Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/group-telegram/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/Dr_Lashkarbolouki/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/group-telegram/post.php on line 50
مجتبی لشکربلوکی | Telegram Webview: Dr_Lashkarbolouki/336 -
Telegram Group & Telegram Channel
🔳⭕️دیوارهای بی‌حیا
مجتبی لشکربلوکی

یکی از آشنایان تعریف می‌کرد که مدت کوتاهی از سکونتشان در خانه‌ی جدیدشان نگذشته بود که متوجه شدند صدای همسایه‌ مجاور به‌آسانی از دیوارها عبور کرده و در خانه‌ آنان به گوش می رسد. همسایه‌ آنان زوج جوانی بودند و خصوصی‌ترین صحبت‌های شان نیز به‌راحتی قابل‌شنیدن بود. نه آنکه آن زوج بی‌پروا بودند، بلکه دیوارهای حائل آن‌قدر نازک بود که توانی برای مقاومت در برابر صداهای آنان را نداشت. آنان مانده بودند که چه کنند؟ آیا به همسایه تذکر بدهند؟ چه بگویند و اصلا چگونه بگویند؟
همکار دیگری هم قبلاً برایم از چنین مشکلی گفته بود. مساله این همکار هم شنیدن چنین صداهایی بود. نه آنکه همسایه‌شان آدم بی‌نزاکتی باشد. بسیار هم مبادی‌آداب بود. اما دیوارها بی حیاء بودند. در نهایت آن همکارم به دلیل داشتن دو نوجوان مجبور شد محل سکونت اش را تغییر دهد.

به‌راستی در این مساله، تقصیر از ساکنان کدام طرف دیوارهاست؟ کسی که در خانه‌اش تمام کارهای معمولی یک زندگی متعارف را انجام می دهد یا همسایگانی که ناخواسته صدای آنان را می‌شنوند؟ به نظرهیچ‌کدام مقصّر نیستند! (رفرنس: دکتر فردین علیخواه)
در کشوری که امور شخصی و خانوادگی و حریم خصوصی این قدر حرمت دارد چرا دیوارها بی حیا شده اند؟

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
این یکی از مشکلات زندگی ما ایرانی هاست. دیوارهای بی حیا را نمی گویم، «بی حوصلگی ایرانی» در پرداختن به طراحی جزییات عملی را می گویم. بیشتر توضیح می دهم. ارزش ها، انتزاعی و ذهنی هستند، زندگی اما کاملا عینی و تجربی است. مهم این نیست که شما چقدر دم از حریم شخصی، محیط زیست و قانون و توسعه دوچرخه سواری می زنید (بخش انتزاعی-ذهنی). مهم این است که طراحی ها در دنیای واقعی به گونه ای باشد که آن ارزش ها را عملی کند (بخش عینی-تجربی). مثلا ما در صحبت، از حریم خصوصی و امنیت دیجیتال می گوییم، اما پوزها (پذیرنده های فروشگاهی) جایی تعبیه شده است که فروشنده محترم کارت را از ما می گیرد، از ما می پرسد رمز شما چی بود؟ و ما مجبوریم خیلی شیک و مجلسی و سخاوتمندانه رمز کارت را با همه حاضران در فروشگاه به اشتراک بگذاریم. این یعنی ارزش ها و ایده ها، هنوز پای شان در آسمان است و روی زمین نیامده است.

مثلا می گوییم فرهنگ دوچرخه سواری را توسعه دهیم. اما در تجربه عملی وقتی به کشورهایی که دوچرخه سواری را جدی گرفته اند مراجعه می‌کنیم می بینیم که ده ها تغییر کوچولو داده اند مثلا: در خیابان ها، خط کشی های جدید افزوده اند تا مشخص شود که حریم دوچرخه سواران کجاست؟ بیمه دوچرخه و دوچرخه سواری را فراهم می کنند. قوانین و مقررات را به نفع دوچرخه سواران تغییر می دهند، تابلوهای راهنمایی و رانندگی مرتبط با دوچرخه سواران را به سایر تابلوها اضافه می کنند، در تمام مکان های عمومی یک بخشی را می گذارند برای پارک کردن دوچرخه ها و از آن مهم تر قفل کردن دوچرخه ها، ایستگاه های اجاره ساعتی و روزانه دوچرخه راه اندازی می کنند. ایستگاه های شارژ دوچرخه های برقی را نیز فراهم کرده اند، در مدارس شان آموزش دوچرخه سواری و آزمون الزامی دوچرخه سواری می گذارند و بامزه تر آنکه وقتی به تقاطع می رسی و مسیر دوچرخه سواری به خیابان می رسد، لبه تیز جاده را اریب می کنند که رفت و آمد دوچرخه آسان تر شود و ده ها تغییر کوچک و جزیی و موردی دیگر انجام می دهند تا دوچرخه سواری مطلوب تر شود. آنگاه فرهنگ دوچرخه سواری خود به خود توسعه پیدا می کند.

