Egon #Schiele (1890-1918) Mother with two children II., 1915, Oil on canevas, Leopold Museum, Vienna.
کتابِ اخلاق با این یادآوری پایان مییابد: اکثر انسانها فقط زمانی که دچارِ چیزی میشوند [=منفعل هستند] احساس زنده بودن میکنند. آنها نمیتوانند وجود را تاب آورند مگر بهمثابه دچار بودن [=منفعل بودن]:
«بهمحض اینکه [فردِ نادان] از تحت تأثیر بودن [=انفعال] باز میایستد، از بودن نیز باز میایستد.»
#ژیل_دلوز
اسپینوزا و مسئلۀ بیان
«بهمحض اینکه [فردِ نادان] از تحت تأثیر بودن [=انفعال] باز میایستد، از بودن نیز باز میایستد.»
#ژیل_دلوز
اسپینوزا و مسئلۀ بیان
برخلاف لایبنیتس، دینامیزم و «ذاتگراییِ» اسپینوزا هرگونه غائیت را، عمداً، طرد میکند. نظریهی کوناتوس اسپینوزا هیچ کارکردی ندارد جز نشان دادن دینامیزم به آنگونه که هست، آنهم با زدودن هرگونه معنای غایتمند از آن. اگر طبیعت بیانگر است، این بیانگری به این معنا نیست که سطوح مختلف آن نمادینکنندهی یکدیگرند؛ نشانه، نماد، و هماهنگی [=هارمونی] از قدرت های حقیقی طبیعت اخراج می شوند.
(#دلوز، اسپینوزا و مسئلۀ بیان)
(#دلوز، اسپینوزا و مسئلۀ بیان)