group-telegram.com/mghlte/740
Last Update:
مغالطه شماره ۹۰
💠خلط نسبت💠
منظور از نسبت به نوع رابطه ای است که میان دو مفهوم یا دو شی وجود دارد مانند نسبت مشابهت
شادی
بزرگی
کوچکی
موفقیت به دیگر و مانند آن
در دو مورد واقع میشود:
یکی در نسبت غیر متقارن
دیگر در نسبت غیر متعدی
که برای آشنایی با آنها باید ابتدا دو نوع نسبت متقارن و نسبت غیرتعدی را توضیح دهیم:
♦️نسبت متقارن نسبتی است که اگر میان الف و ب برقرار باشد ، میان ب و الف نیز برقرار خواهد بود.
مثلاً میگوییم که:
الف همسر ب است.
ب هم همسر الف است.
پس همسری یک نسبت متقارن یا جایگزین پذیر است.
همچنین نسبت تساوی میان دو عدد یا دو مقدار
چنانکه میگوییم:
اگر الف با ب مساوی باشد.
ب نیز با الف مساوی خواهد بود.
⭕️حالت اول مغالطه خلط نسبت آن است که میان دو چیز نسبت متقارن وجود نداشته باشد ، ولی ما با آنها با معامله نسبت متقارن داشته باشیم ، یعنی از یک نسبت ، نسبت دیگری را نتیجه بگیریم.
مثال:
یقیناً این کارمند نزد رئیس محترم است. زیرا خودش خیلی به رئیس احترام میگذارد.(اما شاید احترام او چاپلوسانه و دروغین باشد و رئیس از او متنفر باشند.)
♦️تقسیم دیگر نسبت به تعدی پذیر و تعدی ناپذیر است.
نسبت تعدی پذیر ، نسبتی است که اگر میان الف و ب و همچنین میان ب و ج برقرار باشد ، میان الف و ج نیز برقرار خواهد بود.
مثلا میگوییم:
اگر الف بزرگتر از ب باشد.
و ب بزرگتر از ج باشد.
الف بزرگتر از ج خواهد بود.
پس بزرگی یک نسبت تعدی پذیر است.
همچنین نسبت تساوی.
یعنی میتوان گفت:
الف با ب مساوی ست.
ب با ج مساوی ست.
پس الف با ج مساوی ست.
اما نسبت دوستی تعدی پذیر نیست و الزامن نمیتوان گفت:
الف با ب دوست است.
ب با ج دوست است.
پس الف با ج دوست است.
⭕️حالت دوم مغالطه در جاییست که ما از یک نسبت تعدی ناپذیر چنان استفاده کنیم که گویا آن نسبت ، تعدی پذیر است.
مثال:
گویا رابطه آقای حمیدی با آقای متوسلی شکرآب است.
زیرا آقای حمیدی چند روز است با آقای امینیان اختلاف نظر پیدا کردند و دعوا و مرافعه آقای امینیان و متوسلی را هم ، که همه میدانند.
استدلال فوق ، نادرست است. زیرا رابطه 'اختلاف نظر داشتن' نسبت تعدی پذیر نیست و اتفاقاً با توجه به مقدمات فوق بهتر است که نتیجه کاملا مخالف گرفت و گفت:
آقای حمیدی و آقای متوسلی احتمالاً رابطه صمیمی و نزدیک دارند ، زیرا گفته اند که :
" دشمن دشمن تو ، دوست توست."
مغالطه خلط نسبت باعث فهم راحتتر برخی خطاها می شود.
در عین اینکه میتوانیم این خطا را مصداقی برای مغالطه عدم تکرار حد وسط نیز دانست.
مثال:
۲ نصف چهار است است.
و ۴ نصف ۸
بنابراین ۲ نصف ۸ است.
در استدلال فوق حد وسط تکرار نشده زیرا محمول در مقدمه اول 'نصف ۴' است و موضوع مقدمه دوم '۴'
راه دیگر بیان خطای استدلال همین است که بگوییم : نسبت 'نصف بودن' تعدی پذیر نیست.
https://www.group-telegram.com/vn/mghlte.com
توضیح شنیداری
مطالب مربوط:
خلط علت و دلیل
عدم تکرار حد وسط
BY مجلهی اینترنتی عصر روشنگری

Share with your friend now:
group-telegram.com/mghlte/740