Forwarded from خانهجهانی ماهگرفتگان (Sahra Kalantari)
این جشنواره به کوشش خانه جهانی ماهگرفتگان با مدیریت صحراکلانتری، کانون اندیشه و قلم با مدیریت مسعود امینی (م. روانشید) و نشر کتاب ارزان با مدیریت نعمت علیمرادی، همراه با تیم اجرایی تلاشگر و دبیر اجرایی شریف و هنرمند اعظم اسماعیلی در نقش ویراستاری و هماهنگی همچنین با همیاری ارزشمند داوران فرهیخته و متعهد جشنواره خانمها فریبا صدیقیم، ناهید شمس، فریبا چلبییانی، سودابه استقلال، رویا مولاخواه و آقایان رضا نجفی و مسعود امینی (م. روانشید)، منتشر گردیده است.
لینک خبر انتشار در سایت ماهگرفتگان:
https://mahgereftegi.com/3964/۷
سایت خانه جهانیماهگرفتگان:
WWW.MAHGEREFTEGI.COM
#مجموعه_داستانی_خیزش_گیسوها
#جشنواره_داستانی_زنان
#زنان_معماران_داستان_امروز_ایران
#روز_جهانی_زن
#نشر_کتاب_ارزان_سوئد
#نمایشگاه_کتاب_اسلو
@khaneye_jahani_mahgereftegan
لینک خبر انتشار در سایت ماهگرفتگان:
https://mahgereftegi.com/3964/۷
سایت خانه جهانیماهگرفتگان:
WWW.MAHGEREFTEGI.COM
#مجموعه_داستانی_خیزش_گیسوها
#جشنواره_داستانی_زنان
#زنان_معماران_داستان_امروز_ایران
#روز_جهانی_زن
#نشر_کتاب_ارزان_سوئد
#نمایشگاه_کتاب_اسلو
@khaneye_jahani_mahgereftegan
زن باید بتواند به خود اعتماد کند. اگر بخواهد یک زندگی معنادار بسازد، باید جرأت کند تا به دنیای بزرگتر و پر از سوالات و مشکلات برود، نه اینکه همیشه در جایی محصور و در انتظار تایید قرار گیرد.
📖 #اتاقی_آن_خود
✍ #ویرجینیا_وولف
📌منبع از کانال ویرجینیا ولوف
📖 #اتاقی_آن_خود
✍ #ویرجینیا_وولف
📌منبع از کانال ویرجینیا ولوف
🔻برشی از شعر: هزار تو
خورخه لوِییس بورخس
ترجمه: #احمد_میرعلایی
==============
این جا، در این غبار نیم گرم مرمرین،
رد پاهایی هست که مرا به وحشت میاندازد.
هوای تهی شامگاهی صدای ناله به همراه دارد،
با پژواک غمناک ناله را.
میدانم که آنجا پنهان در میان سایهها
آن دیگری کمین کردهاست، که وظیفهاش
به پایان رساندن انزوایی است که این دوزخ را میتند و میبافد
خون مرا طلبیدن است، و برسفرهی مرگ من پروار شدن.
ما یکدیگر را می جوییم، آه چه میشد اگر
این آخرین روز تضادهای ما بود.
📌منبع از فیسبوک #فریبا_چلبییانی
@fariba_chalabiyani
خورخه لوِییس بورخس
ترجمه: #احمد_میرعلایی
==============
این جا، در این غبار نیم گرم مرمرین،
رد پاهایی هست که مرا به وحشت میاندازد.
هوای تهی شامگاهی صدای ناله به همراه دارد،
با پژواک غمناک ناله را.
میدانم که آنجا پنهان در میان سایهها
آن دیگری کمین کردهاست، که وظیفهاش
به پایان رساندن انزوایی است که این دوزخ را میتند و میبافد
خون مرا طلبیدن است، و برسفرهی مرگ من پروار شدن.
