#درست_تر_بنویسیم
🦜استمداد طلبیدن
استمداد، واژهای عربی در باب استفعال از ریشۀ «مدد» است. باب استفعال مفهوم خواستن و طلب کردن را میرساند.
🍃مدد: کمک، یاری
🌾استمداد: طلب یاری کردن، کمک خواستن
🌑استمداد طلبیدن: حشو قبیح(زائد زشت) است.
🌓پس درست این است که بگوییم و بنویسیم: «استمداد کردن» یا «یاری طلبیدن»
☀️و درستتر و روانتراست که بگوییم و بنویسم: «کمک خواستن»، «یاری خواستن»
👌#کارن_تبری
https://www.group-telegram.com/karantabarii
🦜استمداد طلبیدن
استمداد، واژهای عربی در باب استفعال از ریشۀ «مدد» است. باب استفعال مفهوم خواستن و طلب کردن را میرساند.
🍃مدد: کمک، یاری
🌾استمداد: طلب یاری کردن، کمک خواستن
🌑استمداد طلبیدن: حشو قبیح(زائد زشت) است.
🌓پس درست این است که بگوییم و بنویسیم: «استمداد کردن» یا «یاری طلبیدن»
☀️و درستتر و روانتراست که بگوییم و بنویسم: «کمک خواستن»، «یاری خواستن»
👌#کارن_تبری
https://www.group-telegram.com/karantabarii
Telegram
کارن تبری
@karentabari
✍ *کارن تبری*(ع م خرمی)
📚 *آیا اول بهمن، زادروز فردوسیاست؟*
چو آدینه هرمزد بهمن بود
برین کار فرخ نشیمن بود
می لعل پیش آور ای هاشمی
ز خُمّی که هرگز نگیرد کمی
چو شصت و سه شد سال و شد گوش، کر
ز بیشی چرا جویم آیین و فر؟
(شاهنامه، پادشاهی شاهپور ذوالاکتاف چ مسکو، به کوشش دکتر حمیدیان)
🖊چندسالی است که با فرارسیدن نخستین روز بهمنماه، کاربران فضای مجازی، سه بیت یاد شده شاهنامه را دستآویز گرفته، زادروز حماسهسرای بیهمتای توس را به دوستدارانش شادباش میگویند.
👌فردوسی در نخستین بیت، میگوید: امروز، «اورمزد/هورمزد/هرمز روز*» (نخستین روز بهمنماه)، با آدینه(جمعه) برابر شده است و چنین تقارنی را فرخنده میشمارد.
سپس به پاس فرخندگی چنین روزی «هاشمی»(شاید پیامبر اسلام) را مخاطب قرار میدهد و از خُمی کاستی ناپذیر می لعل(حکمت) میطلبد.
پس از آن به شصت و سه ساله شدنش و سنگین شدن گوشش اشاره میکند و میگوید: وقتی سن من به شصت و سه رسید و گوشم به سنگینی گرایید، خردمندانه نیست که(در دنیاجویی) زیادهخواهی کنم.
♦️ ...ظاهر این سه بیت این گمان را برمیانگیزد که فردوسی در این بیتها به زادروز خود اشاره کرده و میخواهد بگوید: من امروز، جمعه، اول بهمن، به شصت و سه سالگی رسیدم.
👌استادان محمدجعفر یاحقی۱، جلال خالقی مطلق۲ و سجاد آیدینلو۳، سه تن از شاهنامهپژوهان برجسته، چنین برداشتی را نادرست و دستآورد حساب سرانگشتی غیر علمی شمردهاند. و بر این که تاریخ دقیق زادروز این حکیم حماسهسرا روشن نیست، همداستانند.
🍃آیدینلو، در گفتگو با سایت شهر آرا علت فرخنده شمردن روز یاد شده را تقارن آدینه(جمعه) با اورمزدروز(نام نخستین روز هرماه در تقویم زرتشتی) و باور به مقدس دانستن «جمعه» در اسلام و فرخندگی «اورمزدروز» در دین زرتشتی] برابر شدن دو «یومالله» این دو دین آسمانی] میداند.
🍃فردوسی در جای دیگر هم از اورمزدروز به فرخندگی یادکرده و چنین روزی را شایستهی شادی و نشاط دانستهاست:
شب اورمزد آمد از ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می
شاهنامه، پادشاهی، اورمزد(هرمز)
🖊یاحقی به این دلیل که توجه به «زادروز» در سنت فرهنگی قدیم اهمیت نداشته و آیدینلو به دلیل این که از مفهوم سه بیت یاد شده به روشنی زادروز فردوسی را نمیتوان دریافت، همچین خالقی هم به دلیل اینکه هیچ سندی، که روشنکننده زادروز حکیم توس باشد، وجود ندارد، این گمانهها را نمیپذیرند.
دلیل دیگری که برای رد گمانه اول بهمن آورده شد این است که بر پایهی گاهنامهی تطبیقی استاد احمد بیرشک، در آن روزگار، تنها تقارن آدینه با اورمزدروز بهمنماه در سال ۳۸۷ه ق بوده است. پذیرفتن این گمانه با توجه به شصت و سه ساله شدن فردوسی در آن روز و سال، سال زاده شدن حکیم را از ۳۲۹، که «ژول مول» معین کرده و نزد شاهنامهپژوهان پذیرفته است، به ۳۲۴ه ق(پنج سال پیشتر) میکشاند.
