group-telegram.com/inekas/46
Last Update:
💠 گزارشی از مقاله تازه انتشار یافته «تاریخ یا قصههای آبا و اجدادی؟ رویکردی ادبی به نقلهای ترورهای سیاسی در سیره» در مجله Der Islam
✍️ نویسنده: احسان روحی
🔸 ترجمه چکیده مقاله 🔸
🔻 دانلود فایل مقاله 🔻
[بخش 1 از 2]
در دهههای اخیر بررسی تاریخ صدر اسلام در غرب با ارائه نظریات گوناگون و با تحولات قابل توجه روششناختی همراه بوده است. تأخر منابع اسلامی که در فاصله زمانی دست کم صد ساله از وقائع دوران پیامبر (ص) و صحابه تألیف شدهاند و نیز اغراض گوناگونی که در پس گزارشهای تاریخی نهفته است طیف وسیعی از محققان را بر آن داشته تا از ابزارهای گوناگونی برای صحت سنجی تواریخ صدر اسلام بهره برند. در این میان رجوع به منابع غیراسلامی و استفاده از روشهای نقادانه از جمله نقد ادبی (literary critical methods) از رویکردهایی بوده که در جهت برون رفت از چالش هایی که منابع اسلامی پیش روی یک پژوهشگر میگذارند مورد توجه قرار گرفته است.
تحقیق حاضر که به مطالعه ترورهای سیاسی صدر اسلام میپردازد نیز از این دو ابزار، خاصه نقد ادبی سیره، بهره گرفته است. از یک سوی، جزئیات اتفاقهایی که در هریک از ترورهای منقول در سیره روی داده، به طرز تردیدبرانگیزی به یکدیگر شبیه است و از سوی دیگر، همین جزئیات مشابه و گاه کاملا یکسان نیز با عباراتی (wording) بسیار نزدیک به هم روایت شده است. بررسی عمیقتر، اما، مشکلات بیشتری را نمایان میکند.
در خصوص اکثریت قریب به اتفاق داستانهای ترور، پژوهشگر دو دسته از نقلهای کاملا معارض را فرا روی خود میبیند؛ در خود داستانهای ترور، ترورکنندگان دشمنی ریشهداری را با قربانیان خود (که عمدتا یهودی هستند) ادعا کرده و درصددند تا به هر نحوی آنان را به قتل برسانند. این در حالی است که اسناد مستقلی که در گوشه و کنار تراث اسلامی پراکنده است حکایت دارد که ترورکنندگان ادعایی، نه تنها دشمن یهود نبودهاند، بلکه ارتباط تناتنگی با ایشان داشتهاند و دامنه این روابط از شراکت تجاری تا نسبتهای سببی و نسبی و رضاعی گسترده بوده است. این امر حاکی از آن است که افرادی که خود از همپیمانان یهود بودهاند در زمان تدوین سیره به عنوان دشمنان سرسخت یهود معرفی شدهاند تا پیشینه و علائق یهودی آنان محو گردد.
آنچه سبب شده است که داستانهای مختلف ترور بسیار از لحاظ جزئیات و عبارات به یکدیگر شبیه باشند نیز رقابتهای قبیلهای است. بنا بر بررسی به عمل آمده، ترور ابنابیالحقیق، سفیان بن خالد و اسیر بن رزام از حیث واژگان و روند سیر داستان بسیار شبیه داستان ترور کعب بن اشرف است و این شباهت در ترور ابنابیالحقیق به اوج خود میرسد. مقایسه روند ترور کعب بن أشرف و ابیابیالحقیق که در جدول صفحه 454 مقاله (تصاویر پیوست) بیان شده حاکی از آن است که تک تک وقائعی که در داستان کعب روی میدهد، در ماجرای ترور ابنابیالحقیق هم واقع میشود. لذا این جزئیات نه شرح وقائع تاریخی بلکه topos است (المانهای تکرارشونده داستانی) و حاصل اقتباس ادبی.
اما سوال این جا است که چرا این وام گیری ادبی انجام شده؟ مقدمه داستان ترور ابنابیالحقیق به روشنی بازگو میکند که پس از آنکه اوسیان کعب بن اشرف را ترور کردند، خزرجیان برای آنکه در میدان رقابت قبیلهای با اوس عقب نمانند، به پیامبر (ص) پیشنهاد کردند تا آنان نیز یکی از دشمنان ایشان یعنی ابنابیالحقیق را به قتل برسانند و پیامبر (ص) نیز پذیرفتند. لیکن چنانکه بررسیهای اخیر نشان داده ترور کعب بن اشرف خود یک جعل تاریخی بوده و امری است که هرگز به وقوع نپیوسته است (ر.ک. مقاله کعب بن اشرف از نگارنده تحقیق حاضر).
لذا روشن میشود که رقابت بین (بنی سلمه از) خزرج با (عبدالاشهل از) اوس در عالم واقع و در به قتل رساندن کعب و ابنابیالحقیق نبوده، بلکه این رقابت مربوط به دنیای ادبیات و داستان سرایی است و همین امر این اقتباس ادبی و شکلگیری داستانهایی با جزئیات یکسان را سبب شده است. (پیش از این هارالد موتزکی، در مقالهای مفصل، تلاش کرده بود تا نشان دهد ماجرای قتل ابنابیالحقیق، ریشه در روایات اصیل قرن اول دارد؛ اما تحقیق حاضر نشان داد که روایت این ماجرا هر چند کهن و متقدم است، اما این به معنای اصیل بودن این روایت نیست.)
[مطالعه ادامه در بخش ۲]
#انعکاس_مقاله
@Inekas
BY Inekas | انعکاس
Share with your friend now:
group-telegram.com/inekas/46