group-telegram.com/azdanameh/1416
Last Update:
📌 حمایت شفتی از تجزیهی ایران به روایت هما ناطق
اکنون مجتهد اصفهان(حجهالاسلام شفتی) و چماقدارانش به قدرتی رسیده بودند که بیپروا در همبستگی با انگلیسها سخن از جداییخواهی میراندند و به تحریک نمایندگان سیاسی آن دولت، تجزیهٔ ایران را پیش میکشیدند. کار به جایی رسید که یکی از رهبران لوطیان علم استقلال برافراشت به انکار سرزمین خویش و دولت ایران برآمد. نخست به نام "رمضان شاه" خطبه خواند و سکّه زد و سپس دستور کشتار و غارت شهر را داد، اما راه به جایی نبرد.
انگلیسها که به خوبی از ناتوانی اهل دولت و توان مجتهد آگاه بودند، فرصت بادآورده را غنیمت شمردند، میدانستند که شفتی را با دولت محمد شاه سر سازش نبود و او را "ملحد" میدانست. پس مأموران دولت انگلیس به سراغ مجتهد اصفهان رفتند. در پیشگاهاش سر فرود آورند روی زمین زانو زدند و اسلام را ستودند. در چاپلوسی تا جایی پیش رفتند که نامهای خودشان را برگرداندند و اسلامی کردند. به مثل "کولونی" افسر انگلیسی "ملا مؤمن" نام گرفت. "پاتینجر" که محمد شاه او را به طنز "بادمجان صاحب" میخواند، هر جا میرفت تغییر اسم میداد و نامهای دینپسند از "محمد حسین" و "طبیب هندی" برمیگزید.
بدینسان بود که به یاری ملایان راه تجزیهٔ ایران هموار شد. به راه جدا کردن هرات، هانری لاپار نمایندهٔ نظامی انگلیس با سرافرازی گزارش میکرد: دربارهٔ هرات "دوبار به دیدار مجتهد اصفهان رفتم [...] با اینکه او یک مسلمان سرسخت است [...] از من بسیار مؤدبانه پذیرایی کرد [...] و دربارهٔ مسائل سیاسی هم به گفتگو نشستیم" مجتهد آماده بود که در ازای رشوه سرتاسر ایران را بفروشد. از این رو دستمزد را گرفت و در همیاری با سران انگلیس و به راه تجزیهٔ ایران فتوا داد. به راه این هدف ملایان دیگری را نیز با خود همراه کرد. ... به یاری همین آخوندها انگلیس تجزیهٔ خرمشهر را نیز که در آن روزگار مُحمّره میخواندند در برنامه گنجانیدند. برنامهشان این بود که این ولایت را از ایران جدا کنند و به عثمانی واگذارند. ...خوشبختانه دولت ایران ایستادگی نشان داد و این کار سرنگرفت اما از این پس عثمانیان هر چندی به خرمشهر یورش بردند و در ۱۸۴۳، بیش از ۵۰۰ بازرگان و زائر ایرانی را از پای درآوردند.
📕هما ناطق، روحانیت در پراکندگی؛ ۱۸۲۸ – ۱۸۵۰، بیتا، بیجا، بینا.
💠 اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی
@azdanameh
BY اَزدانامه | محمدمهدی حاتمی
Warning: Undefined variable $i in /var/www/group-telegram/post.php on line 260
Share with your friend now:
group-telegram.com/azdanameh/1416