group-telegram.com/musa_akrami/1318
Last Update:
⏪بریدهای از رمان منتشر نشدهی "هفت روز و هنوز عشق و سودا"
◀️نوشتهی موسی اکرمی
✅در نکوداشت دکتر ساسان سپنتا (۲۲ امرداد ۱۳۱۳ -- ۳ آبان ۱۳۹۳) استاد دانشگاه، زبانشناس، و موسیقیدان
*⃣آقای فلکالافلاکی [معلم زبان در اراک] مجموعۀ مجلات خوبی داشتند و به من اجازه داده بودند مجلات را تورق کنم و هر کدام را که دوست دارم برای مطالعه به منزل ببرم و برگردانم. یکی از مجلاتی که خودشان دوست داشتند مجلۀ «موزیک ایران» بود. در شمارۀ فروررین و اردیبهشت ۱۳۴۲آن چشمم به مقالهئی با عنوان «مکتبهای جدید موسیقی معاصر ایران» به قلم «ساسان سپنتا» افتاد. هم عنوان مقاله را پسندیدم هم نام نویسنده توجهم را جلب کرد. مجله را به امانت بردم و مقاله را خواندم و برگرداندم. با آقای فلکالافلاکی در بارۀ مقاله و نویسندۀ آن حرف زدم. ایشان نویسنده را از نزدیک میشناختند و برای من از سواد او در زبانشاسی و شناخت نظری و عملی موسیقی ایرانی و شاگردی استادان بزرگی چون ابوالحسن صبا و کلنل علینقی وزیری گفتند. سپس از پدرشان، یعنی عبدالحسین سپنتا، به عنوان یک شخصیت هنرمند و هنردوست و خدمتگزار فرهنگ ایران یاد کردند.
پس از آن تا آنجا که فرصتی یافته بودم اطلاعاتی را در بارۀ خود آقای دکتر سپنتا و همچنین در بارۀ پدرشان به دست آورده بودم.
****
*⃣بعد از ظهر چهارشنبه هشتم آذر ماه 1351 به دفتر آقای دکتر سپنتا در دانشکدۀ ادبیات رفتم و پس از سلام گفتم:
- «اجازه میفرمایید آقای دکتر چند دقیقهای مزاحمتان بشوم؟»
- «خواهش میکنم. بفرمایید. شما؟»
- «من آریا کیانی دانشجوی رشتۀ فیزیکام آقای دکتر. پدر بزرگوارتان و خودتان را تا حدی میشناسم. یعنی یکی از معلمان من برای اولین بار از شما و پدرتان چیزهائی گفتند که برایم جالب بودند. پس از آن اگر نوشتهئی از شما دیدهام آن را خواندهام آقای دکتر. آخرینش با عنوان «بررسی فیزیکی واجهای زبان فارسی» را همین پریروز خواندهام. چه مقالهی خوبی!»
آقای دکتر سپنتا در حالی که از پشت میز برمیخاستند خندیدند و گفتند:
- «آفرین به این دانشجوی فیزیک با این جور توجهاتش. بفرمایید بنشینید. من اتفاقاً کارهایم در زمینۀ مباحث آکوستیکی آواها و استفاده از دستگاههای الکترونیک برای اندازهگیری فرکانس صدا و این جور چیزها هم بوده.»
- «چه خوب آقای دکتر! احتمالاً کمتر کسی چون شما به مباحث فیزیکی موسیقی ایرانی توجه دارد.»
- «چرا. ... هستند کسان دیگری. ولی زیاد نیستند. ما هم استادان زبانشناس داریم هم استادانی که در گروه فیزیک دانشگاه به مباحث آکوستیک موسیقی توجه دارند.»
- «خود استادان موسیقی مانند استاد وزیری هم ...»
- «بله. استاد وزیری خیلی به مباحث فیزیکی و فنّی توجه دارند.»
- «خوش به حال جناب عالی که شنیدهام شاگرد استاد بودهاید.»
آقای دکتر سپنتا سر را به تأیید تکان دادند و گفتند:
- «مثل این که شما هم به موسیقی علاقه دارید. بله؟»
- «علاقه که بله. از موسیقی ایرانی لذت میبرم و مطالبی در بارۀ آن میخوانم.»
- «سازی هم مینوازید؟»
- «متأسفانه خیر آقای دکتر. ولی برادری دارم که چند برابر من تلافی کرده. عاشقانه کار میکند، شب و روز.»
- «چه خوب. چه سازی؟»
- ««نِی» آقای دکتر.»
- «چه سازی! امیدوارم موفق باشد. شما کجائی هستید؟»
- «از یکی از روستاهای اراک به نام چقاسیاه.»
- «چه نام و نام خانوادگی جالبی دارید. کیانی. نام کوچکتان ...»
- ««آریا» آقای دکتر.»
- «بله. آریا. ... آریا کیانی. پدربزرگتان برای نام خانوادگیتان خوشسلیقه بوده و پدرتان برای نام کوچکتان. البته نام خانوادگی «کیانی» در ایران کم نیست. نام «آریا» جدید است. به تازگی دارد رواج پیدا میکند.»
- «بله آقای دکتر. ... ببخشید آقای دکتر. میخواستم بدانم این ترم شما چه درسهائی دارید. اگر اجازه بدهید سر کلاستان بیایم.»
- «این ترم من کلاس ندارم. ترم آینده کلاس خواهم داشت که اعلام میشود. حتماً بیایید. باعث خوشحالی من است.»
- «من دیگر مزاحمتان نمیشوم آقای دکتر. اگر اجازه بدهید هر از گاهی خدمت برسم و کسب فیض کنم.»
- «خوشحال میشوم. من معمولاً روزهای زوج تا ساعت چهار در این دفترم. پیش از این که بروید اگر ممکن است نام آن معلمتان را بگویید که از من و پدرم چیزهائی گفته بوده. ببینم من هم او را میشناسم یا نه.»
- «ایشان آقای فلکالافلاکی، معلم زباناند.»
آقای دکتر سپنتا با صدای بلند گفتند:
- «بله! ... میشناسمشان. با هم سلام و علیک و گاهی گفتوگوهائی هم داشتیم. موهای بلندی داشت و همیشه چند تا کتاب و مجله زیر بغلش بود.»
- «بله آقای دکتر. وجود ایشان در اراک برای ما خیلی ارزش داشت. با این که معلم زبان بودند، معلوم بود هم دغدغۀ هنر و ادبیات دارند، هم دوست داشتند به بچهها چیزهائی بیش از مطالب درسی بگویند. من خودم هم از شخص خودشان و هم از کتابخانهشان، بخصوص از مجلاتی که داشتند، خیلی استفاده کردم.»
#ساسان_سپنتا
#موسی_اکرمی
BY موسی اکرمی: فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/musa_akrami/1318