Telegram Group Search
❤️ زن‌کشی و بحران مسئولیت‌گریزی؛ از حلقه‌های اندیشه تا صحنه جنایت

🖍نویسنده: صاد

این یادداشت را در اوج عصبانیت می‌نویسم. زمانی که پشت‌بند رسوایی تجاوز جنسی در کره جنوبی و تلاش عده‌ای برای تلطیف‌سازی آن یا جلوه‌دادن آن به عنوان غرور ملی توسط آیسان اسلامی، خبر قتل الهه حسین‌نژاد آمده است. با ضربات چاقو جانش را گرفته و بدنش را در حاشیه شهر رها کرده‌اند.

اینفلوئنسرها و...در حال بازنشر کردن راهکارها و توصیه‌هایی برای امن ماندن و کشته نشدن زنان هستند؛ لوکیشن بفرستید، سوار ماشین غریبه نشوید، و‌...

اگرچه با حسن نیت، اما مسئولیت زنده ماندن هم‌چنان با ماست.


باید مراقب خود باشیم و برای حفظ جانمان محدود و محدودتر شویم. مسئولیت دور هم جمع شدن، تعریف برنامه‌های آموزشی، کنشگری و...بار اعتراض، بازداشت و ... به‌دلیل کنشگری هم روی دوش ماست.

🌸اما مسئولیت مردان چیست؟

هر روز خبر زن‌کشی پشت زن‌کشی می‌آید و مردان و تریبون‌هایشان همچنان در انحصار مسائل «مهم» و «کلان» است. دریغ از یک پرسش که سهم یا وظیفه ما در میانه این‌همه خون و جنایت چیست؟

زنان روزانه به‌دست مردان کشته می‌شوند، چطور به‌عنوان یک مرد پرسشی برایتان شکل نمی‌گیرد؟

چطور از زنان اطرافتان نمی‌پرسید که چه کاری از شما برمی‌آید؟ در بین این‌همه جستار و ترجمه و تولید دانش توسط مردان، چطور ردی از به پرسش‌کشیدن مردانگی و تعمق در بحران زن‌کشی و مسئولیت‌پذیری مردان نیست؟ چطور در حد ترجمه متون کاربردی و عملی برای آموزش مردان هم وارد عمل نمی‌شوید؟ چطور به ذهنتان نمی‌رسد با رفقا و هم‌قلمان و هم‌پیاله‌ای‌هایتان جمع شوید و قدمی بردارید.

چطور داوطلب نمی‌شوید برای کمک به گروه‌های فمینیستی دست‌کم در تولید محتوا؟ از این همه درس‌گفتار و کارگاه و نشست، چرا دقیقه‌ای به مردانگی و آموزش مردان و مقابله با خشونت اختصاص پیدا نمی‌کند؟ این آموزش‌ها هم باری بوده است که جریان فمینیستی باید به دوش می‌کشیده چون در شان مردان هگل‌خوان و فوکو ترجمه‌کن و آدورنو درس‌بده نبوده است.

زن‌کشی و خشونت علیه زنان، یک بحران اضطراری است. اینکه «مرد خوب» باشید و خشونت نکنید و نکشید کافی نیست.

باید جلوی مردان خشونتگر در‌بیایید. دست از هم‌پیمانی‌ها و «برادری»‌های سمی بردارید. از آن‌ انبوه حلقه‌‌های مطالعاتی، زمانی را به چگونگی مداخله (فروتنانه و نه سردمدارانه) در این وضعیت اختصاص دهید. در جلسه‌هایتان از اینهمه خون و خشونت بگویید و قدمی بردارید.

این یک وضعیت اضطراری همگانی است. به این مبارزه بپیوندید.


#زن_کشی
#الهه_حسین‌نژاد

▫️دیدبان آزار


✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍579👏9👌4😢1💯1
✉️ #گزیده



✒️اگر هر هفته‌، یک مرد توسط کوسه‌ای کشته می‌شد، احتمالاً ترتیبی داده می‌شد تا آب اقیانوس‌ها تخلیه و خشکانده شود.



👤Michelle Redfern

👤#میچل_ردفورن


پ.ن: ۲۷ مورد قتل زنان به دست مردان تنها در اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در کمپین توقف قتل‌های «ناموسی» ثبت شده است.



#زن_کشی
#امنیت_زنان
#الهه_حسین‌نژاد


🗂 منبع گزیده‌های فمینیستی:



🔮 lnstagram.com/excerpt_from_feminism



❤️ @Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍59💔5👌3💯32🤩2
❤️ بازنمایی بحران زن‌کشی: تحلیلی آماری و روان‌شناسی اجتماعی از قتل‌های «ناموسی» ثبت‌شده در اردیبهشت ۱۴۰۴

🖍رضوان مقدم

در بازه زمانی یک‌ماهه، از ۲۲ آوریل تا ۲۲ مه ۲۰۲۵ (اردیبهشت ۱۴۰۴)، کمپین «توقف قتل‌های ناموسی» موفق به ثبت ۲۷ مورد قتل زنان در ایران شده است، مواردی که با ویژگی‌های قتل‌های ناموسی و زن‌کشی هم‌پوشانی دارند. این آمار، که تنها گوشه‌ای از واقعیت خشونت‌های جنسیتی آشکارشده را نمایندگی می‌کند، حاکی از شدت و گستردگی پدیده‌ای است که باید آن را نه صرفاً مجموعه‌ای از جرائم فردی، بلکه تجلی یک بحران ساختاری در سطح جامعه تلقی کرد.

چنین حجمی از خشونت در بازه‌ای کوتاه، گویای بازتولید مکرر هنجارهایی است که در آن، بدن و زندگی زنان در تملک خانواده، جامعه و به‌ویژه مردان تعریف می‌شود.


نظریه «وابستگی نقش‌های جنسیتی» در روان‌شناسی اجتماعی، نشان می‌دهد که چگونه در جوامع با ساختار سلسله‌مراتبی، مردان برای حفظ موقعیت مسلط خود از ابزارهایی چون خشونت استفاده می‌کنند. همچنین نظریه «کنترل اجتماعی غیررسمی» بر این نکته تأکید دارد که ابزارهایی مانند شرم، بی‌آبرویی، و فشار خویشاوندی نقش مهمی در مشروعیت‌بخشی به قتل‌های ناموسی دارند.

🌸مطالعات تطبیقی نیز نشان داده‌اند که در جوامعی با قانون‌گذاری ناکافی، ضعف در آموزش عمومی و تابوی جنسیت، نرخ قتل‌های ناموسی به مراتب بالاتر است.

از منظر روان‌شناسی اجتماعی، تداوم و مشروعیت‌‌بخشی به قتل‌های ناموسی نشان‌دهنده تثبیت نوعی هویت گروهی و کنترل اجتماعی از طریق خشونت است. در این چارچوب، مفهوم «ناموس» به‌مثابه بخشی از سرمایه اجتماعی مردانه، به یک نظام پاداش و تنبیه در درون گروه خانواده و خویشاوندی تبدیل می‌شود که با استفاده از ابزارهایی چون شرم، طرد، و در نهایت خشونت فیزیکی، زنان را تحت کنترل نگه می‌دارد.

این نظام کنش جمعی در جهت حفظ انسجام گروهی مردمحور، توجیه‌گر اعمال خشونت حتی در شدیدترین شکل آن یعنی قتل است.


از منظر جامعه‌شناختی، قتل‌های ناموسی را می‌توان نماد افراطی سلطه پدرسالارانه در جوامعی دانست که در آن‌ها زنان نه به‌عنوان افراد مستقل، بلکه به‌مثابه حاملان «شرف جمعی» خانواده و جامعه تعریف می‌شوند.

⬅️در چنین ساختارهایی، قتل زن به دست پدر، برادر یا شوهر نه تنها از سوی محیط اجتماعی تقبیح نمی‌شود، بلکه گاه به‌طور ضمنی یا آشکار مورد حمایت فرهنگی، عرفی و حتی حقوقی قرار می‌گیرد. در قوانین کیفری بسیاری از کشورهای منطقه، از جمله ایران، هنوز خلأهای قانونی و رویه‌های قضایی وجود دارد که به‌جای بازدارندگی، موجب تداوم این چرخه خشونت می‌شوند. مصونیت نسبی عاملان این قتل‌ها، به‌ویژه در صورت پیوند خانوادگی با قربانی، یکی از عوامل کلیدی در بازتولید اجتماعی این پدیده است.

