Forwarded from سینما نگاه
Movie: Cropped Head [Rapado] 1999
Director: Martín Rejtman
کمتر اتفاق میافتد که سینمای یک کشور فصل تازهای از تاریخش را با چنین صحنهای آغاز کند: حرکتِ عاری از هیجانِ یک موتور در سکوت و کرختیِ شبانۀ حاکم بر خیابانهای فرعیِ خلوت؛ پسری که به نظر میرسد دوران نوجوانیاش را هنوز کاملاً پشت سر نگذاشته است، آزادانه و بیخیال در تاریکی میراند و مسافرش که مرد ریشوی جوانی است او را در سکوت همراهی میکند. موسیقی الکترونیک، متشکل از تکرار پیدرپیِ چند نت و یک ملودی ساده، بر تصویر مینشیند. در چشمبرهمزدنی اما، تمام تصورات ما دربارۀ کارکرد احتمالی این صحنه، اینکه نقشۀ این دو همدستِ احتمالی چیست و مقصدشان کجاست، نقش بر آب میشود و چرخش غیرمنتظرهای در داستان پیش میآید. «راپادو»، اولین فیلم بلند «مارتین ریهتمن»، چنین شروعی دارد. بیدرنگ میشود حس کرد در این صورتهای بیاحساس که در تاریکی شامگاهِ شهر سرگردانند، و در این دنیای سرد اما طنزآلود که دوربین با فاصلهای معنادار به نظارهاش مینشیند، نیرویی هست که فیلم را از سنّت سینمایی تثبیتشدۀ آرژانتین در دهههای هشتاد و نود به کلی جدا میکند. این نیرو وقتی آزاد شد و به سینماگران دیگر سرایت کرد، جریانی را به راه انداخت که بعدها نامش شد «سینمای نوین آرژانتین»...
ادامه متن را در کوکر بخوانید.
زیرنویس فارسی اختصاصی «راپادو (سرتراشیده)» ساختهی «مارتین ریهتمن» منتشر شد.
opensubtitles Link: WEB-DL
مترجم: PhilAsefi
@YisMedia
Director: Martín Rejtman
کمتر اتفاق میافتد که سینمای یک کشور فصل تازهای از تاریخش را با چنین صحنهای آغاز کند: حرکتِ عاری از هیجانِ یک موتور در سکوت و کرختیِ شبانۀ حاکم بر خیابانهای فرعیِ خلوت؛ پسری که به نظر میرسد دوران نوجوانیاش را هنوز کاملاً پشت سر نگذاشته است، آزادانه و بیخیال در تاریکی میراند و مسافرش که مرد ریشوی جوانی است او را در سکوت همراهی میکند. موسیقی الکترونیک، متشکل از تکرار پیدرپیِ چند نت و یک ملودی ساده، بر تصویر مینشیند. در چشمبرهمزدنی اما، تمام تصورات ما دربارۀ کارکرد احتمالی این صحنه، اینکه نقشۀ این دو همدستِ احتمالی چیست و مقصدشان کجاست، نقش بر آب میشود و چرخش غیرمنتظرهای در داستان پیش میآید. «راپادو»، اولین فیلم بلند «مارتین ریهتمن»، چنین شروعی دارد. بیدرنگ میشود حس کرد در این صورتهای بیاحساس که در تاریکی شامگاهِ شهر سرگردانند، و در این دنیای سرد اما طنزآلود که دوربین با فاصلهای معنادار به نظارهاش مینشیند، نیرویی هست که فیلم را از سنّت سینمایی تثبیتشدۀ آرژانتین در دهههای هشتاد و نود به کلی جدا میکند. این نیرو وقتی آزاد شد و به سینماگران دیگر سرایت کرد، جریانی را به راه انداخت که بعدها نامش شد «سینمای نوین آرژانتین»...
ادامه متن را در کوکر بخوانید.
زیرنویس فارسی اختصاصی «راپادو (سرتراشیده)» ساختهی «مارتین ریهتمن» منتشر شد.
opensubtitles Link: WEB-DL
مترجم: PhilAsefi
@YisMedia
هفته پنجم با سینمای نوین آرژانتین
آزادی و اضطرابش
دربارۀ فیلمهای لیساندرو آلونسو
نوشتۀ مجید فخریان
@kokermag #newargentinecinema
آزادی و اضطرابش
دربارۀ فیلمهای لیساندرو آلونسو
نوشتۀ مجید فخریان
@kokermag #newargentinecinema
هفته پنجم با سینمای نوین آرژانتین
آزادی و اضطرابش
دربارۀ فیلمهای لیساندرو آلونسو
نوشتۀ مجید فخریان
فیلم اول لیساندرو آلونسو «آزادی» نشان داد دوربین از قضا به مشاهده و نظارهگری اصرار دارد. چیزی که شاید حتی مکانیسم این دوربین را شبیه به دوربین یک فیلم مستند کند؛ مستندی مشاهدهمحور راجع به زندگی یک ماچوی چوببر در جنگل (آزادی)، یک قاتل پس از آزادی (مردگان)، یک ملوان پس از توقف در خشکی (لیورپول)، شروع نمایش یک فیلم پس از دقایقی انتظار (فانتاسما)… اصل فیلمها حول سماجت و اصرار در مشاهده میچرخد. مردی با تبر راه میرود، درختهایش را قطع میکند، کنار درختی مدفوع میکند، آب مینوشد، کمی آب در کلاهش میریزد، میرود درختهایش را میفروشد، سیگار و فانتا میخرد، فانتای خود را مینوشد، آرمادیلو را پوست میکند. آرمادیلو را میخورد و سپس چرخه را از نو تکرار میکند. محدودیت در فضا، و به یک معنا محدودیت در آزادی. محور دیگر، محور آزاد، فقط گاهی پیدایش می شود اما سودای آن همیشه با آدمها و مضمون فیلمها هست. و درست جایی که دوربین انگیزهای برای دنبال کردن روایت ندارد، میتواند بچرخد، بدود، برود لای درختان، توی نور خورشید زل بزند. و لحظاتی کوچک از آزادی را خلق کند. این محور سالهاست که فیلمساز آرژانتینی را شیفتۀ سفر و پیمودن قابها میکند. فیلمبرداریهای بعضاً چندساله و پیمودن و پوییدن مسیرهای طولانی؛ از سطح یک شهر تا پایینترین قسمت رودخانهای درون جنگل (مردگان)، از جنوبیترین شهر آرژانتین و سپس روستایی در اعماق این جنوبیترین شهر (لیورپول)، و از پاتاگونیا به قصری در دانمارک (حائوحا)، فیلمهای آلونسو دشواری سفر را در رویارویی انسان با آزادیاش مسئله میکنند.
لینک نسخه کامل متن:
https://kokermag.com.com/close-encounters-55/
#newargentinecinema @kokermag
آزادی و اضطرابش
دربارۀ فیلمهای لیساندرو آلونسو
نوشتۀ مجید فخریان
فیلم اول لیساندرو آلونسو «آزادی» نشان داد دوربین از قضا به مشاهده و نظارهگری اصرار دارد. چیزی که شاید حتی مکانیسم این دوربین را شبیه به دوربین یک فیلم مستند کند؛ مستندی مشاهدهمحور راجع به زندگی یک ماچوی چوببر در جنگل (آزادی)، یک قاتل پس از آزادی (مردگان)، یک ملوان پس از توقف در خشکی (لیورپول)، شروع نمایش یک فیلم پس از دقایقی انتظار (فانتاسما)… اصل فیلمها حول سماجت و اصرار در مشاهده میچرخد. مردی با تبر راه میرود، درختهایش را قطع میکند، کنار درختی مدفوع میکند، آب مینوشد، کمی آب در کلاهش میریزد، میرود درختهایش را میفروشد، سیگار و فانتا میخرد، فانتای خود را مینوشد، آرمادیلو را پوست میکند. آرمادیلو را میخورد و سپس چرخه را از نو تکرار میکند. محدودیت در فضا، و به یک معنا محدودیت در آزادی. محور دیگر، محور آزاد، فقط گاهی پیدایش می شود اما سودای آن همیشه با آدمها و مضمون فیلمها هست. و درست جایی که دوربین انگیزهای برای دنبال کردن روایت ندارد، میتواند بچرخد، بدود، برود لای درختان، توی نور خورشید زل بزند. و لحظاتی کوچک از آزادی را خلق کند. این محور سالهاست که فیلمساز آرژانتینی را شیفتۀ سفر و پیمودن قابها میکند. فیلمبرداریهای بعضاً چندساله و پیمودن و پوییدن مسیرهای طولانی؛ از سطح یک شهر تا پایینترین قسمت رودخانهای درون جنگل (مردگان)، از جنوبیترین شهر آرژانتین و سپس روستایی در اعماق این جنوبیترین شهر (لیورپول)، و از پاتاگونیا به قصری در دانمارک (حائوحا)، فیلمهای آلونسو دشواری سفر را در رویارویی انسان با آزادیاش مسئله میکنند.