ما یکدیگر را می جوییم، آه چه میشد اگر
این آخرین روز تضادهای ما بود.
📌منبع از فیسبوک #فریبا_چلبییانی
@fariba_chalabiyani
۵۲۱) بالاکشیدن: سرکشیدن، خوردن، تصاحب کردن، بلعتو کردن.
۵۲۲) بالانس: تراز، میزون، موازنه.
۵۲۳) بالای کسی درآمدن: از او حمایت کردن، پشتیبانی کردن.
۵۲۴) بالای منبر رفتن: غیبت کردن(ریگ نشستن) در غیابش هر چی بتونه لغز کردن.
۵۲۵) بال بال زدن: بال و پر زدن، با بال و پر پریدن و پرواز کردن، با مرگ دست به گریبان بودن.
۵۲۶) بال بال میزنه: التهاب داره، داغ کرده، رو پاش بند نیست،آ روم و قرار نداره.
۵۲۷) بال درآورده: از زور خوشی با دمش پسته میشکنه، تو دلش قند آب میشه.
۵۲۸) بال و پر دادن: تشویق و ترغیب کردن، بها دادن، زیر بالش را گرفتن، حمایتش کردن.
۵۲۹) بال و پرش رو چید: از کُری خوندن انداختش، جلوی دیگرون خرابش کرد، سکه یه پول شد.
۵۳۰) بال و پر کسی ریختن: کِز شدن، از حال و روز افتادن، منزوی شدن، خود را کنار کشیدن، با کسی آمد و شد نکردن.
۵۳۱) بالون: طیاره، هواپیما.
۵۳۲) بالیدن: مغرور شدن، مباهات کردن، مفتخر شدن.
۵۳۳) بامبول: کلک، حقّه، نیرنگ، تزویر.
۵۳۴) بامزه: خوشطعم، لذیذ، خوشمزه، خوش خوراک.
۵۳۵) بامعرفت: باصفت،باکمال و جوانمرد.
۵۳۶) باندبازی: دستهبندی، دار و دسته درست کردن برای زند و بند.
۵۳۷) بانگ: نوعی قمار بیست و یک معروف به«قمار دزدا»
۵۳۸) بانمک: شیرینسخن، لطیفهگو، شوخ، دلچسب، زیبا، خندهرو، مهربان، بامزه.
۵۳۹) بانی: باعث، مسبّب، پایهگذار.
۵۴۰) با همه نداره: با همه میسازه، جیبهاشون یکیه، من و تویی وجود نداره، جیک و بوکشون یکیه.
📘 #فرهنگ_برو_بچه_های_ترون
🖊 #مرتضی_احمدی
✔️منبع از کانال کتابدونی
۵۲۲) بالانس: تراز، میزون، موازنه.
۵۲۳) بالای کسی درآمدن: از او حمایت کردن، پشتیبانی کردن.
۵۲۴) بالای منبر رفتن: غیبت کردن(ریگ نشستن) در غیابش هر چی بتونه لغز کردن.
۵۲۵) بال بال زدن: بال و پر زدن، با بال و پر پریدن و پرواز کردن، با مرگ دست به گریبان بودن.
۵۲۶) بال بال میزنه: التهاب داره، داغ کرده، رو پاش بند نیست،آ روم و قرار نداره.
۵۲۷) بال درآورده: از زور خوشی با دمش پسته میشکنه، تو دلش قند آب میشه.
۵۲۸) بال و پر دادن: تشویق و ترغیب کردن، بها دادن، زیر بالش را گرفتن، حمایتش کردن.
۵۲۹) بال و پرش رو چید: از کُری خوندن انداختش، جلوی دیگرون خرابش کرد، سکه یه پول شد.
۵۳۰) بال و پر کسی ریختن: کِز شدن، از حال و روز افتادن، منزوی شدن، خود را کنار کشیدن، با کسی آمد و شد نکردن.