⚠️از نظر آماری، ثبت ۲۷ مورد زن‌کشی در عرض تنها یک ماه آن هم در شرایطی که بسیاری از موارد اصلاً رسانه‌ای یا گزارش نمی‌شوند نشان‌دهنده آن است که آمار واقعی احتمالاً بسیار بیشتر از این تعداد است. لازم یاد آوری کنیم که در فروردین ماه نیز ۲۵ مورد قتل «ناموسی» ثبت شده یعنی طی دوماه ۵۲ مورد قتل !

این سطح از خشونت سیستماتیک علیه زنان، به‌ویژه در مناطق با بافت فرهنگی سنتی و مردسالار، به الگویی نگران‌کننده از «عادی‌سازی خشونت» منجر شده است. در این شرایط، قتل‌های ناموسی نه به‌عنوان یک فاجعه اجتماعی، بلکه به‌مثابه یک واکنش قابل درک یا حتی مشروع در گفتمان عمومی برخی از جوامع محلی جلوه داده می‌شود. همین امر نشان می‌دهد که مقابله با این بحران، تنها از طریق اصلاح قوانین کافی نیست، بلکه نیازمند دگرگونی عمیق فرهنگی، آموزشی و رسانه‌ای در سطح ملی است.

#زن_کشی
#قتل_ناموسی


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍22🤬74🤩1👌1
❤️ زنان سرپرست خانوار چرا محتاج کمک هستند؟

🖍فاطمه موسوی ویایه


در گذشته و جامعه کشاورزی سنتی، زنان به ندرت سرپرست خانواده بودند، مردان در عرصه عمومی حضور و وظیفه تأمین معاش را به عهده داشتند و زنان به امور خانه می‌رسیدند. خانواده گسترده در روستا و ایل، واحد تولیدی بود، همه اعضا در آن وظایفی داشتند و در مقابل درباره حوادث بد روزگار حمایت می‌شدند. اگر نان‌آور خانواده به دلیلی چون حادثه، بیماری یا جنگ از دست می‌رفت، عیال و فرزندانش تحت تکفل برادر بزرگش قرار می‌گرفتند، اگر زن طلاق می‌گرفت بدون فرزندانش به خانه پدر برمی‌گشت و دوباره ازدواج می‌کرد. کودک یتیم به خانه بستگانش می‌رفت، سالمندان با عزت و احترام در خانه پسر بزرگ‌شان زندگی می‌کردند.

با تغییر ساختار اقتصادی، شیوه تولید و مهاجرت به شهرها در عصر پهلوی، خانواده گسترده تضعیف شد، خانواده هسته‌ای امروزی مصرف‌کننده است و دیگر نمی‌تواند از اعضای خویشاوند بیرون دایره خانواده کوچکش حمایت چندانی داشته باشد.

الان در بیشتر مناطق، وقتی مردی عیال‌وار فوت می‌کنه، این انتظار وجود ندارد که زن متوفی با برادرشوهرش ازدواج کند اگر مرد هم ناراضی نباشد همسرش اجازه نمی‌دهد، زنی که طلاق می‌گیرد تلاش می‌کند حضانت بچه‌هایش را داشته باشد حتی اگر از سوی خانواده چندان حمایت نشود، زن سالمند شوهر از دست داده تنها زندگی می‌کند و اگر مستمری بازنشستگی شوهرش نباشد تأمین مخارجش توسط پسرانش موضوع مجادله با عروس‌ها می‌شود. پسرها با کسی که دوست داشتند ازدواج کردند و در خانه جداگانه‌ای زندگی می‌کنند؛ وقت و پول‌شان را برای زن‌شان هزینه می‌کنند و گاهی به خانه مادر سری می‌زنند. در اطرافیانتان می‌بینید که پسرها مادر سالمند را تنها گذاشتند و گاه آخرین دختر خانواده است که مجرد مانده و از مادر سالمند مراقبت می‌کند.

اکنون ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار زن سرپرست خانوار داریم که بیش از۵۰ درصد همسر فوت شده، ۲۳ درصد مطلقه و بقیه بدسرپرست ‌هستند یعنی شوهر به دلایلی چون اعتیاد، ازکارافتادگی و زندان توانایی تأمین معاش خانواده را ندارد. ("طبق اصطلاحات جنسیت‌زده تعریف شده": توضیح کانال جامعه‌شناسی زن روز)

در همه دولت‌ها بخشی از سیاست خانواده معطوف به حمایت از خانواده‌های تک والد یا در معرض آسیب است.


در ایران نیز سال ۱۳۷۱ قانون حمایت از زنان و کودکان بدسرپرست به تصویب رسید و وظایفی برای سازمان بهزیستی مشخص شد از جمله دو راهکار فراهم کردن شرایط ازدواج یا سرپرستی جدید این افراد و توانمندسازی برای رسیدن به استقلال مالی.

🔴اکنون ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر زن سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد هستند و ۳۰۰ هزار نفر در سازمان بهزیستی مستمری‌ می‌گیرند. طبق قانون بهزیستی برای سه سال و شش ماه مستمری داده می‌شود که اکنون سال ۱۴۰۴ برای یک خانواده پنج‌نفره مبلغ ماهانه ۳ میلیون و ۲۰۰ هزارتومن است،

⚠️ یعنی پول مصرف نان خانواده هم نیست!

وام‌های خوداشتغالی و کارآفرینی محدود و کوچک هستند و سالانه کمتر از صدهزار مورد اعطا شده و مشکل باقی است.

😀چرا سیاست‌های حمایتی موفق نیست، به دو دلیل: اول اینکه رویکرد سنتی تشویق و تسهیل ازدواج زنان سرپرست خانوار که در بند ۱۴ سیاست‌های کلی خانواده (ابلاغی رهبری ۱۳۹۵) هم آمده متناسب با جامعه هدف نیست، تعدادی از زنان مطلقه یا همسر فوت کرده زیر ۴۵ سال شانس ازدواج مجدد را دارند اما این‌ها ۲۶ درصد جمعیت زنان سرپرست خانوار هستند و ۷۴ درصد باقی در سن و شرایطی هستند که شانس ازدواج کمی دارند به‌خصوص اگر بچه هم داشته باشند.

کارآفرینی برای افراد بالای ۶۰ سال مفید نیست و درصد بزرگی نیز بی‌سواد و کم‌سواد هستند و به مشاغل کوچک خانگی مثل خیاطی، تهیه غذا و صنایع دستی می‌پردازند که کم‌درآمد است و همچنان مشکل نگهداری از فرزندان خودشان باقی است.

🌸اما مشکل اصلی جای دیگری است، سیاست خانواده در ایران بازتولید خانواده مردسالار است و زنان از کودکی برای امور خانه‌داری تربیت می‌شوند، با وجود درصد بالای زنان تحصیل‌کرده نرخ اشتغال زنان در ایران بسیار پایین‌ است زیرا ساختار اجتماعی سیاسی فعلی فرصت اشتغال زنان را فراهم نمی‌کند، می‌خواهد آن‌ها از نظر مالی به مردان وابسته بمانند و برایش مهم نیست که اگر از بد روزگار نان‌آوری نداشتند آسیب‌پذیر می‌شوند.

⬅️مهم‌ترین کار این است که قوانین نابرابر در خانواده از مهریه، نفقه و ارث تا ساختارهای تبعیض‌آمیز در بازار کار حل شود تا زنان مانند مردان این مهارت را پیدا کنند که زندگی خود را مدیریت و معاش خود را تأمین کنند و به وقت حادثه نیازمند حمایت دولت نباشند.