شاید کسی بگوید، نگرانی از برهم خوردن محاسبات ژولمول دلیل استواری بر رد موضوع، نمیتواند بود. باید دانست که تعیین سال ۳۲۹ برای سال تولد فردوسی بر پایه اشارههای روشن خود حکیم، به ویژه اعلام پایان سرودن شاهنامه، در «ارد روز» از اسفندماه( ۲۵ اسفند زرتشتی) اعلام هفتاد و یک سالگیش در سال ۴۰۰ ه ق صورت بسته است. که سندی تقریبا استوار است.
چو سال اندر آمد به هفتاد ویک
همی زیر بیت اندر آرم فلک
سرآمد کنون قصهٔ یزدگرد
به ماه سفندار مد روز ارد
ز هجرت شده پنج هشتادبار
به نام جهانداور کردگار
چواین نامور نامه آمد ببن
ز من روی کشور شود پرسخن
(شاهنامه، پادشاهی یزدگرد)
♦️👌نکتهی مهم دیگر این است که روز بیست و پنجم اردیبهشت نیز که در سال هفتاد و هفت به پایمردی دکتر یاحقی در تقویم رسمی ما «روز بزرگداشت فردوسی» نام گرفته است، تنها گزینشی ذوقی است و هیچ نسبتی با فردوسی ندارد.
🖊حال چنانچه بخواهیم بر پایهی گمانی نیمبند، همان «اورمزدروز بهمنماه»(اول بهمن) را زادروز این حماسهسرای نامی بشمریم، این شبهه پیش میآید که تقویم کنونی ما گاهشمار جلالی است که در سدهی ششم ه ق تنظیم شده است. این گاهشمار به دلیل سی و یک روزه کردن ششماه نخست سال، در ششماه دوم، شش روز با تقویم زرتشتی اختلاف دارد. یعنی اورمزد بهمن ماه زرتشتی برابر با بیست و چهارم دیماه جلالی است. چنانچه وجود خطای ۱۸ روزهی تقویم یزدگردی، در زمان اصلاح تقویم در سدهی ششم را هم در نظر بگیریم، باید باریکبینانه حساب کرد که این خطا در شصت و سه سالگی فردوسی چند روز بوده است. که تنها به دست منجمان کارآزموده شدنی است. با این همه نازک اندیشی و باریکبینی، تاریخی بهدست میآید که به علت روشن نبودن مقصود فردوسی از فرخندگی آدینهای که با اورمزد بهمن متقارن شده است. سندی استوار نیست.
📚 *آیا اول بهمن، زادروز فردوسیاست؟*
چو آدینه هرمزد بهمن بود
برین کار فرخ نشیمن بود
می لعل پیش آور ای هاشمی
ز خُمّی که هرگز نگیرد کمی
چو شصت و سه شد سال و شد گوش، کر
ز بیشی چرا جویم آیین و فر؟
(شاهنامه، پادشاهی شاهپور ذوالاکتاف چ مسکو، به کوشش دکتر حمیدیان)
🖊چندسالی است که با فرارسیدن نخستین روز بهمنماه، کاربران فضای مجازی، سه بیت یاد شده شاهنامه را دستآویز گرفته، زادروز حماسهسرای بیهمتای توس را به دوستدارانش شادباش میگویند.
👌فردوسی در نخستین بیت، میگوید: امروز، «اورمزد/هورمزد/هرمز روز*» (نخستین روز بهمنماه)، با آدینه(جمعه) برابر شده است و چنین تقارنی را فرخنده میشمارد.
سپس به پاس فرخندگی چنین روزی «هاشمی»(شاید پیامبر اسلام) را مخاطب قرار میدهد و از خُمی کاستی ناپذیر می لعل(حکمت) میطلبد.
پس از آن به شصت و سه ساله شدنش و سنگین شدن گوشش اشاره میکند و میگوید: وقتی سن من به شصت و سه رسید و گوشم به سنگینی گرایید، خردمندانه نیست که(در دنیاجویی) زیادهخواهی کنم.
♦️ ...ظاهر این سه بیت این گمان را برمیانگیزد که فردوسی در این بیتها به زادروز خود اشاره کرده و میخواهد بگوید: من امروز، جمعه، اول بهمن، به شصت و سه سالگی رسیدم.
👌استادان محمدجعفر یاحقی۱، جلال خالقی مطلق۲ و سجاد آیدینلو۳، سه تن از شاهنامهپژوهان برجسته، چنین برداشتی را نادرست و دستآورد حساب سرانگشتی غیر علمی شمردهاند. و بر این که تاریخ دقیق زادروز این حکیم حماسهسرا روشن نیست، همداستانند.
🍃آیدینلو، در گفتگو با سایت شهر آرا علت فرخنده شمردن روز یاد شده را تقارن آدینه(جمعه) با اورمزدروز(نام نخستین روز هرماه در تقویم زرتشتی) و باور به مقدس دانستن «جمعه» در اسلام و فرخندگی «اورمزدروز» در دین زرتشتی] برابر شدن دو «یومالله» این دو دین آسمانی] میداند.
