Telegram Group & Telegram Channel
انقلاب ما انفجار باد بود

تصور کنید می‌توانستید به سال ۵۷ برگردید و در آن غوغا و همهمه، خلق را هشدار دهید. چه می‌توانستید و چه  می‌بایستی گفت؟ که از آخوندها بهراسند؟ یکی از معدود اقشار ضدانقلاب در آن روزگار آخوندهای سنتی و بعضی مراجع تقلید سنتی بودند. به علاوه اینکه چنین اندرزی جلوی چپی‌ها و توطئه‌گران حزب توده را نمی‌گرفت. می‌گفتید که از چپی‌ها و روشنفکران بهراسند؟ عالی، اما این مانع کمونیست‌های عمامه‌به‌سر و ملی‌گراهای احمق نمی‌شد. شاه هم خود را از چشم‌ها انداخته، خلا معنوی ایجاد کرده و خود را نسبت به دروغ‌ها آسیب‌پذیر ‌و بی‌دفاع کرده بود. چه اندرز اخلاقی  می‌شد به آن نسل بی‌قرار مجنون داد؟

انقلاب ۵۷ انفجار بادهای جمع‌شده در صد سال پیش از آن بود. بادهایی که ایده‌فروشان در ذهن مردم در طی صد سال کاشتند و تدریجا به طوفانی مهلک تبدیل شد. کمتر از صد سال طول کشید تا زیر پای مردم خالی شود و کاملا از باورها و نهادهای سنتی و چارچوب عقل متواضع سنتی خود محروم شوند و‌ خود را جای خدا بگذارند و در گرداب توهم کمونیسم غرق شوند.

جنس ایرانی همیشه خرده‌شیشه داشته است، چیزی که حاصل سابقه طولانی آن دیار است. تاریخی طولانی از وارد کردن عقاید و ادیان و بعد تغییر اساسی آنها در بسته‌بندی‌های جدید، و راه حق و راستی را چند پاره کردن. اما از خودبیگانگی جدی از دوران مدرن شروع شد. شخصیت خودشیفته و تنگ‌نظر ایرانی مستعد باد بود، اما قدرت گرفتن ایده‌فروش‌ها از مشروطه شروع شد که مشتی دزد فریبکار و بابی و جاسوس و فاسد و متاثر از انقلاب فرانسه یا رادیکال‌های قفقازی، با شعار مرگ بر استبداد و بدون کوچکترین اعتقادی قلبی به آزادی یا اصلاح و بدون هیچ احترامی برای شاه، به تخریب سلطنت سنتی پرداختند و از خود شهید و قهرمان ساختند. بعد در زمان رضاخان اندیشه ابلهانه باستان‌گرایی و ملی‌گرایی از اروپا وارد شد و باد تکبر و توهم سرعتی ناگهانی گرفت و بند مسلمانی گسست. مصدق و ملی‌گراها از این باد استفاده کردند و نحوست خلایق را افزودند. جان کلام ملی‌گرایان سوسیالیست چه بود؟ که مالکیت دولتی بهتر از تجارت آزاد است؛ که مخالفت و دشمنی با داد و ستد ‌‌و‌ مذاکره و مراوده با بیگانگان به معنی وطن‌دوستی است؛ که باید هر آشغال خودی دولتی را با برچسب «ملی» قالب کرد به خلایق فریب‌خورده. نحوستی که مصدق به نگاه ایرانیان و روابط خارجی وارد کرد برای دهه‌ها بر ایرانیان استیلا پیدا کرد و معلوم نیست کی برود.

محمدرضا با انقلاب سفید و تمدن بزرگ و ژنرال‌هایش و سوسیالیسم آمرانه و جشن ۲۵۰۰ ساله و تقویم ۲۵۰۰ ساله، پرچم نخوت را تا می‌توانست بالا برد و در بادهای ایرانیان دمید. در همان زمان، روشنفکران توخالی و چپی‌های عقده‌ای میلیون‌ها مطلب جفنگ خنده‌آور در مغز دانشجویان جاهل ریختند. آخر سرو‌کله کمونیست‌های اخوانی و دجالیون پیدا شد که اسلام را نجات دهند و انسان را به مقام انسانیت برسانند و جامعه بی‌طبقاتی توحیدی تاسیس و مقدمات حضور امام زمان را فراهم کنند و قدس را با نفت مجانی فتح کنند. سرانجام طوفان به بار آمد و‌ سفلگان جامعه به رو آمدند و سکان را در دست گرفتند و فلاسفه و وعاظ و شعرا و فقها و اقتصاددانان و عرفا را به خدمت گرفتند تا مردانگی را خفه کنند.

باد هنوز می‌وزد. از حکومت رجاله ها که بگذریم ، الان فمینیست‌ها منتظرند تا از زنان فضانورد و قهرمان پرش با نیزه بسازند و باقی‌مانده‌ی شرم و‌ حیا را بسوزانند و خانواده را به هم بریزند که دیگر اثری از مرد ایرانی نماند. یا شاید دوباره نوبت شیعیان غالی و افراطی باشد. یا شاید «اقتصاددان» برنامه‌ریز سوسیال-دموکرات بخواهد فقر را ریشه‌کن کند. در غیاب سنن سیاسی ‌اجتماعی و‌مذهبی، جنس ایرانی را سخت می‌توان به صراط مستقیم آورد. تحصیلات اضافی و زائد دانشگاهی اصلی‌ترین منبع باد است و ایرانیان هرکدام چند تا از این مدارک بی‌فایده در دست دارند. جفنگیات شعر ‌نو‌ و‌ چس‌ناله‌ها هم قفل می‌زند به درب عقل و گفتگو. مشکل ایرانی فقط اغراق در دانش خود نیست، بلکه اغراق در خلوص و اغراق در احساسات نیز است. پس طوفان ادامه پیدا خواهد کرد و ارواح پراکنده را پراکنده‌تر خواهد ساخت. ایرانیان این باد بی‌ریشگی و خودشیفتگی و نحوست را هر جای دنیا که بروند با خود می‌برند، و نتیجتا جمعشان جمع نمی‌شود و نسبت به هم دافعه شدید دارند و هیچ کار گروهی نتوانند کرد جز آنکه هزار صاحب پیدا کند. در غیاب شاه، همه شاه شدند. در غیاب معنویت و مشروعیت سنتی همه به بت دولت و بت «خود» پناه می‌برند.

تاریخ اندیشه سیاسی ایرانی در ۱۵۰ سال اخیر چیزی نبوده جز کامل‌ترین کلکسیون باد (تکبر و غرور و توهم و تصنع) در تاریخ جهان. چیزی نبوده جز ایده‌فروشی ‌رذیلانه از سوی دزدان به خلق ناسپاس و جوگیر، تحت لوای مشروطه و مساوات و حقوق بشر و حقوق کارگر و اسلامیسم و ملی‌گرایی و فمینیسم و....

@anti_hypocrisy
 
👍91👎185❤‍🔥2💔2



group-telegram.com/anti_hypocrisy/16
Create:
Last Update:

انقلاب ما انفجار باد بود

تصور کنید می‌توانستید به سال ۵۷ برگردید و در آن غوغا و همهمه، خلق را هشدار دهید. چه می‌توانستید و چه  می‌بایستی گفت؟ که از آخوندها بهراسند؟ یکی از معدود اقشار ضدانقلاب در آن روزگار آخوندهای سنتی و بعضی مراجع تقلید سنتی بودند. به علاوه اینکه چنین اندرزی جلوی چپی‌ها و توطئه‌گران حزب توده را نمی‌گرفت. می‌گفتید که از چپی‌ها و روشنفکران بهراسند؟ عالی، اما این مانع کمونیست‌های عمامه‌به‌سر و ملی‌گراهای احمق نمی‌شد. شاه هم خود را از چشم‌ها انداخته، خلا معنوی ایجاد کرده و خود را نسبت به دروغ‌ها آسیب‌پذیر ‌و بی‌دفاع کرده بود. چه اندرز اخلاقی  می‌شد به آن نسل بی‌قرار مجنون داد؟

انقلاب ۵۷ انفجار بادهای جمع‌شده در صد سال پیش از آن بود. بادهایی که ایده‌فروشان در ذهن مردم در طی صد سال کاشتند و تدریجا به طوفانی مهلک تبدیل شد. کمتر از صد سال طول کشید تا زیر پای مردم خالی شود و کاملا از باورها و نهادهای سنتی و چارچوب عقل متواضع سنتی خود محروم شوند و‌ خود را جای خدا بگذارند و در گرداب توهم کمونیسم غرق شوند.

جنس ایرانی همیشه خرده‌شیشه داشته است، چیزی که حاصل سابقه طولانی آن دیار است. تاریخی طولانی از وارد کردن عقاید و ادیان و بعد تغییر اساسی آنها در بسته‌بندی‌های جدید، و راه حق و راستی را چند پاره کردن. اما از خودبیگانگی جدی از دوران مدرن شروع شد. شخصیت خودشیفته و تنگ‌نظر ایرانی مستعد باد بود، اما قدرت گرفتن ایده‌فروش‌ها از مشروطه شروع شد که مشتی دزد فریبکار و بابی و جاسوس و فاسد و متاثر از انقلاب فرانسه یا رادیکال‌های قفقازی، با شعار مرگ بر استبداد و بدون کوچکترین اعتقادی قلبی به آزادی یا اصلاح و بدون هیچ احترامی برای شاه، به تخریب سلطنت سنتی پرداختند و از خود شهید و قهرمان ساختند. بعد در زمان رضاخان اندیشه ابلهانه باستان‌گرایی و ملی‌گرایی از اروپا وارد شد و باد تکبر و توهم سرعتی ناگهانی گرفت و بند مسلمانی گسست. مصدق و ملی‌گراها از این باد استفاده کردند و نحوست خلایق را افزودند. جان کلام ملی‌گرایان سوسیالیست چه بود؟ که مالکیت دولتی بهتر از تجارت آزاد است؛ که مخالفت و دشمنی با داد و ستد ‌‌و‌ مذاکره و مراوده با بیگانگان به معنی وطن‌دوستی است؛ که باید هر آشغال خودی دولتی را با برچسب «ملی» قالب کرد به خلایق فریب‌خورده. نحوستی که مصدق به نگاه ایرانیان و روابط خارجی وارد کرد برای دهه‌ها بر ایرانیان استیلا پیدا کرد و معلوم نیست کی برود.

