group-telegram.com/amorDei_amorFati/859
Last Update:
در این روزها به خوبی میتوان ضعفِ مورالیتی در برابرِ اتیک را دید. کسانی در برابرِ عواطفِ منفعل سر خم کردهاند که خود را در مبارزه با آن مییافتند. اتیک چیزی از استتیک و مورالیتی نمیداند و نمیخواهد که بداند. اتیک تبارشناسی است، بیرحم است، نابهنجاریِ وحشی است. برایش فرقی ندارد عواطف و احساساتِ مخاطبان و دیگران چیستند و برایش قضاوتِ کسی اهمیت ندارد، زیرا قضاوت نیز خصیصهی مورالیتی است. اتیک نقد است اما پیش از هر چیز نقدِ خاستگاه است و خصیصه را به مورالیتی وا میگذارد. اتیک خاستگاه را هدف میگیرد، همان جایی که تفاوت والا و پست تعیین میشود: هنر در نظر اتیک بیانگرِ چیزی نیست. هنر یک بازی است، و بازی زندگی است. اما بازی، زندگی و هنر چیزی از خاستگاه نمیگویند. قسمی صدا، قبل از اینکه هنر باشد، خاستگاه دارد. خاستگاهی که بنا به ذاتش پست یا والا است. پستی و والایی در اتیک ربطی به خیر و شرِ مورالیتی ندارد. چه بسا حقایق، هنرها و هنرمندانِ نیکویی که پستاند.
وقتی از ضعفِ مورالیتی (اخلاقیات) در برابر اتیک میگوییم، عکس آن را نیز باید متذکر شد: اتیک بر مورالیتی برتری دارد و آن را مغلوب خواهد کرد. حرکت اتیکی، حرکتی ناگهانی و غیر اخلاقیاتی است؛ حرکتِ «دست» است: پاره پاره کردن تصویر امام علی، مشت کوبیدن بر کلهی یک انسانِ متعالی، پرتابِ درخشانِ ضبطِ صوتی که صوت شجریان را پخش میکند... اتیک بیرحم است، و به تمامی خاستگاههای انفعال، بندگی و پستی حمله میبرد. اتیک وقعی به احساسات عمومی و ارزشهای مستقر نمینهد. هر خاستگاهی که پست و پستکننده، که فاسد و فاسدکننده، که مسموم و مسموم کننده باشد بر ملا میکند، حرکتش ریشهی آن را هدف میگیرد. حرکت اتیک چیزی نیست جز «بالا آمدنِ دست» [رجوع به تبصرهی قضیه ۵۹، بخش چهارم اخلاق، اسپینوزا]. دستی که بالا میآید اما نه از سر خشم یا نفرت، بلکه بنا به ذاتش، بنا به طبیعتش و بنا به قدرتی که تنها از خلال ذاتش «بیان میشود». حرکت اتیکی، حرکتی بدنی است. کافی نیست در لفظ بگوییم فلان و بهمان. باید اکت بدنی کرد: «با خنده میکُشند نه با خشم» (نیچه، چنین گفت زرتشت). خنده یعنی حرکتی بدنی از خلالِ «قدرتِ سرشار» خویش: خود را بیان کردن، شادیِ ناب. حرکت اتیکی شاد و خندان است و بیرحم. «رحم برای اهل شناخت چیزی است کمابیش خندهآور، همچون دستهای لطیف بر بدنِ غول» (نیچه). حرکت اتیکی انجام نمیشود مگر به قصدِ کُشتنِ خاستگاههای اندوه (نه نمودهای اندوه). امام علی، انسان متعالی، شجریان: اینها نمودند، و ریشههایشان در جایی دیگر است. اتیک ریشههایشان را میزند، اتیک رحمی به ریشه هایشان نمیکند و از این رو چه بسا با کُشتنِ ریشهها، با حمله به خاستگاه و با «بالا آمدنِ دست»، خودِ آنها نیز نیز کُشته میشوند.
BY مهدی رضاییان
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/amorDei_amorFati/859