مدونا ۶۶ سالگی را با همراهی دوستپسر ۲۸ سالۀ تازهاش در مهمانی که دولچهگابانا برایش در ایتالیا ترتیب داد جشن گرفت.
و نامش همچنان برای نسل ما که کودکی و نوجوانی را در ایرانِ دهه ۶۰ سپری کرد، یادآور عجیبترین ( و مهیبترین) دورانی است که دردوگانگی مطلق زندگی اجتماعی و فردی تجربه کرد.
@babakgha
و نامش همچنان برای نسل ما که کودکی و نوجوانی را در ایرانِ دهه ۶۰ سپری کرد، یادآور عجیبترین ( و مهیبترین) دورانی است که دردوگانگی مطلق زندگی اجتماعی و فردی تجربه کرد.
@babakgha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تریلر نسخه ترمیم شده فیلم «غریبه و مه» ساخته بهرام بیضایی
این نسخه در آزمایشگاه مرمت آثار سینمایی شهر بولونیای ایتالیا با مشارکت پروژه سینمای جهان بنیاد فیلم مارتین اسکورسیزی و سینماتک بولونیا ترمیم شد و نخستین بار تابستان ۱۴۰۲ در جشنواره ایل چینما ریتروواتو یکی از مهمترین جشنوارههای نمایش آثار کلاسیک و تاریخی سینمای جهان به نمایش درآمد. بهرام بیضایی در نوشتاری که برای نمایش فیلم «غریبه و مه» در جشنواره ایل چینما ریتروواتو نوشته و برای نخستینبار در رادیو فردا منتشر شده بود این فیلم را برآمده از کابوسهای آن زمانش دانسته که به نوشته او «انگار نزدیک شدنِ خطری را پیشبینی میکرد که شاید کسی متوجّه آن نبود.»
@babakgha
این نسخه در آزمایشگاه مرمت آثار سینمایی شهر بولونیای ایتالیا با مشارکت پروژه سینمای جهان بنیاد فیلم مارتین اسکورسیزی و سینماتک بولونیا ترمیم شد و نخستین بار تابستان ۱۴۰۲ در جشنواره ایل چینما ریتروواتو یکی از مهمترین جشنوارههای نمایش آثار کلاسیک و تاریخی سینمای جهان به نمایش درآمد. بهرام بیضایی در نوشتاری که برای نمایش فیلم «غریبه و مه» در جشنواره ایل چینما ریتروواتو نوشته و برای نخستینبار در رادیو فردا منتشر شده بود این فیلم را برآمده از کابوسهای آن زمانش دانسته که به نوشته او «انگار نزدیک شدنِ خطری را پیشبینی میکرد که شاید کسی متوجّه آن نبود.»
@babakgha
Forwarded from RadioFarda
🔸آلمان فیلم سینمایی «#دانه_انجیر_معابد» آخرین ساخته #محمد_رسولاف، کارگردان ایرانی، را به عنوان نمایندۀ خود به جوایز اسکار سال ۲۰۲۵ معرفی کرد.
🔸این فیلم در دوره اخیر جشنواره کن در بخش مسابقه رسمی حاضر بود و جایزه ویژه هیئت داوران را به دست آورد.
🔸هرچند «دانه انجیر معابد» در تهران و با حضور بازیگران و عوامل ایرانی ساخته شده است، اما به عنوان محصول مشترک ایران، آلمان و فرانسه عرضه شده است.
@RadioFarda
🔸این فیلم در دوره اخیر جشنواره کن در بخش مسابقه رسمی حاضر بود و جایزه ویژه هیئت داوران را به دست آورد.
🔸هرچند «دانه انجیر معابد» در تهران و با حضور بازیگران و عوامل ایرانی ساخته شده است، اما به عنوان محصول مشترک ایران، آلمان و فرانسه عرضه شده است.
@RadioFarda
یادداشت علی احمدزاده درباره انتخاب فیلم «دانه انجیر معابد» از سوی آلمان به اسکار
علی احمدزاده، کارگردان فیلم «منطقه بحرانی»، برنده سال گذشته جایزه یوزپلنگ طلایی جشنواره لوکارنو، از انتخاب فیلم «دانه انجیر معابد» به نمایندگی از آلمان در جوایز اسکار ۲۰۲۵ استقبال کرد.
متن یادداشت او:
«در حالی که این روزها جمهوری اسلامی هیچ نمایندهی حتا نیمه متوسط هم برای معرفی به اسکار ندارد محمد رسولاف به عنوان نمایندهی آلمان به اسکار معرفی شد، تبریک به او و سینمای زیرزمینی ایران که با تلاش و مقاومتی طولانی به این موفقیت رسید.
برای اولین بار فیلمی بدون مهر تایید جمهوری اسلامی به اسکار معرفی شد، حتا اگر فیلم به پنج تای اصلی هم راه پیدا نکند اتفاق بزرگیست در راستای شکستن محدودیتها و پیدا کردن راههای آلترناتیو برای شکست سانسور.»
@babakgha
علی احمدزاده، کارگردان فیلم «منطقه بحرانی»، برنده سال گذشته جایزه یوزپلنگ طلایی جشنواره لوکارنو، از انتخاب فیلم «دانه انجیر معابد» به نمایندگی از آلمان در جوایز اسکار ۲۰۲۵ استقبال کرد.
متن یادداشت او:
«در حالی که این روزها جمهوری اسلامی هیچ نمایندهی حتا نیمه متوسط هم برای معرفی به اسکار ندارد محمد رسولاف به عنوان نمایندهی آلمان به اسکار معرفی شد، تبریک به او و سینمای زیرزمینی ایران که با تلاش و مقاومتی طولانی به این موفقیت رسید.
برای اولین بار فیلمی بدون مهر تایید جمهوری اسلامی به اسکار معرفی شد، حتا اگر فیلم به پنج تای اصلی هم راه پیدا نکند اتفاق بزرگیست در راستای شکستن محدودیتها و پیدا کردن راههای آلترناتیو برای شکست سانسور.»
@babakgha
بهرام بیضایی بار دیگر در مقام کارگردان بر صحنه نمایش.
اعلام رسمی اجرای اثر دیگری از او:
«داشآکل به گفتهی مرجان»
@babakgha
اعلام رسمی اجرای اثر دیگری از او:
«داشآکل به گفتهی مرجان»
@babakgha
جنجال بر سر اکران انیمیشن «بچه زرنگ» در اسرائیل
اکران فیلم انیمیشین بلند ایرانی «بچه زرنگ» در سینماهای اسرائیل با حاشیهها و اعتراضهایی در این کشور روبرو شده آنچنان که شرکت پخشکننده این فیلم در واکنش به اعتراضها، ایرانی بودن آن را رد کرده است.
به گزارش رسانههای اسرائیل، پس از انتشار مطلبی از یک پژوهشگر دانشگاهی این کشور در این زمینه که نهاد دولتی «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» ایران در ساخت این فیلم نقش داشته و این که قرار است یک درصد از درآمد آن صرف کودکان غزه شود، شرکت پخشکننده این فیلم در اسرائیل این ادعا را «سراسر هذیان» خواند و مالزی را به عنوان مبداء اصلی ارسال آن معرفی کرد.
انیمیشن «بچه زرنگ» که قبلا در ایران به عنوان یکی از «پرفروشترین» انیمیشنهای تاریخ سینمای ایران معرفی و در شماری از کشورهای دیگر نیز اکران شده، از دو هفته پیش در فهرست اکران سینماهای اسرائیل در سئانسهای کودکان و خانوادهها قرار گرفته است. این فیلم که ساخته بهنود نکویی، هادی محمدیان و محمدجواد جنتی، محصول مشترک کانون پرورش فکری و گروه هنر پویاست، در اسرائیل با نام «ببر سخنگو» اکران شده است.
حامد جعفری، تهیهکننده انیمیشن «بچه زرنگ» پیشتر در زمان اکران آن در ایران وعده داده بود که یک درصد از درآمد آن «به کودکان غزه و ایران» اختصاص یابد.
به نوشته شبکه کان اسرائیل، این فیلم انیمیشن تاکنون بیش از ۱۵ میلیون دلار درآمد داشته و غیر از ایران و اسرائیل، در ترکیه و روسیه نیز اکران شده است.
به نوشته محقق اسرائیلی دانشگاه حیفا، «بچه زرنگ» در دو روایت تهیه شده؛ نسخهای برای اکران در ایران که «پیامهای شیعی» را دربر میگیرد، و نسخهای دیگر برای سایر نقاط جهان.
شرکت پخش محصولات سینمایی با نام «رد کیپ» در واکنش به جنجال ایجاد شده در اسرائیل در بیانیهای تأکید کرده که یک شرکت فرانسوی که در کار توزیع فیلم شهرت دارد، این انیمیشین را از مالزی خریداری کرده است. «رد کیپ» بدون اشاره به نام ایران در ساخت انیمیشن افزوده است که ادعاهای مطرح شده در حد توهم است که ریشه در عدم درک از نحوه توزیع و اکران فیلمها در اسرائیل دارد.
این شرکت تأکید کرده که تمامی درآمد فیلم در اسرائیل استفاده خواهد شد و به سینماهایی که آن را اکران میکنند و به شرکت توزیعکننده تعلق میگیرد.
پس از انقلاب ۵۷، فیلمهای مختلفی از سینماگران ایرانی از جمله محسن مخملباف، اصغر فرهادی و مجید مجیدی در سینماهای اسرائیل اکران شده است.
@babakgha
اکران فیلم انیمیشین بلند ایرانی «بچه زرنگ» در سینماهای اسرائیل با حاشیهها و اعتراضهایی در این کشور روبرو شده آنچنان که شرکت پخشکننده این فیلم در واکنش به اعتراضها، ایرانی بودن آن را رد کرده است.
به گزارش رسانههای اسرائیل، پس از انتشار مطلبی از یک پژوهشگر دانشگاهی این کشور در این زمینه که نهاد دولتی «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» ایران در ساخت این فیلم نقش داشته و این که قرار است یک درصد از درآمد آن صرف کودکان غزه شود، شرکت پخشکننده این فیلم در اسرائیل این ادعا را «سراسر هذیان» خواند و مالزی را به عنوان مبداء اصلی ارسال آن معرفی کرد.
انیمیشن «بچه زرنگ» که قبلا در ایران به عنوان یکی از «پرفروشترین» انیمیشنهای تاریخ سینمای ایران معرفی و در شماری از کشورهای دیگر نیز اکران شده، از دو هفته پیش در فهرست اکران سینماهای اسرائیل در سئانسهای کودکان و خانوادهها قرار گرفته است. این فیلم که ساخته بهنود نکویی، هادی محمدیان و محمدجواد جنتی، محصول مشترک کانون پرورش فکری و گروه هنر پویاست، در اسرائیل با نام «ببر سخنگو» اکران شده است.
حامد جعفری، تهیهکننده انیمیشن «بچه زرنگ» پیشتر در زمان اکران آن در ایران وعده داده بود که یک درصد از درآمد آن «به کودکان غزه و ایران» اختصاص یابد.
به نوشته شبکه کان اسرائیل، این فیلم انیمیشن تاکنون بیش از ۱۵ میلیون دلار درآمد داشته و غیر از ایران و اسرائیل، در ترکیه و روسیه نیز اکران شده است.
به نوشته محقق اسرائیلی دانشگاه حیفا، «بچه زرنگ» در دو روایت تهیه شده؛ نسخهای برای اکران در ایران که «پیامهای شیعی» را دربر میگیرد، و نسخهای دیگر برای سایر نقاط جهان.
شرکت پخش محصولات سینمایی با نام «رد کیپ» در واکنش به جنجال ایجاد شده در اسرائیل در بیانیهای تأکید کرده که یک شرکت فرانسوی که در کار توزیع فیلم شهرت دارد، این انیمیشین را از مالزی خریداری کرده است. «رد کیپ» بدون اشاره به نام ایران در ساخت انیمیشن افزوده است که ادعاهای مطرح شده در حد توهم است که ریشه در عدم درک از نحوه توزیع و اکران فیلمها در اسرائیل دارد.
این شرکت تأکید کرده که تمامی درآمد فیلم در اسرائیل استفاده خواهد شد و به سینماهایی که آن را اکران میکنند و به شرکت توزیعکننده تعلق میگیرد.
پس از انقلاب ۵۷، فیلمهای مختلفی از سینماگران ایرانی از جمله محسن مخملباف، اصغر فرهادی و مجید مجیدی در سینماهای اسرائیل اکران شده است.
@babakgha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تریلر فیلم «هفت روز» با بازی ویشکا آسایش
فیلم «هفت روز» ساخته علی صمدیاحدی با فیلمنامهای از محمد رسولاف و بازی ویشکا آسایش طی روزهای آینده برای نخستین بار در دنیا در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش در میآید.
@babakgha
فیلم «هفت روز» ساخته علی صمدیاحدی با فیلمنامهای از محمد رسولاف و بازی ویشکا آسایش طی روزهای آینده برای نخستین بار در دنیا در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش در میآید.
@babakgha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای ناصر تقوایی درباره رضا قطبی
این صحبتها که برای مستند «قاب» ضبط شدهاند در صفحه امید خاکپورنیا، سازنده این مستند در اینستاگرام منتشر شده است.
@babakgha
این صحبتها که برای مستند «قاب» ضبط شدهاند در صفحه امید خاکپورنیا، سازنده این مستند در اینستاگرام منتشر شده است.
@babakgha
Forwarded from RadioFarda
🔸تصاویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شده است #باران_کوثری، بازیگر، و #رخشان_بنیاعتماد، کارگردان سینمای ایران را بدون #حجاب_اجباری در نشست نقد و بررسی فیلم «همیشه کسی گم می شود» با بازی خانم کوثری نشان میدهند.
🔸به گفتۀ جهانگیر کوثری، کارگردان و تهیهکننده سینما و پدر باران کوثری، این بازیگر سینما و تلویزیون، میگوید علاوه بر ممنوعالتصویری، ممنوعالپوستری، ممنوعالخروج هم هست.
🔸باران کوثری ازجمله بازیگران زن سینمای ایران بود که بعد از اعتراضات سراسری سال گذشته بدون حجاب اجباری در مجامع مختلف حضور یافتند.
🔸رخشان بنیاعتماد،در جریان اعتراضات سراسری در ایران هم با انتشار ویدئویی که در آن بدون حجاب اجباری حاضر شده بود به اعمال خشونت نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی علیه معترضان، اعتراض کرده بود.
