group-telegram.com/inekas/483
Last Update:
دانشجوی مطالعات دین دانشگاه هاروارد
قرآن به روشنی با روایتهای عهدینی در تعامل است ولی فرازها یا روایتهایی از قرآن، در عین اشارهٔ روشن و بعضا صریح، تفاوتهای محتوایی برجستهای با روایتهای عهدینی متناظر خود دارند. دو نمونه از تمایز روایت قرآن با بینامتنهای عهدینی خود عبارتند از: بشارت بهشت به مجاهدان و ماجرای ذبح فرزند ابراهیم.
در نمونهٔ اول، قرآن، در آیهٔ ۱۱۱ سورهٔ توبه، صریحاً بیان میکند که بشارت تنعم اخروی به مجاهدان هم در تورات و هم انجیل پیشینه دارد: «وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ»؛ با این حال، یافتن هر یک از مفاهیم «حیات پس از مرگ» و «جهاد» به ترتیب در کتاب مقدس عبری و اناجیل با چالش روبهرو است.
در نمونهٔ دوم، در روایت ذبح فرزند ابراهیم در سورههای صافات (آیات ۹۹-۱۰۸) و بقره (آیات ۱۲۴-۱۳۰)، علیرغم تصریح تورات مبنی ذبیح بودن اسحاق (در پیدایش ۲۲)، روایت قرآن بر ذبیح بودن اسماعیل دلالت دارد. همچنین روایت تورات حکایت از آن دارد که ابراهیم، فرزندش را برای اجرای دستور ذبح به کوه موریا_ مکانی در نزدیکی بیتالمقدس_ میبرد ولی قرآن در ضمن روایت ذبیح، مکه را به عنوان مکان ذبح معرفی میکند.
در این ارائه با بهرهگیری از پژوهشهای مدرن و همچنین مرور سنت تفسیری کهن مرتبط با بینامتنهای عهدینی این دو فراز قرآنی، به دو تبیین مستقل برای چرایی تمایز روایت قرآن با بینامتنهای عهدینیاش در هر یک از این دو نمونه خواهیم رسید.
#رویداد_انعکاس
@Inekas