#زنان_فقر
#استقلال_مالی
#زنان_سرپرست_خانوار


▫️womensocialproblemsofIran
✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍275👏1
❤️ از قتل الهه تا قتل هانیه

🖍حسین نوش‌آذر


هنوز افکار عمومی با قتل فجیع الهه حسین‌نژاد درگیر است که خبر یک زن‌کشی دیگر در فضای رسانه‌ای بازتاب یافت:

هانیه بهبودی، قهرمان ۲۲ ساله مچ‌اندازی و مادر یک دختر ۴ ساله از فریمان خراسان رضوی، در ۱۵ خرداد ۱۴۰۴ به دست همسرش به طرز فجیعی به قتل رسید. همسر هانیه که به دلیل حسادت به بنرهای تبریک قهرمانی او خشمگین بود، ابتدا با همسرش درگیر شد، سپس با چاقوی قصابی مچ‌های او را قطع کرد و با آسیب شدید به سر و صورتش او را کشت. قاتل تلاش کرد با بریدن رگ‌های هانیه صحنه را خودکشی جلوه دهد، اما پلیس به این صحنه‌سازی پی برد. دوستان و همسایه‌ها تأیید کردند که خبر قهرمانی هانیه، همسرش را به خشم آورده بود.
 
⬅️قتل هانیه بهبودی توسط همسرش حاکی از بحران هویت مردانه در مواجهه با موفقیت زنانه است. قطع کردن مچ‌های قهرمان مچ‌اندازی با چاقوی قصابی، نشانه نابودی نمادینِ منبع قدرت و استقلال هانیه است؛ گویی قاتل نه فقط بدن او، بلکه عاملیت و دستاوردهایش را نابود کرده است.

صحنه‌سازی خودکشی نیز نشان می‌دهد قاتل می‌خواهد روایتی مردسالارانه تحمیل کند: زنِ «ضعیف» که در برابر فشار زندگی تسلیم می‌شود، نه زنی که قربانی خشم مردِ تحقیرشده است.


این تقابل میان بنرهای عمومیِ تبریک (نماد اعلان اجتماعیِ ارزش زن) و چاقوی قصابی (نماد خشونت خانگیِ پنهان)، تضادِ عمیقِ جامعه ایران با زنانِ فراتر از نقش‌های سنتی را آشکار می‌کند.

قتل همچنین حسادت را به مثابه ابزار کنترل جنسیتی فاش می‌کند: خشم همسر نه از یک تهدید واقعی، بلکه از به‌چالش‌کشیدن انحصار مرد بر «افتخار» نشأت می‌گیرد. استفاده از چاقوی قصابی (ابزاری مرتبط با سلاخی و سلب حیات) در مقابل دست‌های ورزشکار هانیه (نماد زنده‌بودن و مهارت)، تقابل نمادینِ مردِ ویرانگر با زنِ آفریننده است. حتی محل جنایت (خیابان امام خمینی) به عنوان فضای عمومی، شکستن مرزهای امنیت زنان حتی در عرصه‌های اجتماعی را یادآوری می‌کند.

این نشانه‌ها در مجموع، ترسِ ساختار مردسالار از زنِ خودمختار را به تصویر می‌کشند؛ زنی که قابلیت‌هایش او را از قربانی‌بودن معمول فراتر برده بود.


📰 هر دو قتل بازتابی از خشونت مردانه علیه زنان در فضای عمومی و خصوصی هستند که ریشه در حسادت، تحقیر، و تلاش برای کنترل بدن و عاملیت زنانه دارد.

در هر دو مورد، قاتلان ابتدا سعی کردند با صحنه‌سازی (خودکشی/سرقت) واقعیت را تحریف کنند، که نشان‌دهنده‌ی آگاهی آن‌ها از غیرقابل‌دفاع بودن عملشان است. همچنین، هر دو پرونده واکنش گسترده‌ی رسانه‌ای و افکار عمومی را برانگیختند و به نمادهایی از ناامنی سیستماتیک زنان در ایران تبدیل شدند.

الهه حسین‌نژاد به عنوان قربانی نبود امنیت در حمل‌ونقل عمومی و هانیه بهبودی به عنوان قربانی مردانگیِ شکننده در برابر زنان موفق بازنمایی شده‌اند.

📰این تفاوت، دو وجه مکمل از خشونت ساختاری را برجسته می‌کند: یکی تهدید بیرونیِ زنان در عرصه‌ی اجتماعی و دیگری تهدید درونی در خانواده. با این حال، هر دو روایت، حذف فیزیکی زنانِ خارج از چارچوبهای سنتی را به عنوان پیام مشترک دارند.


#هانیه_بهبودی
#الهه_حسین‌نژاد
#زن_کشی
#امنیت_زنان
#خشونت_علیه_زنان
#خشونت_مردان_علیه_زنان


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💔40👍13😭72😢1
❤️ هرزه؛ کلیدواژه انضباط‌بخشی، سرکوب و انسانیت‌زدایی

🖍برگردان: ساناز عظیمی‌پور

✍️مقدمه مترجم: در ویدیویی از فردی که متهم به قتل الهه است، می‌گوید: «انگیزه‌ام سرقت نبود. او را کشتم چون بی‌حیا بود، چون خراب بود.» اینفلوئنسر ایرانی با ۱۴ میلیون دنبال‌کننده، در دفاع از تجاوز بازیکنان تیم ملی به دختری در کره، می‌گوید: «او دختر پولی بوده است.» در یک رئالیتی‌شوی با بیش از پنج میلیون بیننده، زنی را در یک دادگاه صحرایی به «هرزگی» محکوم می‌کنند؛ برای کتک‌خوردن و خشونت‌دیدنش مجوز صادر می‌شود. مسخره‌اش می‌کنند، از گروه طردش می‌کنند و او را تا مرز فروپاشی روانی پیش می‌برند.

🌸«فاحشه» خواندن زنان، نه توهینی ساده و نه پدیده‌ای نوظهور؛ بلکه کلیدواژه‌ای‌ است که در سراسر تاریخ مردسالاری، برای انضباط‌بخشی، سرکوب، طرد و نهایتاً انسانیت‌زدایی از زنان به کار رفته، نه فقط توسط مردان، بلکه توسط همه.

جامعه‌ ما، انسان‌بودن را اساساً معادل مرد‌بودن تعریف و زنان را به‌عنوان «دیگری» در نظر می‌گیرد. در نتیجه، زنان تنها زمانی به‌عنوان انسان پذیرفته می‌شوند که بتوانند از طریق ارتباط با یک مرد، هویت خود را اثبات کنند. زن‌ها فقط در صورتی اجازه‌ زیستن پیدا می‌کنند که بپذیرند باید به مردی خدمت کنند، به او احترام بگذارند و از او اطاعت کنند. تنها در این صورت است که –در خوش‌بینانه‌ترین حالت– مجوز چیزی شبیه به زندگی به آن‌ها داده می‌شود؛ زندگی در سایه.

⬅️اما هرزه‌گان از بندگی سر باز می‌زنند. آنان خواهان زیستنی به‌مثابه‌ انسان‌اند، نه سایه‌ای از آن. می‌خواهند هم‌زمان هم زن باشند و هم انسان شمرده شوند؛ و همین خواست، آن‌ها را به یک تناقض اجتماعی بدل می‌کند. چرا که وجودشان، عملاً ناقض این قانون است که، زنان باید لزوما از طریق پیوند با مردی تعریف شوند. هرزه‌گان ساختاری را به چالش می‌کشند که زنان را کودکانی همیشگی می‌پندارد، موجوداتی نیازمند نظارت و هدایت.

به همین دلیل، هرزه‌گان تهدیدی بزرگ به حساب می‌آیند: چه برای تمام ساختارهایی که زنان را در بند نگاه داشته‌اند و چه برای ارزش‌هایی که این بندگی را مشروع و طبیعی جلوه می‌دهند.

هرزه‌گان گواهانی زنده‌‌اند که شهادت می‌دهند، ستم علیه زنان نه طبیعی‌ است و نه ضروری.


اما چون تهدیدی برای نظم موجود به‌شمار می‌آیند، نادیده گرفته می‌شوند، منحرف خوانده می‌شوند، بی‌اعتبار جلوه داده می‌شوند، و سرانجام طرد و منزوی می‌گردند. ریشه‌ ستم علیه هرزه‌گان، جنسیت آن‌ها است؛ آن‌ها از یک‌سو به‌خاطر زن‌بودن، و از سوی دیگر به‌دلیل «به‌قدر کافی زن‌نبودن»، مورد ستم قرار می‌گیرند. زیرا پیش از آن‌که مونث باشند، بر انسان‌بودن خود پافشاری کرده‌اند؛ و بی‌آن‌که تسلیم فشارهای اجتماعی شوند، با خویش صادق مانده‌اند. و همین، آنان را به بیگانه‌ بدل کرده است.

