مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری

مغالطه شماره ۲۶

💠طلب برهان از مخالفان💠

این مغالطه نوع خاصی از مغالطه توسل به جهل است این مغالطه این است. که کسی مدعا و عقیده‌ای را بدون استدلال مطرح می‌کند و از دیگران می خواهد که اگر باآن مخالفند آن مدعا را ابطال کنند ، در حالی که حق این است که اگر هر مدعایی دلایل و شواهد معینی برای خود داشته باشد بر عهده طرفداران آن مدعاست است که آنها را ارائه کنند و اگر کسی به جای ارائه دلایل و شواهد از دیگران بخواهد مدعای او را رد کنند مرتکب این مغالطه شده است.
مثال :
در کتب دینی برای مشگلات علمی بشر راه حل وجود دارد ، تو تا بحال قرآن را با ترجمه و تفسیر خوانده ای ؟!

منشاء این مغالطه این پیش فرض غلط است که هر چیزی را می‌توان پذیرفت وقبول کردمگر اینکه مخالف آن ثابت شود.
مسئولیت و بار هر مدعا به دوش خود اوست و همانطور که قبولا ذکر شد قبول یا رد هر گزاره خبری مانند p نیاز به دلیل دارد و این دو از هم مستقل هستند ، بنابراین نمیتوان ادعا کرد که گزاره P درست است و هرکس درستی آنرا قبول ندارد باید ثابت کند که گزاره P نادرست است.
همچنین نمیتوان ادعا کرد که گزازه ی P نادرست است و هرکس قبول ندارد باید ثابت کند که P نادرست است.

مثال :
تئوری فرگشت در علم امروزی پذیرفته شده نیست و کتابهایی زیادی نوشته شده که با دلایل علمی آن را ابطال کرده ، اگر باور نمیکنید بروید آن کتابها را بخوانید.


این مغالطه بسیار شایع و متداول است و عمومی مردم این است که جمله ی ثابت کن که اینطور است .(یا برای ادعایت دلیل بیاور)
باجمله ی ثابت کن که این طور نیست
هر دو دریک سطح قرار میگیرند.
درحالیکه این تصور خطاست ،
زیرا کسی که می‌گوید ثابت کن که این طور است ، در واقع این است که هر ادعایی را باید به اندازه‌ای پذیرفت که دلیل و برهان آن را ثابت کرده باشد.
اما کسی که می‌گوید:ثابت کن این طور نیست در واقع انتظار دارد که مدعای او پیش از آنکه پشتوانه ای از دلیل و برهان داشته باشد پذیرفته شود.
این مغالطه را به نام مغالطه عصای ملا نیز می شناسند.زیرا میگویند
روزی ملانصرالدین در جایی ایستاده بود ، عصایش را به زمین زد و گفت اینجا مرکز زمین است ،
به او گفتند چرا و به چه حسابی؟
پاسخ داد اگر قبول ندارید بروید زمین را متر کنید.

برای جلوگیری از این مغالطه به ویژه اگر شخص ، از روی عدم آگاهی مرتکب آن شود باید او را متوجه خطا کرد و گفت که بر فرض که ما دلیلی بر مخالفت شما نداشته باشیم ، اما دلیل شما در صحت ادعای خود چیست؟

طلب برهان از مخالفان نیز مانند مغالطه توسل به جهل دارای دو نوع ایجابی و سلبی ست.
در نوع ایجابی این مغالطه شخص مدعایی را مطرح می کند که دلیل و برهانی آن را تایید نمی کند.
شخص برای پوشاندن این ضعف استدلالی به حریف خود می گوید ثابت کن اینطور نیست.
اما در نوع سلبی این مغالطه شخص بدون دلیل و برهان مدعای خاصی را مردود و نادرست می شمارد و برای جبران ناتوانی خود و نقد آن مدعا به مخاطب خود می گوید ثابت کن این طور است.
البته همانطور که قبلا ذکر شد گفتن این جمله اخیر فی نفسه اشکال ندارد اما آنچه آن را مغالطه آمیزمیکند انداختن بار استدلال بر دوش مخاطب است.

مانند مثال دوم که شخص فرگشت را تئوری باطل شده مینامد و از مخاطب می‌خواهد که کتاب‌هایی که در این باره نوشته شده را مطالعه کند.
البته راه مقابله هم این است که شخص بگوید من کتاب‌ها را نخوانده‌ام و شاید هیچ وقت نتوانم بخوانم.
شما که آنها را خوانده اید برای ما توضیح بدهید که چه دلایلی آورده و اگر نخوانده اید ، چطور به من توصیه می کنید تا آنها را بخوانم و چطور فکر می‌کنید که در آنها دلایل کافی برای رد فرگشت وجود دارد؟

https://www.group-telegram.com/us/mghlte.com

توضیح شنیداری این مغالطه

www.group-telegram.com/us/mghlte.com/527

338 viewsedited  Jun 5, 2019 at 16:13

مغالطه شماره ۲۶

💠طلب برهان از مخالفان💠

این مغالطه نوع خاصی از مغالطه توسل به جهل است این مغالطه این است. که کسی مدعا و عقیده‌ای را بدون استدلال مطرح می‌کند و از دیگران می خواهد که اگر باآن مخالفند آن مدعا را ابطال کنند ، در حالی که حق این است که اگر هر مدعایی دلایل و شواهد معینی برای خود داشته باشد بر عهده طرفداران آن مدعاست است که آنها را ارائه کنند و اگر کسی به جای ارائه دلایل و شواهد از دیگران بخواهد مدعای او را رد کنند مرتکب این مغالطه شده است.
مثال :
در کتب دینی برای مشگلات علمی بشر راه حل وجود دارد ، تو تا بحال قرآن را با ترجمه و تفسیر خوانده ای ؟!

منشاء این مغالطه این پیش فرض غلط است که هر چیزی را می‌توان پذیرفت وقبول کردمگر اینکه مخالف آن ثابت شود.
مسئولیت و بار هر مدعا به دوش خود اوست و همانطور که قبولا ذکر شد قبول یا رد هر گزاره خبری مانند p نیاز به دلیل دارد و این دو از هم مستقل هستند ، بنابراین نمیتوان ادعا کرد که گزاره P درست است و هرکس درستی آنرا قبول ندارد باید ثابت کند که گزاره P نادرست است.
همچنین نمیتوان ادعا کرد که گزازه ی P نادرست است و هرکس قبول ندارد باید ثابت کند که P نادرست است.

مثال :
تئوری فرگشت در علم امروزی پذیرفته شده نیست و کتابهایی زیادی نوشته شده که با دلایل علمی آن را ابطال کرده ، اگر باور نمیکنید بروید آن کتابها را بخوانید.


این مغالطه بسیار شایع و متداول است و عمومی مردم این است که جمله ی ثابت کن که اینطور است .(یا برای ادعایت دلیل بیاور)
باجمله ی ثابت کن که این طور نیست
هر دو دریک سطح قرار میگیرند.
درحالیکه این تصور خطاست ،
زیرا کسی که می‌گوید ثابت کن که این طور است ، در واقع این است که هر ادعایی را باید به اندازه‌ای پذیرفت که دلیل و برهان آن را ثابت کرده باشد.
اما کسی که می‌گوید:ثابت کن این طور نیست در واقع انتظار دارد که مدعای او پیش از آنکه پشتوانه ای از دلیل و برهان داشته باشد پذیرفته شود.
این مغالطه را به نام مغالطه عصای ملا نیز می شناسند.زیرا میگویند
روزی ملانصرالدین در جایی ایستاده بود ، عصایش را به زمین زد و گفت اینجا مرکز زمین است ،
به او گفتند چرا و به چه حسابی؟
پاسخ داد اگر قبول ندارید بروید زمین را متر کنید.

برای جلوگیری از این مغالطه به ویژه اگر شخص ، از روی عدم آگاهی مرتکب آن شود باید او را متوجه خطا کرد و گفت که بر فرض که ما دلیلی بر مخالفت شما نداشته باشیم ، اما دلیل شما در صحت ادعای خود چیست؟

طلب برهان از مخالفان نیز مانند مغالطه توسل به جهل دارای دو نوع ایجابی و سلبی ست.
در نوع ایجابی این مغالطه شخص مدعایی را مطرح می کند که دلیل و برهانی آن را تایید نمی کند.
شخص برای پوشاندن این ضعف استدلالی به حریف خود می گوید ثابت کن اینطور نیست.
اما در نوع سلبی این مغالطه شخص بدون دلیل و برهان مدعای خاصی را مردود و نادرست می شمارد و برای جبران ناتوانی خود و نقد آن مدعا به مخاطب خود می گوید ثابت کن این طور است.
البته همانطور که قبلا ذکر شد گفتن این جمله اخیر فی نفسه اشکال ندارد اما آنچه آن را مغالطه آمیزمیکند انداختن بار استدلال بر دوش مخاطب است.

مانند مثال دوم که شخص فرگشت را تئوری باطل شده مینامد و از مخاطب می‌خواهد که کتاب‌هایی که در این باره نوشته شده را مطالعه کند.
البته راه مقابله هم این است که شخص بگوید من کتاب‌ها را نخوانده‌ام و شاید هیچ وقت نتوانم بخوانم.
شما که آنها را خوانده اید برای ما توضیح بدهید که چه دلایلی آورده و اگر نخوانده اید ، چطور به من توصیه می کنید تا آنها را بخوانم و چطور فکر می‌کنید که در آنها دلایل کافی برای رد فرگشت وجود دارد؟

https://www.group-telegram.com/us/mghlte.com

توضیح شنیداری این مغالطه

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری