Telegram Group & Telegram Channel

💠مصادره به مطلوب💠

ازمغالطات رایج

نام و عبارت لاتین این مغالطه ( petitio principii )در لغت به معنای مسلم فرض کردن سرآغازاست.
به عبارت دیگر این مغالطه آنچه را در نظر است اثبات شود ، مسلما فرض می کند.

نام انگلیسی این مغالطه نیز یعنی گویا درخواست می شود موضوعی را که درصدد اثبات آن هستیم ثابت شده و مقبول فرض کنیم.

این مغالطه که وقتی صورت می گیرد که شخص نتیجه استدلال(مطلوب ) راکه باید اثبات شود,اثبات شده فرض می‌کند.
تعریف دیگر این مغالطه اینست که شخص در مقدمات استدلال از همان نتیجه ای که در صدد اثبات آنست استفاده کنند.
مقایسه مصادره به مطلوب دارای انواع گوناگونیست که به علت اهمیت و ظرافت هریک راجداگانه توضیح داده مثال میزنیم.
🔰نوع اول مغالطه مصادره بمطلوب از طریق کلمات و عباراتست.
باین معنا که شخص نتیجه مطلوب خودرا باعبارت متفاوت بیان وتکرار میکندوآن رابعنوان دلیلی برمدعای خود جلوه می‌دهد
مثال:
نمیتوان باسم آزادی اجازه داد هرکس هرچه خواست بگوید .
زیرا لازم است که مطالب و گفته های روزنامه ها ومجلات ، چهارچوب داشته باشد و حکومت بر آنها نظارت کند .

ارتکاب این مغالطه از آن جهت است که افراد برای اثبات مدعای خود به جستجوی مقدمات ودلایلی برای اثبات مدعای مورد نظر می پردازند.

حال اگرچنین مقدماتی نیافتند درواقع چاره ای نخواهد داشت،جز تکرار وتاکید دوباره برمدعای خود واین کار را با بیان دیگر آن مدعاانجام می‌دهند واین بازگویی و تقریر دوباره مدعای خود را دلیل اثبات آن جلوه می‌دهند.

برخی نمونه‌های این حالت مغالطه مصادره به مطلوب ،به صورت ظریف و کاملاناآگاهانه درمتون علمی وجدی اتفاق می‌افتدکه در اینجا به۲مثال اشاره می کنیم.
ابولحسن اشعری متکلم معروف و موسس فرقه اشاعره درکتاب اللمع درباره نیاز جهان به خالق و صانع چنین استدلال کرده است:
جهان مصنوع است
هرمصنوعی نیاز به صانع دارد.
پس جهان نیاز به صانع دارد.

قاضی عبدالجبارمتکلم معروف معتزلی در کتاب شرح اصول خمسه گفته است که این استدلال مغالطه و مصادره به مطلوب است. زیرا صغرای قیاس یعنی اینکه جهان مصنوع است همان نتیجه است که می‌گوید جهان نیاز به صانع دارد یعنی این دو جمله عبارت اخرای یکدیگر هستند .

مثال دیگر اشکال پوزیتیویست های منطقی پیرو آگوست کنت به برخی مطالب فلسفه ما بعدالطبیعه قدماست:

فیلسوفان در توضیح علت رشد گیاهان و عدم رشد جمادات می‌گفتند که گیاهان دارای قوه نامیه هستند و جمادات قوه نامیه ندارند.سپس در توضیح می گفتندقوه ایست که که باعث رشد موجود می شود .

اشکال آنها این بود که این سخن مغالطه و مصادره به مطلوب است و چیزی را روشن نمیکند آنها به طور افراطی این سخن را سوق می دادند به این که
گویا از کسی بپرسیم که چرا بعضی از افراد زمین می خورند و او در پاسخ می‌گوید : چون قوه ی زمین خوردن در آنهاست .

دانی کف دست از چه بی موست؟
زیرا کف دست موندارد

بهتر است بگوییم زیرا کف دست قوه نموالشعر ندارد .

پیروان آگوست کنت ، این اشکال را تعمیم داده و معتقد بودند که مباحث قوه و فعل ، ماده و صورت ، جوهر و عرض و مانند آن نمونه های دیگری از همین خطای فیلسوفان است.