محمدرضا با انقلاب سفید و تمدن بزرگ و ژنرال‌هایش و سوسیالیسم آمرانه و جشن ۲۵۰۰ ساله و تقویم ۲۵۰۰ ساله، پرچم نخوت را تا می‌توانست بالا برد و در بادهای ایرانیان دمید. در همان زمان، روشنفکران توخالی و چپی‌های عقده‌ای میلیون‌ها مطلب جفنگ خنده‌آور در مغز دانشجویان جاهل ریختند. آخر سرو‌کله کمونیست‌های اخوانی و دجالیون پیدا شد که اسلام را نجات دهند و انسان را به مقام انسانیت برسانند و جامعه بی‌طبقاتی توحیدی تاسیس و مقدمات حضور امام زمان را فراهم کنند و قدس را با نفت مجانی فتح کنند. سرانجام طوفان به بار آمد و‌ سفلگان جامعه به رو آمدند و سکان را در دست گرفتند و فلاسفه و وعاظ و شعرا و فقها و اقتصاددانان و عرفا را به خدمت گرفتند تا مردانگی را خفه کنند.

باد هنوز می‌وزد. از حکومت رجاله ها که بگذریم ، الان فمینیست‌ها منتظرند تا از زنان فضانورد و قهرمان پرش با نیزه بسازند و باقی‌مانده‌ی شرم و‌ حیا را بسوزانند و خانواده را به هم بریزند که دیگر اثری از مرد ایرانی نماند. یا شاید دوباره نوبت شیعیان غالی و افراطی باشد. یا شاید «اقتصاددان» برنامه‌ریز سوسیال-دموکرات بخواهد فقر را ریشه‌کن کند. در غیاب سنن سیاسی ‌اجتماعی و‌مذهبی، جنس ایرانی را سخت می‌توان به صراط مستقیم آورد. تحصیلات اضافی و زائد دانشگاهی اصلی‌ترین منبع باد است و ایرانیان هرکدام چند تا از این مدارک بی‌فایده در دست دارند. جفنگیات شعر ‌نو‌ و‌ چس‌ناله‌ها هم قفل می‌زند به درب عقل و گفتگو. مشکل ایرانی فقط اغراق در دانش خود نیست، بلکه اغراق در خلوص و اغراق در احساسات نیز است. پس طوفان ادامه پیدا خواهد کرد و ارواح پراکنده را پراکنده‌تر خواهد ساخت. ایرانیان این باد بی‌ریشگی و خودشیفتگی و نحوست را هر جای دنیا که بروند با خود می‌برند، و نتیجتا جمعشان جمع نمی‌شود و نسبت به هم دافعه شدید دارند و هیچ کار گروهی نتوانند کرد جز آنکه هزار صاحب پیدا کند. در غیاب شاه، همه شاه شدند. در غیاب معنویت و مشروعیت سنتی همه به بت دولت و بت «خود» پناه می‌برند.

تاریخ اندیشه سیاسی ایرانی در ۱۵۰ سال اخیر چیزی نبوده جز کامل‌ترین کلکسیون باد (تکبر و غرور و توهم و تصنع) در تاریخ جهان. چیزی نبوده جز ایده‌فروشی ‌رذیلانه از سوی دزدان به خلق ناسپاس و جوگیر، تحت لوای مشروطه و مساوات و حقوق بشر و حقوق کارگر و اسلامیسم و ملی‌گرایی و فمینیسم و....

@anti_hypocrisy
 

BY دغلکاری نخبگان، کانال اصغر حکمتیار


Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260

Share with your friend now:
group-telegram.com/anti_hypocrisy/16

View MORE
Open in Telegram


Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Since its launch in 2013, Telegram has grown from a simple messaging app to a broadcast network. Its user base isn’t as vast as WhatsApp’s, and its broadcast platform is a fraction the size of Twitter, but it’s nonetheless showing its use. While Telegram has been embroiled in controversy for much of its life, it has become a vital source of communication during the invasion of Ukraine. But, if all of this is new to you, let us explain, dear friends, what on Earth a Telegram is meant to be, and why you should, or should not, need to care. Elsewhere, version 8.6 of Telegram integrates the in-app camera option into the gallery, while a new navigation bar gives quick access to photos, files, location sharing, and more. As the war in Ukraine rages, the messaging app Telegram has emerged as the go-to place for unfiltered live war updates for both Ukrainian refugees and increasingly isolated Russians alike. Anastasia Vlasova/Getty Images Founder Pavel Durov says tech is meant to set you free
from us


Telegram دغلکاری نخبگان، کانال اصغر حکمتیار
FROM American