group-telegram.com/mghlte/783
Last Update:
مغالطه شماره ۱۰۴
💠سراشیبی لیز💠
#سراشیبی_لیز (slippery slope) یک مغالطه است که معادلی برای آن در مغالطات شناخته شده در کتاب های منطق به زبان فارسی یافت نمیشود.
با این حال این مغالطه شیوع فراوانی در ادبیات فرهنگی و سیاسی جامعه ایران دارد.
این مغلطه زمانی اتفاق می افتد که ما بگوییم:
اگر اتفاق 'الف' رخ دهد،
آنگاه اتفاق 'ب' رخ خواهد داد
سپس اتفاق 'پ' و ...
تا آخر اتفاق 'ی'
و چون اتفاقی 'ی' اتفاق ناخوشایندی است.پس نباید بگذاریم اتفاق الف صورت پذیرد.
نام این مغالطه ازینرو سراشیبی لیز گذارده شده که مغالطه کننده قصد القای این مطلب را دارد که:
تو بر فراز یک سراشیبی لیز قرار داری و اگر یک گام جلوتر روی تا پایان شیب فرو می‌افتی .
🔰در ادبیات ما لطیفه ای وجود دارد که با کمی تغییر می توان آن را از مصادیق این مغالطه به حساب آورد:
می گویند روزی پدری قصد آموزش الفبا به فرزندش را داشت .بنابر این روی کاغذ نوشت الف و به فرزندش گفت:
این اولین حرف الفباست ، تکرار کن الف.
اما هرچه به فرزند اصرار کرد او نمی گفت 'الف'
وقتی علت را از او جویا شد فرزند گفت:
اگر الان بگویم الف . بعد خواهی گفت بگو ب و بعد خواهی گفت بگو پ و غیره
و بعد باید همه حروف الفبا را یاد بگیرم و بعد شروع خواهی کرد به درس های دشوار تر و من دیگر نخواهم توانست یاد بگیرم و آن وقت مرا تنبیه خواهی کرد.
🔰این مغالطه را میتوان نوعی از مغالطه توسل به احتمالات دانست.
همانطور که در توضیح مغالطه #توسل_به_احتمالات گفتیم ، در اینجا نیز شخص مغالطه کار وقوع زنجیره ای از اتفاقات را به تصویر میکشد .
و صرفاً به خاطر وجود احتمال آن اتفاقات ، بوقوع پیوستن آن را قطعی در نظر می گیرد در حالی که ممکن است احتمال وقوع هر حلقه ی آن زنجیر نسبت به حلقه ی قبل بسیار بسیار ضعیفتر و نامحتملتر باشد.
اما شخص مغالطه کار صرفاً به خاطر این که نمی توان احتمال آن را به صورت قطعی رد کرد ، وقوع زنجیره ای از وقایع را حتمی می داند تا به مطلوب خود یعنی رد موضوع اول بپردازد.
ازنظر منطقی آنچه را که استدلال پشتیبانی میکند باید پذیرفت.
🔰یکی از مواقعی که این مغالطه پیش میاید در موقع پرداخت حقوق مادی یا معنی افراد است.
بدین ترتیب که شخصی مغالطه کار برای آن که از زیر بار رعایت حقوق طرف مقابل شانه خالی کند باین حقه متوسل میشود .
مثال:
کارگران گرامی؟
اگر من حقوق شما را همواره اول برج پرداخت کنم . پس از مدتی یک عده تحریک میشوند که حقوق ومزایای بیشتری طلب کنند و پس از آن خواهند خواست کار کمتری انجام بدهند و ...
درآنصورت من هم نخواهم توانست شرکت را اداره کنم و شرکت ورشکست خواهدشد و مجبورخواهم شد شما را اخراج کنم .
بنابراین بایدبپذیرید که تاخیر در پرداخت حقوق به سود شماست.
🔰این مغالطه برای برسمیت نشناختن حقوق معنوی افراد نیز کار برد.
مثلا هرحاکمی می تواند بگوید:
اگرما حق مردم در انتخاب
دین وعقیده
پوشش و سبک زندگی
وکلای ومجلس و مدیران دولتی و ...
را به رسمیت بشناسیم ، عده ای مردم را فریب خواهند داد و عقاید دینی مردم را سست خواهند کرد ، سپس بی اخلاقی را رواج خواهند داد و ... پس از چندی جامعه به هرج و مرج کشیده خواهدشد و مردم در ملاء عام فساد خواهند کردوکسی جلودار فساد نخواهد بود.
🔰 مقابله با این مغالطه به دو شکل ممکن است:
1⃣-تبین منطقی موضوع به شکلی که توضیح داده شد.
مثلا به مدیر شرکت مزبور توضیح داده شود که حقوق افراد باید بموقع پرداخت شود واگر کسی ،چیزی بیش از حقوقش طلب کرد چیزی باو پرداخت نکنید.
اگر هم کسی قصد اخلال در روند تولید را داشت میتوان با او بصورت قانونی برخور کرد و راه اخلالگری را بست.
2⃣- برگرداندن مغلطه
در همان مثال میتوان اینطورپاسخ داد:
پس کارگران هم ازین به بعد حداکثر تلاش خود راصرف تولیدنخواهند کرد و نیمی از وقت خود را صرف استراحت میکنند.
چون اگر تمام مدت به کار وتولید مشغول شوند ، مسئولان از آنهاکار افزونتری خواهند خواست و آنهاتحت فشار قرارخواهندگرفت و ناگهان همگی دچارضعف و بیماری خواهندشدوخط تولیدلنگ خواهدشد.
این به ضرر شما بعنوان رئیس کارخانه هم خواهدبود.
https://www.group-telegram.com/us/mghlte.com
مغالطه توسل به احتمالات
BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری
Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/783