@RadioFarda
🔸به گفتۀ جهانگیر کوثری، کارگردان و تهیهکننده سینما و پدر باران کوثری، این بازیگر سینما و تلویزیون، میگوید علاوه بر ممنوعالتصویری، ممنوعالپوستری، ممنوعالخروج هم هست.
🔸باران کوثری ازجمله بازیگران زن سینمای ایران بود که بعد از اعتراضات سراسری سال گذشته بدون حجاب اجباری در مجامع مختلف حضور یافتند.
🔸رخشان بنیاعتماد،در جریان اعتراضات سراسری در ایران هم با انتشار ویدئویی که در آن بدون حجاب اجباری حاضر شده بود به اعمال خشونت نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی علیه معترضان، اعتراض کرده بود.
@RadioFarda
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای شهبانو فرح پهلوی درباره رضا قطبی
شهبانو فرح پهلوی، پسرعمه رضا قطبی از خاطرات کودکی و جوانیاش با او از تهران تا پاریس و همین طور مدیریت بر رادیو و تلویزیون ملی ایران و جشن هنر شیراز و روزهای ملتهب انقلاب ۵۷، نطق معروف شاه در شنیدن صدای انقلاب و سالهای پس از آن میگوید.
@babakgha
شهبانو فرح پهلوی، پسرعمه رضا قطبی از خاطرات کودکی و جوانیاش با او از تهران تا پاریس و همین طور مدیریت بر رادیو و تلویزیون ملی ایران و جشن هنر شیراز و روزهای ملتهب انقلاب ۵۷، نطق معروف شاه در شنیدن صدای انقلاب و سالهای پس از آن میگوید.
@babakgha
آلن دلون، از آخرین بازماندههای شورشیان زیبا
بابک غفوری آذر
🔸پادکست #صحنه ۷۶۲
🔸آلن دلون، از آخرین بازماندههای شورشیان زیبا
🔸شماره ۷۶۲ پادکست «صحنه» از مجموعه پادکستهای رادیو فردا به مناسبت درگذشت #آلن_دلون، به این بازیگر شاخص تاریخ سینمای جهان اختصاص دارد. بازیگری که از نمادهای شاخص دوران شکوهمندی از تاریخ سینما در اروپا بود و نامش در دهههای ۶۰ و ۷۰ محبوبیتی همهگیر در کشورهای زیادی ازجمله در ایران داشت. در این شماره پادکست صحنه، جمشید اکرمی، بهروز تورانی، نوشابه امیری، میرعلی حسینی، بهروز بهنژاد و سعید نوری به بیان نکات مختلف جنبههای اجتماعی و فرهنگی آلن دلون پرداختهاند. تهیه و اجرا: بابک غفوری آذر
🔸#پادکست «صحنه» را میتوانید با کیفت صدای
بهتر در همه پادگیرها از جمله کستباکس هم گوش کنید و اگر از شنیدنش لذت میبرید آن را با دوستانتان هم به اشتراک بگذارید.
فردا پادکست 🎧
🔸آلن دلون، از آخرین بازماندههای شورشیان زیبا
🔸شماره ۷۶۲ پادکست «صحنه» از مجموعه پادکستهای رادیو فردا به مناسبت درگذشت #آلن_دلون، به این بازیگر شاخص تاریخ سینمای جهان اختصاص دارد. بازیگری که از نمادهای شاخص دوران شکوهمندی از تاریخ سینما در اروپا بود و نامش در دهههای ۶۰ و ۷۰ محبوبیتی همهگیر در کشورهای زیادی ازجمله در ایران داشت. در این شماره پادکست صحنه، جمشید اکرمی، بهروز تورانی، نوشابه امیری، میرعلی حسینی، بهروز بهنژاد و سعید نوری به بیان نکات مختلف جنبههای اجتماعی و فرهنگی آلن دلون پرداختهاند. تهیه و اجرا: بابک غفوری آذر
🔸#پادکست «صحنه» را میتوانید با کیفت صدای
بهتر در همه پادگیرها از جمله کستباکس هم گوش کنید و اگر از شنیدنش لذت میبرید آن را با دوستانتان هم به اشتراک بگذارید.
فردا پادکست 🎧
خاطرهٔ علی رفیعی از رضا قطبی وقتی به درخواست او مدیر تئاتر شهر شد
نخستینبار زمانی که پس از سالها تحصیل در فرانسه به ایران بازگشتم، ژاله کاظمی من را به مصاحبهای تصویری دعوت کرد.
من درآن زمان هنوز یک جوان کنفدراسیونی* بودم و پافشاریام بر مواضع سیاسی-اجتماعی در طول گفتوگو باعث شد این مصاحبه در حین پخش از تلویزیون ملی قطع شود.
