دستاندرکاران «فریدون» است.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=OK0LuLnmoF0&lc=Ugzo3zs53gwsqS4n3bR4AaABAg
@fereydoun_magazine
اقتدار و احترام توامان پهلویها مقابل دولتهای خارجی
.
در بخشی از گفتگوی علیرضا کیانی با نسیم بهروز پیرامون ویژگیهای مواضع شاهزاده رضا پهلوی مقابل دولتهای خارجی، کیانی به مقایسهی این ویژگیها با رفتار گروههای تبهکار همچون مجاهدین خلق و جمهوری اسلامی میپردازد.
این گفتگو در سوم بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۲۲ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی در کانال یوتیوب «فریدون» برگزار شد.
علیرضا کیانی از دستاندرکاران «فریدون» است.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=OK0LuLnmoF0&lc=Ugzo3zs53gwsqS4n3bR4AaABAg
@fereydoun_magazine
.
پستمدرنیسم و تصویر جهان به مثابهی سوپرمارکت فرهنگی
البرز زاهدی در بخشی از مقالهی «آوار پستمدرن» در نشریهی «فریدون» به شناسایی اصول اساسی حاکم بر رویکرد پستمدرن میپردازد. در بخشی از این نوشته چنین آمده است:
«اندیشه و رویکرد پستمدرنیستی در حوزههای گوناگون، بر پایه چند اصل اساسی شکل گرفت و گسترش یافت:
● بیطرفی نسبت به ارزشها و هنجارهای گوناگون در جوامع مختلف، چه ارزشها و هنجارهای جوامع متمدن اروپایی و چه ارزشهای اجتماعات بدوی و دورمانده از تمدن در جنگلهای آمازون.
● جایگزینی روایتها به جای واقعیتهای عقلانی، بهگونهای که روایتها نقش محوری در فهم و تفسیر جهان ایفا کنند.
● شکلگیری هویتگرایی و واگرایی هویتی دائمی در جامعه، که در تضاد با وضعیت جامعه مدرن قرار دارد؛ جامعهای که از مهمترین ویژگیهای آن، همگرایی توأم با پویایی بود.
● تبدیل دنیا به یک سوپرمارکت فرهنگی، جایی که هر آموزه، سنت یا عنصری قابلیت عرضه و انتخاب پیدا میکند.
● ستیز با انواع نخبهگرایی و شایستهسالاری، که از محصولات مدرنیته، رشد علم و نیاز به تخصص بودند.
● تغییر مرکز ثقل سیاست از تضادهای اقتصادی به مسائل فرهنگی و پستماتریالیستی، بهگونهای که مسائل هویتی و فرهنگی جایگاه پررنگتری پیدا کردهاند»
----
البرز زاهدی، دانشآموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران است. او در دهه ۸۰ خورشیدی از هموندان گروه «دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای تهران» و از اعضای هیئت تحریریه نشریه دانشجویی و تأثیرگذار «تلنگر» بود. از البرز زاهدی، علاوه بر نقدهای سینمایی و متون ادبی در نشریات مکتوب، یادداشتها و تحلیلهایی در حوزه جامعهشناسی سیاسی و تاریخ تحولات ایران نیز منتشر شده است.
----
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/postmodern
نسخه پیدیاف شماره هشتم «فریدون» را از اینجا دانلود کنید:
https://www.fereydoun.org/Fereydoun-volumes/vol8
@fereydoun_magazine
پستمدرنیسم و تصویر جهان به مثابهی سوپرمارکت فرهنگی
البرز زاهدی در بخشی از مقالهی «آوار پستمدرن» در نشریهی «فریدون» به شناسایی اصول اساسی حاکم بر رویکرد پستمدرن میپردازد. در بخشی از این نوشته چنین آمده است:
«اندیشه و رویکرد پستمدرنیستی در حوزههای گوناگون، بر پایه چند اصل اساسی شکل گرفت و گسترش یافت:
● بیطرفی نسبت به ارزشها و هنجارهای گوناگون در جوامع مختلف، چه ارزشها و هنجارهای جوامع متمدن اروپایی و چه ارزشهای اجتماعات بدوی و دورمانده از تمدن در جنگلهای آمازون.
● جایگزینی روایتها به جای واقعیتهای عقلانی، بهگونهای که روایتها نقش محوری در فهم و تفسیر جهان ایفا کنند.
● شکلگیری هویتگرایی و واگرایی هویتی دائمی در جامعه، که در تضاد با وضعیت جامعه مدرن قرار دارد؛ جامعهای که از مهمترین ویژگیهای آن، همگرایی توأم با پویایی بود.
● تبدیل دنیا به یک سوپرمارکت فرهنگی، جایی که هر آموزه، سنت یا عنصری قابلیت عرضه و انتخاب پیدا میکند.
● ستیز با انواع نخبهگرایی و شایستهسالاری، که از محصولات مدرنیته، رشد علم و نیاز به تخصص بودند.
● تغییر مرکز ثقل سیاست از تضادهای اقتصادی به مسائل فرهنگی و پستماتریالیستی، بهگونهای که مسائل هویتی و فرهنگی جایگاه پررنگتری پیدا کردهاند»
----
البرز زاهدی، دانشآموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران است. او در دهه ۸۰ خورشیدی از هموندان گروه «دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای تهران» و از اعضای هیئت تحریریه نشریه دانشجویی و تأثیرگذار «تلنگر» بود. از البرز زاهدی، علاوه بر نقدهای سینمایی و متون ادبی در نشریات مکتوب، یادداشتها و تحلیلهایی در حوزه جامعهشناسی سیاسی و تاریخ تحولات ایران نیز منتشر شده است.
----
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/postmodern
نسخه پیدیاف شماره هشتم «فریدون» را از اینجا دانلود کنید:
https://www.fereydoun.org/Fereydoun-volumes/vol8
@fereydoun_magazine
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
گفتگو با البرز زاهدی پیرامون آوار پستمدرن در ایران
این گفتگو در ۱۶ بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۴ فوریه ۲۰۲۵ میلادی در کانال یوتیوب «فریدون» برگزار شد.
البرز زاهدی، متولد ۱۳۶۴ و دانشآموختهی کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران است. در دهه ۸۰ خورشیدی از هموندان گروه «دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال» و از اعضای هیئت تحریریه نشریه دانشجویی و تأثیرگذار «تلنگر» بود.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=clEKTf90IU8
@fereydoun_magazine
گفتگو با البرز زاهدی پیرامون آوار پستمدرن در ایران
این گفتگو در ۱۶ بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۴ فوریه ۲۰۲۵ میلادی در کانال یوتیوب «فریدون» برگزار شد.
البرز زاهدی، متولد ۱۳۶۴ و دانشآموختهی کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران است. در دهه ۸۰ خورشیدی از هموندان گروه «دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال» و از اعضای هیئت تحریریه نشریه دانشجویی و تأثیرگذار «تلنگر» بود.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=clEKTf90IU8
@fereydoun_magazine
.
سیاست مماشات غرب با جمهوری اسلامی و هشدار محمدرضاشاه پهلوی
.
امیریحیی آیتاللهی در مقاله خود به نام «واپسین گفتگو در پاناما؛ دادخواست پادشاهی خیرخواه و انقلاب نوین ایران» - که در شماره پنجم «فریدون» منتشر شده است - به هشدار پادشاه به سیاست مماشات غرب اشاره میکند.
این مقاله دربارهی آخرین مصاحبه محمدرضا شاه پهلوی در جزیره کنتدورا (پاناما) و در برابر «دیوید فراست» است.
آیتاللهی در بخشی از مقاله مینویسد:
«شاه در این گفتگو تاکید میکند که در دوران حکمرانی او کوشش میشد تا ایران با نابترین دموکراسیها سنجیده شود و به این هم بسنده نشود بلکه از سلطنت او تصویر یک حکومت خونخوار ارائه شود ولی اکنون که مردم او دارند در خیابانها قتل عام میشوند بهناگاه همه از ضرورت درک این جانیان و گفتگو با آنان داد سخن سر میدهند؛ «اجازه بدهید این آدمها را بشناسیم!». «اجازه بدهید دیالوگ کنیم!».
این فراز چکیده و عصاره آن چیزی ست که بر ما طی این چهار دهه و اندی رفته است.
اهمیت تئوریک این فراز در نقد سیاست جهانی آنجاست که شاه آشکارا میگوید که این مماشات با جانیان جانشینشده بهجای او بهطور مشخص و بهویژه از سوی دولتهای لیبرال غربی در پی گرفته شده است.
چرخش مابقی کنشگران، سیاسیون و اصحاب رسانه در غرب («متحدان حقوق بشری» شر) بهسوی دوگانه کاذب میانهروها/تندروها پس از مرگ روحالله خمینی بر درستی نگاه نگران پادشاه به صحنه سیاسی ایران در آن مصاحبه شهادت دوچندان میدهد.