لینک نسخه کامل متن:
https://kokermag.com.com/close-encounters-55/
#newargentinecinema @kokermag
Kokermag
آزادی و اضطرابش
Forwarded from • Cinema Dreaming •
• ترجمهی اختصاصی فیلم «داستانهای شگفتانگیز» (Extraordinary Stories 2008) اثر ماریانو ژیناس توسط تیم سینما دریمینگ منتشر شد. جهت دانلود زیرنویس و حمایت از کانال میتوانید به سایت سابسورس مراجعه و به صورت مستقیم زیرنویس را دریافت کنید.
🔗 SubSource:
• For WEB-DL Version: Link
● Translated by: حامی مغیثی
• قویتر از همیشه باشید، به امید ایرانی آزاد. 🖤
#️⃣ #MarianoLlinás
⚪️ @CinemDreaming • @CinemaDreamingArchive
🔗 SubSource:
• For WEB-DL Version: Link
● Translated by: حامی مغیثی
• قویتر از همیشه باشید، به امید ایرانی آزاد. 🖤
#️⃣ #MarianoLlinás
⚪️ @CinemDreaming • @CinemaDreamingArchive
هفته ششم با سینمای نوین آرژانتین
آیا بلدی با چشمهایت بشنوی؟
دربارۀ فیلم ترنکه لائوکن ساختۀ لائورا سیتارلا
نوشتۀ عماد مرتضوی
@kokermag #newargentinecinema
آیا بلدی با چشمهایت بشنوی؟
دربارۀ فیلم ترنکه لائوکن ساختۀ لائورا سیتارلا
نوشتۀ عماد مرتضوی
@kokermag #newargentinecinema
هفته ششم با سینمای نوین آرژانتین
آیا بلدی با چشمهایت بشنوی؟
دربارۀ فیلم ترنکه لائوکن ساختۀ لائورا سیتارلا
نوشتۀ عماد مرتضوی
ترنکه لائوکن آخرین اثر لائورا سیتارلا فیلمی دو قسمتی است با دوازده فصل: قسمت اول که به نظر میرسد داستان نامههای لای کتابها و کشف رمزشان باشد و قسمت دوم داستان آن «موجود» عجیب که در دریاچه پیدا میشود. چارچوب اصلی که هر دو را در برمیگیرد داستان گموگور شدن لائوراست. در کشف راز غیب شدن لائورا، ما از آغاز با رافا (همسر لائورا) و چیچو (یا همان اِزِکییل، دوست/همکار لائورا، و البته همسر لائورا سیتارلای کارگردان) همراه میشویم. کلید فهم صناعت فیلم در پرسیدن از ربط این دو قسمت به هم است. چه بر سر داستان نامهها و کارمن زونا آمد؟ نامهها چه ربطی به داستان الیزا و آن موجود که تا آخر هم نمیبینیمش دارد؟ در میان بیشمار تکرارهای فیلم (جادهها، ترانهها، مکانها) یک تکرار راهگشا داریم که شاید ما را در پاسخ به این پرسشها راهنمایی کند. و آن ...