همچنین دستیاری من برای نمایش پیتر بروک که برای جشن هنر شیراز آماده میشد نیز پس از رسیدن من به شیراز منتفی شد، چراکه نه من حاضر شدم از مواضع سیاسی-اجتماعی خود عدول کنم نه آقای قطبی که در آن زمان در رأس «جشن هنر شیراز» بود و سرانجام من بعد از هشت ماه ممنوعالخروجی به فرانسه بازگشتم.
بار دیگر که برای تدریس در دپارتمان نمایش دانشکده هنرهای زیبا به ایران آمدم، خانم فولادوند از دفتر آقای قطبی تماس گرفتند و گفتند ایشان تمایل دارند برای کار مهمی شما را در جلسهای حضوری ملاقات کنند.
در دیداری که با آقای قطبی داشتم، ایشان گفتند چند روزی است مدام در فکرتان بودم و برایم سؤال شد که چطور در گذشته نتوانستم از تواناییهای شما بهره ببرم. امروز از شما دعوت کردم تا بگویم به این نتیجه رسیدهام هیچکس را بهتر از شما برای ریاست مجموعهٔ تئاتر شهر نمیشناسم و امیدوارم پیشنهاد من را بپذیرید و موجب تعالی پیشانی تئاتر کشور شوید.
در لحظه با خودم فکر کردم که این همان قطبی چند سال پیش است. بلافاصله هم به این نتیجه رسیدم که بله نگاه مدیریتی توسعهمحور، مدرن و مسئولانهٔ قطبی باعث شده اختلافات سیاسی گذشته را کنار بگذارد.
من به آقای قطبی گفتم در صورتی که برنامهٔ پیشنهادی من توسط شما تأیید شود، مشکلی برای پذیرفتن این جایگاه ندارم.
برنامهام را برای ایشان فرستادم و ایشان ضمن تأیید آن گفتند من خود را همهجوره متعهد به اجرای آن میدانم.
همکاری ما آغاز شد و رفتهرفته دریافتم قطبی مدیری صادق، دقیق، جدی و مسئولیتپذیر است و قریب به اتفاق درخواستهای من در قالب نامه و در راستای اهداف کوتاهمدت و بلندمدت بلادرنگ توسط ایشان ترتیب اثر داده میشد.
تصمیمات وعملکرد قطبی فارغ از مواضع شخصی و یا بستگی فامیلی با فرح دیبا بود. اولویت اصلی او همواره به نتیجه رساندن کارها و امور مورد دغدغهٔ مدیران متخصصش بود.
مدیرانی مثل قطبی تا همین امروز بسیار کم دیدم. در دورهٔ سهسالهٔ ریاست من در تئاتر شهر، منهای معماری داخلی ساختمان تئاتر شهر، هیچ مانعی سر راه اهدافم قرار نگرفت و بیشتر چشماندازهای من محقق شد.
در دورهٔ همکاریام با رضا قطبی دستاوردهایی ازجمله راهاندازی کارگاههای تخصصی ساخت دکور و لباس، کتابخانه و سالن تمرین مجموعه تئاتر، بازیابی هویت اصلی تئاتر شهر بهعنوان مهمترین تئاتر کشور، همکاری با پایتختهای چهار کشور آفریقایی که در ادامه منجر به شکلگیری جشنوارههای رقص، تئاتر و موسیقی شد، ارتقای جدی دستمزدهای گروههای تئاتری و کارکنان مجموعه تئاتر شهر، ایجاد انگیزهٔ مضاعف برای جوانان تئاتری درجهت همکاری با مجموعه تئاتر شهر و مواردی از این دست به دست آمد.
قطبی بهندرت در مجامع حضور فیزیکی پیدا میکرد و بیشتر از دور به مسئولانهترین شکل ممکن در پی انجام امور محوله بود تا به بهترین شکل آنها را به ثمر بنشاند. شاید من با نگاه ایشان در مورد تولیدات رادیو و تلویزیون وقت اختلاف سلیقه داشتم و یا اینکه کامل موافق نگاه سیاسی ایشان نبودم، اما نمیتوانم منکر شخصیت مستقل، نگاه کارآمد، جدیت در کار و عملکرد مسئولانهٔ ایشان در شیوهی مدیریتش باشم.
من تا همیشه ویژگیهای شخصیتی و مدیریتی رضا قطبی و تأثیرات آن بر فرهنگ و هنر کشور را ستایش خواهم کرد. همکاری من با رضا قطبی با استعفا از ریاست تئاتر شهر و قدردانی ایشان از عملکرد من به پایان خود رسید.
*کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی، معروف به «کنفدراسیون»، سازمان دانشجویان ایرانی مقیم خارج بود که با انگیزههای صنفی تشکیل شد اما به سازمانی مخالف حکومت محمدرضا شاه پهلوی بدل شد.
@babakgha
نخستینبار زمانی که پس از سالها تحصیل در فرانسه به ایران بازگشتم، ژاله کاظمی من را به مصاحبهای تصویری دعوت کرد.
