Telegram Group & Telegram Channel
🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸





♦️درباره‌ی شبی که بسیار بلند است.
تاملی بر نشست «شریعتی، پس از شریعتی»
 
✍️ دکتر نیلوفر باغبان

۲ دی ۱۴۰۳

گاهی گمان می‌کنی اتفاقی پیش چشمت در حال شکل گرفتن است که می‌توانست جهان را زیر و رو کند. اما نمی‌کند. همه چیز چنان طبق روال پیش می‌رود، چنان «عادی» و «طبیعی» به نظر می‌رسد که گمان می‌کنی عقلی گم کرده‌ای که جهانت چنان در حال تکان خوردن است. آن شب، شب گفتگو درباره «علی شریعتی»، برای من چنین تجربه‌ای بود. اتفاق مهم اما، برای ما (من و همکلاسی‌هایی شبیه به من)، که صراحت استاد باغی‌دوست را پیش‌تر بارها دیده‌ بودیم؛ زبان آتشین او در نقد نبود. اتفاق، اینجا بود که کسی، او را، به واسطه‌ی در اقلیت بودنش دعوت به سکوت کرد. او، آنچنان که از «او» انتظار می‌رفت، خاموش نشد. اما «ما»، همه کسانی که «حاضر» بودیم چرا! به اتفاق سکوت کردیم. و اگر نهیب او نبود، چه بسا چرتمان هم پاره نمی‌شد.
تمام این مدت را، از آن لحظه تا اکنون، صرف پرسیدن این پرسش از خودم کرده‌ام که «چرا؟» چطور «شاهد» بودی و هیچ کجای روحت درد نگرفت؟ گیرم اصلا تو غریبه تازه‌واردی بودی! اگر به تمام آنچه می‌گفتی باور داشتی؛ اینجا، جای سکوت نبود. پس تمام آنچه «آموختی» کجا نشسته بود که درست در همین لحظه، نقش تماشاگر را بازی کردی؟ این‌ها پرسش‌هایی است و سرگشتگی‌هایی برای من. که با من خواهند ماند. اما آنچه برایم روشن است اینکه هرگز تحلیل‌های «بی‌طرف» را از زبان «خنثی» و «کار-شناس» مردانه باور نکردم. «مسئله»، همیشه شخصی است. سهو و اشتباهی در کار نیست. تفاوت، در چگونه شخصی کردن و شجاعتی در آشکار ساختن آن است. مسئله، اینجا، به گمان من «شریعتی» نیست. هرگز نبوده. مسئله چیستی حقیقت یا امکان غلبه بر شرارت نیز نیست. مسئله -باز هم به امانت از «او»- «نسبتی» است که هر کدام از ما با این مفاهیم برقرار می‌کنیم. تمام آن چیزی که داریم و می‌توانیم درباره آن تصمیم بگیریم. تمام آن جایی که می‌توانیم در آن آزاد باشیم. استاد باغی‌دوست هر کجا که توانست از «ضبط» شدن و «تکثیر» شدن دوری کرد و به ما آموخت که تمام آنچه قرار است خلق شود به دست ما رخ خواهد داد؛ همه کسانی که «حضور» داریم، در مشارکتمان در آن «آن» و با تصمیماتی که هر لحظه می‌گیریم. هیچ چیز مهم‌تر از آن جمع و آن لحظه نیست. لحظه‌ای که برای من و به تصمیم خودم از دست رفت.
این‌ها همه را به قصد دفاع از «او» نیست که نوشتم. نه این که نباید. که چه حقی بالاتر از دفاع از «انسان»! اما این، مسئولیتی است بزرگتر از شانه‌های من. ما شاگردان «او» هستیم؛ کسانی که بیشترشان را ندیده‌ام و با این حال گویی آشنایانی قدیمی‌اند. امیدوارم رابطه ما با «او» رابطه‌ای باشد و بماند، متفاوت با رابطه شاگردان «آن» معلم بزرگ با او.

این همه را نوشتم؛ برای محاکمه علنی خودم و به شهادت گرفتن جمع. به خاطر پشت کردن به عهدی که «خود»م را بر آن، بنا کرده بودم. و در همین زمان، دفاع از خودم. خودی که برای مواجهه با ترس‌هایش تقلا می‌کند. خودی که می‌تواند به اندازه‌ی به دوش کشیدن اشتباهات بزرگش، بزرگ باشد. خوشا به بازگشتن بر سر آن کار نیمه تمام. شکستن آن بت بزرگ. آن بت آخر.

#بهزاد_باغی‌دوست
#نیلوفر_باغبان
#علی_شریعتی


@NewHasanMohaddesi
👍4🤪1



group-telegram.com/NewHasanMohaddesi/11844
Create:
Last Update:

🔸🔸🔸مطلب وارده🔸🔸🔸





♦️درباره‌ی شبی که بسیار بلند است.
تاملی بر نشست «شریعتی، پس از شریعتی»
 
✍️ دکتر نیلوفر باغبان

۲ دی ۱۴۰۳

گاهی گمان می‌کنی اتفاقی پیش چشمت در حال شکل گرفتن است که می‌توانست جهان را زیر و رو کند. اما نمی‌کند. همه چیز چنان طبق روال پیش می‌رود، چنان «عادی» و «طبیعی» به نظر می‌رسد که گمان می‌کنی عقلی گم کرده‌ای که جهانت چنان در حال تکان خوردن است. آن شب، شب گفتگو درباره «علی شریعتی»، برای من چنین تجربه‌ای بود. اتفاق مهم اما، برای ما (من و همکلاسی‌هایی شبیه به من)، که صراحت استاد باغی‌دوست را پیش‌تر بارها دیده‌ بودیم؛ زبان آتشین او در نقد نبود. اتفاق، اینجا بود که کسی، او را، به واسطه‌ی در اقلیت بودنش دعوت به سکوت کرد. او، آنچنان که از «او» انتظار می‌رفت، خاموش نشد. اما «ما»، همه کسانی که «حاضر» بودیم چرا! به اتفاق سکوت کردیم. و اگر نهیب او نبود، چه بسا چرتمان هم پاره نمی‌شد.
تمام این مدت را، از آن لحظه تا اکنون، صرف پرسیدن این پرسش از خودم کرده‌ام که «چرا؟» چطور «شاهد» بودی و هیچ کجای روحت درد نگرفت؟ گیرم اصلا تو غریبه تازه‌واردی بودی! اگر به تمام آنچه می‌گفتی باور داشتی؛ اینجا، جای سکوت نبود. پس تمام آنچه «آموختی» کجا نشسته بود که درست در همین لحظه، نقش تماشاگر را بازی کردی؟ این‌ها پرسش‌هایی است و سرگشتگی‌هایی برای من. که با من خواهند ماند. اما آنچه برایم روشن است اینکه هرگز تحلیل‌های «بی‌طرف» را از زبان «خنثی» و «کار-شناس» مردانه باور نکردم. «مسئله»، همیشه شخصی است. سهو و اشتباهی در کار نیست. تفاوت، در چگونه شخصی کردن و شجاعتی در آشکار ساختن آن است. مسئله، اینجا، به گمان من «شریعتی» نیست. هرگز نبوده. مسئله چیستی حقیقت یا امکان غلبه بر شرارت نیز نیست. مسئله -باز هم به امانت از «او»- «نسبتی» است که هر کدام از ما با این مفاهیم برقرار می‌کنیم. تمام آن چیزی که داریم و می‌توانیم درباره آن تصمیم بگیریم. تمام آن جایی که می‌توانیم در آن آزاد باشیم. استاد باغی‌دوست هر کجا که توانست از «ضبط» شدن و «تکثیر» شدن دوری کرد و به ما آموخت که تمام آنچه قرار است خلق شود به دست ما رخ خواهد داد؛ همه کسانی که «حضور» داریم، در مشارکتمان در آن «آن» و با تصمیماتی که هر لحظه می‌گیریم. هیچ چیز مهم‌تر از آن جمع و آن لحظه نیست. لحظه‌ای که برای من و به تصمیم خودم از دست رفت.
این‌ها همه را به قصد دفاع از «او» نیست که نوشتم. نه این که نباید. که چه حقی بالاتر از دفاع از «انسان»! اما این، مسئولیتی است بزرگتر از شانه‌های من. ما شاگردان «او» هستیم؛ کسانی که بیشترشان را ندیده‌ام و با این حال گویی آشنایانی قدیمی‌اند. امیدوارم رابطه ما با «او» رابطه‌ای باشد و بماند، متفاوت با رابطه شاگردان «آن» معلم بزرگ با او.

این همه را نوشتم؛ برای محاکمه علنی خودم و به شهادت گرفتن جمع. به خاطر پشت کردن به عهدی که «خود»م را بر آن، بنا کرده بودم. و در همین زمان، دفاع از خودم. خودی که برای مواجهه با ترس‌هایش تقلا می‌کند. خودی که می‌تواند به اندازه‌ی به دوش کشیدن اشتباهات بزرگش، بزرگ باشد. خوشا به بازگشتن بر سر آن کار نیمه تمام. شکستن آن بت بزرگ. آن بت آخر.

#بهزاد_باغی‌دوست
#نیلوفر_باغبان
#علی_شریعتی


@NewHasanMohaddesi

BY زیر سقف آسمان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/NewHasanMohaddesi/11844

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Since its launch in 2013, Telegram has grown from a simple messaging app to a broadcast network. Its user base isn’t as vast as WhatsApp’s, and its broadcast platform is a fraction the size of Twitter, but it’s nonetheless showing its use. While Telegram has been embroiled in controversy for much of its life, it has become a vital source of communication during the invasion of Ukraine. But, if all of this is new to you, let us explain, dear friends, what on Earth a Telegram is meant to be, and why you should, or should not, need to care. Apparently upbeat developments in Russia's discussions with Ukraine helped at least temporarily send investors back into risk assets. Russian President Vladimir Putin said during a meeting with his Belarusian counterpart Alexander Lukashenko that there were "certain positive developments" occurring in the talks with Ukraine, according to a transcript of their meeting. Putin added that discussions were happening "almost on a daily basis." Additionally, investors are often instructed to deposit monies into personal bank accounts of individuals who claim to represent a legitimate entity, and/or into an unrelated corporate account. To lend credence and to lure unsuspecting victims, perpetrators usually claim that their entity and/or the investment schemes are approved by financial authorities. "And that set off kind of a battle royale for control of the platform that Durov eventually lost," said Nathalie Maréchal of the Washington advocacy group Ranking Digital Rights. "He has kind of an old-school cyber-libertarian world view where technology is there to set you free," Maréchal said.
from us


Telegram زیر سقف آسمان
FROM American