🌸هرزه‌گان، نمونه‌هایی‌ هستند که نشان می‌دهند چگونه می‌توان -حتی در دل جامعه‌ای سخت‌گیر و تنبیه‌گر- ایستاد دوام آورد. هرزه‌گان به خود تکیه می‌کنند، از پذیرش فرودستی ابدی در برابر مردان –جز در مقام مادر یا مددکار– سر باز می‌زدند و از پذیرفتن نقش‌ «زنانه‌» مطیع و فرمانبردار، امتناع می‌کنند. برخی به فشارهای اجتماعی بی‌اعتنا می‌مانند، و بعضی دیگر با سرسختی در برابر آن مقاومت می‌کنند. این مقاومت‌ خشم جامعه را برمی‌انگیزد. در نتیجه آن‌ها را تحقیر می‌کند و نادیده می‌گیرد. گاه آن‌ها را به سخره گرفته و گاه به آن‌ها می خندد.

هدف به انزوا کشیدن آن‌‌ها است. اما در دل این تنهایی‌ها، نیرویی نهفته است. از دل این انزوا و تلخی، پدیده‌ای به‌وجود می‌آید که دیگران توانایی خلق آن را ندارند.

هرزه‌گان، قهرمانان گمنام این جامعه‌اند؛ گمنام‌ترینِ گمنامان.


آنان پیشگامند، صف‌شکنند، نوک نیزه. چه بخواهند و چه نخواهند، «هرزه‌بودن» آن‌ها را در این جایگاه قرار داده است. بسیاری از هرزه‌ها هرگز هرزه‌بودن را داوطلبانه انتخاب نکردند، به‌ویژه آن‌که اغلب حتی از زنان دیگر هم همدلی یا خواهرانگی دریافت نمی‌کنند. اما گریزی نیست؛ چرا که آنان که از مرزها عبور می‌کنند، یا مرزها را گسترش می‌دهند و یا کاملا آن‌ها را نابود می‌کنند.

#هرزه
#سلیطه
#زبان_جنسیت_زده


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4311👏8❤‍🔥1🙏1
❤️خشونت خانگی حین جنگ افزایش می‌یابد

🔊راهکارهای نجات‌بخش برای شهروندان

جنگْ خشونت در فضاهای خصوصی را شدت می‌بخشد، دینامیک روابط در خانواده را تغییر می‌دهد، ریشه‌های خشونت خانگی و علت‌های منجر به آن را تشدید می‌کند و همزمان سازوکارهای بازدارنده در برابر خشونت خانگی را سُست می‌کند.

احساس ناامنی جسمی و روانی، از دست رفتن منابع مالی و ناامنی اقتصادی، ترک خانه و جست‌وجوی سرپناه و کاهش یا برچیده شدن انواع حمایت‌های اجتماعی ساختارهای سطح تنش در خانواده را بالا می‌برد و زنان را محیط خانواده بیش‌ازپیش آسیب‌پذیر می‌کند.

مردان با تجربه‌های خشم، استیصال و ناتوانی، ممکن است بیشتر از قبل به اعمال سلطه یا خشونت رو بیاورند.


✒️بر اساس پژوهشی در سال ۲۰۱۳ درباره‌ی ارتباط میان خشونت خانگی با شرایط جنگی در میانمار، احتمال خشونت خانگی برای زنانی که در مناطق تحت درگیری هستند حدود شِش برابر بیشتر از زنان در مناطق فارغ از درگیری نظامی است.

در شرایط جنگی، محدودیت در دسترسی به منابع حمایتی مانند پلیس، پناهگاه، مشاور یا شبکه‌های حمایتی موجب می‌شود زنانِ تحت خشونت راهی برای خروج از چرخه‌ی خشونت نداشته باشند.

افزون بر این، هیبت خوفناک جنگ و تمرکز نهادهای امدادرسان بر نجات افراد در برابر خطر مرگ، نجات زنان از انواع شکل‌های خشونت را از اولویت خارج و به امری کم‌اهمیت‌تر از معمول تبدیل می‌کند. این نادیده‌انگاری، سلامت روانی و جسمی و حتی حیات زنان نجات‌یافته از جنگ را تهدید می‌کند و پس از پایان درگیری به بحرانی دامنه‌دار تبدیل می‌شود.

بررسی پژوهش‌های معدودی که پدیده‌ی خشونت خانگی در جغرافیای تحت درگیری نظامی را بررسی کرده است نشان می‌دهد که تغییرات اجتماعی و پیامدهای روانی ناشی از درگیری و جنگ به عادی‌سازی و تداوم خشونت خانگی منجر می‌شوند.


🌸نقش تک‌تک ما در پیشگیری از خشونت خانگی یا کاهش آن هنگام درگیری‌های نظامی

🌸نسبت به خشونت خانگی هوشیار باشید و نشانه‌ها را نادیده نگیرید

نسبت به نشانه‌های آزار جسمی و روانی در زنان اطراف‌تان هوشیار باشید. نشانه‌هایی از جمله رفتار و گفتار سرکوب‌گرانه، تحقیرآمیز یا کنترل‌گرانه؛ حسادت و اتهام‌زنی‌های بی‌اساس؛ سرزنش قربانی و ایجاد فضایی که گویی عملکرد قربانی عامل وقوع خشونت است؛ توهین و تهدید؛ دستکاری عاطفی و تهدید به ترک کردن فرد؛ خودزنی یا آسیب رساندن به اشیا و محیط پیرامون؛ محدود کردنِ روابط اجتماعی فرد به بهانه‌ی وجود خطر؛ وجود زخم و کبودی بدون دلیل مشخص؛ اصرار فرد به پوشاندن بخش‌هایی از بدن؛ اضطراب و بی‌قراری فرد در حضور همسر یا شریک عاطفی‌اش؛ همراهی و حضور دائم مرد در کنار زن؛ غیبت ناگهانی از جمع؛ تلاش برای عادی جلوه دادن یا مخفی‌ کردن رفتارهای خشونت‌بار همسر یا شریک عاطفی.

🌸مانع انزوای زنان شوید

یکی از پیامدهای رایج جنگ افزایش فشار مردان برای هرچه بیشتر منزوی کردن زنان است. تماس منظم با زنانی را که احتمال می‌دهید تحت خشونت یا آزار باشند، حفظ کنید و در انجام وظایف و مسئولیت‌هایی مانند مراقبت از کودکان یا پخت و پز به آن‌ها کمک کنید. این کمک‌ها فشار و اضطراب آن‌ها را کاهش می‌دهند و بهترین روش برای جلوگیری از هرچه منزوی‌تر شدن آن‌هاست.

#زنان_جنگ
#خشونت_خانگی


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍243👌2
📹 A Woman in Berlin

📹 زنی در برلین


🔗طاهره جورکش


🎥جنگ، چهره‌ی زنانه ندارد

جنگ براي همه‌ی ملت‌های جهان موضوعی آشناست، همواره در گوشه‌ای از دنیا شاهد جنگ هستیم. اغلب مردم جنگ را عملی مردانه می‌دانند، اما آنچه از جنگ در ذهن و یاد زنان به جا مانده درد و سکوتی عميق است. زنانی برآمده از احساسات که فشار زیادی را تحمل کردند.

در دنيای مبتنی بر نظام مردسالارانه که بدن زن به پديده‌ی سياسی و اجتماعی تبديل شده است و در زمانی که قدرت‌طلبان مرد بر سر قدرت با یکدیگر می‌جنگند، بدن زنان به میدان نبردی تبدیل می‌شود که آلت مردانه‌ی دشمن مانند تیغ شمشیر به جسم و بدن زنان فرو می‌رود.

بدن زنان در جنگ جزوی از دارایی‌هایی مردان آن کشور به حساب می‌آید و کشور مقابل تمام تلاشش را می‌کند که با تجاوز و تصاحب بدن زنان کشور دشمن بدون هیچ گونه سلاح گرم و سرد تیر خلاص را بزند. سربازان کشور مقابل با افتخار خودشان را در معرض فريادهای زنان کشور دشمن قرار می‌دهند اما این فریادها عزم او را براي خدمت به وطنش بیشتر می‌کند و با اراده‌ی قوی‌تر هدفش را نشانه می‌گیرد.

⬅️در واقع در جنگ‌ها تجاوز به زنان جنگ ضربی است و هیچ چیزی بیشتر از تجاوز به زنان نمی‌تواند چنین تاثیری به دشمن وارد کند و آن را متزلزل کند.

در زمان جنگ تمامی تبعیض‌ها، خشونت‌ها و حق مالکیت به زنان بیشتر از قبل می‌شود؛ زیرا در زمانی که جنگی وجود ندارد، آنها از این حقوق برخوردار نیستند و حق مالکیت بر بدن خود را ندارند و در هنگام جنگ بستر کامل برای تصاحب و تجاوز به زنان فراهم است.

🎥 فيلم زنی در برلین با جسارت هرچه تمام‌تر به خشونت‌ها و تجاوزهای ارتش روسیه به زنان آلمان در زمان فتح برلین پرداخته است.

مردان روسی که علاوه بر فتح کشور برلین، بدن زنان برلین را هم فتح می‌کنند و آن را حق خود می‌دانند و در زمانی که برلین به شکارگاه زنان آلمانی توسط ارتش سرخ شوروي تبديل شده است، زني روزنامه‌نگار سعی می‌کند توجه افسرس روسی را به خود جلب کند تا بتواند زندگی‌اش را به دست بگیرد و بتواند برای خود و نزدیکانش آذوقه فراهم کند و تا حدی امنیت را برقرار کند.

این فیلم به خوبی نشان می‌دهد که چگونه زنان آلمانی، حقارتی عظيم را تجربه می‌کنند و تاوان جنگی مردانه را می‌دهند.


✒️شهر برلین به شهری از زنان بدون همسر و مکانی براي برآورده شدن نيازهای جنسی سربازان و فرماندهان مرد روسی تبدیل شده است. بعد از پایان جنگ، زنان آلمانی سکوت اختیار کردند چون می‌دانستند با بازگو کردن حقیقت، شوهران و خانواده‌هایشان آنها را طرد خواهند کرد.



#زنان_جنگ
#تحلیل_فیلم
#فیلم_فمینیستی


➡️فیلم A Woman in Berlin را اینجا تماشا کنید


✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍14💔5😭54🔥1🤬1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬A Woman in Berlin

🎬زنی در برلین



🎞محصول کشور آلمان
➡️ژانر زندگینامه درام تاریخی جنگی



🎬کارگردان

🎬Max Farberbock


🎬سال ۲۰۰۸
⬅️همراه با زیرنویس فارسی چسبیده (سافت‌‌ساب)


#زنان_جنگ
#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی


🗂تحلیل فیلم A Woman in Berlin را اینجا بخوانید.



✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏9🙏3💔21👌1🕊1😭1
✉️ #گزیده




✒️ من میان آزادی زن و وطن، جدایی قائل نمی‌شوم.



🖋#نوال_السعداوی



🗂 منبع گزیده‌های فمینیستی:



🔮 lnstagram.com/excerpt_from_feminism



❤️ @Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
26👍8👏4👌2
❤️ نقد فمینیستی بر اصطلاح «قتل ناموسی»: از تقلیل‌گرایی و مشروعیت‌بخشی تا رویکردی شرق‌گرایانه

🖍فاطمه کریمی

اصطلاح «قتل ناموسی» خشونت‌های ساختاری علیه زنان را بعضاً به مسائل فردی و خانوادگی تقلیل می‌دهد، به‌طور ناخواسته زن‌کشی را توجیه یا مشروع می‌سازد، و کلیشه‌های نژادپرستانه و شرق‌گرایانه را بازتولید می‌کند. در حالی که زن‌کشی پدیده جهانی و ساختاری است، گفتار «قتل ناموسی» خشونت علیه زنان را به‌غلط ذاتی «فرهنگ» اقلیت‌های اتنیکی و مهاجران نسبت می‌دهد.

زن‌کشی را می‌توان آشکارترین تجلی اراده برای کنترل زنان دانست؛ اراده‌ای که به‌محض احساس تهدید نسبت به جایگاه قدرت مردانه، به حذف فیزیکی زنان می‌انجامد.

✒️بر اساس گزارش سازمان ملل متحد که در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴ منتشر شد، تنها در سال ۲۰۲۳، نزدیک به ۸۵ هزار زن و دختر به‌طور عمدی و به دلایلی مبتنی بر جنسیت به قتل رسیده‌اند.

قتل زنان ممکن است دلایل متنوعی داشته باشد، اما یکی از رایج‌ترین اشکال آن، در ادبیات فمنیستی رسانه‌ای و حقوقی، غالباً با عنوان «قتل ناموسی» شناخته می‌شود، که توسط لیلا ابو‌لُغود، انسان‌شناس فلسطینی-آمریکایی، چنین تعریف شده است: «قتل زنی به‌دست نزدیکانش به دلیل نقض یک کُد جنسی و به نام بازگرداندن حیثیت خانوادگی». این اقدام معمولاً بر پایه رفتاری واقعی یا فرضی صورت می‌گیرد که به‌عنوان نقض هنجارهای جنسی یا اخلاقی تلقی می‌شود؛ مانند برقراری روابط جنسی یا بارداری خارج از چارچوب ازدواج، رد کردن ازدواجی از پیش ترتیب داده شده، پوشیدن لباس‌هایی که «نامناسب» دانسته می‌شود، یا مشارکت در فعالیت‌هایی که «غیراخلاقی» تلقی می‌گردند.

این جنایت با هدف «بازگرداندن» ناموس خانوادگی و اجتماعی انجام می‌شود و افراطی‌ترین شکل خشونت جنسیتی علیه زنان را نمایندگی می‌کند.

فمینیست‌های پسااستعماری، ضدنژادپرستی و ضد‌استعماری معتقدند که مفهوم «قتل ناموسی» از نظر مفهومی تقلیل‌گراست و به کارکرد تحلیلی آن مشکوک‌اند، و همزمان نسبت به بهره‌برداری سیاسی و رسانه‌ای از آن نیز هشدار می‌دهند. در ادامه، به سه دلیل اصلی این مخالفت‌ها پرداخته خواهد شد.

تقلیل زن‌کشی‌ها به امر فردی و خانوادگی: نادیده‌گرفتن ساختارهای پدرسالارانه

در تحلیل‌های فمینیستی و جامعه‌شناختی، اصطلاح متداول «قتل‌های ناموسی» به‌عنوان تعبیری سطحی و ناقص شناخته می‌شود که خشونت‌های جنسیتی مرتبط با «ناموس» را صرفاً به کنش‌های فردی یا خانوادگی محدود می‌کند و بدین ترتیب، ابعاد عمیق ساختاری، ایدئولوژیک و نهادی این خشونت‌ها را در پس پرده فرو می‌برد.

این رویکرد تقلیل‌گرایانه، قتل زنان را تنها به واکنش‌هایی احساسی و شخصی نسبت می‌دهد که در چارچوب تعارضات خانوادگی یا دفاع از مفاهیم «شرافت» تفسیر می‌شود؛ حال آنکه واقعیت اجتماعی بسیار گسترده‌تر و پیچیده‌تر است و چنین خشونت‌هایی در واقع تجلی یک نظام منسجم سلطه جنسیتی هستند که در بستر نظم پدرسالارانه نهادینه شده‌اند.

از منظر فمینیسم رادیکال و نظریه‌های انتقادی جنسیت، مفهوم «ناموس» ساختاری اجتماعی است که به واسطه آن بدن زنان موضوع کنترل، تملک و انضباط قرار می‌گیرد.

خشونت علیه زنان در این چارچوب، ابزاری است که نظم جنسیتی را تنظیم و تثبیت می‌کند و قتل زنان به‌عنوان کنشی «تنظیم‌گر» هژمونی مردسالارانه عمل می‌کند. از این رو، بسیاری از فمینیست‌ها بر ضرورت استفاده از اصطلاحاتی دقیق‌تر و مفهومی‌تر چون «فمی‌ساید» (زن‌کشی به‌خاطر زن بودن)، «خشونت ساختاری جنسیتی» یا «جنایت پدرسالارانه» تأکید دارند؛ مفاهیمی که این خشونت‌ها را نه صرفاً به‌عنوان کنش‌های فردی، بلکه در دل ساختارهای گسترده‌تر قدرت و نابرابری جنسیتی تحلیل می‌کنند.

زبان در این میان نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا می‌کند؛ نام‌گذاری خشونت‌ها علیه زنان نه فقط انتخابی زبانی، بلکه بازنمایی یا پنهان‌سازی روابط قدرت است. بازنگری انتقادی در زبان و روایت‌های مسلط، گامی ضروری برای آشکارسازی و تحلیل بنیان‌های ایدئولوژیک نظم مردسالارانه به شمار می‌آید.

#زن_کشی
#قتل_ناموسی


ادامه مطلب



✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍15👌2
Forwarded from توییتر زن روز
❤️ جامعه‌شناسی زنان در دنیای توییتر (شبکه اجتماعی ایکس)

کانال توییتر زن روز، بازتاب صدای زنان در شبکه اجتماعی ایکس، اینستاگرام و رسانه‌های اجتماعی است.


شما همراهان عزیز در صورت تمایل می‌توانید توییت‌ها و مطالب مرتبط با حوزه زنان در شبکه‌های اجتماعی را به ما ارسال کرده و ما را در اداره این کانال یاری کنید.

📨 @Zaneruz_admin


😀مطالب تحلیلی/جامعه‌شناختی حوزه زنان را در کانال جامعه‌شناسی زن روز دنبال کنید.

✈️ @Zane_Ruz_Channel



💬 ما را به دوستان خود و علاقمندان این حوزه معرفی کنید.


http://www.group-telegram.com/Zane_Ruz_Twitter
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
9👍3👏2🔥1👌1
❤️ زنان، مهریه و قانون: چرخه‌ای از بی‌عدالتی

🖍الهه امانی

طرح‌ پیشنهادی مجلس در سال ۱۴۰۴ برای اصلاح قانون مهریه، بحث‌های گسترده‌ای را در میان حقوقدانان و فعالان حقوق زنان برانگیخته است. در حالی‌که هدف مجلس کاهش پرونده‌های قضایی و زندانیان مربوط به مهریه است، بسیاری از فمینیست‌ها و کسانی‌که مدافع حقوق زنان هستند معتقدند که چنین طرح‌هایی به مشکلات زنان در دریافت حقوقشان توجهی نمی‌کند و بر تسهیل شرایط مردان تمرکز دارند.

✒️طرح پیشنهادی محدودکردن مهریه به «۱۴ سکه»، حذف فرآیند دادرسی را پیشنهاد می‌کند و پرونده‌ها را مستقیماً به واحد اجرای احکام ارسال می‌نماید.

از منظر حقوق زنان، این‌طرح، به‌دلیل تمرکز بر منافع مردان، حقوق زنان را نادیده گرفته است. با محدودکردن مهریه و حذف حبس برای بدهکاران، این طرح فقط اهرم فشار قانونی را برای زنان تضعیف می‌کنند. فعالان حقوق زنان معتقدند که در ‌کشورهای اسلامی، در غیاب حقوق برابر در طلاق، حضانت و اشتغال، مهریه ابزاری برای امنیت اقتصادی زنان محسوب می‌شود.

🌸نظام اعسار در ایران به‌ دلیل مناسبات قدرت مردسالارانه در قوانین خانواده که حقوق برابر زنان در آن مورد حمایت قرار نگرفته، سبب گردیده است که مردان با حداقل مدارک، حکم اعسار بگیرند و از پرداخت مهریه خودداری کنند. در مقابل، زنان از حمایت قانونی کافی برای اثبات حقوق مالی خود برخوردار نیستند.

از منظر حفظ حقوق اقتصادی زنان، طرح پیشنهادی کاهش مهریه، عقب‌نشینی از حقوق و امنیت اقتصادی زنان محسوب می‌شود. با محدود کردن مهریه بدون ارائه‌ی مکانیسم‌‌های حمایتی جایگزین، این طرح نابرابری موجود در خانواده‌های ایرانی را تشدید می‌کند. لازم به یادآوری است که طرح اصلاح قانون مهریه اولین بار نیست که مطرح می‌شود و در سال‌های قبل، از جمله در زمستان سال ۱۳۹۹ وارد کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شده است.

در حافظه‌ی تاریخی نه‌چندان دور نیز، مردان مخالف با مهریه مقابل مجلس تجمع کردند و با شعارهایی چون «مهریه مال هزاران سال پیش بود»، «طبق قانون حمایت از خانواده زن‌ها در عدم تمکین و انحلال کانون خانواده آزادی مطلق دارند»، «قوانین فمینیسم نمی‌خواهیم»، «مادرم من را به مهریه فروخت»، دیدیم که چگونه مردان با حمایت‌های دولتی علیه هرگونه مطالبه‌ی برابری‌خواهی زنان در جامعه‌ی ایران مقاومت نشان دادند.

در چنین شرایطی که زنان در ایران در محیط خانواده از کم‌ترین حق و حقوق انسانی برخوردار هستند، مهریه شاید یکی از اهرم‌ها به‌ویژه برای زنان محروم است که می‌توانند با تکیه به آن، از محیط پر تنش و خشونت خانواده با امنیت اقتصادی چه بسا کوتاه مدت رهایی پیدا کنند. اگرچه در ایران در بسیاری از موارد مهریه با حق طلاق و شروط دیگر ضمن عقد، تاخت زده می‌شود.

⬅️کم‌تر زنی در ایران وجود دارد که در اختلافات و در شرایط اذیت و آزار و خشونت خانوادگی به «مهرم حلال جانم آزاد» نیاندشیده باشد. این ضرب‌المثل در فرهنگ عامه به این معنا است که زن حاضر است مهریه‌ی خود را ببخشد تا از قید رنج ازدواج و آزار همسرش رها شود.

#مهریه

ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍314👏1👌1
❤️ سلام همراهان گرامی، کانال توییتر زن روز، با هدف جامعه‌شناسی زنان در دنیای توییتر (شبکه اجتماعی ایکس) و رسانه‌های اجتماعی به تازگی آغاز به کار کرده است.


🌸ما را به دوستان خود و علاقمندان این حوزه معرفی کنید.


✈️http://www.group-telegram.com/Zane_Ruz_Twitter
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏10
❤️ تفکیک جنسیتی؛ مسئله‌ای مدرن در ساختار اجتماعی ایران

🖍مهسا صباغی


«تفکیک جنسیتی» اساساً مفهومی مدرن است که به‌عنوان ابزاری کنترلی در دست دولت‌های مدرن قرار گرفت. این روند در ایران نیز به شکل دیگری اعمال شد. این بدان معنا نیست که پیش از استقرار دولت مدرن در ایران، فضاهای تک‌جنسیتی وجود نداشته است ولی کارکردشان لزوماً تفکیک‌ جنسیت با دلالت‌های سیاسی ـ‌ کنترلی نبوده است. نکته اینجاست که نقش جداساز را فرهنگ به جای قانون یا دولت به عهده داشته، این جداسازی عملکردی منعطف‌تر داشته، و در بسترهای فرهنگی و طبقاتی و اقتصادی و جوامع شهری و روستایی و عشایری اشکال مختلفی به خود می‌گرفته است.

ردیابی روابط میان زنان در آثار به‌جای‌مانده بسیار دشوارتر از روابط میان مردان است.


کاترین بابایان دربارۀ دلیل این امر می‌نویسد: «مردان نویسندۀ اکثر منابع بودند و طبعاً بر حلقه‌ها و جمع‌های مردان تمرکز داشتند. این در حالی‌ است که زنان بیشتر در نقش همسر، مادر سلطه‌گر یا اغواگر فریبنده در متون ظاهر می‌شدند» (بابایان، ۲۰۰۸: ۲۴۰). علاوه بر این، باید پایین بودن نرخ سواد و دسترسی زنان به منابع نسبت به مردان را نیز در نظر داشت. چنان‌که معدود متونی که به دست زنان و در قالب سفرنامه‌ نوشته شده متعلق به زنان طبقۀ حاکم است که سواد و امکان نوشتن داشته‌اند.

