Forwarded from ناصر فکوهی/ فایلهای دیداری-شنیداری
#کتاب_صوتی / #مقاله_صوتی / #توسعه_سیاسی: یک #ضرورت_تکنولوژیک / #ناصر_فکوهی / با صدای نویسنده / توسعه سیاسی گردآوری #مهدی_خاکی فیروز، نشر قطره، تهران: 1378، صص: 163- 170 /
Forwarded from NasserFakouhiPaintings
«جنگل سی و چهار» / اکریلیک روی کاغذ/30 * 20 سانتیمتر
کانال نقاشیها در تلگرام
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.compaintings
کانال نقاشیها در اینستا
https://www.instagram.com/nasser_fakouhi_paintings
کانال نقاشیها در تلگرام
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.compaintings
کانال نقاشیها در اینستا
https://www.instagram.com/nasser_fakouhi_paintings
Forwarded from نوشته ها و فایلهای برگزیده ناصر فکوهی (Nasser Fakouhi)
#فمینیسم/ #فمینیسم_راست
(تصویر: هیلاری کلینتون)
#گفتارهای_عمومی/ برنامه چهل و نهم / 26 فروردین 1400 / #درسگفتار #ناصر_فکوهی / آمادهسازی برای انتشار، ویرایش نوشتاری و علمی: #فاطمه_نوروزی / تیر ماه 1402/ بخش چهارم
لینک در کانال نوشتههای ناصر فکوهی
https://www.group-telegram.com/c/1023690244/21462
این کانال خصوصی است برای ورود از آدرس زیر برای عضویت استفاده کنید
https://www.group-telegram.com/+PQRGBBkRr6MtdKOW
(تصویر: هیلاری کلینتون)
#گفتارهای_عمومی/ برنامه چهل و نهم / 26 فروردین 1400 / #درسگفتار #ناصر_فکوهی / آمادهسازی برای انتشار، ویرایش نوشتاری و علمی: #فاطمه_نوروزی / تیر ماه 1402/ بخش چهارم
لینک در کانال نوشتههای ناصر فکوهی
https://www.group-telegram.com/c/1023690244/21462
این کانال خصوصی است برای ورود از آدرس زیر برای عضویت استفاده کنید
https://www.group-telegram.com/+PQRGBBkRr6MtdKOW
Forwarded from نوشته ها و فایلهای برگزیده ناصر فکوهی (Nasser Fakouhi)
فمینیسم راست
گفتارهای عمومی، شماره 49 / فمینیسم راست / 26 فروردین 1400 /درسگفتار ناصر فکوهی / آمادهسازی برای انتشار، ویرایش نوشتاری و علمی: فاطمه نوروزی ـ تیرماه 1402
همانگونه که در برنامههای پیشین اشاره کردیم، مطالبات زنان و کارگران در دوران انقلاب صنعتی همپوشانی داشتند. همچنین زنان از جایگاه مادری پیش و بیش از مردان به کار کودکان معترض بودند و البته دستاوردهای ارزشمندی نیز در جوامع توسعهیافتهتر داشتند. بنابراین بنیان فمینیسم را در نسل نخست آن باید در جریان «چپ» جُست، با وجود این و با وجود مشترکات این فمینیسم با مارکسیسم، لزوماً نمیتوان آن را مارکسیست قلمداد کرد. به همین دلیل نیز در نسلهای بعدی فمینیسم دیدیم که در دهههای هفتاد و هشتاد قرن بیستم میلادی، نفوذ مارکسیسم بهتدریج رو به افول نهاد. و این در خالی بود که فمینیسم چپ و غیرمارکسیستی با همان قدرت پیش میرفت. امروزه فمینیسم خود را با جنبشهای اقلیتها و فرهنگهای زیر سلطه در پیوند قرار میدهد و کنش منسجم و گستردهاش موجب شده که در بیست و سی سال گذشته دفاع از حقوق زنان و برابری زنان و مردان به گفتمانی عمومی تبدیل شود. به نحویکه، حتی اگر در جامعهای حقوق زنان رعایت نشود باز هم گفتمانی «ساختگی و دروغین» از جانب قدرتهای حاکم در دفاع از حقوق و مطالبهگری آنها وجود دارد. و اینجاست که در برخی از موارد این گفتمان تصنعی و حاشیهای را میتوان فمینیسم راست یا بورژوایی یا غیرآوانگارد نامید که حتی گاهی بر فاشیسم، نولیبرالیسم و جنبشهای راست افراطی دیگر هم منطبق میشد و میشود. و در اینجا فرصتی پیش میآید تا به واژه کلیدی intersectionalityدر زبان فمینیستهای پیشرو از جمله فمینیستهای چپ به اختصار صحبت کنم. Intersection در زبان فارسی به معنای تقاطع یا «برخوردگاه» است. یک فرد و به خصوص یک زن، صرفاً بر مبنای یک شاخص، در اینجا زنبودن، زیر فشار قرار نمیگیرد، این زن در عین زنبودن، یک کارگر، کارمند، سیاستمدار یا... نیز هست و وقتی این زنبودن با یک موقعیت نژادی، فرهنگی و قومی فرودست همراه شود، سلطه، طرد و سرکوب بیشتر و پیچیدهتر هم میشود. مثلاً در جوامع و نظامهای زنستیز، زنان سیاهپوست فشار بیشتری را متحمل میشوند، چون هم زن هستند و هم از اقلیت سیاه. در اینجا نژاد بهمثابه یک section دیگر بر انقیاد زن تأثیر میگذارد. اگر زنی سیاه و مسن باشد، سن بالایش فشار مضاعف بر او وارد خواهد کرد. به همین ترتیب اگر زنی سیاه، مسن و فقیر باشد. این را میتوان به ساختارهای فرودست دیگر نیز تسری داد.
بنابراین بر مبنای مفهوم intersectionality، وقتی موقعیت یک گروه را بررسی میکنیم باید توجه کنیم که این گروه با چه گروههای دیگری در پیوند قرار میگیرد. بر این اساس، نمیتوان زنان و مردان را یکی کرد و بهطور عام از حقوق ایشان دفاع کرد. مثلاً موقعیت یک زن سفید جوان و از نظر اقتصادی مرفه یا متوسط با موقعیت یک زن رنگینپوست مسن بیمار و فقیر قابل مقایسه نیست. راهکار فمینیسم برای این موضوع تغییر ساختارهای قانونی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است و در دورههای مختلف و به اشکال متفاوت به آنها پرداخته است.
اکنون میتوانیم به شکل منفی «فمینیسم راست» را تعریف کنیم. یکی از اولین مسائلی که در مورد فمینیسم راست مطرح است این است که بسیار تمایل دارد خود را از فمینیسم رادیکال و چپ جدا کند. طلایهداران این شاخه از فمینیسم وجود نابرابری میان زن و مرد را میپذیرند و خود را طرفدار حقوق زنان نشان میدهند اما این طرفداری را با برابری جنسیتی یکی میکنند. برابری جنسیتی به مشکلات زیادی منجر میشود و دقیقاً به همین دلیل است که فمینیسم هرگز فمینیستهای راست را از خود نمیداند. راستیها برابری را در همین نهادهای موجود میخواهند؛ به عبارت دیگر، به تغییر نهادینه و رادیکال جامعه (مثل خروج از نظام سرمایهداری به شکلی که هست و رفتن به سمت یک سرمایهداری انسانمحور) باور ندارند.
آنها زنبودن را در یک موقعیت جداافتاده بررسی میکنند و از intersectionality فاصله میگیرند. به عبارت دیگر، جایگاه چندگانی زن را در نظر نمیگیرند و موقعیت او را به تنهایی بررسی میکنند. آنها مایلاند مشکلات زنان را از سایر مشکلات جامعه جدا کنند و دفاع از زن را در چارچوب موضوعات دیگری مطرح میکنند که به بهترشدن شرایط زیستی زنان کمک چندانی نمیکند.
گفتارهای عمومی، شماره 49 / فمینیسم راست / 26 فروردین 1400 /درسگفتار ناصر فکوهی / آمادهسازی برای انتشار، ویرایش نوشتاری و علمی: فاطمه نوروزی ـ تیرماه 1402
همانگونه که در برنامههای پیشین اشاره کردیم، مطالبات زنان و کارگران در دوران انقلاب صنعتی همپوشانی داشتند. همچنین زنان از جایگاه مادری پیش و بیش از مردان به کار کودکان معترض بودند و البته دستاوردهای ارزشمندی نیز در جوامع توسعهیافتهتر داشتند. بنابراین بنیان فمینیسم را در نسل نخست آن باید در جریان «چپ» جُست، با وجود این و با وجود مشترکات این فمینیسم با مارکسیسم، لزوماً نمیتوان آن را مارکسیست قلمداد کرد. به همین دلیل نیز در نسلهای بعدی فمینیسم دیدیم که در دهههای هفتاد و هشتاد قرن بیستم میلادی، نفوذ مارکسیسم بهتدریج رو به افول نهاد. و این در خالی بود که فمینیسم چپ و غیرمارکسیستی با همان قدرت پیش میرفت. امروزه فمینیسم خود را با جنبشهای اقلیتها و فرهنگهای زیر سلطه در پیوند قرار میدهد و کنش منسجم و گستردهاش موجب شده که در بیست و سی سال گذشته دفاع از حقوق زنان و برابری زنان و مردان به گفتمانی عمومی تبدیل شود. به نحویکه، حتی اگر در جامعهای حقوق زنان رعایت نشود باز هم گفتمانی «ساختگی و دروغین» از جانب قدرتهای حاکم در دفاع از حقوق و مطالبهگری آنها وجود دارد. و اینجاست که در برخی از موارد این گفتمان تصنعی و حاشیهای را میتوان فمینیسم راست یا بورژوایی یا غیرآوانگارد نامید که حتی گاهی بر فاشیسم، نولیبرالیسم و جنبشهای راست افراطی دیگر هم منطبق میشد و میشود. و در اینجا فرصتی