من درآن زمان هنوز یک جوان کنفدراسیونی* بودم و پافشاریام بر مواضع سیاسی-اجتماعی در طول گفتوگو باعث شد این مصاحبه در حین پخش از تلویزیون ملی قطع شود.
همچنین دستیاری من برای نمایش پیتر بروک که برای جشن هنر شیراز آماده میشد نیز پس از رسیدن من به شیراز منتفی شد، چراکه نه من حاضر شدم از مواضع سیاسی-اجتماعی خود عدول کنم نه آقای قطبی که در آن زمان در رأس «جشن هنر شیراز» بود و سرانجام من بعد از هشت ماه ممنوعالخروجی به فرانسه بازگشتم.
بار دیگر که برای تدریس در دپارتمان نمایش دانشکده هنرهای زیبا به ایران آمدم، خانم فولادوند از دفتر آقای قطبی تماس گرفتند و گفتند ایشان تمایل دارند برای کار مهمی شما را در جلسهای حضوری ملاقات کنند.
در دیداری که با آقای قطبی داشتم، ایشان گفتند چند روزی است مدام در فکرتان بودم و برایم سؤال شد که چطور در گذشته نتوانستم از تواناییهای شما بهره ببرم. امروز از شما دعوت کردم تا بگویم به این نتیجه رسیدهام هیچکس را بهتر از شما برای ریاست مجموعهٔ تئاتر شهر نمیشناسم و امیدوارم پیشنهاد من را بپذیرید و موجب تعالی پیشانی تئاتر کشور شوید.
در لحظه با خودم فکر کردم که این همان قطبی چند سال پیش است. بلافاصله هم به این نتیجه رسیدم که بله نگاه مدیریتی توسعهمحور، مدرن و مسئولانهٔ قطبی باعث شده اختلافات سیاسی گذشته را کنار بگذارد.
من به آقای قطبی گفتم در صورتی که برنامهٔ پیشنهادی من توسط شما تأیید شود، مشکلی برای پذیرفتن این جایگاه ندارم.
برنامهام را برای ایشان فرستادم و ایشان ضمن تأیید آن گفتند من خود را همهجوره متعهد به اجرای آن میدانم.
همکاری ما آغاز شد و رفتهرفته دریافتم قطبی مدیری صادق، دقیق، جدی و مسئولیتپذیر است و قریب به اتفاق درخواستهای من در قالب نامه و در راستای اهداف کوتاهمدت و بلندمدت بلادرنگ توسط ایشان ترتیب اثر داده میشد.
تصمیمات وعملکرد قطبی فارغ از مواضع شخصی و یا بستگی فامیلی با فرح دیبا بود. اولویت اصلی او همواره به نتیجه رساندن کارها و امور مورد دغدغهٔ مدیران متخصصش بود.
مدیرانی مثل قطبی تا همین امروز بسیار کم دیدم. در دورهٔ سهسالهٔ ریاست من در تئاتر شهر، منهای معماری داخلی ساختمان تئاتر شهر، هیچ مانعی سر راه اهدافم قرار نگرفت و بیشتر چشماندازهای من محقق شد.
در دورهٔ همکاریام با رضا قطبی دستاوردهایی ازجمله راهاندازی کارگاههای تخصصی ساخت دکور و لباس، کتابخانه و سالن تمرین مجموعه تئاتر، بازیابی هویت اصلی تئاتر شهر بهعنوان مهمترین تئاتر کشور، همکاری با پایتختهای چهار کشور آفریقایی که در ادامه منجر به شکلگیری جشنوارههای رقص، تئاتر و موسیقی شد، ارتقای جدی دستمزدهای گروههای تئاتری و کارکنان مجموعه تئاتر شهر، ایجاد انگیزهٔ مضاعف برای جوانان تئاتری درجهت همکاری با مجموعه تئاتر شهر و مواردی از این دست به دست آمد.
قطبی بهندرت در مجامع حضور فیزیکی پیدا میکرد و بیشتر از دور به مسئولانهترین شکل ممکن در پی انجام امور محوله بود تا به بهترین شکل آنها را به ثمر بنشاند. شاید من با نگاه ایشان در مورد تولیدات رادیو و تلویزیون وقت اختلاف سلیقه داشتم و یا اینکه کامل موافق نگاه سیاسی ایشان نبودم، اما نمیتوانم منکر شخصیت مستقل، نگاه کارآمد، جدیت در کار و عملکرد مسئولانهٔ ایشان در شیوهی مدیریتش باشم.
من تا همیشه ویژگیهای شخصیتی و مدیریتی رضا قطبی و تأثیرات آن بر فرهنگ و هنر کشور را ستایش خواهم کرد. همکاری من با رضا قطبی با استعفا از ریاست تئاتر شهر و قدردانی ایشان از عملکرد من به پایان خود رسید.
*کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی، معروف به «کنفدراسیون»، سازمان دانشجویان ایرانی مقیم خارج بود که با انگیزههای صنفی تشکیل شد اما به سازمانی مخالف حکومت محمدرضا شاه پهلوی بدل شد.
@babakgha
رادیو فردا
خاطرهٔ علی رفیعی از رضا قطبی وقتی مدیر تئاتر شهر شد
مدیرانی مثل قطبی تا همین امروز بسیار کم دیدم. در دورهٔ سهسالهٔ ریاست من در تئاتر شهر، هیچ مانعی سر راه اهدافم قرار نگرفت و بیشتر چشماندازهای من محقق شد.
جشنواره فیلم ونکوور اسامی فیلمهای دوره سال ۲۰۲۴ را اعلام کرد و از سینماگران ایرانی فیلمهای «دانه انجیر معابد» (محمد رسولاف)، «کیک محبوب من» (مریم مقدم، بهتاش صناعیها)، «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» (فرشاد هاشمی) و «گوگوش، آتشین جان» (نیلوفر تقیزاده) حضور دارند.
از سوی دیگر نام فیلم «دانه انجیر معابد» در فهرست فیلمهای دوره سال ۲۰۲۴ جشنواره فیلم تلوراید در آمریکا هم اعلام شد. فیلمهای پذیرفته شده در جشنواره تلوراید هرساله از شاخصهای مهم پیشبینی برندگان جوایز اسکار محسوب میشود. فیلم «دانه انجیر معابد» به نمایندگی از آلمان به آکادمی اسکار معرفی شده است.
@babakgha
از سوی دیگر نام فیلم «دانه انجیر معابد» در فهرست فیلمهای دوره سال ۲۰۲۴ جشنواره فیلم تلوراید در آمریکا هم اعلام شد. فیلمهای پذیرفته شده در جشنواره تلوراید هرساله از شاخصهای مهم پیشبینی برندگان جوایز اسکار محسوب میشود. فیلم «دانه انجیر معابد» به نمایندگی از آلمان به آکادمی اسکار معرفی شده است.
@babakgha
نادر ساعیور، کارگردان فیلم «شاهد» در آستانه نمایش فیلمش در جشنواره ونیز این یادداشت را در اینستاگرامش منتشر کرد
«میخواهم خبر پذیرفته شدن فیلم "شاهد" را پست کنم. بنویسم از مصیبتها که کشیدیم و بالاخره فیلم تمام شد. از مِهر بیدریغ دوستان و خوشحالی کنم و تبریک بگویم و تبریک بشنوم! اما تلخی روزگار مگر میگذارد این لقمهی شیرین از گلویم پائین برود. یکی موهایش را بریده و به ناحق راهی زندان است؛ دیگری از بیماریهای بعد از زندان نوشته و آن دیگری از خودکشی کارگری از شرم خانواده اش! دوستی میگوید پابند دارد و نمیتواند از خانه بیرون برود. صدای پیامگیر بلند میشود و از وضعیت بد رفیقی در زندان مطلع میشوم. به آخر خط رسیده و دیروز اقدام به خودکشی کرده! تلفن زنگ میخورد و آشنائی کمک میخواهد تا مانع از فروش کلیهی دوست قدیمی شوم که برای پرداخت بدهیاش مجبور شده! اقساط رفیقی که ضامنش شدهام عقب افتاده و هی از بانک پیام میدهند که حساب مرا مسدود میکنند و من میدانم چرا دوستم گوشی را برنمیدارد! چون ندارد! شرمندهی من و دنیا شده!
نمیدانم... شاید این هم از بخت من است که با این همه مصیبت محاصره شدهام. شاید هم وضعیت همهی ما این روزها همین است. دستم خشک میشود و نمیتوانم بنویسم. حالا در میان این همه درد، میخواهم چه خبری به شما بدهم؟! اصلا شادی من چه معنائی دارد وقتی یکی گوشهی زندان خوابیده و دیگری در انتظار وقت دادگاهش است و آن دیگری دنبال شغل و یک لقمه نانی که زنده بماند فقط! چقدر بازیگر خوبی باشم که جلوی دوربین موبایلم لبخند بزنم و عکسم را زیر خبر پست کنم؟ که مثلا شادم از این که فیلم رفته ونیز! رفتهاند توی خیابان ساچمه و گلوله خوردهاند، در حد مرگ شکنجه شدهاند، حالا من فخر بفروشم که فیلم ساختهام برایشان!؟ واقعا کمترین و بی خطرترین کاری بود که میتوانستم بکنم! روزهایی که شما باتوم و مشت و لگد میخوردید، من پشت لپ تاب نشسته بودم و در حالی که استکان چای داغ را در دستم میچرخاندم، به فیلمنامه همین فیلم "شاهد" فکر میکردم. اما امروز تردیدی عجیب در جانم ریشه کرده است. نکند من نان شجاعت شما را میخورم؟ شما جان دادید و من قرار است تشویق شوم!؟ نه... این عادلانه نیست! طول و عرض این دنیا به این همه نامردی نمیارزد! کاش شجاعت شما را داشتم! کاش این قدر ترسو نبودم. یک هفته جشنواره با همهی هیاهویش میآید و میرود. من میمانم با یک آینه که روبرویش نشستهام. من میمانم و این چشمان شاهدم، که بیپرده با من سخن میگویند. من میمانم و این تصویر مثلا هنرمند؛ که جراتش فقط به ساختن یک فیلم رسید! کاش میتوانستم کار بهتری بکنم... کار بیشتر... موثرتر... لایق و در شانِ نگاه معصومانهی "مهسا"!»