🍃فردوسی در جای دیگر هم از اورمزدروز به فرخندگی یادکرده و چنین روزی را شایستهی شادی و نشاط دانستهاست:
شب اورمزد آمد از ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می
شاهنامه، پادشاهی، اورمزد(هرمز)
🖊یاحقی به این دلیل که توجه به «زادروز» در سنت فرهنگی قدیم اهمیت نداشته و آیدینلو به دلیل این که از مفهوم سه بیت یاد شده به روشنی زادروز فردوسی را نمیتوان دریافت، همچین خالقی هم به دلیل اینکه هیچ سندی، که روشنکننده زادروز حکیم توس باشد، وجود ندارد، این گمانهها را نمیپذیرند.
دلیل دیگری که برای رد گمانه اول بهمن آورده شد این است که بر پایهی گاهنامهی تطبیقی استاد احمد بیرشک، در آن روزگار، تنها تقارن آدینه با اورمزدروز بهمنماه در سال ۳۸۷ه ق بوده است. پذیرفتن این گمانه با توجه به شصت و سه ساله شدن فردوسی در آن روز و سال، سال زاده شدن حکیم را از ۳۲۹، که «ژول مول» معین کرده و نزد شاهنامهپژوهان پذیرفته است، به ۳۲۴ه ق(پنج سال پیشتر) میکشاند.
شاید کسی بگوید، نگرانی از برهم خوردن محاسبات ژولمول دلیل استواری بر رد موضوع، نمیتواند بود. باید دانست که تعیین سال ۳۲۹ برای سال تولد فردوسی بر پایه اشارههای روشن خود حکیم، به ویژه اعلام پایان سرودن شاهنامه، در «ارد روز» از اسفندماه( ۲۵ اسفند زرتشتی) اعلام هفتاد و یک سالگیش در سال ۴۰۰ ه ق صورت بسته است. که سندی تقریبا استوار است.
چو سال اندر آمد به هفتاد ویک
همی زیر بیت اندر آرم فلک
سرآمد کنون قصهٔ یزدگرد
به ماه سفندار مد روز ارد
ز هجرت شده پنج هشتادبار
به نام جهانداور کردگار
چواین نامور نامه آمد ببن
ز من روی کشور شود پرسخن
(شاهنامه، پادشاهی یزدگرد)
♦️👌نکتهی مهم دیگر این است که روز بیست و پنجم اردیبهشت نیز که در سال هفتاد و هفت به پایمردی دکتر یاحقی در تقویم رسمی ما «روز بزرگداشت فردوسی» نام گرفته است، تنها گزینشی ذوقی است و هیچ نسبتی با فردوسی ندارد.
🖊حال چنانچه بخواهیم بر پایهی گمانی نیمبند، همان «اورمزدروز بهمنماه»(اول بهمن) را زادروز این حماسهسرای نامی بشمریم، این شبهه پیش میآید که تقویم کنونی ما گاهشمار جلالی است که در سدهی ششم ه ق تنظیم شده است. این گاهشمار به دلیل سی و یک روزه کردن ششماه نخست سال، در ششماه دوم، شش روز با تقویم زرتشتی اختلاف دارد. یعنی اورمزد بهمن ماه زرتشتی برابر با بیست و چهارم دیماه جلالی است. چنانچه وجود خطای ۱۸ روزهی تقویم یزدگردی، در زمان اصلاح تقویم در سدهی ششم را هم در نظر بگیریم، باید باریکبینانه حساب کرد که این خطا در شصت و سه سالگی فردوسی چند روز بوده است. که تنها به دست منجمان کارآزموده شدنی است. با این همه نازک اندیشی و باریکبینی، تاریخی بهدست میآید که به علت روشن نبودن مقصود فردوسی از فرخندگی آدینهای که با اورمزد بهمن متقارن شده است. سندی استوار نیست.
🌓آیدینلو در گفتوگو با ایرنا میگوید: «وقتی برای چیزی مبنای علمی نداریم، چه اصراری است که یک روز را برای آن مشخص کنیم. ضمن اینکه ما روز ۲۵ اردیبهشت را در تقویم فرهنگیمان داریم که با پیگیریهای آقای دکتر یاحقی از سال ۷۷ به عنوان «روز بزرگداشت فردوسی»(نه زادروز حکیم توس) تعیین شده است و نیازی نیست روز دومی را به تقویم و عرف مردم، آن هم بدون هیچ پشتوانهای، اضافه کنیم. چون اگر اینطور باشد، میگویند خب حالا روز تولد حافظ و سعدی و مولوی را هم پیدا کنید و کار به افراطهای غیرعلمی میکشد.»