پیش میآید تا به واژه کلیدی intersectionalityدر زبان فمینیستهای پیشرو از جمله فمینیستهای چپ به اختصار صحبت کنم. Intersection در زبان فارسی به معنای تقاطع یا «برخوردگاه» است. یک فرد و به خصوص یک زن، صرفاً بر مبنای یک شاخص، در اینجا زنبودن، زیر فشار قرار نمیگیرد، این زن در عین زنبودن، یک کارگر، کارمند، سیاستمدار یا... نیز هست و وقتی این زنبودن با یک موقعیت نژادی، فرهنگی و قومی فرودست همراه شود، سلطه، طرد و سرکوب بیشتر و پیچیدهتر هم میشود. مثلاً در جوامع و نظامهای زنستیز، زنان سیاهپوست فشار بیشتری را متحمل میشوند، چون هم زن هستند و هم از اقلیت سیاه. در اینجا نژاد بهمثابه یک section دیگر بر انقیاد زن تأثیر میگذارد. اگر زنی سیاه و مسن باشد، سن بالایش فشار مضاعف بر او وارد خواهد کرد. به همین ترتیب اگر زنی سیاه، مسن و فقیر باشد. این را میتوان به ساختارهای فرودست دیگر نیز تسری داد.
بنابراین بر مبنای مفهوم intersectionality، وقتی موقعیت یک گروه را بررسی میکنیم باید توجه کنیم که این گروه با چه گروههای دیگری در پیوند قرار میگیرد. بر این اساس، نمیتوان زنان و مردان را یکی کرد و بهطور عام از حقوق ایشان دفاع کرد. مثلاً موقعیت یک زن سفید جوان و از نظر اقتصادی مرفه یا متوسط با موقعیت یک زن رنگینپوست مسن بیمار و فقیر قابل مقایسه نیست. راهکار فمینیسم برای این موضوع تغییر ساختارهای قانونی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است و در دورههای مختلف و به اشکال متفاوت به آنها پرداخته است.
اکنون میتوانیم به شکل منفی «فمینیسم راست» را تعریف کنیم. یکی از اولین مسائلی که در مورد فمینیسم راست مطرح است این است که بسیار تمایل دارد خود را از فمینیسم رادیکال و چپ جدا کند. طلایهداران این شاخه از فمینیسم وجود نابرابری میان زن و مرد را میپذیرند و خود را طرفدار حقوق زنان نشان میدهند اما این طرفداری را با برابری جنسیتی یکی میکنند. برابری جنسیتی به مشکلات زیادی منجر میشود و دقیقاً به همین دلیل است که فمینیسم هرگز فمینیستهای راست را از خود نمیداند. راستیها برابری را در همین نهادهای موجود میخواهند؛ به عبارت دیگر، به تغییر نهادینه و رادیکال جامعه (مثل خروج از نظام سرمایهداری به شکلی که هست و رفتن به سمت یک سرمایهداری انسانمحور) باور ندارند.
آنها زنبودن را در یک موقعیت جداافتاده بررسی میکنند و از intersectionality فاصله میگیرند. به عبارت دیگر، جایگاه چندگانی زن را در نظر نمیگیرند و موقعیت او را به تنهایی بررسی میکنند. آنها مایلاند مشکلات زنان را از سایر مشکلات جامعه جدا کنند و دفاع از زن را در چارچوب موضوعات دیگری مطرح میکنند که به بهترشدن شرایط زیستی زنان کمک چندانی نمیکند.
Forwarded from نوشته ها و فایلهای برگزیده ناصر فکوهی (Nasser Fakouhi)
رویکرد نسبت به زنان و درک زن و زنبودگی در جوامع انسانی را میتوانیم روی یک طیف ببینیم. در یک سوی طیف محافظهکار افراطی قرار میگیرد که تقریباً به طور کامل با تغییر مخالف است؛ در میانه، محافظهکار میانهرو قرار میگیرد که نه به تغییرات بنیادین بلکه به تغییرات قطرهچکانی باور دارد؛ و در انتهای طیف راست افراطی است که بهنحوی متناقض با تغییر موافق است، یعنی در جهت عکس منافع انسانها، مانند فاشیستها و پوپولیستها که از نبود آزادی، سلسلهمراتبی بودن جامعه و تمام روابط سلطه دفاع میکنند.
در مقابل گفتمان برابری زن و مرد، گفتمان مخالف آن همیشه امکان ظهور دارد. کما اینکه شاهد هستیم بهرغم نبود ترامپ در قدرت، جریان ترامپیستی ادامه دارد و میدانیم که 75 ملیون نفر به او رأی دادند. پس راست افراطی هنوز طرفدارانی دارد که میتواند هر آن احیا شود. البته خوشبختانه در سی سال گذشته گفتمان فمینیسمی چپ و پیشرو به حدی قوی بوده است که زنستیزی را به یک ارزش منفی جهانشمول تبدیل کرده است.
بهرغم نابرابری عظیم میان انسانها و نابرابری میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، سرمایهداران مایل نیستند موضوع زنان در سطح رادیکال مطرح شود. محافظهکاران مخالفتی با حضور زنان در کنار مردان در همه حوزههای اجتماعی ندارند، اما وارد این موضوع نیز نمیشوند که «حضور» قرار است چه چیزی را تغییر دهد. هیلاری کلینتون نماد خوبی برای این تفکر است. اینها لزوماً وارد بحثهای افراطی مانند تفاوتهای نژادی نمیشوند. سالانه پلیس آمریکا به میزان بسیار بیشتری سیاهپوستان و بهویژه زنان سیاهپوست را «به اشتباه» میکشد، چون جامعه مجرمبودن سیاهپوستان را پیشفرض گرفته است. اگر هم فمینیستهای راست این رفتارها را محکوم کنند به چرایی بیشتربودن خشونت علیه زنان سیاه نمیپردازند.
فمینیستهای به اصطلاح «بورژوایی» با اصلاحات رادیکال موافق نیستند و نابرابری را ریشهیابی نمیکنند. گفتمان دفاع از زنان را در چارچوب یک گفتمان زنستیزانه نیز چه در گذشته و اکنون داشتهایم. این گفتمان واژه فمینیسم را تابو میداند ولی از نوعی رویکرد دفاع از زنان و زنانگی دفاع میکند. این را در اکثر گروههای راست افراطی، فاشیست یا نئوفاشیست و طرفداران نظریه توطئه میبینیم.
برخی کشورهای جهان سوم که طرفدار نوعی از محدودسازی و طرد زنان هستند از این گفتمان دفاع میکنند. این نظامها خود را ضد زن نمیدانند، برعکس، خود را مدافع یک «زن واقعی» میدانند. این زن واقعی در تعریف آنها زنی است که مالک و اختیاردار بدن خویش نیست، بنابراین بر تصویب و اجرای قوانین مبتنی بر ممنوعیت سقط جنین پافشاری میکنند. گروههای راست افراطی از جمله اوانجلیستها که از طرفداران سرسخت ترامپ نیز هستند، در برخی ایالتهای آمریکا این ممنوعیت را دنبال میکنند و حتی در مواردی مانند تجاوز، زنای با محارم، بارداریهای پرخطر با سقط جنین مخالف هستند. اینها زن را بیش از هر چیزی در مفهوم مادربودگی یا همسربودگی تعریف میکنند، یعنی ارزش زن را به عنوان یک شخصیت انسانی، مستقل و تأثیرگذار به رسمیت نمیشناسند. زن قهرمان برای آنها زنی است که خود را وقف فرزندان و همسرش کند. اشاره به این نکته ضروری است که این بدان معنا نیست که زنان حق چنین انتخابی را ندارند، اما مردان نباید این انتخاب را برای زنان بکنند، که اگر انتخاب دست مردانِ خارج از خانواده و دولت باشد یعنی با فاشیسم مواجه هستیم. یک زن درست مانند یک مرد میتواند چنین انتخابی برای زندگیاش داشته باشد، همانگونه که امروز فارغ از زنبودن یا مردبودن، شاهد تقسیم کار خانگی بین زوجهای جوان هستیم.
در ایتالیا و آلمان هیتلری شاهد رویکردهای «ناتالیستی» [پُرزایی) یعنی طرفداری از زادوولد زیاد بودیم. زن آرمانی هیتلر و موسولینی زنی بود که سربازان آینده را بزاید. این رویکرد با «جنسیت» هم پیوند میخورد. خانواده آرمانی، خانوادهای سفیدپوست، پروتستان، آمریکایی، دگرجنسخواه و دو جنسیتی است. زنان در این خانواده کار نمیکنند. دگرباشی جنسی طرد و سرکوب میشود. فمینیستهای راست میزان آرایش و جذابیت زنانه را زیر سؤال نمیبرند و حتی آن را مثبت میدانند و به انفعال و شیءشدگی زن انتقادی وارد نمیکنند.
در مقابل گفتمان برابری زن و مرد، گفتمان مخالف آن همیشه امکان ظهور دارد. کما اینکه شاهد هستیم بهرغم نبود ترامپ در قدرت، جریان ترامپیستی ادامه دارد و میدانیم که 75 ملیون نفر به او رأی دادند. پس راست افراطی هنوز طرفدارانی دارد که میتواند هر آن احیا شود. البته خوشبختانه در سی سال گذشته گفتمان فمینیسمی چپ و پیشرو به حدی قوی بوده است که زنستیزی را به یک ارزش منفی جهانشمول تبدیل کرده است.
بهرغم نابرابری عظیم میان انسانها و نابرابری میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، سرمایهداران مایل نیستند موضوع زنان در سطح رادیکال مطرح شود. محافظهکاران مخالفتی با حضور زنان در کنار مردان در همه حوزههای اجتماعی ندارند، اما وارد این موضوع نیز نمیشوند که «حضور» قرار است چه چیزی را تغییر دهد. هیلاری کلینتون نماد خوبی برای این تفکر است. اینها لزوماً وارد بحثهای افراطی مانند تفاوتهای نژادی نمیشوند. سالانه پلیس آمریکا به میزان بسیار بیشتری سیاهپوستان و بهویژه زنان سیاهپوست را «به اشتباه» میکشد، چون جامعه مجرمبودن سیاهپوستان را پیشفرض گرفته است. اگر هم فمینیستهای راست این رفتارها را محکوم کنند به چرایی بیشتربودن خشونت علیه زنان سیاه نمیپردازند.
فمینیستهای به اصطلاح «بورژوایی» با اصلاحات رادیکال موافق نیستند و نابرابری را ریشهیابی نمیکنند. گفتمان دفاع از زنان را در چارچوب یک گفتمان زنستیزانه نیز چه در گذشته و اکنون داشتهایم. این گفتمان واژه فمینیسم را تابو میداند ولی از نوعی رویکرد دفاع از زنان و زنانگی دفاع میکند. این را در اکثر گروههای راست افراطی، فاشیست یا نئوفاشیست و طرفداران نظریه توطئه میبینیم.
برخی کشورهای جهان سوم که طرفدار نوعی از محدودسازی و طرد زنان هستند از این گفتمان دفاع میکنند. این نظامها خود را ضد زن نمیدانند، برعکس، خود را مدافع یک «زن واقعی» میدانند. این زن واقعی در تعریف آنها زنی است که مالک و اختیاردار بدن خویش نیست، بنابراین بر تصویب و اجرای قوانین مبتنی بر ممنوعیت سقط جنین پافشاری میکنند. گروههای راست افراطی از جمله اوانجلیستها که از طرفداران سرسخت ترامپ نیز هستند، در برخی ایالتهای آمریکا این ممنوعیت را دنبال میکنند و حتی در مواردی مانند تجاوز، زنای با محارم، بارداریهای پرخطر با سقط جنین مخالف هستند. اینها زن را بیش از هر چیزی در مفهوم مادربودگی یا همسربودگی تعریف میکنند، یعنی ارزش زن را به عنوان یک شخصیت انسانی، مستقل و تأثیرگذار به رسمیت نمیشناسند. زن قهرمان برای آنها زنی است که خود را وقف فرزندان و همسرش کند. اشاره به این نکته ضروری است که این بدان معنا نیست که زنان حق چنین انتخابی را ندارند، اما مردان نباید این انتخاب را برای زنان بکنند، که اگر انتخاب دست مردانِ خارج از خانواده و دولت باشد یعنی با فاشیسم مواجه هستیم. یک زن درست مانند یک مرد میتواند چنین انتخابی برای زندگیاش داشته باشد، همانگونه که امروز فارغ از زنبودن یا مردبودن، شاهد تقسیم کار خانگی بین زوجهای جوان هستیم.
در ایتالیا و آلمان هیتلری شاهد رویکردهای «ناتالیستی» [پُرزایی) یعنی طرفداری از زادوولد زیاد بودیم. زن آرمانی هیتلر و موسولینی زنی بود که سربازان آینده را بزاید. این رویکرد با «جنسیت» هم پیوند میخورد. خانواده آرمانی، خانوادهای سفیدپوست، پروتستان، آمریکایی، دگرجنسخواه و دو جنسیتی است. زنان در این خانواده کار نمیکنند. دگرباشی جنسی طرد و سرکوب میشود. فمینیستهای راست میزان آرایش و جذابیت زنانه را زیر سؤال نمیبرند و حتی آن را مثبت میدانند و به انفعال و شیءشدگی زن انتقادی وارد نمیکنند.
Forwarded from نوشته ها و فایلهای برگزیده ناصر فکوهی (Nasser Fakouhi)
اشاره به دو نکته ضروری است: نخست، وقتی میگوییم موقعیت زنان در کشورهای توسعهیافته بهتر است، به این معنا نیست که در این کشورها برابری کامل و آرمانی وجود دارد. ما فقط میتوانیم موقعیت زنان امروز را با مثلاً پنجاه سال گذشته یا در مقایسه با کشورهای جهان سوم بررسی کنیم. دوم، نمیتوانیم به طور کامل گناه زنستیزی در کشورهای جهان سوم را تنها بر گردن این جوامع بیندازیم و سنت را تنها عامل بدانیم. زنستیزی در نظامهای معیوب و ناکارآمد اقتصادی، سیاستی و اجتماعی ریشه دارد که عمدتاً ناشی از سیاستهای استعماری است که از قرن نوزده تا میانه قرن بیست به شکل مستقیم و پس از جنگ جهانی دوم تا کنون به شکل غیرمستقیم بر این کشورها اعمال میشود. از این روست که افراد پیشرو چه در فمینیسم و چه در جنبشهای دیگر از یک موقعیت سیارهای و جهانی دفاع میکنند.
#فمینیسم/ #فمینیسم_راست
(تصویر: هیلاری کلینتون)
#گفتارهای_عمومی/ برنامه چهل و نهم / 26 فروردین 1400 / #درسگفتار #ناصر_فکوهی / آمادهسازی برای انتشار، ویرایش نوشتاری و علمی: #فاطمه_نوروزی / تیر ماه 1402/ بخش چهارم
لینک در کانال نوشتههای ناصر فکوهی
https://www.group-telegram.com/c/1023690244/21462
این کانال خصوصی است برای ورود از آدرس زیر برای عضویت استفاده کنید
https://www.group-telegram.com/+PQRGBBkRr6MtdKOW
#فمینیسم/ #فمینیسم_راست
(تصویر: هیلاری کلینتون)
#گفتارهای_عمومی/ برنامه چهل و نهم / 26 فروردین 1400 / #درسگفتار #ناصر_فکوهی / آمادهسازی برای انتشار، ویرایش نوشتاری و علمی: #فاطمه_نوروزی / تیر ماه 1402/ بخش چهارم
لینک در کانال نوشتههای ناصر فکوهی
https://www.group-telegram.com/c/1023690244/21462
این کانال خصوصی است برای ورود از آدرس زیر برای عضویت استفاده کنید
https://www.group-telegram.com/+PQRGBBkRr6MtdKOW
Telegram
نوشته ها و فایلهای برگزیده ناصر فکوهی
کانال نوشته ها ،مقالات، یادداشتها و ترجمهها و کتابهای ناصر فکوهی، استاد انسان شناسی دانشگاه تهران
مدیر موسسه انسان شناسی و فرهنگ
[email protected]
http:/nasserfakouhi.com.com
http://anthropologyandculture.com
http://www.aparat.com/NASSER_FAKOUHI
مدیر موسسه انسان شناسی و فرهنگ
[email protected]
http:/nasserfakouhi.com.com
http://anthropologyandculture.com
http://www.aparat.com/NASSER_FAKOUHI
پارهای از یک کتاب (95) موندو و داستانهای دیگر، ژان ماری گوستاو لوکلزیو/ ترجمه ناصر فکوهی / تهران/ ماهریز/ ۱۳۹۱
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11399
موندو از پلکان کوچکی که تا سطح آب میرسید، پایین میرفت. اینجا را خیلی دوست داشت. موجشکن سنگی دراز بود و قلعههای سیمانی بزرگ مستطیل شکلی دو سویش را گرفته بودند. در انتهای موجشکن، فانوس دریایی قرار داشت. پرندگان دریایی میان باد سُر میخوردند، بالا میرفتند، به آرامی میچرخیدند و نالههای کودکانه سر میدادند. بالای سر موندو پرواز میکردند، تن به سرش میساییدند و صدایش میکردند. موندو خرده نانها را تا جایی که میتوانست به بالا پرتاب میکرد و پرندگان آنها را در هوا قاپ میزدند...
پیوند به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/10797-2/
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11399
موندو از پلکان کوچکی که تا سطح آب میرسید، پایین میرفت. اینجا را خیلی دوست داشت. موجشکن سنگی دراز بود و قلعههای سیمانی بزرگ مستطیل شکلی دو سویش را گرفته بودند. در انتهای موجشکن، فانوس دریایی قرار داشت. پرندگان دریایی میان باد سُر میخوردند، بالا میرفتند، به آرامی میچرخیدند و نالههای کودکانه سر میدادند. بالای سر موندو پرواز میکردند، تن به سرش میساییدند و صدایش میکردند. موندو خرده نانها را تا جایی که میتوانست به بالا پرتاب میکرد و پرندگان آنها را در هوا قاپ میزدند...