لینک نسخه کامل متن:
https://kokermag.com.com/close-encounters-56/
#newargentinecinema @kokermag
آیا بلدی با چشمهایت بشنوی؟
دربارۀ فیلم ترنکه لائوکن ساختۀ لائورا سیتارلا
نوشتۀ عماد مرتضوی
ترنکه لائوکن آخرین اثر لائورا سیتارلا فیلمی دو قسمتی است با دوازده فصل: قسمت اول که به نظر میرسد داستان نامههای لای کتابها و کشف رمزشان باشد و قسمت دوم داستان آن «موجود» عجیب که در دریاچه پیدا میشود. چارچوب اصلی که هر دو را در برمیگیرد داستان گموگور شدن لائوراست. در کشف راز غیب شدن لائورا، ما از آغاز با رافا (همسر لائورا) و چیچو (یا همان اِزِکییل، دوست/همکار لائورا، و البته همسر لائورا سیتارلای کارگردان) همراه میشویم. کلید فهم صناعت فیلم در پرسیدن از ربط این دو قسمت به هم است. چه بر سر داستان نامهها و کارمن زونا آمد؟ نامهها چه ربطی به داستان الیزا و آن موجود که تا آخر هم نمیبینیمش دارد؟ در میان بیشمار تکرارهای فیلم (جادهها، ترانهها، مکانها) یک تکرار راهگشا داریم که شاید ما را در پاسخ به این پرسشها راهنمایی کند. و آن ...
لینک نسخه کامل متن:
https://kokermag.com.com/close-encounters-56/
#newargentinecinema @kokermag
Kokermag
آیا بلدی با چشمهایت بشنوی؟
Forwarded from Bedownload2 (lili)
Forwarded from Bedownload2 (lili)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from سینما نگاه
Movie: The Parrot and the Swan [El loro y el cisne] 2013
Director: Alejo Moguillansky
طوطی و قو (۲۰۱۳). فیلمی که آغوش خود را برای هر اتفاق تازهای در حین تولید باز میگذارد. و هر لحظه شروع به مفصلبندی دو بستر متفاوت روایی و ساختاری میکند: مستندنگاری نحوۀ جدایی و برقراری رابطۀ تازۀ طوطی یک صدابردار حرفهای سینما، و داستانپردازی چگونگیِ ضبط فیلمی دربارۀ باله و رقص معاصر. طریقهای که به ضبط بیمقدمه و حریصانۀ دنیای اطراف میمانَد. به ثبت صداهایی که مرز بین «کار» و زندگی خصوصیِ طوطی را کمرنگ میکند. از این دریچه، موگیشانسکی خود را به «نقاشی شبیه میداند که سعی دارد پرترۀ آدمهای مهم زندگیاش را ترسیم کند». کاری که فیلمساز آشکارا از ژان رنوار و اثر درخشانش کالسکۀ طلایی (۱۹۵۲) وام گرفته است: نگاهی خیره به بازیگران و رقصندگان همچون مهمترین ترسیمگرانِ احساس در یک نمایش، و خط تمایزی که در دل کارشان با واقعیت زندگی خصوصیشان میکشند. برای همین موگیشانسکی شروع به فیلمکردنِ تمرینات گروهی رقصندهها و ضبط آنی و بداهۀ موادخام موردنظرش میکند. تلاش دارد وزن هر اتفاق را به دقت بسنجد، و اندازۀ هرکدامشان را درون هر قاب پیدا کند. طوطی و قو اینگونه بدل به فیلمی میشود دربارۀ کنش «ساختن» و آفرینش. در مورد اینکه چطور یک اثر هنری خود را در روند تولید کار و سرمایه تعریف میکند، و چگونه در لابهلای آن به مناسبات درونی رابطههای مختلف کاراکترها معنا میدهد:
ادامه متن را در کوکر بخوانید.
زیرنویس فارسی اختصاصی «طوطی(توتی) و قو» ساختهی «آلخو موگیشانسکی» منتشر شد.
opensubtitles Link: WEB-DL
مترجم: PhilAsefi
@YisMedia
Director: Alejo Moguillansky
طوطی و قو (۲۰۱۳). فیلمی که آغوش خود را برای هر اتفاق تازهای در حین تولید باز میگذارد. و هر لحظه شروع به مفصلبندی دو بستر متفاوت روایی و ساختاری میکند: مستندنگاری نحوۀ جدایی و برقراری رابطۀ تازۀ طوطی یک صدابردار حرفهای سینما، و داستانپردازی چگونگیِ ضبط فیلمی دربارۀ باله و رقص معاصر. طریقهای که به ضبط بیمقدمه و حریصانۀ دنیای اطراف میمانَد. به ثبت صداهایی که مرز بین «کار» و زندگی خصوصیِ طوطی را کمرنگ میکند. از این دریچه، موگیشانسکی خود را به «نقاشی شبیه میداند که سعی دارد پرترۀ آدمهای مهم زندگیاش را ترسیم کند». کاری که فیلمساز آشکارا از ژان رنوار و اثر درخشانش کالسکۀ طلایی (۱۹۵۲) وام گرفته است: نگاهی خیره به بازیگران و رقصندگان همچون مهمترین ترسیمگرانِ احساس در یک نمایش، و خط تمایزی که در دل کارشان با واقعیت زندگی خصوصیشان میکشند. برای همین موگیشانسکی شروع به فیلمکردنِ تمرینات گروهی رقصندهها و ضبط آنی و بداهۀ موادخام موردنظرش میکند. تلاش دارد وزن هر اتفاق را به دقت بسنجد، و اندازۀ هرکدامشان را درون هر قاب پیدا کند. طوطی و قو اینگونه بدل به فیلمی میشود دربارۀ کنش «ساختن» و آفرینش. در مورد اینکه چطور یک اثر هنری خود را در روند تولید کار و سرمایه تعریف میکند، و چگونه در لابهلای آن به مناسبات درونی رابطههای مختلف کاراکترها معنا میدهد:
ادامه متن را در کوکر بخوانید.
زیرنویس فارسی اختصاصی «طوطی(توتی) و قو» ساختهی «آلخو موگیشانسکی» منتشر شد.
opensubtitles Link: WEB-DL
مترجم: PhilAsefi
@YisMedia
هفته ششم با سینمای نوین آرژانتین
سرمشقها
نوشتهی کوئنتین
کوتاه دربارۀ ویولا و سینمای ماتیاس پینیرو
@kokermag #newargentinecinema
سرمشقها
نوشتهی کوئنتین
کوتاه دربارۀ ویولا و سینمای ماتیاس پینیرو
@kokermag #newargentinecinema
هفته ششم با سینمای نوین آرژانتین
سرمشقها
نوشتۀ کوئنتین، ترجمۀ کسری کرباسی
کوتاه دربارۀ ویولا و سینمای ماتیاس پینیرو
فیلمهای ماتیاس پینیرو بیقیدیِ شکسپیری را به سرحدش میرسانند: در پایان هر بازیگری میتواند هر شخصیتی را - حتی با تعویضِ جنسیت - بازی کند. انگار که تمامی بدنها، اسمها و تمام شخصیتهای شکسپیر و پینیرو غیر قابل تفکیکاند. در ویولا، ماریا پیلار نقش شخصیتی به اسم ویولا را بازی میکند که – اصولاً - هیچ ارتباطی به تئاتر ندارد. اما با دختری آشنا میشود که در اجرایی از شب دوازدهم بازی میکند و از ویولا میخواهد که جایگزین او باشد. در پردۀ دوم شب دوازدهم، ویولا خود را بهشکل مردی به نام سزاریو درمیآورد، ولی در نمایشِ داخل فیلم اسمِ مرد باسانیو، شخصیتی از تاجر ونیزی است. هر عضو همهفنحریفِ این فرقهی جادویی قادر است بازی کند، بنویسد، یا حتی ساز بزند، چنان که در پایانِ ویولا به وضوح نشان داده میشود. این اغتشاشات و جابجاییهای بیپایان مدام در فیلم ادامه پیدا میکنند. پینیرو گفته که نمیخواهد از آن نوع فیلمهایی بسازد که مسیر شخصیتها بهدلیل هوشمندیِ فیلمنامه با هم برخورد میکند، بلکه فیلمی میخواهد که اجازه دهد آدمها به هر شکلی که میخواهند یا میتوانند زندگی کنند. اما، در هر صورت، تمام این تکروها که همچون ارگانهای تکسلولیِ جدا از هم زندگی میکنند، در تلاش برای موفقیت در عشق و هنر، نهایتاً در یک مجلس عیشِ سمبلیک در هم میآمیزند، جایی که فیلم و تئاتر، مرد و زن، موسیقی و ادبیات، کار و فراغت، قرارِ عشقی و گفتگو، بهشکل یک وجودِ واحد درمیآیند. فیلم به فیلم، پینیرو این عمل جادویی را بهکمال نزدیکتر کرده، و ویولا برجستهترین فیلمِ تا به امروزِ اوست.
لینک پرونده سینمای نوین آرژانتین:
https://kokermag.com.com/close-enctr-enctr-7/
#newargentinecinema @kokermag
سرمشقها
نوشتۀ کوئنتین، ترجمۀ کسری کرباسی
کوتاه دربارۀ ویولا و سینمای ماتیاس پینیرو
فیلمهای ماتیاس پینیرو بیقیدیِ شکسپیری را به سرحدش میرسانند: در پایان هر بازیگری میتواند هر شخصیتی را - حتی با تعویضِ جنسیت - بازی کند. انگار که تمامی بدنها، اسمها و تمام شخصیتهای شکسپیر و پینیرو غیر قابل تفکیکاند. در ویولا، ماریا پیلار نقش شخصیتی به اسم ویولا را بازی میکند که – اصولاً - هیچ ارتباطی به تئاتر ندارد. اما با دختری آشنا میشود که در اجرایی از شب دوازدهم بازی میکند و از ویولا میخواهد که جایگزین او باشد. در پردۀ دوم شب دوازدهم، ویولا خود را بهشکل مردی به نام سزاریو درمیآورد، ولی در نمایشِ داخل فیلم اسمِ مرد باسانیو، شخصیتی از تاجر ونیزی است. هر عضو همهفنحریفِ این فرقهی جادویی قادر است بازی کند، بنویسد، یا حتی ساز بزند، چنان که در پایانِ ویولا به وضوح نشان داده میشود. این اغتشاشات و جابجاییهای بیپایان مدام در فیلم ادامه پیدا میکنند. پینیرو گفته که نمیخواهد از آن نوع فیلمهایی بسازد که مسیر شخصیتها بهدلیل هوشمندیِ فیلمنامه با هم برخورد میکند، بلکه فیلمی میخواهد که اجازه دهد آدمها به هر شکلی که میخواهند یا میتوانند زندگی کنند. اما، در هر صورت، تمام این تکروها که همچون ارگانهای تکسلولیِ جدا از هم زندگی میکنند، در تلاش برای موفقیت در عشق و هنر، نهایتاً در یک مجلس عیشِ سمبلیک در هم میآمیزند، جایی که فیلم و تئاتر، مرد و زن، موسیقی و ادبیات، کار و فراغت، قرارِ عشقی و گفتگو، بهشکل یک وجودِ واحد درمیآیند. فیلم به فیلم، پینیرو این عمل جادویی را بهکمال نزدیکتر کرده، و ویولا برجستهترین فیلمِ تا به امروزِ اوست.
لینک پرونده سینمای نوین آرژانتین:
https://kokermag.com.com/close-enctr-enctr-7/
#newargentinecinema @kokermag
Kokermag
برخورد هفت
هفته هفتم با سینمای نوین آرژانتین
ناکجا و دگرجا
دربارۀ خلافکارها ساختۀ رودریگو مورنو
نوشتۀ آیدین خلیلی
خلافکارهای رودریگو مورنو، گرچه روایت نیمۀ اول خود و حتی نام شخصیت اصلیاش را مدیون نُوآر اصلاً خلافکار نبود به کارگردانی هوگو فرگونزه در سال ۱۹۴۹ است، اما متأثر از بحرانهای آرژانتین قرن بیستویکم، مضمون اصلی خود را تصور آزادیای فراتر از فروختن نیروی کار برای کسب دستمزد تا زمان بازنشستگی قرار میدهد. از اینرو اگر یکی از آغازگاههای سینمای نوین آرژانتین در قرن حاضر مردابِ لوکرسیا مارتل باشد، یعنی فیلمی که روزمرگی و ملال خانوادهای بورژوا و خدمتکارانشان در تعطیلات را تم مرکزی خود قرار میدهد، دستمایه قرار دادن موضوعی که مورنو سراغش رفته، بخشی از سیر منطقی محتواهای این سینما به نظر میرسد.
لینک نسخه کامل متن:
https://kokermag.com.com/close-encounters-57/
#newargentinecinema @kokermag
ناکجا و دگرجا
دربارۀ خلافکارها ساختۀ رودریگو مورنو
نوشتۀ آیدین خلیلی
خلافکارهای رودریگو مورنو، گرچه روایت نیمۀ اول خود و حتی نام شخصیت اصلیاش را مدیون نُوآر اصلاً خلافکار نبود به کارگردانی هوگو فرگونزه در سال ۱۹۴۹ است، اما متأثر از بحرانهای آرژانتین قرن بیستویکم، مضمون اصلی خود را تصور آزادیای فراتر از فروختن نیروی کار برای کسب دستمزد تا زمان بازنشستگی قرار میدهد. از اینرو اگر یکی از آغازگاههای سینمای نوین آرژانتین در قرن حاضر مردابِ لوکرسیا مارتل باشد، یعنی فیلمی که روزمرگی و ملال خانوادهای بورژوا و خدمتکارانشان در تعطیلات را تم مرکزی خود قرار میدهد، دستمایه قرار دادن موضوعی که مورنو سراغش رفته، بخشی از سیر منطقی محتواهای این سینما به نظر میرسد.
لینک نسخه کامل متن:
https://kokermag.com.com/close-encounters-57/
#newargentinecinema @kokermag
هفته هشتم با سینمای نوین آرژانتین
در بحبوحۀ آن
نوشتۀ کنت جونز
ترجمۀ آزاده جعفری
https://kokermag.com.com/close-encounters-58/
@kokermag #newargentinecinema
در بحبوحۀ آن
نوشتۀ کنت جونز
ترجمۀ آزاده جعفری
https://kokermag.com.com/close-encounters-58/
@kokermag #newargentinecinema
هفته هشتم با سینمای نوین آرژانتین
در بحبوحۀ آن
نوشتۀ کنت جونز
ترجمۀ آزاده جعفری
موضوعِ سینمای مارتل – تنها موضوعش؟ – زندگی خانوادگی است، آن هم خانوادهای سخت ناکارآمد. شگفتانگیز است وقتی میبینی مصالحی که به لطفِ میزگردهای تلویزیونی و روانشناسانِ مردمپسند به فراموشی سپرده شده، در مرداب و دختر مقدس شورمندانه به زندگی باز میگردند. حس میکنیم در نظر مارتل امکان ندارد هیچ خانوادهای بتواند به گونهای دیگر رفتار کند در این رطوبتِ هوا، در این اقتصاد، و با وجود پیشبینیناپذیری بچهها و شکوفایی غریزۀ جنسیشان. تازه اگر نخواهیم به تمایل بدن انسان به کرختی اشاره کنیم. در هر دو فیلم، کاراکترها به افقی شدن گرایش دارند، روی زمین، کاناپه یا تخت ولو میشوند تا از گرما فرار کنند یا برای مدتی زمان را بگذرانند – در این میان، برخوردهای جنسی همیشه قریبالوقوع هستند، فقط به تعویق افتادهاند تا هوا یا تیزی ادراک بهبود یابد.
لینک نسخه کامل متن:
https://kokermag.com.com/close-encounters-58/
#newargentinecinema @kokermag
در بحبوحۀ آن
نوشتۀ کنت جونز
ترجمۀ آزاده جعفری
موضوعِ سینمای مارتل – تنها موضوعش؟ – زندگی خانوادگی است، آن هم خانوادهای سخت ناکارآمد. شگفتانگیز است وقتی میبینی مصالحی که به لطفِ میزگردهای تلویزیونی و روانشناسانِ مردمپسند به فراموشی سپرده شده، در مرداب و دختر مقدس شورمندانه به زندگی باز میگردند. حس میکنیم در نظر مارتل امکان ندارد هیچ خانوادهای بتواند به گونهای دیگر رفتار کند در این رطوبتِ هوا، در این اقتصاد، و با وجود پیشبینیناپذیری بچهها و شکوفایی غریزۀ جنسیشان. تازه اگر نخواهیم به تمایل بدن انسان به کرختی اشاره کنیم. در هر دو فیلم، کاراکترها به افقی شدن گرایش دارند، روی زمین، کاناپه یا تخت ولو میشوند تا از گرما فرار کنند یا برای مدتی زمان را بگذرانند – در این میان، برخوردهای جنسی همیشه قریبالوقوع هستند، فقط به تعویق افتادهاند تا هوا یا تیزی ادراک بهبود یابد.
