○
آنها عشق را کشتهاند
و مردانی را که عشق میباختند
آنها ترانهها را کشتهاند
و کسانی را که ترانه میخواندند.
آری آنها هر چه را که
در زمین محبوب لازم بوده است کشتهاند،
اما نه گل کوچکی را که هنوز نشکفته بود...
👤#مارکوس_آنا
🍏🍎🍃
آنها عشق را کشتهاند
و مردانی را که عشق میباختند
آنها ترانهها را کشتهاند
و کسانی را که ترانه میخواندند.
آری آنها هر چه را که
در زمین محبوب لازم بوده است کشتهاند،
اما نه گل کوچکی را که هنوز نشکفته بود...
👤#مارکوس_آنا
🍏🍎🍃
فقط این لحظه را به یاد دارم
که بهارنارنج ها در آن بندر باران زده
در کوچه های بنداز درختان رها می شدند
نه حرف عشق بود
تسلی بود نه بامدادانی که می خواستم
در آن بامدادان متولد شوم
هر چه مانده بود شور بود
رنج بود، گمنامی بود
#احمد_رضا_احمدی
ارسالی و انتخاب قشنگ و زیبا یکی از عزیزان #بهارنارنج
این بهار نارنج ها هم تقدیم به همه ی عزیزان🍃
که بهارنارنج ها در آن بندر باران زده
در کوچه های بنداز درختان رها می شدند
نه حرف عشق بود
تسلی بود نه بامدادانی که می خواستم
در آن بامدادان متولد شوم
هر چه مانده بود شور بود
رنج بود، گمنامی بود
#احمد_رضا_احمدی
ارسالی و انتخاب قشنگ و زیبا یکی از عزیزان #بهارنارنج
این بهار نارنج ها هم تقدیم به همه ی عزیزان🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زیباترین شعر #سهراب_سپهری با صدای ماندگار
#خسرو_شکیبایی، آرامشی که دل را میلرزاند + ویدئو /هر کجا هستم،باشم آسمان مال من است....
#خسرو_شکیبایی، آرامشی که دل را میلرزاند + ویدئو /هر کجا هستم،باشم آسمان مال من است....
یا دیدن دوست یا هوایش
دیگر چه کند کسی جهان را
#مولانا
وقتی تنهایی رفتم کافه و دارم وانمود میکنم که استرس ندارم.
دیگر چه کند کسی جهان را
#مولانا
وقتی تنهایی رفتم کافه و دارم وانمود میکنم که استرس ندارم.
مهر در صبحدمان داس بدست
خرمنِ خواب مرا می چیند
آسمانها آبی
پر مرغان صداقت آبیست
دیده در آینه ی صبح،تو را می بیند
از گریبان تو صبح صادق
می گشاید پر و بال ...
#حمید_مصدق
#صبح_بخیر
پ ن:خانه بروجردی ها،کاشان
خرمنِ خواب مرا می چیند
آسمانها آبی
پر مرغان صداقت آبیست
دیده در آینه ی صبح،تو را می بیند
از گریبان تو صبح صادق
می گشاید پر و بال ...
#حمید_مصدق
#صبح_بخیر
پ ن:خانه بروجردی ها،کاشان
زان در و
دیوارهای کوی دوست،
عاشقان را بوی جان آید همی؛
یک وفا میآر و
میبر صد هزار؛
این چنین را آن چنان آید همی
#مولانا
زان در و
دیوارهای کوی دوست،
عاشقان را بوی جان آید همی؛
یک وفا میآر و
میبر صد هزار؛
این چنین را آن چنان آید همی
#مولانا
گاهی دلم میخواهد بگذارم بروم
بی هرچه آشنا
گوشهی دوری گمنام
حوالی جایی بی اسم
بعد، بی هیچ گذشتهای
به یاد نیارم از کجا آمده، کیستم، اینجا چه میکنم...
#سیدعلی_صالحی
بی هرچه آشنا
گوشهی دوری گمنام
حوالی جایی بی اسم
بعد، بی هیچ گذشتهای
به یاد نیارم از کجا آمده، کیستم، اینجا چه میکنم...