-----------------------------------------------
*اورمزد روز(هرمز/اهورامزدا): نام نخستین روز هر ماه در گاهشمار قدیم ایران
۰۱ خبرگزاری ایرنا، ۹۷/۱۱/۲ ۴۸
کد خبر: 83178824
۰۲ پیام دکتر خالقی مطلق، سایت دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۹۶/۱۱/۲
۳. شهرآرا نیوز ۹۸/۱۰/۳۰
کد خبر: ۱۲۷۸۷
https://www.group-telegram.com/karantabarii
-----------------------------------------------
*اورمزد روز(هرمز/اهورامزدا): نام نخستین روز هر ماه در گاهشمار قدیم ایران
۰۱ خبرگزاری ایرنا، ۹۷/۱۱/۲ ۴۸
کد خبر: 83178824
۰۲ پیام دکتر خالقی مطلق، سایت دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۹۶/۱۱/۲
۳. شهرآرا نیوز ۹۸/۱۰/۳۰
کد خبر: ۱۲۷۸۷
https://www.group-telegram.com/karantabarii
Telegram
کارن تبری
@karentabari
✍کارن تبری
سال ۸۹ سفر کوتاهی به تاجیکستان(به قول خودشان طفل جدامانده از مادر) داشتم. در راهروی ساختمان رادیو تلویزیون استاد دولتمند را دیدم که در حال رفتن بود. پیش رفتم و با ذوقزدگی درودی نثارش کردم. چون دانست ایرانیام، به گرمی مرا در آغوش فشرد و از سرزمین نیاکان* پرسید. با این که اندکی ناخوشاحوال بود، گروهش را بازگرداند و همچنان که دست مرا فشرده در دست گرفته بود به استودیو رفتیم. خودش پشت پیانو نشست، گروه را دور استودیو آرایش داد و مرا هم در نزدیک خودش نشاند.نواختن و خواندن آغاز کرد و سه آهنگ از آهنگهای مشهور از جمله "حیلت رها کن عاشقا، دیوانه شو، دیوانه شو، را برایم خواند مرا هم به همخوانی دعوت کرد. من هم سرمست از این توفیق ناگهانی، گوشوارهها را با او میخواندم. اینچنین یکی از زیباترین روزهای زندگی من رقم خورد و من تا روزها بلکه هنوز سر مست از آن دیدار پرشور ناگهانی و مهربانیهای بیاندازه استاد. تا این که امروز خبر پرواز عارفانهاش را در رسانهها خواندم.
روانش شاد🖤
-------------------------------------------------------
* مردم تاجیکستان، ایران را سرزمین نیاکان میخوانند.
#کارن_تبری
@karantabarii
سال ۸۹ سفر کوتاهی به تاجیکستان(به قول خودشان طفل جدامانده از مادر) داشتم. در راهروی ساختمان رادیو تلویزیون استاد دولتمند را دیدم که در حال رفتن بود. پیش رفتم و با ذوقزدگی درودی نثارش کردم. چون دانست ایرانیام، به گرمی مرا در آغوش فشرد و از سرزمین نیاکان* پرسید. با این که اندکی ناخوشاحوال بود، گروهش را بازگرداند و همچنان که دست مرا فشرده در دست گرفته بود به استودیو رفتیم. خودش پشت پیانو نشست، گروه را دور استودیو آرایش داد و مرا هم در نزدیک خودش نشاند.نواختن و خواندن آغاز کرد و سه آهنگ از آهنگهای مشهور از جمله "حیلت رها کن عاشقا، دیوانه شو، دیوانه شو، را برایم خواند مرا هم به همخوانی دعوت کرد. من هم سرمست از این توفیق ناگهانی، گوشوارهها را با او میخواندم. اینچنین یکی از زیباترین روزهای زندگی من رقم خورد و من تا روزها بلکه هنوز سر مست از آن دیدار پرشور ناگهانی و مهربانیهای بیاندازه استاد. تا این که امروز خبر پرواز عارفانهاش را در رسانهها خواندم.
روانش شاد🖤
-------------------------------------------------------
* مردم تاجیکستان، ایران را سرزمین نیاکان میخوانند.
#کارن_تبری
@karantabarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تنها صداست که می ماند
دولتمند خالف، خواننده پیشگام موسیقی تاجیکستان
دولتمند خالف، دانش آموخته مدرسه موسیقی و دانشگاه هنر تاجیکستان بود.
این خواننده و نوازنده تاجیکی در بیشتر آثار خود از اشعار مولانا بهره میبرد و در نواختن سازهایی چون قیچک، دوتار و رباب مهارت داشت.
دولتمند، مدرس مراکز آموزشی تاجیکستان
از مهمترین آثار او هم میتوان به «بوم»، «بهار آمد»، «شاه پناهم بده»، «دور مشو» و آثار شاخص دیگر اشاره کرد.
https://www.group-telegram.com/joinchat-AAAAAE97MoOF80c1rHhdKw
کانال فرهنگ و هنر ایرانیان
🍁
دولتمند خالف، خواننده پیشگام موسیقی تاجیکستان
دولتمند خالف، دانش آموخته مدرسه موسیقی و دانشگاه هنر تاجیکستان بود.
این خواننده و نوازنده تاجیکی در بیشتر آثار خود از اشعار مولانا بهره میبرد و در نواختن سازهایی چون قیچک، دوتار و رباب مهارت داشت.
دولتمند، مدرس مراکز آموزشی تاجیکستان
از مهمترین آثار او هم میتوان به «بوم»، «بهار آمد»، «شاه پناهم بده»، «دور مشو» و آثار شاخص دیگر اشاره کرد.
https://www.group-telegram.com/joinchat-AAAAAE97MoOF80c1rHhdKw
کانال فرهنگ و هنر ایرانیان
🍁
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌺 ترانه مازندرانی (گلکی خونش)
سروده استاد نصری اشرفی
🌹 اِفتابتِه (تیغ آفتاب)
🌹 سارا علیزاده
🍀 آواز، دوتار، کمانچه، للهوا:
سارا علیزاده
🍀 بم تار: کیان عمران
🍀 کوبهای: کیوان عمران
🌺 Mâzêruni xunêš
🌹 Êftâb e te
🌹 Sârâ Alizâdê
به یاد استاد احمد محسنپور و استاد ابوالحسن خوشرو و با احترام به استاد نورالله علیزاده.