۵۳۱) بالون: طیاره، هواپیما.
۵۳۲) بالیدن: مغرور شدن، مباهات کردن، مفتخر شدن.
۵۳۳) بامبول: کلک، حقّه، نیرنگ، تزویر.
۵۳۴) بامزه: خوشطعم، لذیذ، خوشمزه، خوش خوراک.
۵۳۵) بامعرفت: باصفت،باکمال و جوانمرد.
۵۳۶) باندبازی: دستهبندی، دار و دسته درست کردن برای زند و بند.
۵۳۷) بانگ: نوعی قمار بیست و یک معروف به«قمار دزدا»
۵۳۸) بانمک: شیرینسخن، لطیفهگو، شوخ، دلچسب، زیبا، خندهرو، مهربان، بامزه.
۵۳۹) بانی: باعث، مسبّب، پایهگذار.
۵۴۰) با همه نداره: با همه میسازه، جیبهاشون یکیه، من و تویی وجود نداره، جیک و بوکشون یکیه.
📘 #فرهنگ_برو_بچه_های_ترون
🖊 #مرتضی_احمدی
✔️منبع از کانال کتابدونی
چرا میکوشیم آدمها را تغییر دهیم؟
این درست نیست.
"آدم باید یا دیگران را همانطور که هستند بپذیرد، یا همانطور که هستند به حال خودشان بگذارد."
آدم نمیتواند آنها را عوض کند، فقط توازنشان را بر هم میزند. چون یک انسان از قطعههای واحدی درست نشده است که بتوان تکهای را برداشت و بجایش چیزِ دیگری گذاشت. او یک کل است، و اگر آدم یک سویش را بکشد، سوی دیگرش، چه بخواهی چه نخواهی، کشیده میشود.
#فرانتس_کافکا
کتاب: نامه به فلیسه
@fariba_chalabiyani
این درست نیست.
"آدم باید یا دیگران را همانطور که هستند بپذیرد، یا همانطور که هستند به حال خودشان بگذارد."
آدم نمیتواند آنها را عوض کند، فقط توازنشان را بر هم میزند. چون یک انسان از قطعههای واحدی درست نشده است که بتوان تکهای را برداشت و بجایش چیزِ دیگری گذاشت. او یک کل است، و اگر آدم یک سویش را بکشد، سوی دیگرش، چه بخواهی چه نخواهی، کشیده میشود.
#فرانتس_کافکا
کتاب: نامه به فلیسه
@fariba_chalabiyani
Forwarded from صدای داستان | sedayedastan (Fariba Chalabiyani)
یاد و نامت ماندگار در اعصار تاریخ، بزرگ مرد ادبیات آمریکای لاتین #ماریوبارگاسیوسا
زنده باد نوشتن
زنده باد تفکر و اندیشه
زنده باد آزادی
@sedayehdastan
زنده باد نوشتن
زنده باد تفکر و اندیشه
زنده باد آزادی
@sedayehdastan
آدمی که نمیخواند، یا کم میخواند، یا فقط پرت و پلا میخواند، بی گمان اختلالی در بیان خواهد داشت. این آدم بسیار حرف میزند، اما اندک میگوید؛ زیرا واژگانش برای بیان آنچه در دل دارد بسنده نیست اما مسئله تنها محدودیت کلامی نیست؛ محدودیت فکر و تخیّل نیز در میان است. مسئله، مسئله فقر تفکّر نیز هست؛ چرا که افکار و مفاهیمی که ما به واسطه آنها به رمز و راز وضعیت خود پی میبریم جدا از کلمات وجود ندارند. ما سخن گفتن درست، پرمغز، سنجیده و زیرکانه را از ادبیات و تنها از ادبیات خوب می آموزیم.