لینک نسخه کامل متن:
https://kokermag.com.com/close-encounters-58/
#newargentinecinema @kokermag
Kokermag
در بحبوحۀ آن
نوشتۀ کنت جونزترجمۀ آزاده جعفریمقدمۀ کوکر: این مقاله[1] پیشتر در فصلنامۀ فیلمخانه شمارۀ هشتم (بهار 1393) چاپ شده
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
هفته دهم و پایانیِ کوکر با سینمای نوین آرژانتین
دگرگونیهای سینما (و شاید هم کلام)
ماریانو ژیناس و میراث داستان (و شاید هم تصویر)
نوشتۀ وحید مرتضوی
@kokermag #newargentinecinema
دگرگونیهای سینما (و شاید هم کلام)
ماریانو ژیناس و میراث داستان (و شاید هم تصویر)
نوشتۀ وحید مرتضوی
@kokermag #newargentinecinema
هفته دهم و پایانیِ کوکر با سینمای نوین آرژانتین
دگرگونیهای سینما (و شاید هم کلام)
ماریانو ژیناس و میراث داستان (و شاید هم تصویر)
نوشتۀ وحید مرتضوی
صحبت از داستانهای شگفتانگیز و گل از صحبت در مورد خالقشان جدا نیست. فیلمهای ژیناس و خود ژیناس از هم جداناپذیرند. اینجا با موردی طرف هستیم که صحبت در باب اثر ناگزیر صحبت در باب مولف را هم به میان میکشد. مولفی که موقعیتش همچون موقعیت خود سینما متناقض و چندوجهی است. ژیناس همانقدر فیلمسازی تازه است که در معنای بورخسی کلمه – و بورخس نویسندۀ محبوب اوست و شاید مهمترین منبع الهامش – انعکاس، تکرار یا حتی کپی چندین فیلمساز بزرگ تاریخ سینماست. او بیپروا از آرشیو تاریخ سینما، و به جرئت، هر شکل ممکن داستان گفتن و تجربه کردن در آن، وام میگیرد و حتی ابایی ندارد که بگوید کپی کرده یا دزدیده است. ژیناس ژاک ریوت است، ریوتیترین فیلمساز غیر از ریوت سینما، ریوتِ دهۀ هفتاد که با داستانهای شگفتانگیز و گل بر آن شده در دل تضادهایی همچون روایت در برابر نمایش، بداههسازی در برابر صناعت، مستند در برابر داستان و یا حتی فیلم در برابر سریال به همان جنس تجربههایی دست بزند که ریوت با آوت وان و سلین و ژولی به قایقسواری میروند در زمانهای دیگر به انجام رسانده بود.
لینک نسخه کامل متن:
https://kokermag.com.com/close-encounters-60/
#newargentinecinema @kokermag
دگرگونیهای سینما (و شاید هم کلام)
ماریانو ژیناس و میراث داستان (و شاید هم تصویر)
نوشتۀ وحید مرتضوی
صحبت از داستانهای شگفتانگیز و گل از صحبت در مورد خالقشان جدا نیست. فیلمهای ژیناس و خود ژیناس از هم جداناپذیرند. اینجا با موردی طرف هستیم که صحبت در باب اثر ناگزیر صحبت در باب مولف را هم به میان میکشد. مولفی که موقعیتش همچون موقعیت خود سینما متناقض و چندوجهی است. ژیناس همانقدر فیلمسازی تازه است که در معنای بورخسی کلمه – و بورخس نویسندۀ محبوب اوست و شاید مهمترین منبع الهامش – انعکاس، تکرار یا حتی کپی چندین فیلمساز بزرگ تاریخ سینماست. او بیپروا از آرشیو تاریخ سینما، و به جرئت، هر شکل ممکن داستان گفتن و تجربه کردن در آن، وام میگیرد و حتی ابایی ندارد که بگوید کپی کرده یا دزدیده است. ژیناس ژاک ریوت است، ریوتیترین فیلمساز غیر از ریوت سینما، ریوتِ دهۀ هفتاد که با داستانهای شگفتانگیز و گل بر آن شده در دل تضادهایی همچون روایت در برابر نمایش، بداههسازی در برابر صناعت، مستند در برابر داستان و یا حتی فیلم در برابر سریال به همان جنس تجربههایی دست بزند که ریوت با آوت وان و سلین و ژولی به قایقسواری میروند در زمانهای دیگر به انجام رسانده بود.
لینک نسخه کامل متن:
https://kokermag.com.com/close-encounters-60/
#newargentinecinema @kokermag