group-telegram.com/IranDel_Channel/2903
Last Update:
🔴 ددهقورقود یا انحطاطِ فرهنگی؟
✍️ جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
در کمال تعجب دیدم در اردبیل، ددهقورقورد را موضوعِ نشستی برای کودکان کردهاند.
چند نکته، دربارهی این برنامه به نظرم رسید:
نخست: حماسه نامیدنِ ددهقورقود اگر از ناآگاهی نباشد، نشانهی برنامهریزی دقیقی است. حماسه، نمادِ ملیّت است و جز ملّتها حماسه ندارند. ددهقورقورد، حماسه نیست و اگر هم باشد در ایران، حماسه نیست. حماسهی ملّی ما شاهنامه است و جز آن متونِ دیگر را حتی اگر به زبانِ فارسی باشد، همچون گرشاسپنامه، با عنوان داستانهای قهرمانی میشناسیم، نه حماسه.
دوم: امکاناتِ برگزاری برنامه، نظرم را جالب کرد. ظاهراً پول برای ددهقورقورد فراوان است و این را مقایسه کردم با امکاناتِ کلاسهای شاهنامه در سراسر کشور و به ویژه در تبریز که مطلقاً صفر است، مگر اینکه اعضای کلاس، دستی در جیب بکنند و شیرینیی بخرند. این همه امکانات برای متنی که نه متعلّق به آذربایجان و نه متعلّق به ایران است و نه اهمیّتی دارد، از کجاست؟
سوم: آموزشِ متونِ کهن برای کودکان باید با نهایتِ دقت و ظرافت باشد. سرکنگبین آموزش نباید بر صفرای خشونتِ کودکان بیفزاید. دنیای کودکی تناسبی با خشونتهای عریانِ ددهقورقورد ندارد. افزون بر اینکه اصلاً چه نیازی به آموزش این متن به کودکان است، میتوان پرسید که چرا کودکان را در برابر خشونتِ بدوی قرار میدهیم؟ آنچه باید به کودکانِ ایران آموزش داده شود، شاهنامه است و اگر از فرهنگِ محلّی هم چیزی آموزشدادنی باشد، میتوان صدها داستان فولکلور و ترانهی محلی را به کودکان آموخت. عمقِ فرهنگی و انسانی داستانهای فولکلور در آذربایجان و اردبیل بسیار بیشتر از ددهقورقود است. مقایسهی این متن با متونِ حتی متوسط زبان فارسی هم نشانهی عمق و پیچیدگی و اهمیتِ متونِ فارسی است.
آموزشِ ددهقورقورد به کودکان جز با اهداف ایدئولوژیکِ کودکستیزانه توجیه نمیشود. اهدافی که کودکان را قربانی هدفهای ایدئولوژیک میکند و از آنها نسلی ستیزهگر و پرخاشگر و خشن میسازد.
چهارم: در آگهی برنامه در دروغی آشکار و زشت و زننده دیدم، نوشتهاند، ددهقورقود در یونسکو بالاتر از شاهنامه و ایلیاد و اودیسه و… قرار گرفته است! قومگرایی مطلقاً بر جعل و دروغ، استوار است؛ این هم یکی از نمونههای آن. البته برای اهلِ فرهنگ این دروغگوییها جز خنده برنمیانگیزد و جدی گرفته نمیشود، اما این دروغها همچون دروغِ لهجهی عربی بودنِ فارسی، عمری درازتر و تأثیری عمیقتر از آنچه ما تصور میکنیم در اذهان خواهد گذاشت. دروغ لهجهی عربی بودنِ فارسی در یکی از نشریاتِ کاملاً بیاهمیت ساخته شد و هنوز هم در اذهان برخی افراد میچرخد و به طور روزمره استفاده میشود. این دروغپردازیهای حرفهای دقیقاً در چهارچوبِ انحطاطِ فرهنگی قابل بررسی است و جز سست کردنِ پایههای هویّتی ایران را هدف نگرفته است. بدیهی است که تشیّع هم جزء هویتِ ملی ماست و اگر انحطاط گستردهتر و عمیقتر شود، تشیّع را هم از بنیان خواهد کَند. ددهقورقود برخلاف شاهنامه که جزئی از فرهنگِ ایرانی زردشتی اسلامی است دقیقاً در برابر این تاریخ و فرهنگ، ریشههایی جعلی برای تُرکزبانانِ ایران میتراشد که جز دگرگونی هویّتی و از خود بیگانگی نیست.
پنجم: به نظر میرسد مدیریتِ فرهنگی در کشور آشفته است. دقت و انسجامِ نظری ندارد و مبتنی بر فرهنگِ دیرینِ ملّی نیست. احتمالاً در اردبیل کلاس یا کارگاهی برای شاهنامهخوانی مجوز نخواهد گرفت و اگر هم بگیرد قطعاً چنین امکاناتی نخواهد داشت. اما ددهقورقورد که متنی تازه یافته و کاملاً بیربط به اردبیل و آذربایجان و ایران است در این شهر چنین دست و دلبازانه ترویج میشود.
ای کاش میشد از برگزارکنندگانِ این برنامه پرسید در اطرافِ شما کسی هست که اسمش یالتاجوق، قارابوداق، اوروز و…باشد و یا حاضرید ددهقورقورد را برای بچههای خودتان هم بخوانید؟
@IranDel_Channel
💢
BY ایراندل | IranDel
Share with your friend now:
group-telegram.com/IranDel_Channel/2903