برشی از کتاب : #چرا_ادبیات
#ماریو_بارگاس_یوسا
@sedayehdastan
@fariba_chalabiyani
برشی از کتاب : #چرا_ادبیات
#ماریو_بارگاس_یوسا
@sedayehdastan
@fariba_chalabiyani
Forwarded from Goroob online | گروه رسانه ای
از پژوهشگران و منتقدان ادبی که جستار، مقالات و مطالب پژوهی در مورد آثار ماریوبارگاس یوسا دارند، دعوت به عمل میآید تا نشریه هنروجامعه را در تدوین ویژه نامه ماریوبارگاس یوسا همیاری کنند.
👤@goroobonline
👇
لازم به ذکر است که مقالات و جستار قبلاً در سایتهای ادبی و نشریات منتشر نشده باشد.
زمان ارسال : ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
ارسال مطالب و پژوهشهای ادبی از طریق تلگرام و به آی دی زیر امکانپذیر خواهد بود.
@faribachalabiyani
با سپاس: فریبا چلبییانی (دبیر بخش داستان هنروجامعه)
👤@goroobonline
👇
لازم به ذکر است که مقالات و جستار قبلاً در سایتهای ادبی و نشریات منتشر نشده باشد.
زمان ارسال : ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
ارسال مطالب و پژوهشهای ادبی از طریق تلگرام و به آی دی زیر امکانپذیر خواهد بود.
@faribachalabiyani
با سپاس: فریبا چلبییانی (دبیر بخش داستان هنروجامعه)
Forwarded from صدای داستان | sedayedastan (Fariba Chalabiyani)
🔻رونمایی رمان #به_تماشا
نوشته #فریبا_چلبییانی #نشرحکمتکلمه در انجمن ادبی #شوقنوشتن
در پلتفرم گوگلمیت برگزار میشود.
▪️چهارشنبه| ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴| ساعت ۲۲
📌منتظر حضور دوستان خواهیم بود.
لینک 👇
https://meet.google.com/iuy-eztn-dtv
@sedayehdastan
نوشته #فریبا_چلبییانی #نشرحکمتکلمه در انجمن ادبی #شوقنوشتن
در پلتفرم گوگلمیت برگزار میشود.
▪️چهارشنبه| ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴| ساعت ۲۲
📌منتظر حضور دوستان خواهیم بود.
لینک 👇
https://meet.google.com/iuy-eztn-dtv
@sedayehdastan
fariba chalabiyani "Everything ends in art"
Photo
سپاس از انجمن ادبی شوق نوشتن با مدیریت آقای سیدحسن موسوی
با ارادت : فریبا چلبییانی
با ارادت : فریبا چلبییانی
۳۰۵_معرفی_کتاب
<unknown>
#معرفی_کتاب
رونمایی از کتاب #به_تماشا
نوشتهی #فریبا_چلبییانی
#نشرحکمتکلمه
در انجمن ادبی #شوق_نوشتن
چهارشنبه| ۱۰اردیبهشت| سال ۱۴۰۴| ساعت ۲۲
https://www.group-telegram.com/+gdHViIz55R5iMGRk
@sedayehdastan
@fariba_chalabiyani
رونمایی از کتاب #به_تماشا
نوشتهی #فریبا_چلبییانی
#نشرحکمتکلمه
در انجمن ادبی #شوق_نوشتن
چهارشنبه| ۱۰اردیبهشت| سال ۱۴۰۴| ساعت ۲۲
https://www.group-telegram.com/+gdHViIz55R5iMGRk
@sedayehdastan
@fariba_chalabiyani
Forwarded from صدای داستان | sedayedastan (Fariba Chalabiyani)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from صدای داستان | sedayedastan (Fariba Chalabiyani)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Tools | ابزارک
نقد و پژوهش منتخب در سایت
به کوشش دبیر ادبیات داستانی
سودابه استقلال
تاملی بر رمان "به تماشا"
اثر فریبا چلبییانی
منتشر شده در نشرحکمتکلمه
✍سیما رفیعی (نویسنده و مترجم)
«در ابتدا کلمه بود...»
رمان "به تماشا" اثر فریبا چلبییانی، رمانی فلسفیست که با بهرهگیری از مولفههای رمان پست مدرنیستی روایت میشود: روایتی تکه تکه، پاره پاره، پیچیده در لایههایی از ابهام، مبتنی بر سیالیت و عدم قطعیت.
روایتی غیر خطی با راویان چندگانه و نظام چند صدایی، با قطع و وصلهای ناگهانی در روایت و صحبت مستقیم نویسنده با خواننده. روایتی که در آن خاص به عام و بومی به جهانی ترجیح داده میشود.
رمان با توصیفی از سفر یک گروه فیلمسازی به منطقه زلزلهزده ورزقان در سال ۱۳۹۲ آغاز میشود.
اعضای گروه طیفی از افراد تحصیلکرده و طبقه متوسط جامعهای در حال گذار از سنت به مدرنیته هستند که با شخصیتهای سیال خود حرکت به سمت تمرکززدایی، تنوع، خلق و اکتشاف آزادی را پی میجویند.
بحران های جامعه در حال گذاری که شخصیت های رمان با آن دست و پنجه نرم میکنند، بهشدت عینی و واقعی ست. و "فقدان واقعیت" را که از ارکان اصلی رمان پست مدرنیستی ست، در زمانهایی به حاشیه میراند، بحرانهایی چون :
- خودکشی: حامد با رگ زنی در وان حمام به زندگی خود پایان می دهد. (ص ۳۵)
- مهاجرت: خانواده سیاوش به فرانسه مهاجرت می کند. (ص۳۷)
- قتل: طوفان دلکش، غزل سرا به دست مرد ناشناسی به قتل می رسد. (ص ۳۸)
- اخراج از شغل: مریم استاد ادبیات از دانشگاه اخراج می شود. (ص۴۲)
- طلاق: سیما از شوهرش طلاق می گیرد. (ص ۴۸)
- مرگ مشکوک: نگین از پشت بام برجی که در طبقه نهم آن زندگی می کند، به پایین پرت میشود. (ص ۵۷)
- بحران هویت: ملک تاج، زن بومی که از زیر آوارهای زلزله، ظاهرا سالم بیرون کشیده شده، دچار -بحران هویت است. او من "سنتیاش" را میان ویرانههای دنیای فرو پاشیده سنتی جا گذاشته و حالا با "من جدیدش" و نه لزوما مدرنش احساس بیگانگی میکند.
- عدم قطعیت: بهرام نقاش پرتره، برای خلق پرتره های مدرنش چشم ها را از یکی و ابروان را از دیگری به عاریت میگیرد و پرترههای ناتمام فراوان دارد.
آدم های رمان "به تماشا" افرادی عاصی، معترض و پرسشگرند و درک مخاطب از واقعیت، فرهنگ و هویت را به چالش میکشند.
نگاه آن ها به جهان هستی شناسانه است تا معرفت شناسانه و با پرسشهایی نظیر جهان چیست؟ زندگی چیست؟ مرگ چیست؟ و من کیستم؟ مواجهاند.
آنها زندگی را دوست دارند و با آن سر نزاع ندارند. اما زمانی که به بیهودگی زندگی "سیزیف" (۱) وار خود پی میبرند، خسته و دلزده از بالا بردن هر روزه سنگ روزمرگی تا بالای کوه و فرو غلتیدن دوباره آن به زندگی شان با مرگ خودخواسته پایان میدهند و شبهه حذف شدن از سوی مافیای قدرت را در اذهان عمومی باقی میگذارند.
🔗لینک مطالعه تحلیل در سایت خانهجهانی ماهگرفتگان
🔗لینک ارتباط با دبیر داستان جهت ارسال آثار
#جستار
#فریبا_چلبی_یانی
#سیما_رفیعی
#رمان_تماشا
#سودابه_استقلال
#نقد_و_پژوهش_های_منتخب_در_سایت
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
به کوشش دبیر ادبیات داستانی
سودابه استقلال
تاملی بر رمان "به تماشا"
اثر فریبا چلبییانی
منتشر شده در نشرحکمتکلمه
✍سیما رفیعی (نویسنده و مترجم)
«در ابتدا کلمه بود...»
رمان "به تماشا" اثر فریبا چلبییانی، رمانی فلسفیست که با بهرهگیری از مولفههای رمان پست مدرنیستی روایت میشود: روایتی تکه تکه، پاره پاره، پیچیده در لایههایی از ابهام، مبتنی بر سیالیت و عدم قطعیت.
روایتی غیر خطی با راویان چندگانه و نظام چند صدایی، با قطع و وصلهای ناگهانی در روایت و صحبت مستقیم نویسنده با خواننده. روایتی که در آن خاص به عام و بومی به جهانی ترجیح داده میشود.
رمان با توصیفی از سفر یک گروه فیلمسازی به منطقه زلزلهزده ورزقان در سال ۱۳۹۲ آغاز میشود.
اعضای گروه طیفی از افراد تحصیلکرده و طبقه متوسط جامعهای در حال گذار از سنت به مدرنیته هستند که با شخصیتهای سیال خود حرکت به سمت تمرکززدایی، تنوع، خلق و اکتشاف آزادی را پی میجویند.
بحران های جامعه در حال گذاری که شخصیت های رمان با آن دست و پنجه نرم میکنند، بهشدت عینی و واقعی ست. و "فقدان واقعیت" را که از ارکان اصلی رمان پست مدرنیستی ست، در زمانهایی به حاشیه میراند، بحرانهایی چون :
- خودکشی: حامد با رگ زنی در وان حمام به زندگی خود پایان می دهد. (ص ۳۵)
- مهاجرت: خانواده سیاوش به فرانسه مهاجرت می کند. (ص۳۷)
- قتل: طوفان دلکش، غزل سرا به دست مرد ناشناسی به قتل می رسد. (ص ۳۸)
- اخراج از شغل: مریم استاد ادبیات از دانشگاه اخراج می شود. (ص۴۲)
- طلاق: سیما از شوهرش طلاق می گیرد. (ص ۴۸)
- مرگ مشکوک: نگین از پشت بام برجی که در طبقه نهم آن زندگی می کند، به پایین پرت میشود. (ص ۵۷)
- بحران هویت: ملک تاج، زن بومی که از زیر آوارهای زلزله، ظاهرا سالم بیرون کشیده شده، دچار -بحران هویت است. او من "سنتیاش" را میان ویرانههای دنیای فرو پاشیده سنتی جا گذاشته و حالا با "من جدیدش" و نه لزوما مدرنش احساس بیگانگی میکند.
- عدم قطعیت: بهرام نقاش پرتره، برای خلق پرتره های مدرنش چشم ها را از یکی و ابروان را از دیگری به عاریت میگیرد و پرترههای ناتمام فراوان دارد.
آدم های رمان "به تماشا" افرادی عاصی، معترض و پرسشگرند و درک مخاطب از واقعیت، فرهنگ و هویت را به چالش میکشند.
نگاه آن ها به جهان هستی شناسانه است تا معرفت شناسانه و با پرسشهایی نظیر جهان چیست؟ زندگی چیست؟ مرگ چیست؟ و من کیستم؟ مواجهاند.
آنها زندگی را دوست دارند و با آن سر نزاع ندارند. اما زمانی که به بیهودگی زندگی "سیزیف" (۱) وار خود پی میبرند، خسته و دلزده از بالا بردن هر روزه سنگ روزمرگی تا بالای کوه و فرو غلتیدن دوباره آن به زندگی شان با مرگ خودخواسته پایان میدهند و شبهه حذف شدن از سوی مافیای قدرت را در اذهان عمومی باقی میگذارند.