#سیدعلی_صالحی
زان روز که عشقِ تو به من درنگریست
خلقی به هزار دیده بر من بگریست
هر روز هزار بار در عشقِ توأم
میباید مُرد زار و میباید زیست
#عطار
#شعر_خوب_بخوانیم
🌓
خلقی به هزار دیده بر من بگریست
هر روز هزار بار در عشقِ توأم
میباید مُرد زار و میباید زیست
#عطار
#شعر_خوب_بخوانیم
🌓
مرا
میان جنگل بلور دستهای خود
پناه ده
به زهر مرگبار بوسه
التیام ده
مرا، مرا، بِکش، بُکش
نجات ده
#نصرت_رحمانى
🎨 گوستاو کلیمت
میان جنگل بلور دستهای خود
پناه ده
به زهر مرگبار بوسه
التیام ده
مرا، مرا، بِکش، بُکش
نجات ده
#نصرت_رحمانى
🎨 گوستاو کلیمت
پرسید یکی که عاشقی چیست
گفتم که مپرس از این معانی
آنگه که چو من شوی ببینی
آنگه که بخواندت به خوانی
#مولانا
گفتم که مپرس از این معانی
آنگه که چو من شوی ببینی
آنگه که بخواندت به خوانی
#مولانا
○
روزی خواهم آمد
و پیامی خواهم آورد
در رگها نور خواهم ریخت
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب آوردم، سیب سرخ خورشید
هر چه دشنام، از لبها خواهم برچید
هر چه دیوار، از جا خواهم بركند
رهزنان را خواهم گفت: كاروانی آمد بارَش لبخند!
ابر را پاره خواهم كرد
من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید، دلها را با عشق، سایه ها را با آب، شاخهها را با باد
خواهم آمد سر هر دیواری، میخكی خواهم كاشت
پای هر پنجرهای شعری خواهم خواند
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم كرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت...
✍#سهراب_سپهری
روزتان پر از عشق و آشتی
🍏🍎🍃
روزی خواهم آمد
و پیامی خواهم آورد
در رگها نور خواهم ریخت
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب آوردم، سیب سرخ خورشید
هر چه دشنام، از لبها خواهم برچید
هر چه دیوار، از جا خواهم بركند
رهزنان را خواهم گفت: كاروانی آمد بارَش لبخند!
ابر را پاره خواهم كرد
من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید، دلها را با عشق، سایه ها را با آب، شاخهها را با باد
خواهم آمد سر هر دیواری، میخكی خواهم كاشت
پای هر پنجرهای شعری خواهم خواند
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم كرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت...
✍#سهراب_سپهری
روزتان پر از عشق و آشتی
🍏🍎🍃
اگر کسی مرا خواست،
بگویید رفته بارانها را تماشا کند.
و اگر اصرار کرد،
بگویید برای دیدنِ طوفانها رفته است!
و اگر باز هم سماجت کرد، بگویید:
رفته است،
تا دیگر بازنگردد!
#بیژن_جلالی
بگویید رفته بارانها را تماشا کند.
و اگر اصرار کرد،
بگویید برای دیدنِ طوفانها رفته است!
و اگر باز هم سماجت کرد، بگویید:
رفته است،
تا دیگر بازنگردد!
#بیژن_جلالی
.
یه وقتایی باید زندگیت رو مثل یه کتاب رو میز بذاری،
چند قدم بری عقب،
از دور ورقاشو نگاه کنی…
ببینی داستانت هنوز همونیه که میخواستی بنویسی،
یا ناخودآگاه داری فصل به فصلش رو برای یکی دیگه مینویسی.
بفهمی نقشِ اولش هنوز خودتی،
یا شدی یه سیاهیلشگر که فقط داره صحنه رو پُر میکنه.
باید از خودت بپرسی:
هنوز به خودت وفاداری؟
یا قهر کردی با خودت و خبر نداری؟
#علي_قاضي_نظام
یه وقتایی باید زندگیت رو مثل یه کتاب رو میز بذاری،
چند قدم بری عقب،
از دور ورقاشو نگاه کنی…
ببینی داستانت هنوز همونیه که میخواستی بنویسی،
یا ناخودآگاه داری فصل به فصلش رو برای یکی دیگه مینویسی.
