Telegram Group & Telegram Channel
ذُکاء مُلک ایران و فلسفه

*⃣در بارۀ محمدعلی فروغی (۱۰ امرداد ۱۲۵۴-۵ آذر ۱۳۲۱)،که هنوز ایران جدید نتوانسته است کسی را در فهم مدرنیته و کوشش عملی برای ایجاد پیوند میان آن با میراث فرهنگی و مقتضیات کشور در قامت او بپرورد.

یادداشتی از موسی اکرمی

هم‌میهن، سال یکم، شمارۀ 108، شنبه 5 آذر 1401، ص. 15 (فرهنگ)

*⃣من در گفت‌وگوئی پیرامون «مواجهۀ فلسفی ایرانیان با مدرنیته» با اشاره به نبود «نمود جدّی درخوری از تأمل فلسفي در مدرنيته» در صحنۀ تفکر ایرانی پس از مشروطه گفته‌ام: «محمدعلي فروغي را تا حد زیادی می‌توان در جایگاهی برتر جای داد. تلاش او در شناخت و شناساندن انديشۀ مدرنيته، به‌ويژه در مقام استادی دارالفنون و نگارش چندین کتاب درسی و سپس در ساحاتی چون ترویج قانونمداري و آزاديخواهي با انتشار بيش از چهارصد شماره روزنامۀ غيردولتي «تربيت»، همچنین ترجمۀ خوب «گفتار در روش» دکارت ... و نگارش نهايي سه جلد «سير حکمت در اروپا»، در کنار نقشبازي در سياست‌ورزي عملي (در سطح نخست وزيري) بسیار ستودنی است» (نک. «فرهنگ امروز»، سال پنجم، شمارۀ 30، 1399)

*⃣فروغی، که در خانواده‌ای فرهیخته زاده شده وپرورش یافته و آموزش دیده بود، پس از ترجمه‌ها و تألیف‌ها و تدریس‌ها در زمینه‌هائی چون ادبیات و حقوق و اقتصاد و سیاست و تاریخ و فیزیک و شیمی و فلسفه، در حدود چهل سالگی توجهی ویژه به فلسفه یافت و ضمن حفظ دلبستگی‌های فعالانه به زمینه‌های پژوهشی و آموزشی دیگر و با همۀ مشغلۀ اداری و سیاسی (احتمالاً دارای رکورد بیشترین شمار در وزارت و نخست‌وزیری) چنان به شناساندن فلسفه به خواص و عموم مردمان پرداخت که تا آن زمان بی‌پیشینه بود.
ذُکاءالملک دوم، ضمن برخورداری از بیشترین دلبستگی به فرهنگ و ادب و فلسفه‌ورزی ایرانیان و نقش بی‌جایگزین آنان در فرهنگ و تمدن دورۀ اسلامی، نگران واپس‌ماندگی ایرانیان از کاروان فرهنگی جهان، به‌ویژه در دو جلوۀ علم و فلسفه، بود و دغدغۀ شناخت و شناساندن علل آن واپس‌ماندگی را داشت و برای پیشرفت بسی کوشید. نتایج مطالعات و تأملات خود در این زمینه‌ها را می‌توان در چند برنهاد زیر خلاصه کرد:

1) مهم‌ترین تجلی فرهنگ پیشرفتۀ اروپایی فلسفه است؛
2) مهم‌ترین رقیب ایران در دورۀ پیشااسلامی یونان بوده است؛
3) در روزگاری که «یونان درخشان‌ترین سرچشمۀ علم و هنر بود» ایران «نیز بزرگترین نگهبان تمدن و تصفیه‌کنندۀ اخلاق یا رواج‌دهندۀ بشریت شمرده می‌شد».
4) «در دورۀ اسلامی» ایران «بهترین خلیفۀ یونانیان در علم و حکمت» بود؛
5) یونان «پس از دورۀ رقابت حق استادی بر ما حاصل نمود؛
6) لازم است ما «فضائل [آن] رقیب قدیم ... را به‌درستی بشناسیم»؛
7) برجسته‌ترین شخصیت‌ها در فلسفۀ یونان سقراط و افلاطون‌اند و کتاب‌های افلاطون «تا کنون به زبان پارسی در نیامده و این برای ما ایرانیان فقدانی عظیم است»؛
8) دستاوردهای فلسفی ایران در دورۀ اسلامی از ارزش ویژه‌ای در شناخت فلسفی برخورداراند؛
9) پس از جنبش تأسیسی یونانیان در علم و حکمت، به‌ویژه از افلاطون و ارسطو، «نخستین انقلابی که در این تأسیس واقع شد» از سوی دکارت صورت گرفت و «بساط اسکولاستیک» برچیده شد و فلسفه «وارد مرحلۀ جدید»ی شد که زمینه‌ساز و پیامد فرهنگ و تمدن نوین اروپا و همساز با آن‌ها است؛ در حالی که فلسفۀ ایرانی پسااسلامی همچنان در دورۀ مدرسی باقی ماند؛
10) دکارت نشان داد که «محقق و دانشمند واقعی ... باید با استقلال فکر در امور عالم نظر و تأمل» کند و «فن منطق آن‌سان که از پیشینیان به ما رسیده وسیلۀ کسب علم نیست ... چنانکه در ظرف دو هزار سال از این گفتگوها هیچ معلوم تازه به دست نیامده و آن مقصد راه دیگر دارد»؛
11) ازاین رو «اگر کسی درست به مقام دکارت و انقلابی که او در علم آورده پی نبرد معرفتش در فلسفه و علم ناقص خواهد بود»؛
12) کتاب «گفتار در روش درست راه بردن عقل» دکارت نقش برجسته‌ای در آغازگری دوران جدید فلسفه داشته است؛
13) پس ترجمۀ آثار فیلسوفانی چون افلاطون و دکارت و شماری از فیلسوفان ایرانی یک وظیفۀ ملی است؛
14) فزون بر لزوم ترجمه و «اخذ و اقتباس بسیار» از «خارجیان و مخصوصاَ از اروپاییان»، ذکاءالملک معتقد بود که «باید در فکر ابداع [و تألیف هم] باشیم، چنان که «آگاهی و اقتباس از افکار و لطائف و گفتار خارجیان مستلزم آن نیست که شیوۀ زبان و بیان حود را از دست بدهیم و پسندیده‌تر آن است که فکر اروپایی را با زبان و بیان اختصاصی ایرانی درآوریم»؛

◀️بدین‌سان فروغی بخشی از وظیفۀ ملی تألیف و ترجمه در فلسفۀ غرب و فلسفۀ اسلامی را خود به عهده گرفت و آثاری را پدید آورد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:



group-telegram.com/musa_akrami/1304
Create:
Last Update:

ذُکاء مُلک ایران و فلسفه

*⃣در بارۀ محمدعلی فروغی (۱۰ امرداد ۱۲۵۴-۵ آذر ۱۳۲۱)،که هنوز ایران جدید نتوانسته است کسی را در فهم مدرنیته و کوشش عملی برای ایجاد پیوند میان آن با میراث فرهنگی و مقتضیات کشور در قامت او بپرورد.

یادداشتی از موسی اکرمی

هم‌میهن، سال یکم، شمارۀ 108، شنبه 5 آذر 1401، ص. 15 (فرهنگ)

*⃣من در گفت‌وگوئی پیرامون «مواجهۀ فلسفی ایرانیان با مدرنیته» با اشاره به نبود «نمود جدّی درخوری از تأمل فلسفي در مدرنيته» در صحنۀ تفکر ایرانی پس از مشروطه گفته‌ام: «محمدعلي فروغي را تا حد زیادی می‌توان در جایگاهی برتر جای داد. تلاش او در شناخت و شناساندن انديشۀ مدرنيته، به‌ويژه در مقام استادی دارالفنون و نگارش چندین کتاب درسی و سپس در ساحاتی چون ترویج قانونمداري و آزاديخواهي با انتشار بيش از چهارصد شماره روزنامۀ غيردولتي «تربيت»، همچنین ترجمۀ خوب «گفتار در روش» دکارت ... و نگارش نهايي سه جلد «سير حکمت در اروپا»، در کنار نقشبازي در سياست‌ورزي عملي (در سطح نخست وزيري) بسیار ستودنی است» (نک. «فرهنگ امروز»، سال پنجم، شمارۀ 30، 1399)

*⃣فروغی، که در خانواده‌ای فرهیخته زاده شده وپرورش یافته و آموزش دیده بود، پس از ترجمه‌ها و تألیف‌ها و تدریس‌ها در زمینه‌هائی چون ادبیات و حقوق و اقتصاد و سیاست و تاریخ و فیزیک و شیمی و فلسفه، در حدود چهل سالگی توجهی ویژه به فلسفه یافت و ضمن حفظ دلبستگی‌های فعالانه به زمینه‌های پژوهشی و آموزشی دیگر و با همۀ مشغلۀ اداری و سیاسی (احتمالاً دارای رکورد بیشترین شمار در وزارت و نخست‌وزیری) چنان به شناساندن فلسفه به خواص و عموم مردمان پرداخت که تا آن زمان بی‌پیشینه بود.
ذُکاءالملک دوم، ضمن برخورداری از بیشترین دلبستگی به فرهنگ و ادب و فلسفه‌ورزی ایرانیان و نقش بی‌جایگزین آنان در فرهنگ و تمدن دورۀ اسلامی، نگران واپس‌ماندگی ایرانیان از کاروان فرهنگی جهان، به‌ویژه در دو جلوۀ علم و فلسفه، بود و دغدغۀ شناخت و شناساندن علل آن واپس‌ماندگی را داشت و برای پیشرفت بسی کوشید. نتایج مطالعات و تأملات خود در این زمینه‌ها را می‌توان در چند برنهاد زیر خلاصه کرد:

1) مهم‌ترین تجلی فرهنگ پیشرفتۀ اروپایی فلسفه است؛
2) مهم‌ترین رقیب ایران در دورۀ پیشااسلامی یونان بوده است؛
3) در روزگاری که «یونان درخشان‌ترین سرچشمۀ علم و هنر بود» ایران «نیز بزرگترین نگهبان تمدن و تصفیه‌کنندۀ اخلاق یا رواج‌دهندۀ بشریت شمرده می‌شد».
4) «در دورۀ اسلامی» ایران «بهترین خلیفۀ یونانیان در علم و حکمت» بود؛
5) یونان «پس از دورۀ رقابت حق استادی بر ما حاصل نمود؛
6) لازم است ما «فضائل [آن] رقیب قدیم ... را به‌درستی بشناسیم»؛
7) برجسته‌ترین شخصیت‌ها در فلسفۀ یونان سقراط و افلاطون‌اند و کتاب‌های افلاطون «تا کنون به زبان پارسی در نیامده و این برای ما ایرانیان فقدانی عظیم است»؛
8) دستاوردهای فلسفی ایران در دورۀ اسلامی از ارزش ویژه‌ای در شناخت فلسفی برخورداراند؛
9) پس از جنبش تأسیسی یونانیان در علم و حکمت، به‌ویژه از افلاطون و ارسطو، «نخستین انقلابی که در این تأسیس واقع شد» از سوی دکارت صورت گرفت و «بساط اسکولاستیک» برچیده شد و فلسفه «وارد مرحلۀ جدید»ی شد که زمینه‌ساز و پیامد فرهنگ و تمدن نوین اروپا و همساز با آن‌ها است؛ در حالی که فلسفۀ ایرانی پسااسلامی همچنان در دورۀ مدرسی باقی ماند؛
10) دکارت نشان داد که «محقق و دانشمند واقعی ... باید با استقلال فکر در امور عالم نظر و تأمل» کند و «فن منطق آن‌سان که از پیشینیان به ما رسیده وسیلۀ کسب علم نیست ... چنانکه در ظرف دو هزار سال از این گفتگوها هیچ معلوم تازه به دست نیامده و آن مقصد راه دیگر دارد»؛
11) ازاین رو «اگر کسی درست به مقام دکارت و انقلابی که او در علم آورده پی نبرد معرفتش در فلسفه و علم ناقص خواهد بود»؛
12) کتاب «گفتار در روش درست راه بردن عقل» دکارت نقش برجسته‌ای در آغازگری دوران جدید فلسفه داشته است؛
13) پس ترجمۀ آثار فیلسوفانی چون افلاطون و دکارت و شماری از فیلسوفان ایرانی یک وظیفۀ ملی است؛
14) فزون بر لزوم ترجمه و «اخذ و اقتباس بسیار» از «خارجیان و مخصوصاَ از اروپاییان»، ذکاءالملک معتقد بود که «باید در فکر ابداع [و تألیف هم] باشیم، چنان که «آگاهی و اقتباس از افکار و لطائف و گفتار خارجیان مستلزم آن نیست که شیوۀ زبان و بیان حود را از دست بدهیم و پسندیده‌تر آن است که فکر اروپایی را با زبان و بیان اختصاصی ایرانی درآوریم»؛

◀️بدین‌سان فروغی بخشی از وظیفۀ ملی تألیف و ترجمه در فلسفۀ غرب و فلسفۀ اسلامی را خود به عهده گرفت و آثاری را پدید آورد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

BY موسی اکرمی: فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/musa_akrami/1304

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

In the United States, Telegram's lower public profile has helped it mostly avoid high level scrutiny from Congress, but it has not gone unnoticed. In 2018, Russia banned Telegram although it reversed the prohibition two years later. Right now the digital security needs of Russians and Ukrainians are very different, and they lead to very different caveats about how to mitigate the risks associated with using Telegram. For Ukrainians in Ukraine, whose physical safety is at risk because they are in a war zone, digital security is probably not their highest priority. They may value access to news and communication with their loved ones over making sure that all of their communications are encrypted in such a manner that they are indecipherable to Telegram, its employees, or governments with court orders. He said that since his platform does not have the capacity to check all channels, it may restrict some in Russia and Ukraine "for the duration of the conflict," but then reversed course hours later after many users complained that Telegram was an important source of information. But the Ukraine Crisis Media Center's Tsekhanovska points out that communications are often down in zones most affected by the war, making this sort of cross-referencing a luxury many cannot afford.
from ye


Telegram موسی اکرمی: فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان
FROM American