تاکید دنیای متمدن بر مماشات با توحش و پافشاری آنان بر امر ناموجودی چون «حق انتخاب پای صندوق» آنهم ذیل حکومتی که حق حیات را با گورهای دستهجمعی بهسخره گرفته بود، نقشی نداشت مگر ترجمه غربپسندِ تاکیدات ولیفقیه بر «تکلیف شرکت در انتخابات» تا به افکار عمومی باخترزمین چنین وانمود کنند که ایران با جمهوری اسلامی در مسیر دموکراسی قرار گرفته است؛ کارکرد هر دو روایت گرم کردن تنور نمایشی بود که در پس پردههای آن خون دهها هزار بیگناه دلمه بسته بود».
—————
برگرفته از مقاله «واپسین گفتگو در پاناما؛ دادخواست پادشاهی خیرخواه و انقلاب نوین ایران» در شماره پنجم «فریدون» نوشتهی امیریحیی آیتاللهی
امیریحیی آیتاللهی پژوهشگر ساکن آلمان در زمینه فلسفه و علوم سیاسی است. رساله دکترای او پیرامون «پیوند محافظهکاری سیاسی و اصلاحگری دینی در ایران مابین ۱۹۰۵ تا ۱۹۷۹» بود.
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/76997
@fereydoun_magazine
سیاست مماشات غرب با جمهوری اسلامی و هشدار محمدرضاشاه پهلوی
.
امیریحیی آیتاللهی در مقاله خود به نام «واپسین گفتگو در پاناما؛ دادخواست پادشاهی خیرخواه و انقلاب نوین ایران» - که در شماره پنجم «فریدون» منتشر شده است - به هشدار پادشاه به سیاست مماشات غرب اشاره میکند.
این مقاله دربارهی آخرین مصاحبه محمدرضا شاه پهلوی در جزیره کنتدورا (پاناما) و در برابر «دیوید فراست» است.
آیتاللهی در بخشی از مقاله مینویسد:
«شاه در این گفتگو تاکید میکند که در دوران حکمرانی او کوشش میشد تا ایران با نابترین دموکراسیها سنجیده شود و به این هم بسنده نشود بلکه از سلطنت او تصویر یک حکومت خونخوار ارائه شود ولی اکنون که مردم او دارند در خیابانها قتل عام میشوند بهناگاه همه از ضرورت درک این جانیان و گفتگو با آنان داد سخن سر میدهند؛ «اجازه بدهید این آدمها را بشناسیم!». «اجازه بدهید دیالوگ کنیم!».
این فراز چکیده و عصاره آن چیزی ست که بر ما طی این چهار دهه و اندی رفته است.
اهمیت تئوریک این فراز در نقد سیاست جهانی آنجاست که شاه آشکارا میگوید که این مماشات با جانیان جانشینشده بهجای او بهطور مشخص و بهویژه از سوی دولتهای لیبرال غربی در پی گرفته شده است.
چرخش مابقی کنشگران، سیاسیون و اصحاب رسانه در غرب («متحدان حقوق بشری» شر) بهسوی دوگانه کاذب میانهروها/تندروها پس از مرگ روحالله خمینی بر درستی نگاه نگران پادشاه به صحنه سیاسی ایران در آن مصاحبه شهادت دوچندان میدهد.
تاکید دنیای متمدن بر مماشات با توحش و پافشاری آنان بر امر ناموجودی چون «حق انتخاب پای صندوق» آنهم ذیل حکومتی که حق حیات را با گورهای دستهجمعی بهسخره گرفته بود، نقشی نداشت مگر ترجمه غربپسندِ تاکیدات ولیفقیه بر «تکلیف شرکت در انتخابات» تا به افکار عمومی باخترزمین چنین وانمود کنند که ایران با جمهوری اسلامی در مسیر دموکراسی قرار گرفته است؛ کارکرد هر دو روایت گرم کردن تنور نمایشی بود که در پس پردههای آن خون دهها هزار بیگناه دلمه بسته بود».
—————
برگرفته از مقاله «واپسین گفتگو در پاناما؛ دادخواست پادشاهی خیرخواه و انقلاب نوین ایران» در شماره پنجم «فریدون» نوشتهی امیریحیی آیتاللهی
امیریحیی آیتاللهی پژوهشگر ساکن آلمان در زمینه فلسفه و علوم سیاسی است. رساله دکترای او پیرامون «پیوند محافظهکاری سیاسی و اصلاحگری دینی در ایران مابین ۱۹۰۵ تا ۱۹۷۹» بود.
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/76997
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
ایرج مصداقی در ۴ بهمن ۲۵۸۳ (۱۴۰۳): خامنهای نمیتواند برجام دیگری بیافریند؛ خواستههای ترامپ رادیکالتر خواهد بود
گفتگوی علیرضا کیانی از «فریدون» با ایرج مصداقی
این گفتگو در ۴ بهمن ۲۵۸۳ شاهنشاهی (مطابق با ۲۴ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی) ضبط شده بود
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=0NM2s4ln6r8&t=365s
@fereydoun_magazine
ایرج مصداقی در ۴ بهمن ۲۵۸۳ (۱۴۰۳): خامنهای نمیتواند برجام دیگری بیافریند؛ خواستههای ترامپ رادیکالتر خواهد بود
گفتگوی علیرضا کیانی از «فریدون» با ایرج مصداقی
این گفتگو در ۴ بهمن ۲۵۸۳ شاهنشاهی (مطابق با ۲۴ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی) ضبط شده بود
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=0NM2s4ln6r8&t=365s
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
از بهمن ۵۷ و پنجاهوهفتیها تا ترامپ و سیاست فشار حداکثری
گفتگوی علیرضا کیانی از «فریدون» با سعید قاسمینژاد
برنامه دهم از «نگاه فریدون» - که با سعید قاسمینژاد برگزار میشود - در ۱۹ بهمن ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ششم فوریه ۲۰۲۵ برگزار شد.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=nNw9br09C3M
@fereydoun_magazine
از بهمن ۵۷ و پنجاهوهفتیها تا ترامپ و سیاست فشار حداکثری
گفتگوی علیرضا کیانی از «فریدون» با سعید قاسمینژاد
برنامه دهم از «نگاه فریدون» - که با سعید قاسمینژاد برگزار میشود - در ۱۹ بهمن ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ششم فوریه ۲۰۲۵ برگزار شد.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=nNw9br09C3M
@fereydoun_magazine
.
چشماندازی از فرسایش دستگاه سرکوب
«دستگاه سرکوب را باید مدام فرسود، دچار شکاف کرد، و از منابع مورد نیاز برای ماندگاری محروم کرد.
ما برای محرومسازی دستگاه سرکوب نیازمند فشار حداکثری بر رژیم برای ایجاد فشار اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک هستیم. در این مسیر، رهبری، سازمان مبارزه، سازمانهای ایرانیان خارج کشور، هستههای انقلابی، و اکثریت مردم نقش مهمی بازی میکنند. رهبری خواستهی مردم مبنی بر فشار حداکثری بر رژیم را در گفتگوهای سطح بالا با دولتهای خارجی مطرح میکند. سازمان مبارزه و سازمانهای ایرانیان خارج از کشور برای عملی شدن آن فعالیت و لابی میکنند، و هستههای انقلابی داخل کشور و عموم مردم به هر طریق ممکن از درون کشور، نشانههای لازم برای اینکه فشار حداکثری خواستهی ایرانیان است را به جهانیان ارسال میکنند.
ما برای فرسایش هر چه بیشتر دستگاه سرکوب نیازمند خرابکاری شرافتمندانه از جانب هستههای انقلابی داخل کشور و نافرمانی و مقاومت مدنی از جانب عموم مردم هستیم. وظیفهی رهبری و سازمانهای خارج از کشور، پشتیبانی از این فعالیتها از طریق فعالیتهای تبلیغاتی و فراهمآوری حمایتهای مالی، سیاسی، و لجستیک است.
ما برای اینکه دستگاه سرکوب را دچار شکاف سازیم، نیازمند تلاش دائمی برای جذب بخشهایی از نیروهای اداری، امنیتی، و نظامی هستیم. این فعالیت باید زیر نظر رهبری و سازمان مبارزه، و با حمایت و همراهی کشورهایی که دارای اشراف اطلاعاتی بر ایران و نیز انگیزه لازم برای سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، انجام شود».
----
متن بالا، بخشی از متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست «مسئله براندازی؛ استراتژیها و تاکتیکها» است. این نشست با همکاری حزب «ایران نوین» و اندیشکده «مسائل ایران» در ۲۱ آوریل ۲۰۲۴ میلادی برابر با دوم اردیبهشت ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) در شهر بریزبین استرالیا برگزار شده بود.
----
متن کامل سخنرانی را با عنوان «تاملی در چگونگی براندازی»، در وبسایت «فریدون» در بخش «تاملات مسیر پیروزی» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/subversion
@fereydoun_magazine
چشماندازی از فرسایش دستگاه سرکوب
«دستگاه سرکوب را باید مدام فرسود، دچار شکاف کرد، و از منابع مورد نیاز برای ماندگاری محروم کرد.