🔰نمونه ی دیگر مغالطه مصادره به مطلوب این است که برای اثبات یک جزئی از یک حکم کلی استقرائی استفاده شود.
اگر حکم مورد نظر استقرایی نباشد و از مجموع احکام افراد مورد نظر بدست نیاید ، بلکه آنها حکم کلی را از طریق دیگری به کسب کرده باشیم ، می‌توانیم از آن حکم کلی برای اثبات یک جزئی استفاده کنیم .
مثلا اگر به ما خبر داده باشند که همه افراد این گروه عرب زبان هستند وقتی با یکی از افراد آن گروه مواجه می شویم می‌توانیم به کمک کنیم که آن فرد به زبان عربی سخن میگوید
زیرا در اینجا ما با یک قیاس روبرو هستیم که از حکم کلی به جزئی منتقل می‌شود.
یعنی می‌گوییم که
هر فرد این گروه عرب زبان است
این فرد عضو این گروه است
پس این فرد عرب زبان است

اما اگر آن حکم کلی از طریق استقرا به دست آمده باشد ، در واقع حکم از افراد جزئی به کلی منتقل می شود و نمی‌توان از حکم کلی برای اثبات یک مورد جزئی استفاده کرد .
مثال :
نیتروژن سبک‌تر از هواست.
زیرا نیتروژن ، یک گاز است و می‌دانیم که گاز های گوناگون از هوا سبکترند.

استدلال فوق مصادره به مطلوب است. زیرا برای این حکم کلی که 'گازهای گوناگون از هوا سبکترند' ، باید از جمله ثابت شده باشد که : نیتروژن هم سبک تر از هواست و این همان مطلوب و مدعای استدلال فوق است.

🔰نوع دیگر مغالطه مصادره به مطلوب وقتیست که برای اثبات یک مدعا ، ادعای صادقی را که از مدعای ، اول کلی تر و عام تر است دلیل بیاوریم اما ثابت نکنیم که مدعای اول یکی از مصادیق و نمونه‌های ادعای دوم است .

مثال:
تو باید به او احترام بگذاری، زیرا افراد فاضل و دانا واقعا شایسته احترام هستند .

ادامه
@mghlte



group-telegram.com/mghlte/420
Create:
Last Update:


💠مصادره به مطلوب💠

ازمغالطات رایج

نام و عبارت لاتین این مغالطه ( petitio principii )در لغت به معنای مسلم فرض کردن سرآغازاست.
به عبارت دیگر این مغالطه آنچه را در نظر است اثبات شود ، مسلما فرض می کند.

نام انگلیسی این مغالطه نیز یعنی گویا درخواست می شود موضوعی را که درصدد اثبات آن هستیم ثابت شده و مقبول فرض کنیم.

این مغالطه که وقتی صورت می گیرد که شخص نتیجه استدلال(مطلوب ) راکه باید اثبات شود,اثبات شده فرض می‌کند.
تعریف دیگر این مغالطه اینست که شخص در مقدمات استدلال از همان نتیجه ای که در صدد اثبات آنست استفاده کنند.
مقایسه مصادره به مطلوب دارای انواع گوناگونیست که به علت اهمیت و ظرافت هریک راجداگانه توضیح داده مثال میزنیم.
🔰نوع اول مغالطه مصادره بمطلوب از طریق کلمات و عباراتست.
باین معنا که شخص نتیجه مطلوب خودرا باعبارت متفاوت بیان وتکرار میکندوآن رابعنوان دلیلی برمدعای خود جلوه می‌دهد
مثال:
نمیتوان باسم آزادی اجازه داد هرکس هرچه خواست بگوید .
زیرا لازم است که مطالب و گفته های روزنامه ها ومجلات ، چهارچوب داشته باشد و حکومت بر آنها نظارت کند .

ارتکاب این مغالطه از آن جهت است که افراد برای اثبات مدعای خود به جستجوی مقدمات ودلایلی برای اثبات مدعای مورد نظر می پردازند.

حال اگرچنین مقدماتی نیافتند درواقع چاره ای نخواهد داشت،جز تکرار وتاکید دوباره برمدعای خود واین کار را با بیان دیگر آن مدعاانجام می‌دهند واین بازگویی و تقریر دوباره مدعای خود را دلیل اثبات آن جلوه می‌دهند.

برخی نمونه‌های این حالت مغالطه مصادره به مطلوب ،به صورت ظریف و کاملاناآگاهانه درمتون علمی وجدی اتفاق می‌افتدکه در اینجا به۲مثال اشاره می کنیم.
ابولحسن اشعری متکلم معروف و موسس فرقه اشاعره درکتاب اللمع درباره نیاز جهان به خالق و صانع چنین استدلال کرده است:
جهان مصنوع است
هرمصنوعی نیاز به صانع دارد.
پس جهان نیاز به صانع دارد.

قاضی عبدالجبارمتکلم معروف معتزلی در کتاب شرح اصول خمسه گفته است که این استدلال مغالطه و مصادره به مطلوب است. زیرا صغرای قیاس یعنی اینکه جهان مصنوع است همان نتیجه است که می‌گوید جهان نیاز به صانع دارد یعنی این دو جمله عبارت اخرای یکدیگر هستند .