🌸به نظر می‌رسد که در طول ادوار صفوی تا قاجار، زنان و مردان همواره فضاهای تک‌جنسیتی خاص خود را داشته‌اند. از جمله حمام، بخش‌های قابل توجهی از فضای داخلی خانه‌ها و عمارت‌ها و مراسمی مانند مهمانی‌ها و روضه‌ها برای زنان، و از سوی دیگر زورخانه‌ها، حمام‌ها و قهوه‎‌خانه‌ها برای مردان. این فضاها براساس سنت و فرهنگ موجود تک‌جنسیتی بوده‌اند.

با این حال، درحالی‌که به گفتۀ دژم‌خوی و موسوی شرقی در «حمام‌ها و زورخانه‌ها» روابط نامشروع میان مردان وجود داشته، این فقط روابط میان زنان است که دستمایۀ نگرانی قرار می‌گیرد.


از دورۀ فتحعلی‌خان قاجار، کم‌کم حضور زنان نوازنده و رقصنده در جشن‌ها کمرنگ‌تر شد و «پسران جوان مبدل‌پوش» جای آنها را گرفتند (دژم‌خوی و موسوی شرقی، ۱۳۹۷: ۲۹).

بازنمایی همجنس‌خواهی مردانه به‌مثابۀ گناهی بزرگ در سفرنامه‌های اروپاییانی که به ایران سفر می‌کردند، به علاوۀ رفت‌و‌آمد خود ایرانیان به اروپا، باعث شد تغییراتی اساسی در آنچه می‌توان «رژیم جنسیتی» یا «هنجارهای جنسیتی حاکم و تعیین‌کننده» نامید به وجود بیاید. در نتیجۀ این تغییرات، مردان کمر‌باریکی که تصاویرشان در آثار هنری اوایل دورۀ قاجار موجود بود (مثل تصویر معروف فتحعلی‌خان قاجار) کم‌کم محو شدند و عشق به همجنس، که نمونۀ مردانۀ آن حضور بسیار جدی در آثار هنری و ادبیات داشت، از عرصۀ عمومی حذف شد و جنسیت‌های دیگر (از جمله امردان و خواجگان) نیز خود را پنهان کردند.

رژیم جنسیتی مدرن بخشی از پروژۀ مدرنیزه کردن ایران بود. براساس این پروژه روابط میان زن و مرد از نو تعریف شد، جنسیت‌های پیشین طرد و دوگانۀ زن و مرد طبیعی شمرده و تثبیت شد. در نتیجۀ این تغییر عمده، ازدواج که پیش از آن ماهیتی تولید مثلی داشت به امری عاشقانه تبدیل شد، رابطه‎ با همجنس مذموم شمرده شد، و آنچه مقدس و مهم و اصلی تلقی شد چیزی نبود جز ازدواج زن و مرد. این تغییرات، رژیم جنسیتی حاکم بر ایران را مطلوب اروپاییانی ساخت که امردان را چونان «بچه‌ها» و امردخواهی را معادل بچه‌بازی می‌دانستند. اگرچه امرد کودک نبوده است.

این تغییرات، زبان و معانی را در مبارزات مشروطه‌خواهی نیز دگرگون کرد. در صورت‌بندی جدید ناشی از این رژیم جنسیتی، وطن تبدیل به «مام میهن» شد، یعنی مؤنثی که نیاز به مراقبت، نگه‌داری و دور ماندن از گزند غریبه‌ها دارد. نگهبانان آن هم کسی نیستند جز مردان.

✒️به گفتۀ نجم‌آبادی (۱۳۹۶: ۳۹): «در ادبیات تهییجی مشروطه، زنان و کودکان در کنار مال و ثروت جزو املاک مرد محسوب می‌شوند.»

در این گفتمان، زنان «ناموس» مرد و مردان موظف به نشان دادن «غیرت» خود نسبت به زنان هستند. اما نکتۀ مهم این است که آسیب دیدن آنها نه به قصور مردان، که به ظلم حاکمیتِ مستبد نسبت داده می‌شد، و همین زمینۀ مبارزه را بیش از پیش فراهم می‌کرد.


#تاریخ_زنان
#جنبش_زنان
#زنان_مشروطه
#تفکیک_جنسیتی


ادامه مطلب


✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍18👌21
Parvin - Azade Manam
Telegram : @Delavaaz
📼 آزاده منم


🎤باصدای: #پروین



▫️آهنگساز: همایون خرم
▫️ترانه‌سرا: هدایت نیر سینا


#صدای_زن
#آهنگ_شب
#موسیقی_زنان



❤️ @Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
10🥰1
جامعه‌شناسی زن روز pinned «❤️ سلام همراهان گرامی، کانال توییتر زن روز، با هدف جامعه‌شناسی زنان در دنیای توییتر (شبکه اجتماعی ایکس) و رسانه‌های اجتماعی به تازگی آغاز به کار کرده است. 🌸ما را به دوستان خود و علاقمندان این حوزه معرفی کنید. ✈️http://www.group-telegram.com/Zane_Ruz_Twitter»
📹 A Woman Under the Influence

📹 زنی تحت‌ تأثیر

📹#تحلیل_فیلم

هیستری رادیکال: شورش زنان خانگی در فیلم "زنی تحت تأثیر"

✍️کریستینا الهوگ
🖍مترجم محمد زرینه

✒️«او دیوانه نیست، پس نگو که دیوانه است این زن آشپزی می‌کند، خیاطی می‌کند، تخت را مرتب می‌کند و حمام را می‌شوید چه چیزی در این کارها دیوانگی است؟»

نیک لونگتی، همسر میبل لونگتی، شخصیت اصلی فيلم زنى تحت تاثير (١٩٧٤) ساخته جان کاساوتیس از انجام وظایف خانگی همسرش به عنوان دلیلی برای سلامت عقل او استفاده می‌کند. اگر او وظایفش را انجام میدهد، همانطور که یک همسر باید انجام دهد، چگونه میتوان گفت که دیوانه است؟

🎞 این صحنه که نیک تلاش می‌کند همسرش را در حضور همکارش کنترل کند به یک مفهوم کلیدی در فیلم اشاره دارد.

دیوانگی یک زن به عنوان انحراف رفتاری از نقش تعیین شده‌اش تعریف می‌شود.


این قضاوت در فرهنگ و روان‌پزشکی غربی تاریخچه‌ای طولانی دارد که به مصر و یونان باستان باز می‌گردد. ریشه‌یابی واژه انگلیسی هیستریا از واژه یونانی هیسترا به معنای زهدان گرفته شده است.

هیستریا به عنوان یک اختلال خاص زنان تشخیص داده می‌شد و به عنوان یک اصطلاح کلی برای هر نشانه‌ای از رفتارهای اجتماعی غیرقابل قبول یا غیر‌قابل کنترل عمل می‌کرد و زهدان را به عنوان منبع هر دو بیماری جسمی و روانی می‌دانست.

هر چیزی که مردان در زنان نمی‌توانستند درک کنند به عنوان یک بیماری تلقی می‌شد.


توصیف اندام‌های تناسلی زنان به عنوان ریشه ناپایداری روانی و درد و رنج باعث می‌شد تا مردان به راحتی احساسات و نگرانی‌های معتبر زنان را نادیده بگیرند و در عین حال آنها را در خانه محبوس کنند. چون آنها بیش از حد احساسی و غیرمنطقی بودند که بتوانند مشاغل قدرتمندی را به عهده بگیرند.

زنانی که مانند میبل، با نقش خانه‌دار خانگی سازگار نبودند، دیوانه تلقی می‌شدند.


✒️سسیلی دووراو، در مقاله خود "هیستریا، فمینیسم و جنسیت بازبینی شده: مورد موج دوم" می‌نویسد: هیستریا به عنوان وضعیت زنانی تثبیت شد که به سازوبرگ‌های پدرسالارانه اعتراض می‌کردند یا از رشد «عادی» بازمانده بودند و این تعریف، مخالفتِ در حال شکل‌گیری با سیستم را به عنوان نوعی «بیماری» جا انداخت.