@babakgha
«میخواهم خبر پذیرفته شدن فیلم "شاهد" را پست کنم. بنویسم از مصیبتها که کشیدیم و بالاخره فیلم تمام شد. از مِهر بیدریغ دوستان و خوشحالی کنم و تبریک بگویم و تبریک بشنوم! اما تلخی روزگار مگر میگذارد این لقمهی شیرین از گلویم پائین برود. یکی موهایش را بریده و به ناحق راهی زندان است؛ دیگری از بیماریهای بعد از زندان نوشته و آن دیگری از خودکشی کارگری از شرم خانواده اش! دوستی میگوید پابند دارد و نمیتواند از خانه بیرون برود. صدای پیامگیر بلند میشود و از وضعیت بد رفیقی در زندان مطلع میشوم. به آخر خط رسیده و دیروز اقدام به خودکشی کرده! تلفن زنگ میخورد و آشنائی کمک میخواهد تا مانع از فروش کلیهی دوست قدیمی شوم که برای پرداخت بدهیاش مجبور شده! اقساط رفیقی که ضامنش شدهام عقب افتاده و هی از بانک پیام میدهند که حساب مرا مسدود میکنند و من میدانم چرا دوستم گوشی را برنمیدارد! چون ندارد! شرمندهی من و دنیا شده!
نمیدانم... شاید این هم از بخت من است که با این همه مصیبت محاصره شدهام. شاید هم وضعیت همهی ما این روزها همین است. دستم خشک میشود و نمیتوانم بنویسم. حالا در میان این همه درد، میخواهم چه خبری به شما بدهم؟! اصلا شادی من چه معنائی دارد وقتی یکی گوشهی زندان خوابیده و دیگری در انتظار وقت دادگاهش است و آن دیگری دنبال شغل و یک لقمه نانی که زنده بماند فقط! چقدر بازیگر خوبی باشم که جلوی دوربین موبایلم لبخند بزنم و عکسم را زیر خبر پست کنم؟ که مثلا شادم از این که فیلم رفته ونیز! رفتهاند توی خیابان ساچمه و گلوله خوردهاند، در حد مرگ شکنجه شدهاند، حالا من فخر بفروشم که فیلم ساختهام برایشان!؟ واقعا کمترین و بی خطرترین کاری بود که میتوانستم بکنم! روزهایی که شما باتوم و مشت و لگد میخوردید، من پشت لپ تاب نشسته بودم و در حالی که استکان چای داغ را در دستم میچرخاندم، به فیلمنامه همین فیلم "شاهد" فکر میکردم. اما امروز تردیدی عجیب در جانم ریشه کرده است. نکند من نان شجاعت شما را میخورم؟ شما جان دادید و من قرار است تشویق شوم!؟ نه... این عادلانه نیست! طول و عرض این دنیا به این همه نامردی نمیارزد! کاش شجاعت شما را داشتم! کاش این قدر ترسو نبودم. یک هفته جشنواره با همهی هیاهویش میآید و میرود. من میمانم با یک آینه که روبرویش نشستهام. من میمانم و این چشمان شاهدم، که بیپرده با من سخن میگویند. من میمانم و این تصویر مثلا هنرمند؛ که جراتش فقط به ساختن یک فیلم رسید! کاش میتوانستم کار بهتری بکنم... کار بیشتر... موثرتر... لایق و در شانِ نگاه معصومانهی "مهسا"!»
@babakgha
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تریلر فیلم «شاهد» ساخته نادر ساعیور که روز چهارشنبه برای نخستین بار در دنیا در جشنواره فیلم ونیز به نمایش در میآید. این فیلم بدون رعایت قوانین سانسور جمهوری اسلامی ازجمله رعایت حجاب اجباری بازیگران زن در داخل ایران ساخته شده است.
@babakgha
@babakgha
شهرزاد، دو سال پیش از ثبت این عکس، نخستین فیلم بلندش («مریم و مانی») را ساخته بود اما روزنامه اطلاعات با چنین ادبیاتی تحقیرش میکرد. حالا همین عکس، سندی تاریخی از ایستادگی بر اعتقاد و اصول در دورانی خاص (و ترسناک) از تاریخ معاصر ایران است.
(صفحه اول روزنامه اطلاعات، ۱۵ تیر ۱۳۵۹)
@babakgha
(صفحه اول روزنامه اطلاعات، ۱۵ تیر ۱۳۵۹)
@babakgha