Telegram Group & Telegram Channel
Forwarded from نیما یوشیج (مانلی آمارد)
به دوست حسام‌زاده
نویسنده‌ی «خورشید ایران»

نمی‌دانم عید را تبریک بگویم یا نه؟ کوه‌ها تازه و خرم می‌شوند ولی نمی‌توانم یقین کنم دل تو هم تازه و خرم می‌شود. در این صورت، ممکن است عید برای تو وجود داشته باشد. روز عید یعنی روز نشاط و، نشاط را قلب انسان تعیین می‌کند نه تقویم و احکام نجومی.
چرا من مثل این شکوفه نمی‌خندم؟ برای اینکه بادهایی که می‌توانند به من روح بدهند، بهاری که باید مرا بخنداند، هنوز خیلی از من دور است.
بپرس چطور؟
آن بادها الحان شیپورهایی هستند که از روی تپه‌ها و کوه ها به فقیر، اخبار می‌کنند اسلحه بردار و مرگ را از خانه‌ات بیرون کن. بهار من موقع جدیدی است که جای برگ به درخت، شمشیر به کف مظلوم می‌دهد. به او فریاد می‌زند: عجله کن. اعتماد داشته باش. انتقام بکش. به آهن و آتش و جنگ، سلام بفرست. آن وقت است که به جای گل سرخ که از شاخه بیرون می‌آید از این گل بی‌آرام، خون بیرون بجهد. من این بهار را تبریک خواهم گفت و در ایام بدبختی، بهار نوع دیگر را باید بالعموم به کسانی تبریک گفت که شکم بزرگ و صدای خشن دارند و در حالتی که در قصرهاشان مطمئن نشسته‌اند یک شاعر بی‌گناه، زندگانی‌اش را به بدبختی و دوری از وطن و سرگردانی می‌گذراند. ولی قلم کم از تیشه نیست، پایه‌های این قصر مرتفع را به مرور ایام، خواهد کند. آنگاه قلمدار تا ابد در مقابل این در ایستاده و سربلند خواهد بود. تا اینطور نشده است تاریخ حیات من که به قلم یک رفیق با وفا نوشته شود، در خوابگاه وحشی‌ها چه فایده خواهد داشت؟
اینجا همه به خواب رفته‌اند. آنچه به من تعلق بگیرد مثل خود من گمنام می‌ماند (مقاله‌ی این روزنامه، این تاریخ حیات، و بالاخره این شعر) برای من چندان تفاوتی ندارد. شهرت را برای تصفیه‌ی امور معیشت می‌خواستم، چون دیدم صنعت و خدمت من در حدود فکر و فهم مردم نیست، مدت‌هاست در این موضوع با وجود اینکه گاه‌گاهی به حسب ضرورت‌های مادی اشتیاق پیدا می‌کنم، بی‌قید شده‌ام. محرمانه خدمت‌هایم را انجام می‌دهم. خواهی گفت خوب نیست. پاسخ خواهم داد: بد، بیش از خوب، رواج می‌گیرد. شاید این عقیده که خوب نیست باعث پیشرفت کارهای من بشود.
چند شب پیش، با عکاس‌باشی به نقطه‌ی خلوتی رفتیم علی‌رغم دشمنی و به سلامتی دوست. از من پرسید: مرتبن روزنامه می‌رسد یا نه؟ گفتم تنها شماره‌ی ۳۲ رسیده. در این حال، یاددآوری می‌کنم پدرم شاعر نیست و در روزنامه، شاعر نام برده شده. یوشیج‌ها یک طایفه‌اند نه طایفه‌های بسیار. یک طایفه‌ی وحشی و جنگلی هستند. شعر و ادبیات را نمی‌فهمند. ادبیات آنها گوسفند چرانیدن و شعر آنها، درگیری با درندگان جنگل است. بهترین همه‌ی آنها منم.

رفیق دائمی تو: نیما
۸ فروردین ۱۳۰۵

از «نامه‌ها» نیما یوشیج، تدوین: سیروس طاهباز، نشر نگاه، سال ۱۳۹۳، ص۱۴۸-۱۴۷

بهاءالدین حسام‌زاده معروف به #بهاءالدین_پازارگاد (۱۲۷۸ در شیراز — ۶ آذر ۱۳۴۸ در تهران) جامعه‌شناس، روزنامه‌نگار و سراینده بود. یک سال و نیم نشریه پازارگاد را در شیراز چاپخش می‌کرد سپس روزنامه‌ی «خورشید ایران» را که در سال ۱۳۰۲ آن را راه انداخته بود و در سال ۱۳۰۳ توقیف شده بود، از نو در سال ۱۳۲۱ چاپخش داد.

@nima_yoooshij  👈



group-telegram.com/MHMohaqeqMoein/20073
Create:
Last Update:

به دوست حسام‌زاده
نویسنده‌ی «خورشید ایران»

نمی‌دانم عید را تبریک بگویم یا نه؟ کوه‌ها تازه و خرم می‌شوند ولی نمی‌توانم یقین کنم دل تو هم تازه و خرم می‌شود. در این صورت، ممکن است عید برای تو وجود داشته باشد. روز عید یعنی روز نشاط و، نشاط را قلب انسان تعیین می‌کند نه تقویم و احکام نجومی.
چرا من مثل این شکوفه نمی‌خندم؟ برای اینکه بادهایی که می‌توانند به من روح بدهند، بهاری که باید مرا بخنداند، هنوز خیلی از من دور است.
بپرس چطور؟
آن بادها الحان شیپورهایی هستند که از روی تپه‌ها و کوه ها به فقیر، اخبار می‌کنند اسلحه بردار و مرگ را از خانه‌ات بیرون کن. بهار من موقع جدیدی است که جای برگ به درخت، شمشیر به کف مظلوم می‌دهد. به او فریاد می‌زند: عجله کن. اعتماد داشته باش. انتقام بکش. به آهن و آتش و جنگ، سلام بفرست. آن وقت است که به جای گل سرخ که از شاخه بیرون می‌آید از این گل بی‌آرام، خون بیرون بجهد. من این بهار را تبریک خواهم گفت و در ایام بدبختی، بهار نوع دیگر را باید بالعموم به کسانی تبریک گفت که شکم بزرگ و صدای خشن دارند و در حالتی که در قصرهاشان مطمئن نشسته‌اند یک شاعر بی‌گناه، زندگانی‌اش را به بدبختی و دوری از وطن و سرگردانی می‌گذراند. ولی قلم کم از تیشه نیست، پایه‌های این قصر مرتفع را به مرور ایام، خواهد کند. آنگاه قلمدار تا ابد در مقابل این در ایستاده و سربلند خواهد بود. تا اینطور نشده است تاریخ حیات من که به قلم یک رفیق با وفا نوشته شود، در خوابگاه وحشی‌ها چه فایده خواهد داشت؟
اینجا همه به خواب رفته‌اند. آنچه به من تعلق بگیرد مثل خود من گمنام می‌ماند (مقاله‌ی این روزنامه، این تاریخ حیات، و بالاخره این شعر) برای من چندان تفاوتی ندارد. شهرت را برای تصفیه‌ی امور معیشت می‌خواستم، چون دیدم صنعت و خدمت من در حدود فکر و فهم مردم نیست، مدت‌هاست در این موضوع با وجود اینکه گاه‌گاهی به حسب ضرورت‌های مادی اشتیاق پیدا می‌کنم، بی‌قید شده‌ام. محرمانه خدمت‌هایم را انجام می‌دهم. خواهی گفت خوب نیست. پاسخ خواهم داد: بد، بیش از خوب، رواج می‌گیرد. شاید این عقیده که خوب نیست باعث پیشرفت کارهای من بشود.
چند شب پیش، با عکاس‌باشی به نقطه‌ی خلوتی رفتیم علی‌رغم دشمنی و به سلامتی دوست. از من پرسید: مرتبن روزنامه می‌رسد یا نه؟ گفتم تنها شماره‌ی ۳۲ رسیده. در این حال، یاددآوری می‌کنم پدرم شاعر نیست و در روزنامه، شاعر نام برده شده. یوشیج‌ها یک طایفه‌اند نه طایفه‌های بسیار. یک طایفه‌ی وحشی و جنگلی هستند. شعر و ادبیات را نمی‌فهمند. ادبیات آنها گوسفند چرانیدن و شعر آنها، درگیری با درندگان جنگل است. بهترین همه‌ی آنها منم.

رفیق دائمی تو: نیما
۸ فروردین ۱۳۰۵

از «نامه‌ها» نیما یوشیج، تدوین: سیروس طاهباز، نشر نگاه، سال ۱۳۹۳، ص۱۴۸-۱۴۷

بهاءالدین حسام‌زاده معروف به #بهاءالدین_پازارگاد (۱۲۷۸ در شیراز — ۶ آذر ۱۳۴۸ در تهران) جامعه‌شناس، روزنامه‌نگار و سراینده بود. یک سال و نیم نشریه پازارگاد را در شیراز چاپخش می‌کرد سپس روزنامه‌ی «خورشید ایران» را که در سال ۱۳۰۲ آن را راه انداخته بود و در سال ۱۳۰۳ توقیف شده بود، از نو در سال ۱۳۲۱ چاپخش داد.

@nima_yoooshij  👈

BY حسن معین - خودشناسی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/MHMohaqeqMoein/20073

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Again, in contrast to Facebook, Google and Twitter, Telegram's founder Pavel Durov runs his company in relative secrecy from Dubai. For tech stocks, “the main thing is yields,” Essaye said. Perpetrators of these scams will create a public group on Telegram to promote these investment packages that are usually accompanied by fake testimonies and sometimes advertised as being Shariah-compliant. Interested investors will be asked to directly message the representatives to begin investing in the various investment packages offered. The original Telegram channel has expanded into a web of accounts for different locations, including specific pages made for individual Russian cities. There's also an English-language website, which states it is owned by the people who run the Telegram channels. In February 2014, the Ukrainian people ousted pro-Russian president Viktor Yanukovych, prompting Russia to invade and annex the Crimean peninsula. By the start of April, Pavel Durov had given his notice, with TechCrunch saying at the time that the CEO had resisted pressure to suppress pages criticizing the Russian government.
from us


Telegram حسن معین - خودشناسی
FROM American