مثال دیگر اشکال پوزیتیویست های منطقی پیرو آگوست کنت به برخی مطالب فلسفه ما بعدالطبیعه قدماست:

فیلسوفان در توضیح علت رشد گیاهان و عدم رشد جمادات می‌گفتند که گیاهان دارای قوه نامیه هستند و جمادات قوه نامیه ندارند.سپس در توضیح می گفتندقوه ایست که که باعث رشد موجود می شود .

اشکال آنها این بود که این سخن مغالطه و مصادره به مطلوب است و چیزی را روشن نمیکند آنها به طور افراطی این سخن را سوق می دادند به این که
گویا از کسی بپرسیم که چرا بعضی از افراد زمین می خورند و او در پاسخ می‌گوید : چون قوه ی زمین خوردن در آنهاست .

دانی کف دست از چه بی موست؟
زیرا کف دست موندارد

بهتر است بگوییم زیرا کف دست قوه نموالشعر ندارد .

پیروان آگوست کنت ، این اشکال را تعمیم داده و معتقد بودند که مباحث قوه و فعل ، ماده و صورت ، جوهر و عرض و مانند آن نمونه های دیگری از همین خطای فیلسوفان است.

🔰نمونه ی دیگر مغالطه مصادره به مطلوب این است که برای اثبات یک جزئی از یک حکم کلی استقرائی استفاده شود.
اگر حکم مورد نظر استقرایی نباشد و از مجموع احکام افراد مورد نظر بدست نیاید ، بلکه آنها حکم کلی را از طریق دیگری به کسب کرده باشیم ، می‌توانیم از آن حکم کلی برای اثبات یک جزئی استفاده کنیم .
مثلا اگر به ما خبر داده باشند که همه افراد این گروه عرب زبان هستند وقتی با یکی از افراد آن گروه مواجه می شویم می‌توانیم به کمک کنیم که آن فرد به زبان عربی سخن میگوید
زیرا در اینجا ما با یک قیاس روبرو هستیم که از حکم کلی به جزئی منتقل می‌شود.
یعنی می‌گوییم که
هر فرد این گروه عرب زبان است
این فرد عضو این گروه است
پس این فرد عرب زبان است

اما اگر آن حکم کلی از طریق استقرا به دست آمده باشد ، در واقع حکم از افراد جزئی به کلی منتقل می شود و نمی‌توان از حکم کلی برای اثبات یک مورد جزئی استفاده کرد .
مثال :
نیتروژن سبک‌تر از هواست.
زیرا نیتروژن ، یک گاز است و می‌دانیم که گاز های گوناگون از هوا سبکترند.

استدلال فوق مصادره به مطلوب است. زیرا برای این حکم کلی که 'گازهای گوناگون از هوا سبکترند' ، باید از جمله ثابت شده باشد که : نیتروژن هم سبک تر از هواست و این همان مطلوب و مدعای استدلال فوق است.

🔰نوع دیگر مغالطه مصادره به مطلوب وقتیست که برای اثبات یک مدعا ، ادعای صادقی را که از مدعای ، اول کلی تر و عام تر است دلیل بیاوریم اما ثابت نکنیم که مدعای اول یکی از مصادیق و نمونه‌های ادعای دوم است .

مثال:
تو باید به او احترام بگذاری، زیرا افراد فاضل و دانا واقعا شایسته احترام هستند .

ادامه
@mghlte

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/420

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Either way, Durov says that he withdrew his resignation but that he was ousted from his company anyway. Subsequently, control of the company was reportedly handed to oligarchs Alisher Usmanov and Igor Sechin, both allegedly close associates of Russian leader Vladimir Putin. One thing that Telegram now offers to all users is the ability to “disappear” messages or set remote deletion deadlines. That enables users to have much more control over how long people can access what you’re sending them. Given that Russian law enforcement officials are reportedly (via Insider) stopping people in the street and demanding to read their text messages, this could be vital to protect individuals from reprisals. In 2014, Pavel Durov fled the country after allies of the Kremlin took control of the social networking site most know just as VK. Russia's intelligence agency had asked Durov to turn over the data of anti-Kremlin protesters. Durov refused to do so. However, the perpetrators of such frauds are now adopting new methods and technologies to defraud the investors. Right now the digital security needs of Russians and Ukrainians are very different, and they lead to very different caveats about how to mitigate the risks associated with using Telegram. For Ukrainians in Ukraine, whose physical safety is at risk because they are in a war zone, digital security is probably not their highest priority. They may value access to news and communication with their loved ones over making sure that all of their communications are encrypted in such a manner that they are indecipherable to Telegram, its employees, or governments with court orders.
from ua


Telegram مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری
FROM American