یک ضرب المثل جهانی هست که می گوید شیطان در جزییات نهفته است. البته این ضرب المثل نسخ دیگر هم دارد مانند «خداوند در جزئیات است». حالا با هر نسخه که پیش برویم، مقصود آن است که ایده های کلی مهم هستند اما برای عملی شدن باید ایده های کلان شکسته شوند به امور ریزتر و ملموس تر سپس جزء به جزء و مورد به مورد، مهندسی شوند. ده ها تغییر کوچک باید طراحی و اجرا شود تا آن تغییر بزرگ رخ دهد. دقت کنید که این ضرب المثل به معنی جزءنگری نیست. همین نوشته که پیش روی شماست ممکن است اشتباه املایی داشته باشد، یعنی یک اشتباه جزیی، این اشکالی ایجاد نمی کند. منظور آن نکات ظریف و کوچکی است که طراحی نامناسب آن، کل کار را به نابودی می کشاند نه یک اشتباه املایی معمولی.

با شعار، با فلسفه بافی (به معنای کلی گویی و نه به معنای اندیشه ورزی فلسفی) و با تبلیغات نمی توان تغییر ایجاد کرد و توسعه یافت. توسعه، حوصله می خواهد، طراحی جزییات و مهندسی تفصیلی می خواهد. اگر می خواهیم با فساد مبارزه کنیم، دوچرخه سواری را توسعه دهیم، محیط زیست را حفظ کنیم، قانون گرا شویم و حریم خصوصی را حفظ کنیم، باید رفت سراغ مخفیگاه شیطان یعنی جزییات!

www.group-telegram.com/ye/Dr_Lashkarbolouki.com



group-telegram.com/Dr_Lashkarbolouki/336
Create:
Last Update:

🔳⭕️دیوارهای بی‌حیا
مجتبی لشکربلوکی

یکی از آشنایان تعریف می‌کرد که مدت کوتاهی از سکونتشان در خانه‌ی جدیدشان نگذشته بود که متوجه شدند صدای همسایه‌ مجاور به‌آسانی از دیوارها عبور کرده و در خانه‌ آنان به گوش می رسد. همسایه‌ آنان زوج جوانی بودند و خصوصی‌ترین صحبت‌های شان نیز به‌راحتی قابل‌شنیدن بود. نه آنکه آن زوج بی‌پروا بودند، بلکه دیوارهای حائل آن‌قدر نازک بود که توانی برای مقاومت در برابر صداهای آنان را نداشت. آنان مانده بودند که چه کنند؟ آیا به همسایه تذکر بدهند؟ چه بگویند و اصلا چگونه بگویند؟
همکار دیگری هم قبلاً برایم از چنین مشکلی گفته بود. مساله این همکار هم شنیدن چنین صداهایی بود. نه آنکه همسایه‌شان آدم بی‌نزاکتی باشد. بسیار هم مبادی‌آداب بود. اما دیوارها بی حیاء بودند. در نهایت آن همکارم به دلیل داشتن دو نوجوان مجبور شد محل سکونت اش را تغییر دهد.

به‌راستی در این مساله، تقصیر از ساکنان کدام طرف دیوارهاست؟ کسی که در خانه‌اش تمام کارهای معمولی یک زندگی متعارف را انجام می دهد یا همسایگانی که ناخواسته صدای آنان را می‌شنوند؟ به نظرهیچ‌کدام مقصّر نیستند! (رفرنس: دکتر فردین علیخواه)
در کشوری که امور شخصی و خانوادگی و حریم خصوصی این قدر حرمت دارد چرا دیوارها بی حیا شده اند؟

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
این یکی از مشکلات زندگی ما ایرانی هاست. دیوارهای بی حیا را نمی گویم، «بی حوصلگی ایرانی» در پرداختن به طراحی جزییات عملی را می گویم. بیشتر توضیح می دهم. ارزش ها، انتزاعی و ذهنی هستند، زندگی اما کاملا عینی و تجربی است. مهم این نیست که شما چقدر دم از حریم شخصی، محیط زیست و قانون و توسعه دوچرخه سواری می زنید (بخش انتزاعی-ذهنی). مهم این است که طراحی ها در دنیای واقعی به گونه ای باشد که آن ارزش ها را عملی کند (بخش عینی-تجربی). مثلا ما در صحبت، از حریم خصوصی و امنیت دیجیتال می گوییم، اما پوزها (پذیرنده های فروشگاهی) جایی تعبیه شده است که فروشنده محترم کارت را از ما می گیرد، از ما می پرسد رمز شما چی بود؟ و ما مجبوریم خیلی شیک و مجلسی و سخاوتمندانه رمز کارت را با همه حاضران در فروشگاه به اشتراک بگذاریم. این یعنی ارزش ها و ایده ها، هنوز پای شان در آسمان است و روی زمین نیامده است.