@maazerun
سروده استاد نصری اشرفی
🌹 اِفتابتِه (تیغ آفتاب)
🌹 سارا علیزاده
🍀 آواز، دوتار، کمانچه، للهوا:
سارا علیزاده
🍀 بم تار: کیان عمران
🍀 کوبهای: کیوان عمران
🌺 Mâzêruni xunêš
🌹 Êftâb e te
🌹 Sârâ Alizâdê
به یاد استاد احمد محسنپور و استاد ابوالحسن خوشرو و با احترام به استاد نورالله علیزاده.
@maazerun
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎼 قطعه ی زیبای "شوریده دل"
آهنگ ساز: بانو استاد ملیحه سعیدی
تنظیم کننده: جناب بهنام شهرکی
قانون ۱: بانو حنانه سعیدی
قانون ۲: جناب امیرحسین مختاری
@karantabarii
آهنگ ساز: بانو استاد ملیحه سعیدی
تنظیم کننده: جناب بهنام شهرکی
قانون ۱: بانو حنانه سعیدی
قانون ۲: جناب امیرحسین مختاری
@karantabarii
🔥 *پیشینه و فلسفۀ آیین چهارشنبهسوری*
کارن تبری(ع م خرمی)
📝از چگونگی آیین #چهارشنبه_سوری در ایران باستان خبر و نشانهای دقیق در دست نیست. ابوریحان بیرونی که آیینهای باستانی رایج در زمان خود را در «آثارالباقیه» ثبت کرده است، به آتشی که در سپندارمذگان، پیش از نوروز برپا میشدهاست اشارهای دارد.
ابوجعفر نَرشخی درکتاب «تاریخ بخارا» ضمن گزارشی از برپایی «جشن سوری» در زمان امیر منصور پسر نوح سامانی آورده است: «... و چون امیر منصور بن نوح به مُلک نشست اندر ماهِ شوالیّه سال سیصد و پنجاه به جوی مولیان، فرمود تا آن سراهای دیگر بار عمارت کردند و ... آنگاه امیر سدید به سرای نشست و هنوز سال تمام نشده بود که *شب سوری* چنان که عادات قدیم است، آتشی عظیم افروخته، پـارههای آتش بجست و سقف و سرای درگـرفت و دیگر بـاره جمله سـرای بسوخت»
از این گزارش، چند نکته روشن میشود:
🖍نخست این که نام این جشن، «سوری» بوده است.
🖍دوم این که از عبارت «چنان که عادت قدیم است» روشن میشود که جشن سوری یک آیین باستانی بوده، ازقدیم هرسال برپا میشده است.
🖍سوم این که عنصر اصلی این جشن، آتش بوده است.
🖍 چهارم این که دست کم گاهی با خطرها و خسارتهایی چون آتش سوزی همراه بوده است. جملۀ «دیگر بـاره جمله سـرای بسوخت» روشن میکند که پیش از این هم این حادثه رخ داده بود.
🔥اگر باستانی بودن این آیین و برابری این جشن با «چهارشنبهسوری» را با همین سند بپذیریم، با توجه به نداشتن تقسیمات هفتگی در دوران پیش از اسلام، روشن میشود که با چهارشنبه یا هر شنبه دیگر پیوندی نداشت.
🔥دربارۀ پیوند خوردن جشن سوری با چهارشنبه، دو دیدگاه، مطرح شده است
⚡️دیدگاه نخست این که راوندی در کتاب تاریخ اجتماعی ایران، این جشن را با قیام مختار پیوند داده است.
دکتر مجید حیدری از تاریخ پژوهان در گفتوگو با خبر آنلاین(دهم فروردین نود) با اشاره به نظر راوندی، نسبت بین چهارشنبهسوری را با قرار آتش افروختن برای اعلام رسمی قیام مختار، براساس قرائن و شواهد تاریخی، قابل اعتنا دانست.
⚡️دیدگاه دوم این که برخی میگویند مردم در ایران باستان چهارشنبه را نحس میدانسته، با برپایی این جشن در پی رفع نحوست آخرین چهارشنبه سال بودهاند.
⚡️این هر دو دیدگاه چندان درست به نظر نمیرسد، شاید دیدگاه نخست تدبیری بوده باشد به منظور واداشتن مخالفان مذهبی این جشن به همراهی.
پذیرفتن دیدگاه دوم نیز با توجه به نبود تقسیمات هفتگی در ایران باستان دشوار است. مگر این که اعتقاد به نحوست چهارشنبه که باور عرب بوده است، پس از اسلام، اندک اندک روی باورهای مربوط به این جشن موثر افتاده، برپایی آن در شب چهارشنبه تثبیت شده باشد.
🔥به نظر میرسد «جشن سوری» مانند دیگر آیینهای پیش از نوروز، اشاره به باور پیشینیان به فرود آمدن فروهرها* در شبهای پایانی سال دارد.
به اعتقاد مردم باستان فروهرها در اواخر سال به مدت ده شبانه روز از جايگاه اصلي و آسمانی خود به شهر و ديار خود فرود آمده، ميان بازماندگان زندگي میکنند .
در اين روزها بازماندگان، لباس نو تهيه میكردهاند و در خانهها نقل و نبات و شيريني و ميوه و سبزي و گل و كتاب مقدس و شمع روشن و چوبهاي خوشبو بر سفره مينهادند . كدورتها را از دل میزدودند. بهآن اميد كه چون روان درگذشتگان به ميان آنان بیایند شاد و راضي باشند و به بازماندگان دعا و بركت عنايت كنند.
در اين شبها مردم بر سر بامها براي راهنمايي روان درگذشتگانشان آتش روشن میكردند تا در فروغ و روشناي آن آتش، روان درگذشتگان در روشنايي وارد خانۀ بازماندگان شوند ، همچنين رسم بوده كه كنار آن آتش كه بر پشت بام روشن ميكردند خوراکهاي ويژهای نيز قرار دهند.
رسم قاشق زنی هم با روان درگذشتگان پیوند دارد. قاشق زنها نماد روان درگذشتگان ما هستند که به خانهها سر میزنند و به یادمان میآورند که درگذشتگان ما نیاز به خیرات دارند. بازماندگان در این شبها باید شاد باشند خانهها و خیابانها باید گرم و روشن باشد مردم با پریدن نمادین از روی آتش یادی از گواهی آتش بر پاکدامنی سیاوش بکنند، بالاخره فروهرها و روان درگذشتگان ببینند که زندگی با گرمی و شور در میان بازماندگانشان جریان دارد تا با خاطری آسوده و شاد به آسمان برگردند.
این نکته بسیار زیبا و شایان اندیشیدن است که از نگاه نیاکان ما بهترین خاطرجمعی و خیرات برای درگذشتگان، شادی و نشاط بازماندگان بوده است.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
به قول رودکی
شاد زی با سیاه چشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
https://www.group-telegram.com/karantabarii
کارن تبری(ع م خرمی)
📝از چگونگی آیین #چهارشنبه_سوری در ایران باستان خبر و نشانهای دقیق در دست نیست. ابوریحان بیرونی که آیینهای باستانی رایج در زمان خود را در «آثارالباقیه» ثبت کرده است، به آتشی که در سپندارمذگان، پیش از نوروز برپا میشدهاست اشارهای دارد.
ابوجعفر نَرشخی درکتاب «تاریخ بخارا» ضمن گزارشی از برپایی «جشن سوری» در زمان امیر منصور پسر نوح سامانی آورده است: «... و چون امیر منصور بن نوح به مُلک نشست اندر ماهِ شوالیّه سال سیصد و پنجاه به جوی مولیان، فرمود تا آن سراهای دیگر بار عمارت کردند و ... آنگاه امیر سدید به سرای نشست و هنوز سال تمام نشده بود که *شب سوری* چنان که عادات قدیم است، آتشی عظیم افروخته، پـارههای آتش بجست و سقف و سرای درگـرفت و دیگر بـاره جمله سـرای بسوخت»
از این گزارش، چند نکته روشن میشود:
🖍نخست این که نام این جشن، «سوری» بوده است.
🖍دوم این که از عبارت «چنان که عادت قدیم است» روشن میشود که جشن سوری یک آیین باستانی بوده، ازقدیم هرسال برپا میشده است.
🖍سوم این که عنصر اصلی این جشن، آتش بوده است.
🖍 چهارم این که دست کم گاهی با خطرها و خسارتهایی چون آتش سوزی همراه بوده است. جملۀ «دیگر بـاره جمله سـرای بسوخت» روشن میکند که پیش از این هم این حادثه رخ داده بود.
🔥اگر باستانی بودن این آیین و برابری این جشن با «چهارشنبهسوری» را با همین سند بپذیریم، با توجه به نداشتن تقسیمات هفتگی در دوران پیش از اسلام، روشن میشود که با چهارشنبه یا هر شنبه دیگر پیوندی نداشت.
🔥دربارۀ پیوند خوردن جشن سوری با چهارشنبه، دو دیدگاه، مطرح شده است
⚡️دیدگاه نخست این که راوندی در کتاب تاریخ اجتماعی ایران، این جشن را با قیام مختار پیوند داده است.
دکتر مجید حیدری از تاریخ پژوهان در گفتوگو با خبر آنلاین(دهم فروردین نود) با اشاره به نظر راوندی، نسبت بین چهارشنبهسوری را با قرار آتش افروختن برای اعلام رسمی قیام مختار، براساس قرائن و شواهد تاریخی، قابل اعتنا دانست.
⚡️دیدگاه دوم این که برخی میگویند مردم در ایران باستان چهارشنبه را نحس میدانسته، با برپایی این جشن در پی رفع نحوست آخرین چهارشنبه سال بودهاند.
⚡️این هر دو دیدگاه چندان درست به نظر نمیرسد، شاید دیدگاه نخست تدبیری بوده باشد به منظور واداشتن مخالفان مذهبی این جشن به همراهی.
پذیرفتن دیدگاه دوم نیز با توجه به نبود تقسیمات هفتگی در ایران باستان دشوار است. مگر این که اعتقاد به نحوست چهارشنبه که باور عرب بوده است، پس از اسلام، اندک اندک روی باورهای مربوط به این جشن موثر افتاده، برپایی آن در شب چهارشنبه تثبیت شده باشد.
🔥به نظر میرسد «جشن سوری» مانند دیگر آیینهای پیش از نوروز، اشاره به باور پیشینیان به فرود آمدن فروهرها* در شبهای پایانی سال دارد.
به اعتقاد مردم باستان فروهرها در اواخر سال به مدت ده شبانه روز از جايگاه اصلي و آسمانی خود به شهر و ديار خود فرود آمده، ميان بازماندگان زندگي میکنند .