بعلاوه همانطور که تشخیص بیماری هیستریا نشان می‌دهد، به عنوان بیماری هیچ منشأیی مگر «زنانه بودن» نداشت.

در زمان انتشار فیلم نه تنها هیستریای زنانه به عنوان یک تشخیص پزشکی رسمی در آمریکا شناخته می‌شد، بلکه خشونت خانگی نیز قانونی و به عنوان مسئله‌ای خصوصی در نظر گرفته می‌شد.

دووراو می‌نویسد که هیستریا به‌ طور قابل توجهی نمایانگر و آشکارکننده قانون و تمایل به تعیین و تثبیت معنا است این یک نشانه از زنانه بودن بیولوژیکی و زهدانی نیست بلکه، نشانی از پدرسالاری است.

میبل به این معنا نوعی قهرمان فمینیستی موج دوم است در هیستریای خود، او به مخاطبانش نشان می‌دهد که هنجارهای فرهنگی‌اند که به زنان آسیب روانی می‌رسانند، و برای همین از دنبال کردنشان پرهیز می‌کند.


🏷ادامه مطلب را اینجا بخوانید


#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی
#دیوانه_انگاری_زنان


📹فیلم A Woman Under the Influence را اینجا تماشا کنید.



✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
6👍5👌1
A.woman.under.the.influence.1974.mp4
711.4 MB
🎬 A Woman Under the Influence 

🎬زنی تحت تاُثیر


🎞محصول کشور آمریکا
➡️ژانر درام، عاشقانه


🎬کارگردان:

🎬John Cassavetes


🎬سال ۱۹۷۴
⬅️همراه با زیرنویس فارسی چسبیده


#معرفی_فیلم
#فیلم_فمینیستی
#دیوانه_انگاری_زنان


🗂تحلیل فمینیستی فیلم A Woman Under the Influence را اینجا بخوانید.


✈️ @Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔥11🙏3👍2
مغلطه هایی علیه فمنیسم.pdf
161.5 KB
❤️ مغلطه‌هایی علیه فمنیسم

🖍جواد نعمت‌اللهی

در این نوشته قصد دارم به چهار مغلطه اصلی و پرتکرار علیه فمنیسم که طی بحث‌هایم با دیگران متوجه‌شان شده‌ام بپردازم و در نقد آنها سخن بگویم، شاید بلکه با رفع حجابی که مخالفت منطقی و اظهر من الشمس با فمنیسم به نظر می‌رسد، هراس غیرعقلانی به عنوان علت اصلی نفرت نسبت به فمنیسم، عیان شود.

🌸ادعای فحشای زنان و حمایت فمنیسم از فحشا

بارها دیده‌ام و احتمالاً دیده‌اید یا شاید خودتان صاحب این نظر باشید که مخالفان فمنیسم دغدغه‌مندانه ادعا می‌کنند که «فحشای مدرن مانند صنعت پورن و اونلی فنز، با حضور زنانی که به دنبال آزادی و برابری‌اند ایجاد شده و فمنیسم از این انحرافات و نیز منحرفان اخلاقی همچون آزادی حمایت می‌کند و متعاقباً منجر به زوال اخلاقیات جامعه می‌شود.» به این ادعا در دو مرحله پاسخ می‌دهم:

🌸اولاً، زنانی که در صنعت سکس فعالیت می‌کنند، اگر هم خود به تنهایی یا در مجمعی زنانه عرضه‌کننده باشند، در طرف مقابل، خیل عظیمی از مردان مصرف‌کننده دارند که محصول برای ایشان تولید می‌شود. اصل ساده‌ای در اقتصاد نسبت عرضه با تقاضا است. در واقع تقاضای این صنعت آنقدر زیاد است که آنچه از سمت عرضه‌کنندگان فعلی در بازار وجود دارد کافی نیست!

پس روی دیگری در سکه‌ای که «فحشا» خوانده می‌شود وجود دارد و در برابر زنی که اندام خود را همچون کالا می‌فروشد، مصرف‌کننده‌های مرد ایشان قرار دارند. حتی این دو شق شاید برابر هم نباشند؛ به ازای هر یک زن تولید کننده احتمالا صدها یا هزاران و گاها میلیون‌ها مرد وجود دارد.

جالب نیست که هیچ‌گاه انگشت اتهام در فساد اخلاقی به سمت مردان مصرف‌کننده گرفته نمی‌شود؟ از مشتری روسپی گرفته تا تماشاگر فیلم پورن مردانی جای گرفته‌اند که ملامتی که دریافت می‌کنند به مراتب کم عمق‌تر و کم‌شدت‌تر از شق زنانه قضیه است.


اساساً این قضیه، یعنی متهم ساختن زنان به کرات در تاریخ مردسالاری جوامع مختلف دیده شده است؛ مردان، زنان را مقصر لغزش و انحراف خود قلمداد کرده و می‌کنند. زن باید خود را بپاید بپوشاند و خود را محدود کند تا مرد به خطا نیافتد. این استدلال را خارج از صنعت سکس، در موارد متعدد دیگری هم می‌توان یافت.

🌸دوماً، فرد منتقد به ذهنش خطور نمی‌کند که زن فعال در صنعت سکس اتفاقاً در حال ارائه دادن چیزی است که ناخودآگاه مردسالاری از او می‌طلبد، یعنی اینکه خود را ابژه میل مردانه سازد. و این، همان نکته‌ای هست که فمنیسم، در زن مشغول در این صنعت، حمایت می‌کند.

🌸درواقع فمنیسم یا تفکر انتقادی که فراتر از ظاهر قضیه را می‌تواند ببیند، متوجه می‌شود که چنین زنی قربانی نظام مردسالاری و در حال حاضر نسخه مصرفی و سرمایه‌دارانه آن است و گرنه فمنیسم اساساً مخالف و منتقد ابژه‌سازی از بدن زنانه است و جزو مولفه‌های اساسی فعالیت انتقادی فمنیسم محسوب می‌شود.

فمنیسم مدافع آنچه فحشا خوانده می شود نیست! بلکه فمنیسم، مدافع زنی هست که قربانی بازار مرد سالاری شده و با تقلیل عینی خود به ابژه مصرفی، معرفت مردسالاری را بازتولید کرده است.


بسیاری از مخالفان فمنیسم، به شکل کژاندیشانه‌ای معتقدند که زنان با سواستفاده از نیازها و امیال «طبیعی» مردان به خواسته‌هایشان مثلا شغل و افزایش حقوق می‌رسند. این تحریفِ آنچه در واقع رخ می‌دهد هست. در موارد بسیاری برای زن، راهی برای بقا ،پیشرفت دیده شدن و ... . باقی نمی‌ماند مگر آنکه آنچنان رفتار کند که از او انتظار می‌رود؛ آنچنان که جامعه مردسالار می‌خواهد باشد؛ یعنی ابژه جنسی.

⬅️بدین ترتیب است که در واقع جامعه مردسالار زنان را به سوی فحشا، ابژه‌سازی از بدن خود، اغواگری، عشوه و ... می‌کشاند و زنان، قربانی این نظامی هستند که ایشان را همچون سوژه‌های مستقل انسانی نمی‌پذیرد و در شرایط برابر، آنها را پائین‌تر از رقبای مرد قرار می‌دهد، مگر اینکه خود را به سطح ابژه میل مردان تقلیل دهند.

تن دادن به این وضعیت از طرف زنان، استراتژی بقایی است برای زنده ماندن و پیشرفت در جامعه‌ای خصمانه و نابرابر.


زنانی متوجه می‌شوند که در مواجهه با نابرابری، می‌توانند با تن دادن به آنچه ناخودآگاه جامعه مردسالار از ایشان می‌خواهد به ثروت، توجه و قدرت کاذبی که از آنها از مسیرهای به هنجار در دسترس مردان دریغ شده، دست یابند.

#فمینیسم
#فمینیست
#مردان_فمینیست
#مردان_فمینیست

🗂ادامه مطلب را در PDF بخوانید.


▫️KhaduandKhadang
✈️@Zane_Ruz_Channel
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍185👌2👏1
2025/07/13 00:50:50
Back to Top
HTML Embed Code: