🌐 دکتر یونس احمدی دینپژوه، ساختارپژوه:
این روزها، در ایام انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری با وجود همه کمی و کاستیها، میتوانیم شاهد «پرواز بلند دموکراسی فرهنگی و مردمسالاری دینی» در کشور باشیم.
♦️ما بخش مهمی از آغاز یک تاریخ برای ایرانیم.
🔹ما سهمی مهم در ورود ایران به عصری داریم که در آن تصمیمگیریها نیازمند پشتوانه حمایتی انسان ایرانی صاحب رأی است و باید به او یک مراجعه اثرگذار داشت. در این خصوص ما بخشی از یک روندیم.
🔹چه صحنه ماندگاری است وقتی همه باید در انتظار بمانند و ببینند مردم چه تصمیمی خواهند گرفت. تکرار و تمرین این صحنهها، با خود برکت و عاقبت به خیری به همراه دارد.
🔹مردم، چه با میل ما باشند، چه بر میل ما، کثرت، فراوانی و وسعتند. حق و نعمت با مردم است.
🔹ساختاری که بدون رأی مردم توقف میکند، وضعیت اصیلی است که باید از آن و روندهایش محافظت کرد و به آیندگان تحویل داد. بل لله الأمر جميعاً.
🔸 ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
🆔@Iranianstructures
این روزها، در ایام انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری با وجود همه کمی و کاستیها، میتوانیم شاهد «پرواز بلند دموکراسی فرهنگی و مردمسالاری دینی» در کشور باشیم.
♦️ما بخش مهمی از آغاز یک تاریخ برای ایرانیم.
🔹ما سهمی مهم در ورود ایران به عصری داریم که در آن تصمیمگیریها نیازمند پشتوانه حمایتی انسان ایرانی صاحب رأی است و باید به او یک مراجعه اثرگذار داشت. در این خصوص ما بخشی از یک روندیم.
🔹چه صحنه ماندگاری است وقتی همه باید در انتظار بمانند و ببینند مردم چه تصمیمی خواهند گرفت. تکرار و تمرین این صحنهها، با خود برکت و عاقبت به خیری به همراه دارد.
🔹مردم، چه با میل ما باشند، چه بر میل ما، کثرت، فراوانی و وسعتند. حق و نعمت با مردم است.
🔹ساختاری که بدون رأی مردم توقف میکند، وضعیت اصیلی است که باید از آن و روندهایش محافظت کرد و به آیندگان تحویل داد. بل لله الأمر جميعاً.
🔸 ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
🆔@Iranianstructures
🌐خروجی انتخابات ریاست جمهوری در ایران/ دکتر یونس احمدی: خروجی انتخابات ریاست جمهوری در ایران علاوه بر تعیین رئیسجمهور، نوعی گفتمانسازی نیز محسوب میشود. دموکراسی یک "امر کنترل شده" در میان همۀ ساختارهاست
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ بخش اول
♦️مرداد1403
🔹خُب من برای این مصاحبه از شما تشکر میکنم و در روششناسی بحث میخواهم چند نکتهای را عرض کنم. فرض ما این است، الآن من در مقابل سؤالاتی که میفرمایید در واقع کالایی را میخواهم به شما عرضه بکنم. این کالایِ فکری از یک مخزنِ اندیشه صادر میشود که اگر این مخزن را شناسایی کنیم، بهتر میتوانیم در مرحله بعدی پاسخهایی را که میدهیم توضیح دهیم و یا فهم و نوع شناسی کنیم.
🔹به هر صورت هر فردی از یک مخزنِ اندیشه، سؤالات را پاسخ میدهد و واردِ مورد و موضوعات میشود. مخزنشناسیِ اندیشه یک بخش از روششناسی گفتگو است که لازم است ما در ابتدای مصاحبهها اگر میخواهیم نوعی ورود علمیتر به بحث داشته باشیم آن را طرح کنیم. ورود علمی به معنای ورود اقتصادی و جلوگیری از پرگوئی است.
🔹از خصوصیات ذهنیت Attitude من برای ورود به بحث _که البته مصطلح است و در برخی از زبانها گفته میشود، ذهنیت، همه چیزِ بحث است_ این است که من مثبتاندیشی و واقعنگری را در دستور کار قرار میدهم و سؤالات را با این روش پاسخ میدهم.
🔹برای درک مشترک از بحث، شما مفروض بگیرید که میخواهید مسیری را با خودرویی طی کنید و آن مسیر نیاز به ۱۰۰ واحد سوخت دارد و شما ۶۰ واحد از سوخت با خود همراه دارید، در واقع "مثبتِ سوخت" شما ۶۰ است و عدم وجود سوخت 40 واحد است.
🔹به یک بیان، اینجا شما، با خودرویی که در اختیار دارید به همان اندازه که سوخت دارید میتوانید مسیر را طی کنید، مابقِیِ ظرفیتِ اسمیِ سوخت شما موجود نیست و نمیتوانید روی آن حساب کنید پس "سوختِ شما" یک مقدار است و "ناسوختِ شما" یک مقدار و مشخص است.
🔹تئوری من در این مصاحبه این است که روی زمین حرکت کنم و با منابع موجود و افعالِ قابل لمس به سؤالات پاسخ بدهم. ناموجودیها و مشکلات جزءِ ناسوخت هستند و نمیتوانند برای توضیح کارکرد یک سیستم و ساختار به کار گرفته شوند. البته میتوانند "بهانهها"یِ خوبی باشند، اما روش من در این مصاحبه این نیست که با بهانهجویی به سؤالات پاسخ بدهم.
🔹همیشه علیه شما نیروهای مخالفی فعال میباشند و شما نمیتوانید برای توضیح کارکردهای مثبت سیستم خود آنها را بکارگیری کنید. این نیروها برای شما نقش ناسوخت را بازی میکنند و شما باید بر آن نیروها غلبه کنید یا لااقل از پَسِ آنها برآئید. آنها دلیل ناکارآمدی سیستم شما نیستند. شما بایستی به سوختی که فراهم کردهاید، تکیه داشته باشید. لطفاً این دقت را داشته باشید که نیروهای مخالفخوانِ شما، موافقخوانِ یک سیستم دیگر هستند و در آنجا نیرویِ مثبت تلقی میشوند. اصولاً هیچ نیروی مخالفخوانی وجود ندارد."وجود خوانش است" نه ناخوانش. ناخوانش ناوجود است. ناخوانشی وجود ندارد. اگر کمی روشنتر صحبت کنیم، مخالفخوانها قرائتهایِ دیگری از هستیِ موضوع هستند.
🔹وقتی شما از تئوریِ توضیحِ مثبت Theory of positive explanation یا عبارت نزدیک به آن به معنای واقعنگری استفاده میکنید، در واقع دستانِ خود را برای توضیح سیستمهایی که دارید و عملکرد آنها با عملکرد سایر سیستمها میبندید. اینجا دیگر هیچ توطئهای در کار نیست. چون توطئه یک توضیح مثبت نیست. توطئه وجود نیست، ناوجود است و در حساب و کتابها قابِلِ قرار گرفتن در معادله نیست. معادلات مملو از توطئه درست از آب در نمیآیند و این چیزی است که ما به آن عادت داریم و بسیاری از ملتها از این عادت عبورکردهاند.
🔹هر ساختار و سیستمی ممکن است عملکرد خود را داشته باشد و آن عملکرد در مسیر "غیرِ همراستا" و عکسِ عملکرد ساختار شما در جریان باشد. شما نمیتوانید این سیستم و ساختار را توطئهگر معرفی کنید. در واقع سیستمها برای توطئه خلق نمیشوند. سیستمها جهتهای مختلفی دارند و ممکن است عکس اثر همدیگر را داشته باشند اما همه از قوانینِ طبیعی مربوط به ساختارها و سیستمها تبعیت میکنند.
#دکتر_یونس_احمدی
#خروجی_انتخابات_ریاست_جمهوری_در_ایران
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ بخش اول
♦️مرداد1403
🔹خُب من برای این مصاحبه از شما تشکر میکنم و در روششناسی بحث میخواهم چند نکتهای را عرض کنم. فرض ما این است، الآن من در مقابل سؤالاتی که میفرمایید در واقع کالایی را میخواهم به شما عرضه بکنم. این کالایِ فکری از یک مخزنِ اندیشه صادر میشود که اگر این مخزن را شناسایی کنیم، بهتر میتوانیم در مرحله بعدی پاسخهایی را که میدهیم توضیح دهیم و یا فهم و نوع شناسی کنیم.
🔹به هر صورت هر فردی از یک مخزنِ اندیشه، سؤالات را پاسخ میدهد و واردِ مورد و موضوعات میشود. مخزنشناسیِ اندیشه یک بخش از روششناسی گفتگو است که لازم است ما در ابتدای مصاحبهها اگر میخواهیم نوعی ورود علمیتر به بحث داشته باشیم آن را طرح کنیم. ورود علمی به معنای ورود اقتصادی و جلوگیری از پرگوئی است.
🔹از خصوصیات ذهنیت Attitude من برای ورود به بحث _که البته مصطلح است و در برخی از زبانها گفته میشود، ذهنیت، همه چیزِ بحث است_ این است که من مثبتاندیشی و واقعنگری را در دستور کار قرار میدهم و سؤالات را با این روش پاسخ میدهم.
🔹برای درک مشترک از بحث، شما مفروض بگیرید که میخواهید مسیری را با خودرویی طی کنید و آن مسیر نیاز به ۱۰۰ واحد سوخت دارد و شما ۶۰ واحد از سوخت با خود همراه دارید، در واقع "مثبتِ سوخت" شما ۶۰ است و عدم وجود سوخت 40 واحد است.
🔹به یک بیان، اینجا شما، با خودرویی که در اختیار دارید به همان اندازه که سوخت دارید میتوانید مسیر را طی کنید، مابقِیِ ظرفیتِ اسمیِ سوخت شما موجود نیست و نمیتوانید روی آن حساب کنید پس "سوختِ شما" یک مقدار است و "ناسوختِ شما" یک مقدار و مشخص است.
🔹تئوری من در این مصاحبه این است که روی زمین حرکت کنم و با منابع موجود و افعالِ قابل لمس به سؤالات پاسخ بدهم. ناموجودیها و مشکلات جزءِ ناسوخت هستند و نمیتوانند برای توضیح کارکرد یک سیستم و ساختار به کار گرفته شوند. البته میتوانند "بهانهها"یِ خوبی باشند، اما روش من در این مصاحبه این نیست که با بهانهجویی به سؤالات پاسخ بدهم.
🔹همیشه علیه شما نیروهای مخالفی فعال میباشند و شما نمیتوانید برای توضیح کارکردهای مثبت سیستم خود آنها را بکارگیری کنید. این نیروها برای شما نقش ناسوخت را بازی میکنند و شما باید بر آن نیروها غلبه کنید یا لااقل از پَسِ آنها برآئید. آنها دلیل ناکارآمدی سیستم شما نیستند. شما بایستی به سوختی که فراهم کردهاید، تکیه داشته باشید. لطفاً این دقت را داشته باشید که نیروهای مخالفخوانِ شما، موافقخوانِ یک سیستم دیگر هستند و در آنجا نیرویِ مثبت تلقی میشوند. اصولاً هیچ نیروی مخالفخوانی وجود ندارد."وجود خوانش است" نه ناخوانش. ناخوانش ناوجود است. ناخوانشی وجود ندارد. اگر کمی روشنتر صحبت کنیم، مخالفخوانها قرائتهایِ دیگری از هستیِ موضوع هستند.
🔹وقتی شما از تئوریِ توضیحِ مثبت Theory of positive explanation یا عبارت نزدیک به آن به معنای واقعنگری استفاده میکنید، در واقع دستانِ خود را برای توضیح سیستمهایی که دارید و عملکرد آنها با عملکرد سایر سیستمها میبندید. اینجا دیگر هیچ توطئهای در کار نیست. چون توطئه یک توضیح مثبت نیست. توطئه وجود نیست، ناوجود است و در حساب و کتابها قابِلِ قرار گرفتن در معادله نیست. معادلات مملو از توطئه درست از آب در نمیآیند و این چیزی است که ما به آن عادت داریم و بسیاری از ملتها از این عادت عبورکردهاند.
🔹هر ساختار و سیستمی ممکن است عملکرد خود را داشته باشد و آن عملکرد در مسیر "غیرِ همراستا" و عکسِ عملکرد ساختار شما در جریان باشد. شما نمیتوانید این سیستم و ساختار را توطئهگر معرفی کنید. در واقع سیستمها برای توطئه خلق نمیشوند. سیستمها جهتهای مختلفی دارند و ممکن است عکس اثر همدیگر را داشته باشند اما همه از قوانینِ طبیعی مربوط به ساختارها و سیستمها تبعیت میکنند.
#دکتر_یونس_احمدی
#خروجی_انتخابات_ریاست_جمهوری_در_ایران
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 خروجی انتخابات ریاست جمهوری در ایران/ دکتر یونس احمدی: سیستمها برای توطئه خلق نمیشوند
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ خلاصه بخش اول
♦️مرداد1403
🔹مخزنشناسیِ اندیشه یک بخش از روششناسی گفتگو است. من مثبتاندیشی و واقعنگری را در دستور کار قرار میدهم و سؤالات را با این روش پاسخ میدهم.
🔹ناموجودیها و مشکلات جزءِ ناسوخت هستند و نمیتوانند برای توضیح کارکرد یک سیستم و ساختار به کار گرفته شوند.
🔹نیروهای مخالفخوانِ شما، موافقخوانِ یک سیستم دیگر هستند و در آنجا نیرویِ مثبت تلقی میشوند. اصولاً هیچ نیروی مخالفخوانی وجود ندارد."وجود خوانش است" نه ناخوانش. ناخوانش ناوجود است. ناخوانشی وجود ندارد.
🔹باید دستانِ خود را برای توضیح سیستمهایی که دارید، با استفاده از عملکرد منفی سایر سیستمها ببندید. اینجا دیگر هیچ توطئهای در کار نیست. چون توطئه یک توضیح مثبت نیست.
🔹در واقع سیستمها برای توطئه خلق نمیشوند. سیستمها جهتهای مختلفی دارند و ممکن است عکس اثر همدیگر را داشته باشند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ خلاصه بخش اول
♦️مرداد1403
🔹مخزنشناسیِ اندیشه یک بخش از روششناسی گفتگو است. من مثبتاندیشی و واقعنگری را در دستور کار قرار میدهم و سؤالات را با این روش پاسخ میدهم.
🔹ناموجودیها و مشکلات جزءِ ناسوخت هستند و نمیتوانند برای توضیح کارکرد یک سیستم و ساختار به کار گرفته شوند.
🔹نیروهای مخالفخوانِ شما، موافقخوانِ یک سیستم دیگر هستند و در آنجا نیرویِ مثبت تلقی میشوند. اصولاً هیچ نیروی مخالفخوانی وجود ندارد."وجود خوانش است" نه ناخوانش. ناخوانش ناوجود است. ناخوانشی وجود ندارد.
🔹باید دستانِ خود را برای توضیح سیستمهایی که دارید، با استفاده از عملکرد منفی سایر سیستمها ببندید. اینجا دیگر هیچ توطئهای در کار نیست. چون توطئه یک توضیح مثبت نیست.