در اين روزها بازماندگان، لباس نو تهيه میكردهاند و در خانهها نقل و نبات و شيريني و ميوه و سبزي و گل و كتاب مقدس و شمع روشن و چوبهاي خوشبو بر سفره مينهادند . كدورتها را از دل میزدودند. بهآن اميد كه چون روان درگذشتگان به ميان آنان بیایند شاد و راضي باشند و به بازماندگان دعا و بركت عنايت كنند.
در اين شبها مردم بر سر بامها براي راهنمايي روان درگذشتگانشان آتش روشن میكردند تا در فروغ و روشناي آن آتش، روان درگذشتگان در روشنايي وارد خانۀ بازماندگان شوند ، همچنين رسم بوده كه كنار آن آتش كه بر پشت بام روشن ميكردند خوراکهاي ويژهای نيز قرار دهند.
رسم قاشق زنی هم با روان درگذشتگان پیوند دارد. قاشق زنها نماد روان درگذشتگان ما هستند که به خانهها سر میزنند و به یادمان میآورند که درگذشتگان ما نیاز به خیرات دارند. بازماندگان در این شبها باید شاد باشند خانهها و خیابانها باید گرم و روشن باشد مردم با پریدن نمادین از روی آتش یادی از گواهی آتش بر پاکدامنی سیاوش بکنند، بالاخره فروهرها و روان درگذشتگان ببینند که زندگی با گرمی و شور در میان بازماندگانشان جریان دارد تا با خاطری آسوده و شاد به آسمان برگردند.
این نکته بسیار زیبا و شایان اندیشیدن است که از نگاه نیاکان ما بهترین خاطرجمعی و خیرات برای درگذشتگان، شادی و نشاط بازماندگان بوده است.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
به قول رودکی
شاد زی با سیاه چشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
https://www.group-telegram.com/karantabarii
Telegram
کارن تبری
@karentabari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کودنی چیست و راهکارهای مقابله با آن چیست؟
انسانها تحت یک نظام قدرتمند به تدریج هسته مستقل و خودآگاهی که برای تعقل لازم است را از دست میدهند و به یک فرد کودن تبدیل میشوند.
این فیلم داستان یک کشیش جوانی به نام بونهوفر است که به سخنرانی در کوچه و خیابان علیه جنایتهای رژیم و مزدورانش میپرداخت تا یک شب سربازان او را دستگیر میکنند و به زندان میبرند...
🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧
https://www.group-telegram.com/karantabarii
انسانها تحت یک نظام قدرتمند به تدریج هسته مستقل و خودآگاهی که برای تعقل لازم است را از دست میدهند و به یک فرد کودن تبدیل میشوند.
این فیلم داستان یک کشیش جوانی به نام بونهوفر است که به سخنرانی در کوچه و خیابان علیه جنایتهای رژیم و مزدورانش میپرداخت تا یک شب سربازان او را دستگیر میکنند و به زندان میبرند...
🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧
https://www.group-telegram.com/karantabarii
سرویس تاریخ «انتخاب»: این تصویر متعلق به کاتسو وادا یا واتسو کادا تاجر ژاپنی (۱۹۰۶-۱۹۹۳) و همسرش ریوهی وادا است که سریال سالهای دور از خانه و شخصیت اوشین را با الهام از زندگی این زن ساخته اند. اوشین یا سالهای دور از خانه یک مجموعه تلویزیونی ژاپنی است که در سال ۱۳۶۳ توسط شبکه اناچکی ساخته شد. این سریال در دهه ۶۰ در تلویزیون ایران هم پخش شد و طرفداران بسیاری پیدا کرد، تا جاییکه هنوز هم تلویزیون ایران به پخش این سریال میپردازد.
#کارن_تبری
https://www.group-telegram.com/karantabarii
#کارن_تبری
https://www.group-telegram.com/karantabarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
700 سال قبل از برپایی حکومت هخامنشیان و کوروش در ایران چه خبر بود؟
🎞
@havadese_fori
#کارن_تبری
https://www.group-telegram.com/karantabarii
🎞
@havadese_fori
#کارن_تبری
https://www.group-telegram.com/karantabarii
درباره ریشه واژه "اسکول"
درباره واژه "اسکول" رسانه پندار نادرستی را فراگیر کرده که پرندهایست که .... اما روشن است که از چنین پرندهای با چنین نامی در دانشنامهها یاد نشده است. پس اسکول چیست؟
از نگاه من اسکول همان اشکول گیلکی است.گیلانیها به سنجاب میگویند "اشکول" سنجاب است که گردو و میوه بلوط را در پاییز زیر خاک پنهان میکند. پندار مردم این است که در زمستان جای بسیاری از بلوطها و گردوها را فراموش میکند. اما این پتدار چندان راست و درست نمینماید. شاید فراموشی درکار نباشد و بر پایه حکمتی شگفتانگیز این جاندار افزون از نیاز خود دانهها را در خاک پنهان میکند. به هر روی، این کار به جوانه زدن و رشد و سپس انبوه شدن جنگل میانجامد. ما در کودکی به کسانی که کاری نابخردانه میکردند میگفتیم اشکول. بعدها دیدم در رسانه اسکول میگویند. گمان میگردیم رسانه درستتر میگوید و اسکول را جایگزین کردیم. اما اکنون که دانش من بیشتر شده و اعتبار رسانه در چشم ما کاستی یافته است، چنین درمییابم که همان اشکول خودمان درست بود و اسکول تصحیف همان اشکول تواند بود.
#کارن_تبری(ع م خرمی)
@karantabarii
درباره واژه "اسکول" رسانه پندار نادرستی را فراگیر کرده که پرندهایست که .... اما روشن است که از چنین پرندهای با چنین نامی در دانشنامهها یاد نشده است. پس اسکول چیست؟
از نگاه من اسکول همان اشکول گیلکی است.گیلانیها به سنجاب میگویند "اشکول" سنجاب است که گردو و میوه بلوط را در پاییز زیر خاک پنهان میکند. پندار مردم این است که در زمستان جای بسیاری از بلوطها و گردوها را فراموش میکند. اما این پتدار چندان راست و درست نمینماید. شاید فراموشی درکار نباشد و بر پایه حکمتی شگفتانگیز این جاندار افزون از نیاز خود دانهها را در خاک پنهان میکند. به هر روی، این کار به جوانه زدن و رشد و سپس انبوه شدن جنگل میانجامد. ما در کودکی به کسانی که کاری نابخردانه میکردند میگفتیم اشکول. بعدها دیدم در رسانه اسکول میگویند. گمان میگردیم رسانه درستتر میگوید و اسکول را جایگزین کردیم. اما اکنون که دانش من بیشتر شده و اعتبار رسانه در چشم ما کاستی یافته است، چنین درمییابم که همان اشکول خودمان درست بود و اسکول تصحیف همان اشکول تواند بود.
#کارن_تبری(ع م خرمی)
@karantabarii
Forwarded from طربستان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
المنة لله که در میکده باز است...
غزل #حافظ
خواننده #رضا_چمک
با همراهی گروه کر
کاری از گروه عرشیا
@tarabesstaan
لینک عضویت در #طربستان👆👆
غزل #حافظ
خواننده #رضا_چمک
با همراهی گروه کر
کاری از گروه عرشیا
@tarabesstaan
لینک عضویت در #طربستان👆👆
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
"نینامه"
تکخوانان: #سارا_نائینی
#نگینه_امانقلوا (خوانندهی تاجیک)
و #وحید_تاج
آهنگساز و رهبر ارکستر: #آرش_فولادوند
دستیار ارکستراسیون: #عسل_واثق_نیا
اشعار: #مولانا
گروه کُر #بهار
و ارکستر #فیلارمونیک_پاریس
بشنو این نی چون شکایت میکند
از جداییها حکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند
در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوشحالان شدم
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق...
🎼@tarabesstaan🎼
#طربستانمحفلدستافشانیجانوروح
@karantabarii
تکخوانان: #سارا_نائینی
#نگینه_امانقلوا (خوانندهی تاجیک)
و #وحید_تاج
آهنگساز و رهبر ارکستر: #آرش_فولادوند
دستیار ارکستراسیون: #عسل_واثق_نیا
اشعار: #مولانا
گروه کُر #بهار
و ارکستر #فیلارمونیک_پاریس
بشنو این نی چون شکایت میکند
از جداییها حکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند
در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوشحالان شدم
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق...
🎼@tarabesstaan🎼
#طربستانمحفلدستافشانیجانوروح
@karantabarii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 #اجرای_زنده گل سرخ
🎼 #آرش_فولادوند
🎙 #نگینه_امانقلووا
🎙 #سارا_نایینی
🎙 #وحید_تاج
✍ #مولانای_بلخی
2. Golé Sorkh - گل سرخ (Arash Fouladvand feat Nigina Amonqulova) at UNESCO
@NiginaPersian
@karantabarii
🎼 #آرش_فولادوند
🎙 #نگینه_امانقلووا
🎙 #سارا_نایینی
🎙 #وحید_تاج
✍ #مولانای_بلخی
2. Golé Sorkh - گل سرخ (Arash Fouladvand feat Nigina Amonqulova) at UNESCO
@NiginaPersian
@karantabarii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 #اجرای_زنده عاشقانهها
🎼 #آرش_فولادوند
🎙 #نگینه_امانقلووا
🎙 #سارا_نایینی
🎙 #وحید_تاج
✍ #مولانای_بلخی
9. Âshéghânéhâ - عاشقانهها (Arash Fouladvand feat Nigina Amonqulova, Sara Naeini and Vahid Taj) at UNESCO
@NiginaPersian
@karantabarii
🎼 #آرش_فولادوند
🎙 #نگینه_امانقلووا
🎙 #سارا_نایینی
🎙 #وحید_تاج
✍ #مولانای_بلخی
9. Âshéghânéhâ - عاشقانهها (Arash Fouladvand feat Nigina Amonqulova, Sara Naeini and Vahid Taj) at UNESCO
@NiginaPersian
@karantabarii
Forwarded from نگینه امانقلووا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 #اجرای_زنده جان مریم
🎼 #آرش_فولادوند
🎙 #نگینه_امانقلووا
🎙 #سارا_نایینی
🎙 #وحید_تاج
12. Jâné Màryàm - جان مریم (Arash Fouladvand feat Nigina Amonqulova, Sara Naeini) at UNESCO
@NiginaPersian
🎼 #آرش_فولادوند
🎙 #نگینه_امانقلووا
🎙 #سارا_نایینی
🎙 #وحید_تاج
12. Jâné Màryàm - جان مریم (Arash Fouladvand feat Nigina Amonqulova, Sara Naeini) at UNESCO
@NiginaPersian