🔵محمدرضا ولیزاده؛ فرهیختگان: داستان، تکراری است؛ یک نمایش پر از کینه و نفرت که هر بار مهدی هاشمینسب اجرا میکند. با یک میزانسن و یک حرف. هنوز هم وقت و بیوقت جلوی دوربین مینشیند و از دو دهه قبل میگوید. برآشفته میشود. رجز میخواند. بغض میکند و دم از انتقام میزند. ما هم گوش میدهیم. حتی اگر روایت بیات و تاریخ مصرف گذشته باشد. اما چرا قصه «یاغی» برای ما مهم است و تمام نمیشود؟
🔵هاشمینسب ۲۴ سال پیش با پروین به اختلاف خورد با پیشنهاد بهتر از پرسپولیس به استقلال رفت. با پیراهن آبی دروازه احمد عابدزاده را فرو ریخت و شد، یک لحظه بهیادماندنی در دربی و بخش مهمی از کُریهای هواداران استقلال برای رقیب. اصل ماجرا برای صنعت هواداری جذاب است. همه جای دنیای فوتبال به این روایتها اعتبار میدهند. اینجا هم. حتی اگر حرف جدیدی نداشته و به غلو یا دکان بلاگری افتاده باشد، باز هم تریبون میگیرد و بدون لکنت شنیده میشود. چرا؟ چون ذائقه مخاطب ایرانی همین را میخواهد، میپسندد و بیستواندی سال به انتظار این «جعبهسیاه» مینشیند.
🔵این سانتیمانتالیسم بر خلاف عرف، اینبار به اصل روایت آسیب نزده و آن را از یک جریان هواداری جذاب خارج نکرده، اما به همان اندازه هویت و فوتبال هاشمینسب را تحتتاثیر قرار داده است. همین حالا دربی ۷۹ را از شناسنامه فوتبال او جدا کنیم، چه چیزی باقی میماند؟ تقریباً هیچ. که از قضا خودخواسته هم هست. شبیه به اینکه در تمام این سالها میتوانسته کار کند و در فوتبال به تاثیر برسد اما نخواسته و میخواهد او را با همین تصویری که ساخته، بشناسند؛ چهرهای که تنها دشمنی با پرسپولیسیها را نمایندگی میکند و این را هم دوست دارد. او نه علاقه دارد پیشکسوت باشد و نه کارشناسی را میپذیرد. فقط میخواهد باشد. همین شکلی هم باشد. کم اما پر از خشم و زخم.
🔵محمدرضا ولیزاده؛ فرهیختگان: داستان، تکراری است؛ یک نمایش پر از کینه و نفرت که هر بار مهدی هاشمینسب اجرا میکند. با یک میزانسن و یک حرف. هنوز هم وقت و بیوقت جلوی دوربین مینشیند و از دو دهه قبل میگوید. برآشفته میشود. رجز میخواند. بغض میکند و دم از انتقام میزند. ما هم گوش میدهیم. حتی اگر روایت بیات و تاریخ مصرف گذشته باشد. اما چرا قصه «یاغی» برای ما مهم است و تمام نمیشود؟
🔵هاشمینسب ۲۴ سال پیش با پروین به اختلاف خورد با پیشنهاد بهتر از پرسپولیس به استقلال رفت. با پیراهن آبی دروازه احمد عابدزاده را فرو ریخت و شد، یک لحظه بهیادماندنی در دربی و بخش مهمی از کُریهای هواداران استقلال برای رقیب. اصل ماجرا برای صنعت هواداری جذاب است. همه جای دنیای فوتبال به این روایتها اعتبار میدهند. اینجا هم. حتی اگر حرف جدیدی نداشته و به غلو یا دکان بلاگری افتاده باشد، باز هم تریبون میگیرد و بدون لکنت شنیده میشود. چرا؟ چون ذائقه مخاطب ایرانی همین را میخواهد، میپسندد و بیستواندی سال به انتظار این «جعبهسیاه» مینشیند.
🔵این سانتیمانتالیسم بر خلاف عرف، اینبار به اصل روایت آسیب نزده و آن را از یک جریان هواداری جذاب خارج نکرده، اما به همان اندازه هویت و فوتبال هاشمینسب را تحتتاثیر قرار داده است. همین حالا دربی ۷۹ را از شناسنامه فوتبال او جدا کنیم، چه چیزی باقی میماند؟ تقریباً هیچ. که از قضا خودخواسته هم هست. شبیه به اینکه در تمام این سالها میتوانسته کار کند و در فوتبال به تاثیر برسد اما نخواسته و میخواهد او را با همین تصویری که ساخته، بشناسند؛ چهرهای که تنها دشمنی با پرسپولیسیها را نمایندگی میکند و این را هم دوست دارد. او نه علاقه دارد پیشکسوت باشد و نه کارشناسی را میپذیرد. فقط میخواهد باشد. همین شکلی هم باشد. کم اما پر از خشم و زخم.
The perpetrators use various names to carry out the investment scams. They may also impersonate or clone licensed capital market intermediaries by using the names, logos, credentials, websites and other details of the legitimate entities to promote the illegal schemes. The channel appears to be part of the broader information war that has developed following Russia's invasion of Ukraine. The Kremlin has paid Russian TikTok influencers to push propaganda, according to a Vice News investigation, while ProPublica found that fake Russian fact check videos had been viewed over a million times on Telegram. DFR Lab sent the image through Microsoft Azure's Face Verification program and found that it was "highly unlikely" that the person in the second photo was the same as the first woman. The fact-checker Logically AI also found the claim to be false. The woman, Olena Kurilo, was also captured in a video after the airstrike and shown to have the injuries. "There are a lot of things that Telegram could have been doing this whole time. And they know exactly what they are and they've chosen not to do them. That's why I don't trust them," she said. Additionally, investors are often instructed to deposit monies into personal bank accounts of individuals who claim to represent a legitimate entity, and/or into an unrelated corporate account. To lend credence and to lure unsuspecting victims, perpetrators usually claim that their entity and/or the investment schemes are approved by financial authorities.
from us