پیوند به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/10797-2/
موریس گودولیه: شکستن آینه «خود»/ #ناصر_فکوهی
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11400
هیچ کدام از علوم انسانى و به ویژه علوم اجتماعى را نمىتوان یافت که به اندازه و به شدت انسانشناسى نسبت به پیشینه خود رویکردى انتقادى داشته باشد. انسانشناسان بدون شک بىپردهترین و سهمگینترین حملات را به آنچه بهصورتى رایج به «گذشته استعمارى» این علم معروف است، داشتهاند....
پیوند به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%85%d9%88%d8%b1%d9%8a%d8%b3-%da%af%d9%88%d8%af%d9%88%d9%84%d9%8a%d9%87-%d8%b4%d9%83%d8%b3%d8%aa%d9%86-%d8%a2%d9%8a%d9%86%d9%87-%d8%ae%d9%88%d8%af/
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11400
هیچ کدام از علوم انسانى و به ویژه علوم اجتماعى را نمىتوان یافت که به اندازه و به شدت انسانشناسى نسبت به پیشینه خود رویکردى انتقادى داشته باشد. انسانشناسان بدون شک بىپردهترین و سهمگینترین حملات را به آنچه بهصورتى رایج به «گذشته استعمارى» این علم معروف است، داشتهاند....
پیوند به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%85%d9%88%d8%b1%d9%8a%d8%b3-%da%af%d9%88%d8%af%d9%88%d9%84%d9%8a%d9%87-%d8%b4%d9%83%d8%b3%d8%aa%d9%86-%d8%a2%d9%8a%d9%86%d9%87-%d8%ae%d9%88%d8%af/
موریس گودولیه: شکستن آینه «خود»/ #ناصر_فکوهی
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11400
هیچ کدام از علوم انسانى و به ویژه علوم اجتماعى را نمىتوان یافت که به اندازه و به شدت انسانشناسى نسبت به پیشینه خود رویکردى انتقادى داشته باشد. انسانشناسان بدون شک بىپردهترین و سهمگینترین حملات را به آنچه بهصورتى رایج به «گذشته استعمارى» این علم معروف است، داشتهاند. گروهى از انسانشناسان حتى ابایى از آن نداشتهاند که نخستین نسل از همکاران خود، کسانى را که عموماً همراه با مأموران اداره استعمارى قدم به کشورهاى مستعمره گذاشته بودند، به نوعى همکارى آگاهانه یا ناخودآگاهانه با نهادهاى استعمارى متهم و از این لحاظ آنها را به شدت محکوم کنند. با این وصف، جاى آن است که امروز با مطالعهاى دقیقتر بر تاریخ انسانشناسى، این گونه واکنشها را مبالغهآمیز و تا اندازهاى سطحىنگرانه بدانیم. واقعیت در آن است که هرچند انسانشناسان غربى نخستین بار در کنار چنان مأمورانى وارد سرزمینهاى غیراروپایى شدند – و اصولاً در آن زمان، ورود به صورتى دیگر ممکن نبود – اما اکثریت بزرگ آنها هرگز سر به خواستهها و تمایلات استعمارى که در پى استفاده ابزارى از آنها براى پیشبرد هدف خود مبنىبر تقویت حاکمیت استعمارى و کاهش هزینههاى اجتماعى آن بودند، نگذاشتند. برعکس بسیارى از انسانشناسان از همان آغاز شروع به دفاع از این مردمان در برابر فشار قدرتهاى استعمارى براى از میان بردن فرهنگهاى بومى و جایگزینى آنها با فرهنگ غربى کردند. این تلاش انسانشناسان از ابتداى قرن بیستم تا امروز، به صورتى پیگیر ادامه داشته است و از این نظر مىتوان به خوبى از موضع انسانشناسى دفاع کرد.
گذشته از این باید به این نکته نیز اشاره کرد که سایر علوم انسانى و اجتماعى و به ویژه جامعهشناسى نیز داراى پیشینهاى منفى و قابل مقایسه با انسانشناسى بودهاند: اگر در مورد انسانشناسان، این نیروهاى استعمارى بودند که تلاش مىکردند استفادهاى ابزارى براى تحقق اهداف سودجویانه خود تحمیل کنند، در مورد جامعهشناسان نیز سرمایهدارانى صنعتى بودند که تمایل داشتند هدف اصلى جامعهشناسى را بالا بردن بهرهورى کارگران و به دست آوردن راههایى براى کاهش هزینه اجتماعى این قشر بزرگ اجتماعى تعیین کنند. بنابراین، شاید لازم باشد این وجدان آزرده و این احساس گناه را به کنار گذاشت و نسبت به انسانشناسان نسل نخست، با شناخت و درکى بیشتر نگریست.
ادامه در وبگاه
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11400
هیچ کدام از علوم انسانى و به ویژه علوم اجتماعى را نمىتوان یافت که به اندازه و به شدت انسانشناسى نسبت به پیشینه خود رویکردى انتقادى داشته باشد. انسانشناسان بدون شک بىپردهترین و سهمگینترین حملات را به آنچه بهصورتى رایج به «گذشته استعمارى» این علم معروف است، داشتهاند. گروهى از انسانشناسان حتى ابایى از آن نداشتهاند که نخستین نسل از همکاران خود، کسانى را که عموماً همراه با مأموران اداره استعمارى قدم به کشورهاى مستعمره گذاشته بودند، به نوعى همکارى آگاهانه یا ناخودآگاهانه با نهادهاى استعمارى متهم و از این لحاظ آنها را به شدت محکوم کنند. با این وصف، جاى آن است که امروز با مطالعهاى دقیقتر بر تاریخ انسانشناسى، این گونه واکنشها را مبالغهآمیز و تا اندازهاى سطحىنگرانه بدانیم. واقعیت در آن است که هرچند انسانشناسان غربى نخستین بار در کنار چنان مأمورانى وارد سرزمینهاى غیراروپایى شدند – و اصولاً در آن زمان، ورود به صورتى دیگر ممکن نبود – اما اکثریت بزرگ آنها هرگز سر به خواستهها و تمایلات استعمارى که در پى استفاده ابزارى از آنها براى پیشبرد هدف خود مبنىبر تقویت حاکمیت استعمارى و کاهش هزینههاى اجتماعى آن بودند، نگذاشتند. برعکس بسیارى از انسانشناسان از همان آغاز شروع به دفاع از این مردمان در برابر فشار قدرتهاى استعمارى براى از میان بردن فرهنگهاى بومى و جایگزینى آنها با فرهنگ غربى کردند. این تلاش انسانشناسان از ابتداى قرن بیستم تا امروز، به صورتى پیگیر ادامه داشته است و از این نظر مىتوان به خوبى از موضع انسانشناسى دفاع کرد.
گذشته از این باید به این نکته نیز اشاره کرد که سایر علوم انسانى و اجتماعى و به ویژه جامعهشناسى نیز داراى پیشینهاى منفى و قابل مقایسه با انسانشناسى بودهاند: اگر در مورد انسانشناسان، این نیروهاى استعمارى بودند که تلاش مىکردند استفادهاى ابزارى براى تحقق اهداف سودجویانه خود تحمیل کنند، در مورد جامعهشناسان نیز سرمایهدارانى صنعتى بودند که تمایل داشتند هدف اصلى جامعهشناسى را بالا بردن بهرهورى کارگران و به دست آوردن راههایى براى کاهش هزینه اجتماعى این قشر بزرگ اجتماعى تعیین کنند. بنابراین، شاید لازم باشد این وجدان آزرده و این احساس گناه را به کنار گذاشت و نسبت به انسانشناسان نسل نخست، با شناخت و درکى بیشتر نگریست.
ادامه در وبگاه
Telegram
ناصر فکوهی / نوشتهها و سایر فایلها
موریس گودولیه: شکستن آینه «خود»/ #ناصر_فکوهی
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11400
هیچ کدام از علوم انسانى و به ویژه علوم اجتماعى را نمىتوان یافت که به اندازه و به شدت انسانشناسى نسبت به پیشینه خود رویکردى انتقادى داشته باشد. انسانشناسان بدون شک بىپردهترین…
https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11400
هیچ کدام از علوم انسانى و به ویژه علوم اجتماعى را نمىتوان یافت که به اندازه و به شدت انسانشناسى نسبت به پیشینه خود رویکردى انتقادى داشته باشد. انسانشناسان بدون شک بىپردهترین…
Forwarded from ناصر فکوهی /کتابهای صوتی
ناصر فکوهی، سالهای ترامپ، پیش از توفان تا چشماندازی بر چهان پساترامپ، نشر آبی پارسی، تهران 1400، رقعی، 314 صفحه، باصدای نویسنده/ از 15 اسفند 1403 در کانال کتابهای صوتی ناصر فکوهی (و بزودی در یوتیوب ناصر فکوهی)
بخش سُی و چهارم: فصل سوم: ایران در برابر تندباد / تندروهای ما در بازی ترامپ
https://www.group-telegram.com/c/1411042087/2932
دقت کنید چون این کانال خصوصی است ابتدا باید از طریق آدرس زیر عضو شوید تا بتوانید به لینک کتاب برسید
https://www.group-telegram.com/joinchat-VBrLJ-yC2ZEfeMGY
بخش سُی و چهارم: فصل سوم: ایران در برابر تندباد / تندروهای ما در بازی ترامپ
https://www.group-telegram.com/c/1411042087/2932
دقت کنید چون این کانال خصوصی است ابتدا باید از طریق آدرس زیر عضو شوید تا بتوانید به لینک کتاب برسید
https://www.group-telegram.com/joinchat-VBrLJ-yC2ZEfeMGY