مثلا می گوییم فرهنگ دوچرخه سواری را توسعه دهیم. اما در تجربه عملی وقتی به کشورهایی که دوچرخه سواری را جدی گرفته اند مراجعه می‌کنیم می بینیم که ده ها تغییر کوچولو داده اند مثلا: در خیابان ها، خط کشی های جدید افزوده اند تا مشخص شود که حریم دوچرخه سواران کجاست؟ بیمه دوچرخه و دوچرخه سواری را فراهم می کنند. قوانین و مقررات را به نفع دوچرخه سواران تغییر می دهند، تابلوهای راهنمایی و رانندگی مرتبط با دوچرخه سواران را به سایر تابلوها اضافه می کنند، در تمام مکان های عمومی یک بخشی را می گذارند برای پارک کردن دوچرخه ها و از آن مهم تر قفل کردن دوچرخه ها، ایستگاه های اجاره ساعتی و روزانه دوچرخه راه اندازی می کنند. ایستگاه های شارژ دوچرخه های برقی را نیز فراهم کرده اند، در مدارس شان آموزش دوچرخه سواری و آزمون الزامی دوچرخه سواری می گذارند و بامزه تر آنکه وقتی به تقاطع می رسی و مسیر دوچرخه سواری به خیابان می رسد، لبه تیز جاده را اریب می کنند که رفت و آمد دوچرخه آسان تر شود و ده ها تغییر کوچک و جزیی و موردی دیگر انجام می دهند تا دوچرخه سواری مطلوب تر شود. آنگاه فرهنگ دوچرخه سواری خود به خود توسعه پیدا می کند.

یک ضرب المثل جهانی هست که می گوید شیطان در جزییات نهفته است. البته این ضرب المثل نسخ دیگر هم دارد مانند «خداوند در جزئیات است». حالا با هر نسخه که پیش برویم، مقصود آن است که ایده های کلی مهم هستند اما برای عملی شدن باید ایده های کلان شکسته شوند به امور ریزتر و ملموس تر سپس جزء به جزء و مورد به مورد، مهندسی شوند. ده ها تغییر کوچک باید طراحی و اجرا شود تا آن تغییر بزرگ رخ دهد. دقت کنید که این ضرب المثل به معنی جزءنگری نیست. همین نوشته که پیش روی شماست ممکن است اشتباه املایی داشته باشد، یعنی یک اشتباه جزیی، این اشکالی ایجاد نمی کند. منظور آن نکات ظریف و کوچکی است که طراحی نامناسب آن، کل کار را به نابودی می کشاند نه یک اشتباه املایی معمولی.

با شعار، با فلسفه بافی (به معنای کلی گویی و نه به معنای اندیشه ورزی فلسفی) و با تبلیغات نمی توان تغییر ایجاد کرد و توسعه یافت. توسعه، حوصله می خواهد، طراحی جزییات و مهندسی تفصیلی می خواهد. اگر می خواهیم با فساد مبارزه کنیم، دوچرخه سواری را توسعه دهیم، محیط زیست را حفظ کنیم، قانون گرا شویم و حریم خصوصی را حفظ کنیم، باید رفت سراغ مخفیگاه شیطان یعنی جزییات!

www.group-telegram.com/ye/Dr_Lashkarbolouki.com

BY مجتبی لشکربلوکی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/Dr_Lashkarbolouki/336

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

The Russian invasion of Ukraine has been a driving force in markets for the past few weeks. You may recall that, back when Facebook started changing WhatsApp’s terms of service, a number of news outlets reported on, and even recommended, switching to Telegram. Pavel Durov even said that users should delete WhatsApp “unless you are cool with all of your photos and messages becoming public one day.” But Telegram can’t be described as a more-secure version of WhatsApp. Stocks closed in the red Friday as investors weighed upbeat remarks from Russian President Vladimir Putin about diplomatic discussions with Ukraine against a weaker-than-expected print on U.S. consumer sentiment. The last couple days have exemplified that uncertainty. On Thursday, news emerged that talks in Turkey between the Russia and Ukraine yielded no positive result. But on Friday, Reuters reported that Russian President Vladimir Putin said there had been some “positive shifts” in talks between the two sides. "There are several million Russians who can lift their head up from propaganda and try to look for other sources, and I'd say that most look for it on Telegram," he said.
from ye


Telegram مجتبی لشکربلوکی
FROM American