🔗لینک مطالعه تحلیل در سایت خانهجهانی ماهگرفتگان
🔗لینک ارتباط با دبیر داستان جهت ارسال آثار
#جستار
#فریبا_چلبی_یانی
#سیما_رفیعی
#رمان_تماشا
#سودابه_استقلال
#نقد_و_پژوهش_های_منتخب_در_سایت
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان
#فصلنامه_مطالعاتی_انتقادی_ماه_گرفتگی
Forwarded from خانهجهانی ماهگرفتگان (Sahra Kalantari)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from صدای داستان | sedayedastan (Fariba Chalabiyani)
شماره 15 مجله هنروجامعه
شماره جدید مجله هنروجامعه- با فهرست موضوعی زیر- بزودی منتشر می گردد.
- برای خرید تک نسخه ای شماره 15 مجله «هنروجامعه»- در 324 صفحه- می توانید مبلغ 370 هزار تومان به حساب شماره زیر واریز نمایید.
کارت بانک تجارت:
5859831065829292
به نام: #علی_حامد_ایمان( صاحب امتیاز و مدیر مسئول هنروجامعه)
فیش واریزی را به آیدی تلگرام زیر ارسال نمائید.👇
@Art_Economic
🔻علاوه بر مباحث تخصصی در حیطه ادبیات شعر و ایران، ادبیات ترکی، شعر و داستان ترکی، تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی و... بخش ویژه داستان را نیز مطالعه فرمائید.
■بخش داستان؛ ویژه #ماریو_بارگاس_یوسا
دبیر داستان: #فریبا_چلبییانی
- یادداشتی از ماریو بارگاس یوسا/ #نوشین_جمنژاد
- نگاهی به جهان بینی نوشتن و خواندن در دنیای نوشتاری ماریو بارگاس یوسا/ #علی_رزمآرای
- تحلیل روانکاوی رمان «سور بز نر» نوشته ماریو وارگاس یوسا/ #حسین_سلیمان_پناه
- مروری بر کتاب «مردی که حرف میزند» اثر ماریو وارگاس یوسا/ #علی_نصیرفام
- نگاهی به رمان «بادها» ماریو بارگاس یوسا/ #ناهید_شمس
@sedayehdastan
شماره جدید مجله هنروجامعه- با فهرست موضوعی زیر- بزودی منتشر می گردد.
- برای خرید تک نسخه ای شماره 15 مجله «هنروجامعه»- در 324 صفحه- می توانید مبلغ 370 هزار تومان به حساب شماره زیر واریز نمایید.
کارت بانک تجارت:
5859831065829292
به نام: #علی_حامد_ایمان( صاحب امتیاز و مدیر مسئول هنروجامعه)
فیش واریزی را به آیدی تلگرام زیر ارسال نمائید.👇
@Art_Economic
🔻علاوه بر مباحث تخصصی در حیطه ادبیات شعر و ایران، ادبیات ترکی، شعر و داستان ترکی، تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی و... بخش ویژه داستان را نیز مطالعه فرمائید.
■بخش داستان؛ ویژه #ماریو_بارگاس_یوسا
دبیر داستان: #فریبا_چلبییانی
- یادداشتی از ماریو بارگاس یوسا/ #نوشین_جمنژاد
- نگاهی به جهان بینی نوشتن و خواندن در دنیای نوشتاری ماریو بارگاس یوسا/ #علی_رزمآرای
- تحلیل روانکاوی رمان «سور بز نر» نوشته ماریو وارگاس یوسا/ #حسین_سلیمان_پناه
- مروری بر کتاب «مردی که حرف میزند» اثر ماریو وارگاس یوسا/ #علی_نصیرفام
- نگاهی به رمان «بادها» ماریو بارگاس یوسا/ #ناهید_شمس
@sedayehdastan