بفهمی نقشِ اولش هنوز خودتی،
یا شدی یه سیاهیلشگر که فقط داره صحنه رو پُر میکنه.
باید از خودت بپرسی:
هنوز به خودت وفاداری؟
یا قهر کردی با خودت و خبر نداری؟
#علي_قاضي_نظام
○
تو ساعتی
تو چراغی
تو بستری
تو سکوتی...
چگونه میتوانم
که غایبت بدانم
مگر که خفته باشی در اندوههایت...
تو واژهای
تو کلامی
تو بوسهای
تو سلامی...
چگونه میتوانم که غایبت بدانم
مگر که مرده باشی در نامههایت...
تو یادگاری
تو وسوسهای
تو گفتگوی درونی...
چگونه میتوانی که غایبم بدانی
مگر که مرده باشم من در حافظهات...
بهانهها را مرور کردم
گذشته را به آفتاب سپردم
به عشق رفته؛
رضایت دادم
یعنی
همین که تو در دوردست زندهای
به سرنوشت رضایت دادم...
✍#محمدعلی_سپانلو
🍏🍎🍃
تو ساعتی
تو چراغی
تو بستری
تو سکوتی...
چگونه میتوانم
که غایبت بدانم
مگر که خفته باشی در اندوههایت...
تو واژهای
تو کلامی
تو بوسهای
تو سلامی...
چگونه میتوانم که غایبت بدانم
مگر که مرده باشی در نامههایت...
تو یادگاری
تو وسوسهای
تو گفتگوی درونی...
چگونه میتوانی که غایبم بدانی
مگر که مرده باشم من در حافظهات...
بهانهها را مرور کردم
گذشته را به آفتاب سپردم
به عشق رفته؛
رضایت دادم
یعنی
همین که تو در دوردست زندهای
به سرنوشت رضایت دادم...
✍#محمدعلی_سپانلو
🍏🍎🍃
پس کی میآيی
به رويایِ بیجُفتِ اين خانه قناعت کنيم؟!
شاگردِ گلفروشیِ آن سوی پُل
دارد رو به پنجرهای بسته و بیپرده نگاه میکند
رفتگرِ خوشلهجهی همين کوچه فهميده است
گلدانهای سفالِ کنارِ مهتابی
آب میخواهند.
نيلوفرِ غمگينِ کنار پنجره میگويد
پس کی میآيی؟
شاگردِ گلفروشی آن سوی پل هم ...
پس کاش کسی میآمد
لااقل خبری میآورد.
#سیدعلی_صالحی
✦
به رويایِ بیجُفتِ اين خانه قناعت کنيم؟!
شاگردِ گلفروشیِ آن سوی پُل
دارد رو به پنجرهای بسته و بیپرده نگاه میکند
رفتگرِ خوشلهجهی همين کوچه فهميده است
گلدانهای سفالِ کنارِ مهتابی
آب میخواهند.
نيلوفرِ غمگينِ کنار پنجره میگويد
پس کی میآيی؟
شاگردِ گلفروشی آن سوی پل هم ...
پس کاش کسی میآمد
لااقل خبری میآورد.
#سیدعلی_صالحی
✦
هیچ و باد است جهان
گفتی و باور کردی
کاش یک روز به اندازه هیچ
غم بیهوده نمی خوردی
کاش یک لحظه به سرمستی باد
شاد و آزاد به سر می بردی
#فریدون_مشیری
روزتون سرشار از عشق و دوستی
پ ن :به ترتیب مسجد جامع عتیق اصفهان، میدون کهنه، منار علی و امامزاده هارون ولایت.
گفتی و باور کردی
کاش یک روز به اندازه هیچ
غم بیهوده نمی خوردی
کاش یک لحظه به سرمستی باد
شاد و آزاد به سر می بردی
#فریدون_مشیری
روزتون سرشار از عشق و دوستی
پ ن :به ترتیب مسجد جامع عتیق اصفهان، میدون کهنه، منار علی و امامزاده هارون ولایت.