🔹در واقع سیستمها برای توطئه خلق نمیشوند. سیستمها جهتهای مختلفی دارند و ممکن است عکس اثر همدیگر را داشته باشند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐خروجی انتخابات ریاست جمهوری در ایران/ دکتر یونس احمدی: تا هستی دچار ساخت نشود در دنیایِ انسانی وارد نشده است. یک دولت، باید خودش بخواهد که دولت باشد
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ بخش دوم
♦️مرداد1403
🔹اگر بخواهیم به مثالی که دادیم برگردیم آن میزان از سوختی که برای شما ظرفیتِ اسمی است و شما آنرا فراهم نکردهاید یک توطئه محسوب نمیشود، بلکه در بهترین شرایط میتوان گفت شما تنها از ظرفیتهای خود استفاده نکردهاید و ممکن است رقبای شما با ظرفیت کامل سفر خود را شروع کرده باشند و همین امر باعث شود شما در راه بمانید، یا مدتی متوقف شوید. آن میزان از سوختی که شما استفاده نکردهاید، در واقع در سیستمهای دیگر مورد استفاده قرار گرفته است. آنچه برای شما ناسوخت است، جائی نرفته است، بخشی از سوخت دیگران شدهاست. قانونِ طبیعت بر بقا و هستی بنا شدهاست. هیچ سوخت، ظرفیت و فرصتی گم نمیشود بلکه در سیستمی دیگر Another system مورد استفاده قرار میگیرد. به طور طبیعی هیچگونه تضادی بین سیستمها نیست. اگر کاری به روابِطِ نظاممندِ سیستمها نداشتهباشیم، بالندگی و پیشرفت یک سیستم بر بالندگی و پیشرفت سیستم دیگر، "فی نفسه" بی اثر است و این امر به استفاده از فرصتها بر میگردد. سیستمها ممکن است بر هم اثر مثبت مستقیم نداشتهباشند، اما اثر منفی هم ندارند. جهان بر و برای نفی بنا نشده است. جهان بر ثبت و برای ثبات بنا شده است. ما در جهانِ ثبت، ثبات و اثتباتیم.
🔹خصوصیت دیگر بحث من ساختارگرایی است. چون من یک فرد ساختارگرا و دارای پژوهشهایِ ساختارگرایانه هستم، سعی میکنم در چارچوب این نگرش یا ذهنیت به سؤالات و مباحث شما پاسخ بدهم.
🔹راههای مختلفی برای پاسخ دادن به سؤالات و ورود به مباحث وجود دارد. شما زمانی که دو مصاحبه و یا دو متن و مطلب را با هم مقایسه میکنید ابتدا باید ببینید که آیا اینها در یک چهارچوب یکسان ذهنیتی تولید شدهاند. در پاسخهای ساختارگرایانه من روی ساختارها، کنشها و اجزاء صحبت میکنم و اسمی از افراد در اینجا برده نمیشود. با ساختارگرائی تقریباً میتوان تمامِ کنشهای جهان را به شکلی توضیح داد که هیچ فرایندی در آن خارج از اراده و اداره انسانی نیست.
🔹ساختارگرائی نگرش عینی و قابل اندازهگیریِ محسوس است. در ساختارگرائی آنچه که هست و دارای هستی یا Existence است، لاجرم دچار ساخت یا Structure میشود و این یک فرایند قابل شناسائی است. به این ترتیب تا هستی دچار ساخت نشود قابل شناسایی نیست و در دنیایِ انسانی وارد نشده است. هستی هرچه "ساختمندتر، انسانیتر" میشود. تنها شما وقتی میتوانید یک وضعیت را دستکاری یا دچار ساخت کنید که آن را از قبل شناخته باشید. این یک معادله معکوس نیز هست و وقتی که شما یک موضوعی را دستکاری میکنید یعنی آنرا دچار ساخت کردهاید و به دانش بیشتری هم در مورد آن دست یافتهاید. برخی حتی معتقدند این دانش، دانشتر است. به این ترتیب دچار ساخت نمودن یک موضوع، انسانی کردن آن است.
🔹دکتر احمدی در این مصاحبه و در ابتدا در خصوص دستاوردهای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم گفت: دولت سیزدهم به پایان رسید و جای خود را به دولت جدید داد. اگر از زاویهای دیگر بخواهم برای روشنسازی بحث به ادامه آن بپردازم، در واقع میتوانم بگویم حجم و قدرتِ ساز و کارهای نرمافزارِیِ فلسفی و سختافزارِیِ سیاسی و اجرایی به عنوانِ سوخت، و همچنین ساز و برگهایِ این دولت، آن را به نقطهای که عرض کردم کشاند و رساند.
🔹فقدان دولت و دستگاه اجرایی در ایران با توجه به وسعت عملکرد و حوزههای تصمیمگیری و اجرایی یک مشکل بزرگ محسوب میشود. این مشکل زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که توجه داشته باشیم خروجی انتخاباتهای ریاست جمهوری در ایران علاوه بر تعیین رئیسجمهوری نوعی گفتمانسازی نیز محسوب میشود. البته این در شرایطی است که یک دولت، خودش بخواهد دولت باشد و از فرصتها به نفع هویت و منافع ملی استفاده کند.
🔹ما اگر دورههای حاکمیتی جمهوری اسلامی مانند دوران سازندگی، اصلاحات و توسعه سیاسی و همچنین عدالتمحوری و سایر ادوار را در نظر بگیریم، این دورهها از انتخاباتهای ریاستجمهوری پدید میآیند و منشأ میگیرند و نبود دولت در جامعه نوعی نبود گفتمان نیز محسوب میشود که خلأ کوچکی نیست. انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری هم دولت را در ایران تعیین کرد و هم یک گفتمان را به حاکمیت رساند.
#دکتر_یونس_احمدی
#خروجی_انتخابات_ریاست_جمهوری_در_ایران
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ بخش دوم
♦️مرداد1403
🔹اگر بخواهیم به مثالی که دادیم برگردیم آن میزان از سوختی که برای شما ظرفیتِ اسمی است و شما آنرا فراهم نکردهاید یک توطئه محسوب نمیشود، بلکه در بهترین شرایط میتوان گفت شما تنها از ظرفیتهای خود استفاده نکردهاید و ممکن است رقبای شما با ظرفیت کامل سفر خود را شروع کرده باشند و همین امر باعث شود شما در راه بمانید، یا مدتی متوقف شوید. آن میزان از سوختی که شما استفاده نکردهاید، در واقع در سیستمهای دیگر مورد استفاده قرار گرفته است. آنچه برای شما ناسوخت است، جائی نرفته است، بخشی از سوخت دیگران شدهاست. قانونِ طبیعت بر بقا و هستی بنا شدهاست. هیچ سوخت، ظرفیت و فرصتی گم نمیشود بلکه در سیستمی دیگر Another system مورد استفاده قرار میگیرد. به طور طبیعی هیچگونه تضادی بین سیستمها نیست. اگر کاری به روابِطِ نظاممندِ سیستمها نداشتهباشیم، بالندگی و پیشرفت یک سیستم بر بالندگی و پیشرفت سیستم دیگر، "فی نفسه" بی اثر است و این امر به استفاده از فرصتها بر میگردد. سیستمها ممکن است بر هم اثر مثبت مستقیم نداشتهباشند، اما اثر منفی هم ندارند. جهان بر و برای نفی بنا نشده است. جهان بر ثبت و برای ثبات بنا شده است. ما در جهانِ ثبت، ثبات و اثتباتیم.
🔹خصوصیت دیگر بحث من ساختارگرایی است. چون من یک فرد ساختارگرا و دارای پژوهشهایِ ساختارگرایانه هستم، سعی میکنم در چارچوب این نگرش یا ذهنیت به سؤالات و مباحث شما پاسخ بدهم.
🔹راههای مختلفی برای پاسخ دادن به سؤالات و ورود به مباحث وجود دارد. شما زمانی که دو مصاحبه و یا دو متن و مطلب را با هم مقایسه میکنید ابتدا باید ببینید که آیا اینها در یک چهارچوب یکسان ذهنیتی تولید شدهاند. در پاسخهای ساختارگرایانه من روی ساختارها، کنشها و اجزاء صحبت میکنم و اسمی از افراد در اینجا برده نمیشود. با ساختارگرائی تقریباً میتوان تمامِ کنشهای جهان را به شکلی توضیح داد که هیچ فرایندی در آن خارج از اراده و اداره انسانی نیست.
🔹ساختارگرائی نگرش عینی و قابل اندازهگیریِ محسوس است. در ساختارگرائی آنچه که هست و دارای هستی یا Existence است، لاجرم دچار ساخت یا Structure میشود و این یک فرایند قابل شناسائی است. به این ترتیب تا هستی دچار ساخت نشود قابل شناسایی نیست و در دنیایِ انسانی وارد نشده است. هستی هرچه "ساختمندتر، انسانیتر" میشود. تنها شما وقتی میتوانید یک وضعیت را دستکاری یا دچار ساخت کنید که آن را از قبل شناخته باشید. این یک معادله معکوس نیز هست و وقتی که شما یک موضوعی را دستکاری میکنید یعنی آنرا دچار ساخت کردهاید و به دانش بیشتری هم در مورد آن دست یافتهاید. برخی حتی معتقدند این دانش، دانشتر است. به این ترتیب دچار ساخت نمودن یک موضوع، انسانی کردن آن است.
🔹دکتر احمدی در این مصاحبه و در ابتدا در خصوص دستاوردهای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم گفت: دولت سیزدهم به پایان رسید و جای خود را به دولت جدید داد. اگر از زاویهای دیگر بخواهم برای روشنسازی بحث به ادامه آن بپردازم، در واقع میتوانم بگویم حجم و قدرتِ ساز و کارهای نرمافزارِیِ فلسفی و سختافزارِیِ سیاسی و اجرایی به عنوانِ سوخت، و همچنین ساز و برگهایِ این دولت، آن را به نقطهای که عرض کردم کشاند و رساند.
🔹فقدان دولت و دستگاه اجرایی در ایران با توجه به وسعت عملکرد و حوزههای تصمیمگیری و اجرایی یک مشکل بزرگ محسوب میشود. این مشکل زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که توجه داشته باشیم خروجی انتخاباتهای ریاست جمهوری در ایران علاوه بر تعیین رئیسجمهوری نوعی گفتمانسازی نیز محسوب میشود. البته این در شرایطی است که یک دولت، خودش بخواهد دولت باشد و از فرصتها به نفع هویت و منافع ملی استفاده کند.
🔹ما اگر دورههای حاکمیتی جمهوری اسلامی مانند دوران سازندگی، اصلاحات و توسعه سیاسی و همچنین عدالتمحوری و سایر ادوار را در نظر بگیریم، این دورهها از انتخاباتهای ریاستجمهوری پدید میآیند و منشأ میگیرند و نبود دولت در جامعه نوعی نبود گفتمان نیز محسوب میشود که خلأ کوچکی نیست. انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری هم دولت را در ایران تعیین کرد و هم یک گفتمان را به حاکمیت رساند.
#دکتر_یونس_احمدی
#خروجی_انتخابات_ریاست_جمهوری_در_ایران
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐خروجی انتخابات ریاست جمهوری در ایران/ دکتر یونس احمدی: هیچ ظرفیت و فرصتی در جهان گم نمیشود، بلکه در ساختاری دیگر مورد استفاده قرار میگیرد
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ خلاصه بخش دوم
♦️مرداد1403
🔹قانونِ طبیعت بر بقا و هستی بنا شدهاست. هیچ سوخت، ظرفیت و فرصتی گم نمیشود بلکه در سیستمی دیگر Another system مورد استفاده قرار میگیرد.
🔹اگر کاری به روابِطِ نظاممندِ سیستمها نداشتهباشیم، بالندگی و پیشرفت یک سیستم بر بالندگی و پیشرفت سیستم دیگر، "فی نفسه" بی اثر است و این امر به استفاده از فرصتها بر میگردد.
🔹جهان بر و برای نفی بنا نشده است. جهان بر ثبت و برای ثبات بنا شده است. ما در جهانِ ثبت، ثبات و اثتباتیم.
🔹با ساختارگرائی تقریباً میتوان تمامِ کنشهای جهان را به شکلی توضیح داد که هیچ فرایندی در آن خارج از اراده و اداره انسانی نیست.