ما برای محرومسازی دستگاه سرکوب نیازمند فشار حداکثری بر رژیم برای ایجاد فشار اقتصادی و سیاسی و دیپلماتیک هستیم. در این مسیر، رهبری، سازمان مبارزه، سازمانهای ایرانیان خارج کشور، هستههای انقلابی، و اکثریت مردم نقش مهمی بازی میکنند. رهبری خواستهی مردم مبنی بر فشار حداکثری بر رژیم را در گفتگوهای سطح بالا با دولتهای خارجی مطرح میکند. سازمان مبارزه و سازمانهای ایرانیان خارج از کشور برای عملی شدن آن فعالیت و لابی میکنند، و هستههای انقلابی داخل کشور و عموم مردم به هر طریق ممکن از درون کشور، نشانههای لازم برای اینکه فشار حداکثری خواستهی ایرانیان است را به جهانیان ارسال میکنند.
ما برای فرسایش هر چه بیشتر دستگاه سرکوب نیازمند خرابکاری شرافتمندانه از جانب هستههای انقلابی داخل کشور و نافرمانی و مقاومت مدنی از جانب عموم مردم هستیم. وظیفهی رهبری و سازمانهای خارج از کشور، پشتیبانی از این فعالیتها از طریق فعالیتهای تبلیغاتی و فراهمآوری حمایتهای مالی، سیاسی، و لجستیک است.
ما برای اینکه دستگاه سرکوب را دچار شکاف سازیم، نیازمند تلاش دائمی برای جذب بخشهایی از نیروهای اداری، امنیتی، و نظامی هستیم. این فعالیت باید زیر نظر رهبری و سازمان مبارزه، و با حمایت و همراهی کشورهایی که دارای اشراف اطلاعاتی بر ایران و نیز انگیزه لازم برای سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، انجام شود».
----
متن بالا، بخشی از متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست «مسئله براندازی؛ استراتژیها و تاکتیکها» است. این نشست با همکاری حزب «ایران نوین» و اندیشکده «مسائل ایران» در ۲۱ آوریل ۲۰۲۴ میلادی برابر با دوم اردیبهشت ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) در شهر بریزبین استرالیا برگزار شده بود.
----
متن کامل سخنرانی را با عنوان «تاملی در چگونگی براندازی»، در وبسایت «فریدون» در بخش «تاملات مسیر پیروزی» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/reflections/subversion
@fereydoun_magazine
.
تاملی در سازش غرب با جمهوری اسلامی در موضوع گروگانگیری
«در کمال تعجب اما، حدود نیم قرن سابقه گروگانگیری سیستماتیک جمهوری اسلامی از شهروندان غربی که در موارد متعددی به مرگ فجیع و یا ناپدید شدن آنها منجر شده است، نه تنها واکنش و عقوبتی در خور ایجاد نکرده بلکه، به مرور و با ترفندهای عادیسازی، به ابزاری نهادینه در دیپلماسی و، به طور کلی، عرصهی بازی جمهوری اسلامی و غرب تبدیل شده است.
عمق فاجعه را میتوان در معرفی راهکار گروگانگیری، به عنوان بندی از برنامه اقتصادی ارائه شده توسط یکی از بلندپایهترین مقامات رژیم در کمپین انتخابات ریاست جمهوری وی، مشاهده نمود. در طرف مقابل نیز، برابر آنچه در افواه شنیده میشود، در برخی موارد کشورهای غربی با اعزام گروگان (!) به ایران و سپس معامله بر سر آزادی آنها، محدودیتهای موجود در خصوص همکاری با جمهوری اسلامی را تحت عنوان تلاشهای انساندوستانه برای آزادی گروگانها، دور میزنند.
در یک تصویر کلی به نظر میرسد که، الگوی کنشگران حقوقبشر ایرانی خارج از کشور، در مواجهه با سیاستهای خرد و کلان و نحوه تعامل کشورهای غربی با جمهوری اسلامی، به طور مفرط دچار عارضهی آشنای «نجابت ایرانی!» بوده، و در موضعگیریها و کمپینهای خود صرفا به جلب توجه و همدلی افکار عمومی نسبت به جنایات رژیم، به صورت مصداقی و موردی، و بدون توجه به اهمال و قصور اردوگاه سیاسی غرب در نقض پرنسیپهای اساسی مورد ادعای خود، اکتفا میکنند.
حال آنکه، در ارزیابی شاخصهای HRR و HRF در موضوعی مانند پدیدهی گروگانفروشی، میتوان به موارد متعدد و متنوعی اشاره نمود که هریک به تنهایی ظرفیت پیگیری و اقامه دعاوی حقوقی و کیفری بر علیه دستاندرکاران و مباشرین، در هر دو سوی این زدوبندهای غیرانسانی، را دارند».
----
این بخشی از مقاله کاووس شهزادپور* در شماره هشتم «فریدون» است با عنوان: «گذار از سانتیمانتالیسم به عملگرایی؛ بازنگری در الگوی کنشگری حقوق بشر»
«کاووس شهزادپور» در این مقاله به صورت تفصیلی و مستدل به نقد فعالیتهای متداول حقوق بشری در فضای کنشگران ایرانی حقوق بشر پرداخته است.
-—
*نویسنده ترجیح داده است از نام مستعار بهره بگیرد.
-—
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/human-rights
نسخه پیدیاف شماره هشتم «فریدون» را از اینجا دانلود کنید:
https://www.fereydoun.org/Fereydoun-volumes/vol8
@fereydoun_magazine
تاملی در سازش غرب با جمهوری اسلامی در موضوع گروگانگیری
«در کمال تعجب اما، حدود نیم قرن سابقه گروگانگیری سیستماتیک جمهوری اسلامی از شهروندان غربی که در موارد متعددی به مرگ فجیع و یا ناپدید شدن آنها منجر شده است، نه تنها واکنش و عقوبتی در خور ایجاد نکرده بلکه، به مرور و با ترفندهای عادیسازی، به ابزاری نهادینه در دیپلماسی و، به طور کلی، عرصهی بازی جمهوری اسلامی و غرب تبدیل شده است.
عمق فاجعه را میتوان در معرفی راهکار گروگانگیری، به عنوان بندی از برنامه اقتصادی ارائه شده توسط یکی از بلندپایهترین مقامات رژیم در کمپین انتخابات ریاست جمهوری وی، مشاهده نمود. در طرف مقابل نیز، برابر آنچه در افواه شنیده میشود، در برخی موارد کشورهای غربی با اعزام گروگان (!) به ایران و سپس معامله بر سر آزادی آنها، محدودیتهای موجود در خصوص همکاری با جمهوری اسلامی را تحت عنوان تلاشهای انساندوستانه برای آزادی گروگانها، دور میزنند.
در یک تصویر کلی به نظر میرسد که، الگوی کنشگران حقوقبشر ایرانی خارج از کشور، در مواجهه با سیاستهای خرد و کلان و نحوه تعامل کشورهای غربی با جمهوری اسلامی، به طور مفرط دچار عارضهی آشنای «نجابت ایرانی!» بوده، و در موضعگیریها و کمپینهای خود صرفا به جلب توجه و همدلی افکار عمومی نسبت به جنایات رژیم، به صورت مصداقی و موردی، و بدون توجه به اهمال و قصور اردوگاه سیاسی غرب در نقض پرنسیپهای اساسی مورد ادعای خود، اکتفا میکنند.
حال آنکه، در ارزیابی شاخصهای HRR و HRF در موضوعی مانند پدیدهی گروگانفروشی، میتوان به موارد متعدد و متنوعی اشاره نمود که هریک به تنهایی ظرفیت پیگیری و اقامه دعاوی حقوقی و کیفری بر علیه دستاندرکاران و مباشرین، در هر دو سوی این زدوبندهای غیرانسانی، را دارند».
----
این بخشی از مقاله کاووس شهزادپور* در شماره هشتم «فریدون» است با عنوان: «گذار از سانتیمانتالیسم به عملگرایی؛ بازنگری در الگوی کنشگری حقوق بشر»
«کاووس شهزادپور» در این مقاله به صورت تفصیلی و مستدل به نقد فعالیتهای متداول حقوق بشری در فضای کنشگران ایرانی حقوق بشر پرداخته است.
-—
*نویسنده ترجیح داده است از نام مستعار بهره بگیرد.
-—
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/human-rights
نسخه پیدیاف شماره هشتم «فریدون» را از اینجا دانلود کنید:
https://www.fereydoun.org/Fereydoun-volumes/vol8
@fereydoun_magazine
.
در وبسایت «فریدون» دو بخش نو تعبیه شده است؛ «تاملات مسیر پیروزی» و «تاملات فردای پیروزی».
لینک وبسایت «فریدون»:
https://fereydoun.org/home
آن دسته از یادداشتهای کوتاهِ «فریدون» که در فصلنامه قرار نمیگیرند و به چگونگی پیروزی بر جمهوری اسلامی و یا چشمانداز فردای پیروزی بر جمهوری اسلامی اختصاص دارند، بنا به تناسب موضوعی در یکی از این دو بخش قرار میگیرند.
دیگر یادداشتهای کوتاه که به صورت مستقیم به این دو موضوع مربوط نمیشوند همچنان در بخش «درنگ روز» منتشر خواهند شد.
بدیهی است که چه دربارهی پیروزی بر جمهوری اسلامی و چه دربارهی فردای پیروزی بر جمهوری اسلامی گفتگوها و مقالات زیادی در خود فصلنامه نیز منتشر شدهاند و میشوند که در وبسایت «فریدون» آنها را میتوانید در بخشهای «مقالات فصلنامه» و «گفتگوهای فصلنامه» بیابید.
پاینده ایران!
@fereydoun_magazine
در وبسایت «فریدون» دو بخش نو تعبیه شده است؛ «تاملات مسیر پیروزی» و «تاملات فردای پیروزی».
لینک وبسایت «فریدون»:
https://fereydoun.org/home
آن دسته از یادداشتهای کوتاهِ «فریدون» که در فصلنامه قرار نمیگیرند و به چگونگی پیروزی بر جمهوری اسلامی و یا چشمانداز فردای پیروزی بر جمهوری اسلامی اختصاص دارند، بنا به تناسب موضوعی در یکی از این دو بخش قرار میگیرند.
دیگر یادداشتهای کوتاه که به صورت مستقیم به این دو موضوع مربوط نمیشوند همچنان در بخش «درنگ روز» منتشر خواهند شد.
بدیهی است که چه دربارهی پیروزی بر جمهوری اسلامی و چه دربارهی فردای پیروزی بر جمهوری اسلامی گفتگوها و مقالات زیادی در خود فصلنامه نیز منتشر شدهاند و میشوند که در وبسایت «فریدون» آنها را میتوانید در بخشهای «مقالات فصلنامه» و «گفتگوهای فصلنامه» بیابید.
پاینده ایران!
@fereydoun_magazine
.
نسبت آخوندهای انقلابی با «مستضعفین»
.
آصف بیات که گرایشهای قدرتمند چپگرایانه دارد، در کتاب خود به نام «سیاستهای خیابانی، جنبش تهیدستان در ایران» درباره خلق عبارت «مستضعفین» و تکیهی گفتمانی نظام تازهتاسیس بر تهیدستان و روستا، تحلیل قابلتوجهی دارد و آن را ناشی از رقابت اسلامگرایان و دیگر گروههای سیاسی ضد پادشاهی، به ویژه چپگرایان میداند.
او در بخشی از کتاب خود مینویسد: «روحانیون غالبا فقط بعد از انقلاب بود که توجهشان به مستضعفین یا طبقات فرودست جلب شد. آنان به این دلیل چنین کردند که اولا، طبقات فرودست را پایگاه اجتماعی محکمی برای رژیم نوپای اسلامی میدیدند، ثانیا، رادیکالیسم طبقه فرودستِ پس از انقلاب، روحانیون را وادار کرد که زبان رادیکالی اتخاذ کنند. ثالثا، تاکید روحانیون روی مستضعفین میتوانست چپها را خلع سلاح کند».
آصف بیات، فرضیهی قدرتمند تکیهی انقلاب ۵۷ بر تهیدستان را کاملا رد میکند و صراحتا میگوید: «تهیدستان شهری به هیچوجه به معنای مرسوم انقلابی (یعنی خواهان ایجاد تغییر در ساختار قدرت) نبودهاند».
بیات برای تایید مدعای خود، پای پژوهشهای میدانی «جانت باوئر» - انسانشناس آمریکایی - را نیز به میان میکشد که با هشت ماه کار میدانی در محلات جنوب تهران و برخی جوامع روستایی، در بازه زمانی خرداد ۱۳۵۶ تا اواخر ۱۳۵۷، به این نتیجه رسیده بود که: «تا پایان سال ۱۳۵۷، زنان و یا مردان نسبتا کمی از کمدرآمدترین محلات تهران در درگیریهای خیابانی شرکت کردند».
----
متن بالا برگرفته از مقالهی «شبح نظم نوین بر شهر» نوشتهی علیرضا کیانی است.
این مقاله را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/articles/kiani-editorial-vol1
#بهمن_۵۷
@fereydoun_magazine
نسبت آخوندهای انقلابی با «مستضعفین»
.
آصف بیات که گرایشهای قدرتمند چپگرایانه دارد، در کتاب خود به نام «سیاستهای خیابانی، جنبش تهیدستان در ایران» درباره خلق عبارت «مستضعفین» و تکیهی گفتمانی نظام تازهتاسیس بر تهیدستان و روستا، تحلیل قابلتوجهی دارد و آن را ناشی از رقابت اسلامگرایان و دیگر گروههای سیاسی ضد پادشاهی، به ویژه چپگرایان میداند.
او در بخشی از کتاب خود مینویسد: «روحانیون غالبا فقط بعد از انقلاب بود که توجهشان به مستضعفین یا طبقات فرودست جلب شد. آنان به این دلیل چنین کردند که اولا، طبقات فرودست را پایگاه اجتماعی محکمی برای رژیم نوپای اسلامی میدیدند، ثانیا، رادیکالیسم طبقه فرودستِ پس از انقلاب، روحانیون را وادار کرد که زبان رادیکالی اتخاذ کنند. ثالثا، تاکید روحانیون روی مستضعفین میتوانست چپها را خلع سلاح کند».
آصف بیات، فرضیهی قدرتمند تکیهی انقلاب ۵۷ بر تهیدستان را کاملا رد میکند و صراحتا میگوید: «تهیدستان شهری به هیچوجه به معنای مرسوم انقلابی (یعنی خواهان ایجاد تغییر در ساختار قدرت) نبودهاند».
بیات برای تایید مدعای خود، پای پژوهشهای میدانی «جانت باوئر» - انسانشناس آمریکایی - را نیز به میان میکشد که با هشت ماه کار میدانی در محلات جنوب تهران و برخی جوامع روستایی، در بازه زمانی خرداد ۱۳۵۶ تا اواخر ۱۳۵۷، به این نتیجه رسیده بود که: «تا پایان سال ۱۳۵۷، زنان و یا مردان نسبتا کمی از کمدرآمدترین محلات تهران در درگیریهای خیابانی شرکت کردند».
----
متن بالا برگرفته از مقالهی «شبح نظم نوین بر شهر» نوشتهی علیرضا کیانی است.
این مقاله را در وبسایت «فریدون» بخوانید:
https://www.fereydoun.org/articles/kiani-editorial-vol1
#بهمن_۵۷
@fereydoun_magazine
.
آیدین پناهی در این یادداشت در «فریدون» به این نکته اشاره میکند که ایران دموکراتیک نهتنها آرزوی مردم آن، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای جامعه بینالمللی است. در این مسیر او بر رهبری واحد شاهزاده رضا پهلوی در جریان انقلاب ملی تاکید میکند.
در این یادداشت با عنوان «چگونه گروههای مخالف، ایران پس از رژیم اسلامی را شکل خواهند داد؟» او به دیگر گروههای مخالف نیز میپردازد و در کنار نقد گروههایی مانند «مجاهدین خلق» از جمله مینویسد:
«فراتر از گروههایی همچون مجاهدین خلق، برخی لابیگران و روزنامهنگاران در غرب، خود را بهعنوان مخالفان جمهوری اسلامی معرفی میکنند، اما در واقع با ترویج اصلاحات سطحی، مانع از تغییرات بنیادین میشوند.
این جریانها معمولا مشکلات ایران را به موضوعاتی مانند "آپارتاید جنسیتی" یا "حجاب اجباری" محدود کرده و بحرانهای ساختاری نظیر استبداد سیاسی، فساد سیستماتیک، و فروپاشی اقتصادی را نادیده میگیرند. اولویتدهی به حرکات نمادین بهجای اصلاحات ساختاری، در ترویج چهرههایی که بر کمپینهای رسانهپسند تمرکز دارند —مانند برداشتن حجاب— بهوضوح قابل مشاهده است، در حالی که بحرانهای عمیقتر و ساختاری ایران نادیده گرفته میشوند».
آیدین پناهی، در همین یادداشت، شاهزاده رضا پهلوی را «معتبرترین گزینه برای رهبری آینده ایران» میداند.
----
دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. از او که به عنوان فعال سیاسی و حقوق بشر نیز فعالیت میکند یادداشتهایی در رسانههای فارسیزبان و انگلیسیزبان منتشر شده است. این یادداشت ترجمهی فارسی یادداشتی است که صورت انگلیسی آن در «اورشلیم پست» منتشر شده بود.
صورت کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید:
https://www.fereydoun.org/strategies/opposition-groups
@fereydoun_magazine
آیدین پناهی در این یادداشت در «فریدون» به این نکته اشاره میکند که ایران دموکراتیک نهتنها آرزوی مردم آن، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای جامعه بینالمللی است. در این مسیر او بر رهبری واحد شاهزاده رضا پهلوی در جریان انقلاب ملی تاکید میکند.
در این یادداشت با عنوان «چگونه گروههای مخالف، ایران پس از رژیم اسلامی را شکل خواهند داد؟» او به دیگر گروههای مخالف نیز میپردازد و در کنار نقد گروههایی مانند «مجاهدین خلق» از جمله مینویسد:
«فراتر از گروههایی همچون مجاهدین خلق، برخی لابیگران و روزنامهنگاران در غرب، خود را بهعنوان مخالفان جمهوری اسلامی معرفی میکنند، اما در واقع با ترویج اصلاحات سطحی، مانع از تغییرات بنیادین میشوند.
این جریانها معمولا مشکلات ایران را به موضوعاتی مانند "آپارتاید جنسیتی" یا "حجاب اجباری" محدود کرده و بحرانهای ساختاری نظیر استبداد سیاسی، فساد سیستماتیک، و فروپاشی اقتصادی را نادیده میگیرند. اولویتدهی به حرکات نمادین بهجای اصلاحات ساختاری، در ترویج چهرههایی که بر کمپینهای رسانهپسند تمرکز دارند —مانند برداشتن حجاب— بهوضوح قابل مشاهده است، در حالی که بحرانهای عمیقتر و ساختاری ایران نادیده گرفته میشوند».
آیدین پناهی، در همین یادداشت، شاهزاده رضا پهلوی را «معتبرترین گزینه برای رهبری آینده ایران» میداند.
----
دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. از او که به عنوان فعال سیاسی و حقوق بشر نیز فعالیت میکند یادداشتهایی در رسانههای فارسیزبان و انگلیسیزبان منتشر شده است. این یادداشت ترجمهی فارسی یادداشتی است که صورت انگلیسی آن در «اورشلیم پست» منتشر شده بود.
صورت کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید:
https://www.fereydoun.org/strategies/opposition-groups
@fereydoun_magazine
.
تحلیلی از آیدین پناهی
آیدین پناهی در یادداشت خود بر این نکته تاکید میکند که ایرانیان برای تغییرات بنیادین نیازمند رهبری هستند که اصیل و قابل اعتماد باشد و در این مسیر رهبران تحمیلی از سوی غرب که تداعیگر تجربهی احمد چلبی باشند نه تنها مشکلی را حل نخواهند کرد بلکه شاید بر مشکلات بیفزایند.
او مینویسد: «مردم ایران بهطور گسترده خواهان رهبری هستند که نماد وحدت، سکولاریسم و چشماندازی شفاف برای آیندهای دموکراتیک باشد. ترویج چهرههایی از سوی غرب، خطر به حاشیه راندن رهبران و جنبشهای اصیلی را دارد که برای تغییرات بنیادین مبارزه میکنند. ایران به یک رهبر تحمیلی مشابه احمد چلبی نیاز ندارد، بلکه به نمایندگانی نیاز دارد که حقیقتا بازتابدهندهی اراده مردم باشند.
شاهزاده رضا پهلوی، که از احترام و مقبولیت گستردهای در میان ایرانیان برخوردار است، معتبرترین گزینه برای هدایت دوران گذار به دموکراسی محسوب میشود. او بهصورت علنی آمادگی خود را برای هدایت دوران گذار ایران اعلام کرده و بر وحدت، حکمرانی سکولار و مقاومت مدنی غیرخشونتآمیز تأکید کرده است. او در اجلاس شورای اسرائیلی-آمریکایی (IAC) تصریح کرد: "اپوزیسیون ایران از غرب نمیخواهد که رژیم را به جای ما سرنگون کند. ما خواهان همکاری با کشورهای دموکراتیک هستیم تا از مردم ایران در مسیر آزادی حمایت کنند".
مواضع اصولی شاهزاده، از جمله احترام به تمامیت ارضی ایران، تعهد به حقوق بشر، و تأکید بر مقاومت مدنی غیرخشونتآمیز، جایگاه وی را بهعنوان یک رهبر قابل اعتماد در میان ایرانیان داخل و خارج کشور مستحکم کرده است.
او همچنین تأکید کرده است که ایران آزاد نهتنها روابط خود را با اسرائیل تقویت خواهد کرد، بلکه صلح و همکاری با همسایگان، غرب، و ایالات متحده را نیز در دستور کار خود خواهد داشت. حمایت از چنین چشماندازی نهتنها مردم ایران را توانمند میسازد، بلکه با از بین بردن یکی از اصلیترین حامیان دولتی تروریسم، به تقویت امنیت جهانی نیز کمک میکند».
-—
دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. از او که به عنوان فعال سیاسی و حقوق بشر نیز فعالیت میکند یادداشتهایی در رسانههای فارسیزبان و انگلیسیزبان منتشر شده است. این یادداشت ترجمهی فارسی یادداشتی است که صورت انگلیسی آن در «اورشلیم پست» منتشر شده بود.
—-
صورت کامل این یادداشت را در وبسایت «فریدون» در بخش «تاملات مسیر پیروزی» بیابید و بخوانید:
https://www.fereydoun.org/strategies/opposition-groups
@fereydoun_magazine
تحلیلی از آیدین پناهی
آیدین پناهی در یادداشت خود بر این نکته تاکید میکند که ایرانیان برای تغییرات بنیادین نیازمند رهبری هستند که اصیل و قابل اعتماد باشد و در این مسیر رهبران تحمیلی از سوی غرب که تداعیگر تجربهی احمد چلبی باشند نه تنها مشکلی را حل نخواهند کرد بلکه شاید بر مشکلات بیفزایند.
او مینویسد: «مردم ایران بهطور گسترده خواهان رهبری هستند که نماد وحدت، سکولاریسم و چشماندازی شفاف برای آیندهای دموکراتیک باشد. ترویج چهرههایی از سوی غرب، خطر به حاشیه راندن رهبران و جنبشهای اصیلی را دارد که برای تغییرات بنیادین مبارزه میکنند. ایران به یک رهبر تحمیلی مشابه احمد چلبی نیاز ندارد، بلکه به نمایندگانی نیاز دارد که حقیقتا بازتابدهندهی اراده مردم باشند.
شاهزاده رضا پهلوی، که از احترام و مقبولیت گستردهای در میان ایرانیان برخوردار است، معتبرترین گزینه برای هدایت دوران گذار به دموکراسی محسوب میشود. او بهصورت علنی آمادگی خود را برای هدایت دوران گذار ایران اعلام کرده و بر وحدت، حکمرانی سکولار و مقاومت مدنی غیرخشونتآمیز تأکید کرده است. او در اجلاس شورای اسرائیلی-آمریکایی (IAC) تصریح کرد: "اپوزیسیون ایران از غرب نمیخواهد که رژیم را به جای ما سرنگون کند. ما خواهان همکاری با کشورهای دموکراتیک هستیم تا از مردم ایران در مسیر آزادی حمایت کنند".
مواضع اصولی شاهزاده، از جمله احترام به تمامیت ارضی ایران، تعهد به حقوق بشر، و تأکید بر مقاومت مدنی غیرخشونتآمیز، جایگاه وی را بهعنوان یک رهبر قابل اعتماد در میان ایرانیان داخل و خارج کشور مستحکم کرده است.
او همچنین تأکید کرده است که ایران آزاد نهتنها روابط خود را با اسرائیل تقویت خواهد کرد، بلکه صلح و همکاری با همسایگان، غرب، و ایالات متحده را نیز در دستور کار خود خواهد داشت. حمایت از چنین چشماندازی نهتنها مردم ایران را توانمند میسازد، بلکه با از بین بردن یکی از اصلیترین حامیان دولتی تروریسم، به تقویت امنیت جهانی نیز کمک میکند».
-—
دکتر آیدین پناهی استاد پژوهشگر ایرانی- آمریکایی و متخصص انرژی است. از او که به عنوان فعال سیاسی و حقوق بشر نیز فعالیت میکند یادداشتهایی در رسانههای فارسیزبان و انگلیسیزبان منتشر شده است. این یادداشت ترجمهی فارسی یادداشتی است که صورت انگلیسی آن در «اورشلیم پست» منتشر شده بود.
—-
صورت کامل این یادداشت را در وبسایت «فریدون» در بخش «تاملات مسیر پیروزی» بیابید و بخوانید:
https://www.fereydoun.org/strategies/opposition-groups
@fereydoun_magazine
پیرامون یک ضرورت؛ خرابکاری و تخریب مواضع نیروهای سرکوب
تحلیلی از رضا عرب
رضا عرب در این یادداشت تلاش میکند شرایط پیروزی انقلاب ملی را شرح دهد. او در اینجا سطح بحث را بیشتر روی آن نکتهای متمرکز کرده است که خود «مبارزه خیابانی» مینامد و به ضرورت چنین مبارزهای پیرامون مواردی چون تخریب ابزار سرکوب و چگونگی ایجاد تجمع و تسخیر خیابان توضیح ارائه میدهد.
او در بخشی از یادداشت مینویسد: «با خرابکاری و تخریب مواضع نیروهای سرکوبگر میتوان شرایط بهتری برای تجمع ایجاد کرد و امنیت بیشتری برای مبارزان آزادی فراهم آورد. از یک منظر، خرابکاریهای روزمره مدتی است که در دستور کار اقشار مختلف مردم قرار گرفته است. اما بهزودی و در شرایطی که فرصت برای اعتراض خیابانی فراهم شود، باید بر اولویت خرابکاری و ایجاد انسدادهای خیابانی برای ایجاد تجمعات تأکید کرد.
در این مرحله، هدف، حفاظت از جان تجمعکنندگان و اختلال در زیرساختهای حکومتی و کاهش توان سرکوب است. لذا پیش از رسیدن به محلهای مقرر برای تجمع، باید از توان حلقههای مردمی که ایجاد میشود برای تخریب مواضع سرکوبگران استفاده کرد. اقدامات زیر میتواند در این راستا مؤثر باشد:
تخریب دوربینهای شهری و سایر ابزارهای نظارتی.
ایجاد موانع در مسیرهای اصلی سرکوبگران، مانند مسیرهای ویژه.
آسیب به تجهیزات و خودروهای متعلق به نیروهای امنیتی.
ایجاد انسداد در بزرگراهها و خیابانهای اصلی.
در شهرهای کوچک یا محلات، ممکن است امکان تسخیر موقت مکانهایی مانند فرمانداریها یا کلانتریها فراهم شود. در این موارد، تخریب زیرساختهای کلیدی این ساختمانها ضروری است تا فرآیند بازسازی و استفادهی مجدد از آنها برای سرکوب، هفتهها به تاخیر بیفتد.
پس از خرابکاری، نیروها باید سریعا از محل خارج شوند. در این مرحله نباید ریسک "تسخیر" را به جان خرید. فاصلهی معمول برای ارسال نیروهای مسلح سرکوب به مکانی که در مراحل ابتدایی اعتراض تسخیر شده است، یک ساعت است. لذا، بلافاصله پس از خرابکاری باید از ساختمان دور شد و موارد امنیتی، همچون از بین بردن دوربینها و سایر ابزارها برای جلوگیری از شناسایی، را لحاظ کرد.».
-----
دکتر رضا عرب که اکنون دبیر دفتر مطالعات استراتژیک در حزب «ایران نوین» است، در حوزهی تخصصی و دانشگاهی، مدرس زبانشناسی کاربردی در دانشگاه کوئینزلند و پژوهشگر همکار در مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه گریفیث استرالیاست.
-----
لینک یادداشت در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/reflections/street-fights
@fereydoun_magazine
تحلیلی از رضا عرب
رضا عرب در این یادداشت تلاش میکند شرایط پیروزی انقلاب ملی را شرح دهد. او در اینجا سطح بحث را بیشتر روی آن نکتهای متمرکز کرده است که خود «مبارزه خیابانی» مینامد و به ضرورت چنین مبارزهای پیرامون مواردی چون تخریب ابزار سرکوب و چگونگی ایجاد تجمع و تسخیر خیابان توضیح ارائه میدهد.
او در بخشی از یادداشت مینویسد: «با خرابکاری و تخریب مواضع نیروهای سرکوبگر میتوان شرایط بهتری برای تجمع ایجاد کرد و امنیت بیشتری برای مبارزان آزادی فراهم آورد. از یک منظر، خرابکاریهای روزمره مدتی است که در دستور کار اقشار مختلف مردم قرار گرفته است. اما بهزودی و در شرایطی که فرصت برای اعتراض خیابانی فراهم شود، باید بر اولویت خرابکاری و ایجاد انسدادهای خیابانی برای ایجاد تجمعات تأکید کرد.
در این مرحله، هدف، حفاظت از جان تجمعکنندگان و اختلال در زیرساختهای حکومتی و کاهش توان سرکوب است. لذا پیش از رسیدن به محلهای مقرر برای تجمع، باید از توان حلقههای مردمی که ایجاد میشود برای تخریب مواضع سرکوبگران استفاده کرد. اقدامات زیر میتواند در این راستا مؤثر باشد:
تخریب دوربینهای شهری و سایر ابزارهای نظارتی.
ایجاد موانع در مسیرهای اصلی سرکوبگران، مانند مسیرهای ویژه.
آسیب به تجهیزات و خودروهای متعلق به نیروهای امنیتی.
ایجاد انسداد در بزرگراهها و خیابانهای اصلی.
در شهرهای کوچک یا محلات، ممکن است امکان تسخیر موقت مکانهایی مانند فرمانداریها یا کلانتریها فراهم شود. در این موارد، تخریب زیرساختهای کلیدی این ساختمانها ضروری است تا فرآیند بازسازی و استفادهی مجدد از آنها برای سرکوب، هفتهها به تاخیر بیفتد.
پس از خرابکاری، نیروها باید سریعا از محل خارج شوند. در این مرحله نباید ریسک "تسخیر" را به جان خرید. فاصلهی معمول برای ارسال نیروهای مسلح سرکوب به مکانی که در مراحل ابتدایی اعتراض تسخیر شده است، یک ساعت است. لذا، بلافاصله پس از خرابکاری باید از ساختمان دور شد و موارد امنیتی، همچون از بین بردن دوربینها و سایر ابزارها برای جلوگیری از شناسایی، را لحاظ کرد.».
-----
دکتر رضا عرب که اکنون دبیر دفتر مطالعات استراتژیک در حزب «ایران نوین» است، در حوزهی تخصصی و دانشگاهی، مدرس زبانشناسی کاربردی در دانشگاه کوئینزلند و پژوهشگر همکار در مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه گریفیث استرالیاست.
-----
لینک یادداشت در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/reflections/street-fights
@fereydoun_magazine
.
«رهبری یک انقلاب ملی را مردم به صورت خودانگیخته در خیابان صدا میزنند و خواهند زد. این اتفاق در چند سال اخیر کمابیش رخ داده و هر چه پیش آمدهایم شکلی روشنتر به خود گرفته است. فرایندی که با "رضاشاه روحت شاد" آغاز شد اینک به "ایران شده آماده فرمان بده شاهزاده" رسیده است.
به گواه همه نظرسنجیها و دادههای میدانی - مانند شعارها و دیوار نوشتهها و پارچه نوشتهها - تنها چهره سیاسی که نامش در ایران فریاد زده میشود شاهزاده رضا پهلوی است. از این نظر آن شخصی که پتانسیل رهبری این انقلاب ملی را دارد شاهزاده رضا پهلوی است.
رهبری اما بدون سازمان مبارزه کاری از پیش نمیبرد. رهبری خطوط کلی را معین میکند، فراخوانها را میدهد، با جامعه بین المللی مذاکره میکند، تصویری اطمینانبخش از آینده را به مردم مخابره میکند، و به بدنه اداری-نظامی-امنیتی امان و اطمینان میدهد.
یک جبهه فراگیر ایرانگرا تنها گروهی است که می تواند چنین سازمان مبارزهای را برای انقلاب ملی شکل دهد. انقلابی که "جانم فدای ایران" شعار محوریاش، مجیدرضا رهنورد و نیکا شاکرمی نمادهای مبارزاتیاش، و پرچم شیر و خورشید بیرق آن است.
فراموش نکنیم که نه ایرانیان به تنگ آمده از فتنه ۵۷ به پنجاه و هفتیها اعتماد خواهند کرد و نه بدنه اداری-سیاسی-امنیتی به تجزیهطلبان اعتماد میکنند. جبهه فراگیر ایرانگرا اما هم میتواند اعتماد ایرانیان را صادقانه جلب کند و هم کشوردوستیاش بر همه، از جمله بر بدنه اداری - سیاسی - امنیتی روشن است»
----
بخشی از متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست «رهبری و آینده انقلاب ایران» در دانشگاه جرج میسون در ایالات متحده آمریکا.
این سخنرانی به همت «اندیشکده کوروش بزرگ» در تاریخ ۱۹ فروردین ۲۵۸۲ (۱۴۰۲) ایراد شده بود و آن را اکنون میتوانید در وبسایت نشریه «فریدون» در بخش «تاملات مسیر پیروزی» بیابید و بخوانید.
عنوان متن چنین است : «جبهه فراگیر ایرانگرایان و مسیر پیروزی انقلاب ملی ایران»
@fereydoun_magazine
«رهبری یک انقلاب ملی را مردم به صورت خودانگیخته در خیابان صدا میزنند و خواهند زد. این اتفاق در چند سال اخیر کمابیش رخ داده و هر چه پیش آمدهایم شکلی روشنتر به خود گرفته است. فرایندی که با "رضاشاه روحت شاد" آغاز شد اینک به "ایران شده آماده فرمان بده شاهزاده" رسیده است.
به گواه همه نظرسنجیها و دادههای میدانی - مانند شعارها و دیوار نوشتهها و پارچه نوشتهها - تنها چهره سیاسی که نامش در ایران فریاد زده میشود شاهزاده رضا پهلوی است. از این نظر آن شخصی که پتانسیل رهبری این انقلاب ملی را دارد شاهزاده رضا پهلوی است.
رهبری اما بدون سازمان مبارزه کاری از پیش نمیبرد. رهبری خطوط کلی را معین میکند، فراخوانها را میدهد، با جامعه بین المللی مذاکره میکند، تصویری اطمینانبخش از آینده را به مردم مخابره میکند، و به بدنه اداری-نظامی-امنیتی امان و اطمینان میدهد.
یک جبهه فراگیر ایرانگرا تنها گروهی است که می تواند چنین سازمان مبارزهای را برای انقلاب ملی شکل دهد. انقلابی که "جانم فدای ایران" شعار محوریاش، مجیدرضا رهنورد و نیکا شاکرمی نمادهای مبارزاتیاش، و پرچم شیر و خورشید بیرق آن است.
فراموش نکنیم که نه ایرانیان به تنگ آمده از فتنه ۵۷ به پنجاه و هفتیها اعتماد خواهند کرد و نه بدنه اداری-سیاسی-امنیتی به تجزیهطلبان اعتماد میکنند. جبهه فراگیر ایرانگرا اما هم میتواند اعتماد ایرانیان را صادقانه جلب کند و هم کشوردوستیاش بر همه، از جمله بر بدنه اداری - سیاسی - امنیتی روشن است»
----
بخشی از متن سخنرانی سعید قاسمینژاد در نشست «رهبری و آینده انقلاب ایران» در دانشگاه جرج میسون در ایالات متحده آمریکا.
این سخنرانی به همت «اندیشکده کوروش بزرگ» در تاریخ ۱۹ فروردین ۲۵۸۲ (۱۴۰۲) ایراد شده بود و آن را اکنون میتوانید در وبسایت نشریه «فریدون» در بخش «تاملات مسیر پیروزی» بیابید و بخوانید.
عنوان متن چنین است : «جبهه فراگیر ایرانگرایان و مسیر پیروزی انقلاب ملی ایران»
@fereydoun_magazine
.
«شاهزاده، با توجه به چالشها و نیازهای جامعه امروز، بر اهمیت همزیستی مسالمتآمیز و تنوع فرهنگی تأکید دارد و در این راستا، نقشی فراتر از یک شخصیت تاریخی صرف ایفا میکند. او را میتوان بهعنوان "عامل تاریخی" دید که با درک روح زمانه، میتواند در تحول اجتماعی و فرهنگی ایران نقشآفرینی کند.
شاهزاده رضا پهلوی همچنین تأکید دارد که ایرانیان امروز به دنبال احیای ملی و بازگشت به ارزشهای تاریخی و فرهنگی خود هستند. او معتقد است که ایرانیان میخواهند ایران را به قالب یک «دولت-ملت»، همانطور که بیش از دو هزار سال بودهاند، بازگردانند.
این رویکرد، بهویژه در شرایط کنونی که جهان با چالشهای فرهنگی و مذهبی روبرو است، نشاندهنده اهمیت بازگشت به اصول و ارزشهای تاریخی ایران است.
الگوپذیری از کوروش بزرگ در پیامهای شاهزاده رضا پهلوی بسیار برجسته است. شاهزاده رضا پهلوی، شاهنشاه تاریخساز ایران را پایهگذار همزیستی مسالمتآمیز ذیل سایهی دولت قدرتمند میداند؛ چنانکه در بخشی از پیامی که در آذر ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) برای شادباش دو عید مسیحی و یهودی صادر کرد، خطاب به یهودیان و مسیحیان ایران گفت:
«“به شما اطمینان میدهم که پس از سقوط رژیم، در آیندهی آزاد و دموکراتیک ایران، حقوق اساسی شما بازگردانده خواهد شد؛ تبعیض مذهبی پایان خواهد یافت؛ و در سایه سکولاریسم و حکومت قانون، آزادی باور همه شهروندان تضمین خواهد شد. در آن آینده شکوهمند، ایرانیان، با هر دین و آیین، در کنار هم، نقش اساسی در بازسازی میهنمان ایفا خواهند کرد. ما فرزندان کوروشیم و میراث ارزنده او برای ما همزیستی مسالمتآمیز ادیان و مذاهب زیر چتر دولتی قدرتمند و مدافع حقوق بشر است”».
----
این بخشی از مقاله رویا حسینی* در شماره هشتم «فریدون» است با عنوان: «شاهزاده رضا پهلوی و بازگشت به بنیادهای ایرانشهر؛ در لزوم رواداری مذهبی و فرهنگی»
-—
*نویسنده ترجیح داده است از نام مستعار بهره بگیرد.
-—
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/iranshahr
@fereydoun_magazine
«شاهزاده، با توجه به چالشها و نیازهای جامعه امروز، بر اهمیت همزیستی مسالمتآمیز و تنوع فرهنگی تأکید دارد و در این راستا، نقشی فراتر از یک شخصیت تاریخی صرف ایفا میکند. او را میتوان بهعنوان "عامل تاریخی" دید که با درک روح زمانه، میتواند در تحول اجتماعی و فرهنگی ایران نقشآفرینی کند.
شاهزاده رضا پهلوی همچنین تأکید دارد که ایرانیان امروز به دنبال احیای ملی و بازگشت به ارزشهای تاریخی و فرهنگی خود هستند. او معتقد است که ایرانیان میخواهند ایران را به قالب یک «دولت-ملت»، همانطور که بیش از دو هزار سال بودهاند، بازگردانند.
این رویکرد، بهویژه در شرایط کنونی که جهان با چالشهای فرهنگی و مذهبی روبرو است، نشاندهنده اهمیت بازگشت به اصول و ارزشهای تاریخی ایران است.
الگوپذیری از کوروش بزرگ در پیامهای شاهزاده رضا پهلوی بسیار برجسته است. شاهزاده رضا پهلوی، شاهنشاه تاریخساز ایران را پایهگذار همزیستی مسالمتآمیز ذیل سایهی دولت قدرتمند میداند؛ چنانکه در بخشی از پیامی که در آذر ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) برای شادباش دو عید مسیحی و یهودی صادر کرد، خطاب به یهودیان و مسیحیان ایران گفت:
«“به شما اطمینان میدهم که پس از سقوط رژیم، در آیندهی آزاد و دموکراتیک ایران، حقوق اساسی شما بازگردانده خواهد شد؛ تبعیض مذهبی پایان خواهد یافت؛ و در سایه سکولاریسم و حکومت قانون، آزادی باور همه شهروندان تضمین خواهد شد. در آن آینده شکوهمند، ایرانیان، با هر دین و آیین، در کنار هم، نقش اساسی در بازسازی میهنمان ایفا خواهند کرد. ما فرزندان کوروشیم و میراث ارزنده او برای ما همزیستی مسالمتآمیز ادیان و مذاهب زیر چتر دولتی قدرتمند و مدافع حقوق بشر است”».
----
این بخشی از مقاله رویا حسینی* در شماره هشتم «فریدون» است با عنوان: «شاهزاده رضا پهلوی و بازگشت به بنیادهای ایرانشهر؛ در لزوم رواداری مذهبی و فرهنگی»
-—
*نویسنده ترجیح داده است از نام مستعار بهره بگیرد.
-—
لینک مقاله در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/articles/iranshahr
@fereydoun_magazine
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
اندیشکده کوروش بزرگ چه میکند؟ عوامل خارجی در بهمن ۵۷ چه نقشی داشتند؟
گفتگو با بابک شکرآبی
این گفتگو در ۲۴ بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۱۲ فوریه ۲۰۲۵ میلادی برگزار شد.
بابک شکرآبی تحلیلگر و کنشگر سیاسی ساکن تورنتو است. او پادشاهی خواه و از بنیانگذاران اندیشکده کوروش بزرگ است.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://youtu.be/J9xUIzrYtUI?si=Zf_BIl6smkrfz-jX
@fereydoun_magazine
اندیشکده کوروش بزرگ چه میکند؟ عوامل خارجی در بهمن ۵۷ چه نقشی داشتند؟
گفتگو با بابک شکرآبی
این گفتگو در ۲۴ بهمن ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۱۲ فوریه ۲۰۲۵ میلادی برگزار شد.
بابک شکرآبی تحلیلگر و کنشگر سیاسی ساکن تورنتو است. او پادشاهی خواه و از بنیانگذاران اندیشکده کوروش بزرگ است.
لینک گفتگو در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://youtu.be/J9xUIzrYtUI?si=Zf_BIl6smkrfz-jX
@fereydoun_magazine
.
«اینجا میخواهم نکتهای به عرایض قبلی خودم اضافه کنم. در خصوص این پروژه شکوفایی من مطالعه کردهام و چند ویدئوی کوتاه از صحبتهای شاهزاده نیز دیدهام. تفاوت میان جمهوری اسلامی و صحبتهای شاهزاده در اینجا کاملا قابل توجه است.
جمهوری اسلامی مدعی است دنیا را مدیریت میکند، محور مقاومت را ایجاد میکند، انقلاب را صادر میکند، دنیا را زیر و رو میکند و زمینه ظهور امام زمان را فراهم میآورد. اما در صحبتهای شاهزاده، ادعاهای بزرگ وجود ندارد.
ایشان میتوانستند صحبتهایشان را با قدرتها و ابرقدرتها مطرح کنند و مثلا بگویند که محور مقاومت را نابود میکنم، داعش و القاعده را نابود میکنم یا این دست ادعاها. اما اینگونه نیست.
روی سخن شاهزاده اولا با ملت ایران است و ثانیا بسیار واقعبینانه است. درباره قدمهایی صحبت میکنند که ضرورت دارد برداشته شوند.
هر کسی که بخواهد دوران گذار را رهبری کند، باید همین مسیر را طی کند و همین اولویتها را در نظر بگیرد. تشخیص و اولویتبندی این مسائل بسیار مهم است».
——
این بخشی از گفتههای محمد ماشینچیان در گفتگو با علیرضا کیانی بود؛ پیرامون نیازهای کشور برای شکوفایی و «پروژه شکوفایی ایران»
«پروژه شکوفایی ایران» پروژهای است که در مهر ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) از سوی شاهزاده رضا پهلوی معرفی شده و هدف آن ایجاد مسیری برای توسعه پایدار و خروج ایران از بحرانهای اقتصادی است.
-—
محمد ماشینچیان پژوهشگر ارشد در «مرکز حکمرانی و بازارها» در دانشگاه پیتسبورگ در آمریکا است. ماشینچیان در حوزه اصلاحات اقتصادی و سیاستگذاری عمومی صاحبنظر است.
لینک گفتگو در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/realistic-prosperity-project
#پروژه_شکوفایی_ایران
@fereydoun_magazine
«اینجا میخواهم نکتهای به عرایض قبلی خودم اضافه کنم. در خصوص این پروژه شکوفایی من مطالعه کردهام و چند ویدئوی کوتاه از صحبتهای شاهزاده نیز دیدهام. تفاوت میان جمهوری اسلامی و صحبتهای شاهزاده در اینجا کاملا قابل توجه است.
جمهوری اسلامی مدعی است دنیا را مدیریت میکند، محور مقاومت را ایجاد میکند، انقلاب را صادر میکند، دنیا را زیر و رو میکند و زمینه ظهور امام زمان را فراهم میآورد. اما در صحبتهای شاهزاده، ادعاهای بزرگ وجود ندارد.
ایشان میتوانستند صحبتهایشان را با قدرتها و ابرقدرتها مطرح کنند و مثلا بگویند که محور مقاومت را نابود میکنم، داعش و القاعده را نابود میکنم یا این دست ادعاها. اما اینگونه نیست.
روی سخن شاهزاده اولا با ملت ایران است و ثانیا بسیار واقعبینانه است. درباره قدمهایی صحبت میکنند که ضرورت دارد برداشته شوند.
هر کسی که بخواهد دوران گذار را رهبری کند، باید همین مسیر را طی کند و همین اولویتها را در نظر بگیرد. تشخیص و اولویتبندی این مسائل بسیار مهم است».
——
این بخشی از گفتههای محمد ماشینچیان در گفتگو با علیرضا کیانی بود؛ پیرامون نیازهای کشور برای شکوفایی و «پروژه شکوفایی ایران»
«پروژه شکوفایی ایران» پروژهای است که در مهر ۲۵۸۳ (۱۴۰۳) از سوی شاهزاده رضا پهلوی معرفی شده و هدف آن ایجاد مسیری برای توسعه پایدار و خروج ایران از بحرانهای اقتصادی است.
-—
محمد ماشینچیان پژوهشگر ارشد در «مرکز حکمرانی و بازارها» در دانشگاه پیتسبورگ در آمریکا است. ماشینچیان در حوزه اصلاحات اقتصادی و سیاستگذاری عمومی صاحبنظر است.
لینک گفتگو در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/Interviews/realistic-prosperity-project
#پروژه_شکوفایی_ایران
@fereydoun_magazine
.
«چرا فمینیستهای امروز چشم بر وضعیت نسبتا مطلوب زن در دوران پهلوی بستهاند؟ گویی در تاریخ آنها اساسا بیش از ۵۰ سال حکمرانی پهلوی وجود ندارد! چگونه میشود فمینیستی این حجم از پیشرفت و دستاورد در مدت زمانی کوتاه و با توجه به شرایط آن روزگار را نه تنها نادیده بگیرد بلکه انکار هم کند؟ مگر نه این که جوهرهی فمینیسم دفاع از حقوق زنان است؟
چگونه فمینیست چپگرای دوران پهلوی چنین بیپروا دستاوردهای زنان زمان خود را نادیده میگیرد و علیه بنیانگذاران آن پیشرفتها شورش میکند؟ و متاسفانه برخی از آنان عملا همدست ارتجاع سرخ و ارتجاع سیاه در روی کارآوردن رژیم زنستیز جمهوری اسلامی میشوند و به زنان خیانتی تاریخی میکنند؟
فمینیست چپگرای ایرانی که ترجمه متون غربی با دههها تاخیر اولویت او شده با توهم برتری همچنان در پی تخریب زنان ملیگرای ایران و انکار دستاوردهای درخشان دوران پهلوی است. برای او باور این واقعیت دشوار است که زن ایرانی نخست خود را شهروندی مدرن میداند و سپس زن.
برای او سخت است پذیرفتن این حقیقت که نیکاها و حدیثها در کنار حمیدرضاها و مجیدرضاها و ابوالفضلها برای مام میهن، پرچم و آزادی نام خود را جاوید میسازند. پذیرش یگانگی ما فارغ از جنسیت و قومیت برای آنها دشوار است؛ از همین رو پیایی به نهادهای پایدار و یکپارچهای همچون خانواده میتازند. این حجم از نفرت، خیانت و حسادت، از کجا میآید؟»
----
سارا ارسالی دکتری خود در رشتهی شیمی را از آلمان اخذ کرده است. او که اکنون به عنوان پژوهشگر علوم داده در یک شرکت آلمانی - هلندی مشغول به کار است، در حوزه مسائل ایران نیز قلم میزند و به عنوان کنشگر سیاسی در دفتر «حقوق شهروندی» در حزب «ایران نوین» مشغول به فعالیت است.
—-
لینک صورت کامل این یادداشت در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/reflections/feminist
#فمینیسم
@fereydoun_magazine
«چرا فمینیستهای امروز چشم بر وضعیت نسبتا مطلوب زن در دوران پهلوی بستهاند؟ گویی در تاریخ آنها اساسا بیش از ۵۰ سال حکمرانی پهلوی وجود ندارد! چگونه میشود فمینیستی این حجم از پیشرفت و دستاورد در مدت زمانی کوتاه و با توجه به شرایط آن روزگار را نه تنها نادیده بگیرد بلکه انکار هم کند؟ مگر نه این که جوهرهی فمینیسم دفاع از حقوق زنان است؟
چگونه فمینیست چپگرای دوران پهلوی چنین بیپروا دستاوردهای زنان زمان خود را نادیده میگیرد و علیه بنیانگذاران آن پیشرفتها شورش میکند؟ و متاسفانه برخی از آنان عملا همدست ارتجاع سرخ و ارتجاع سیاه در روی کارآوردن رژیم زنستیز جمهوری اسلامی میشوند و به زنان خیانتی تاریخی میکنند؟
فمینیست چپگرای ایرانی که ترجمه متون غربی با دههها تاخیر اولویت او شده با توهم برتری همچنان در پی تخریب زنان ملیگرای ایران و انکار دستاوردهای درخشان دوران پهلوی است. برای او باور این واقعیت دشوار است که زن ایرانی نخست خود را شهروندی مدرن میداند و سپس زن.
برای او سخت است پذیرفتن این حقیقت که نیکاها و حدیثها در کنار حمیدرضاها و مجیدرضاها و ابوالفضلها برای مام میهن، پرچم و آزادی نام خود را جاوید میسازند. پذیرش یگانگی ما فارغ از جنسیت و قومیت برای آنها دشوار است؛ از همین رو پیایی به نهادهای پایدار و یکپارچهای همچون خانواده میتازند. این حجم از نفرت، خیانت و حسادت، از کجا میآید؟»
----
سارا ارسالی دکتری خود در رشتهی شیمی را از آلمان اخذ کرده است. او که اکنون به عنوان پژوهشگر علوم داده در یک شرکت آلمانی - هلندی مشغول به کار است، در حوزه مسائل ایران نیز قلم میزند و به عنوان کنشگر سیاسی در دفتر «حقوق شهروندی» در حزب «ایران نوین» مشغول به فعالیت است.
—-
لینک صورت کامل این یادداشت در وبسایت «فریدون»:
https://www.fereydoun.org/reflections/feminist
#فمینیسم
@fereydoun_magazine
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
دستاوردهای سفر اروپایی شاهزاده رضا پهلوی و کوتاه پیرامون سوم اسفند ۱۲۹۹
گفتگو با کاملیا انتخابیفرد
این گفتگو در دوم اسفند ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۲۰ فوریه ۲۰۲۵ میلادی برگزار شد.
کاملیا انتخابیفرد تحصیلکردهی روزنامهنگاری و روابط بینالملل و اکنون سردبیر ایندیپندنت فارسی است.
لینک گفتگوی کامل در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=7Ed7QE6gxew
@fereydoun_magazine
دستاوردهای سفر اروپایی شاهزاده رضا پهلوی و کوتاه پیرامون سوم اسفند ۱۲۹۹
گفتگو با کاملیا انتخابیفرد
این گفتگو در دوم اسفند ماه ۲۵۸۳ شاهنشاهی مطابق با ۲۰ فوریه ۲۰۲۵ میلادی برگزار شد.
کاملیا انتخابیفرد تحصیلکردهی روزنامهنگاری و روابط بینالملل و اکنون سردبیر ایندیپندنت فارسی است.
لینک گفتگوی کامل در کانال یوتیوب «فریدون»:
https://www.youtube.com/watch?v=7Ed7QE6gxew
@fereydoun_magazine