🔹حجم و قدرتِ ساز و کارهای نرمافزارِیِ فلسفی و سختافزارِیِ سیاسی و اجرایی به عنوانِ سوخت، و همچنین ساز و برگهایِ دولت سیزدهم، آن را به نقطهای که دیدیم کشاند و رساند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ خلاصه بخش دوم
♦️مرداد1403
🔹قانونِ طبیعت بر بقا و هستی بنا شدهاست. هیچ سوخت، ظرفیت و فرصتی گم نمیشود بلکه در سیستمی دیگر Another system مورد استفاده قرار میگیرد.
🔹اگر کاری به روابِطِ نظاممندِ سیستمها نداشتهباشیم، بالندگی و پیشرفت یک سیستم بر بالندگی و پیشرفت سیستم دیگر، "فی نفسه" بی اثر است و این امر به استفاده از فرصتها بر میگردد.
🔹جهان بر و برای نفی بنا نشده است. جهان بر ثبت و برای ثبات بنا شده است. ما در جهانِ ثبت، ثبات و اثتباتیم.
🔹با ساختارگرائی تقریباً میتوان تمامِ کنشهای جهان را به شکلی توضیح داد که هیچ فرایندی در آن خارج از اراده و اداره انسانی نیست.
🔹حجم و قدرتِ ساز و کارهای نرمافزارِیِ فلسفی و سختافزارِیِ سیاسی و اجرایی به عنوانِ سوخت، و همچنین ساز و برگهایِ دولت سیزدهم، آن را به نقطهای که دیدیم کشاند و رساند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐خروجی انتخابات ریاست جمهوری در ایران/ دکتر یونس احمدی: آنچه که من پیشبینی میکنم این است که ما با "موضعگیرییهایی منحصر" مواجه خواهیم بود و باز هم احتمال اینکه ما با یک دولت قدرتمند جریانی مواجه شویم کم نیست
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ بخش سوم
♦️مرداد1403
🔹با اندکی تسامح در ایران بعد از انقلاب دو جریان عمده، "به طور کاملاً طبیعی" شکل گرفت، یک جریان که در واقع مبتنی بر فرهنگِ تاریخی و دینی و اصول و سنتها پدید آمد که جریان سنتی محسوب میشود و جریان بعدی، جریان نوگرا و متمایل به غرب است. دولتها در ایرانِ بعد از انقلاب همواره، به شکلی در اکثر موارد مسالمتآمیز، بین این دو جریان دست به دست شدهاند. از دل یک دولتِ سنتی، دولت نوگرا و برعکس بیرون آمده است و این یک نقطه قوت محسوب میشود.
🔹به نظر میرسد در انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری و به احتمال زیاد دولت جدیدی با شعارِ "وفاقِ ملی" و با زاویههای دید متفاوت با دولت سیزدهم شکل خواهد گرفت. آنچه که من پیشبینی میکنم این است که ما با "موضعگیرییهایی منحصر" مواجه خواهیم بود و بازهم احتمال اینکه ما با یک دولت قدرتمند جریانی مواجه شویم کم نیست، اما چالش دونگرش و جریان در کشور کمتر از گذشته نخواهد بود. بنابراین میبینیم که این انتخابات در راستای اهداف قانونِ اساسی به تقویت جریانهای نخبه با گفتمان درون ساختاری در کشور کمک شایانی کرده است.
🔹این ساختار پژوه گفت: در پاسخ به این سؤال که نظر شما در مورد ساختار سیاسی کنونی کشور چیست و آیا با این ساختار شایستگان امور را مدیریت میکنند؟ باید گفت ساختارِ سیاسی در هر کشوری محصول فرهنگ و تلاش نخبگان و اندیشمندان جامعه و مواجهه مردم با این تلاشها است و امری است که در طول یک روند تاریخی، یک جامعه به آن دست مییابد.
🔹بنابر این ساختار نه امری وارداتی است و نه به گونهای است که میتوان آن را دفعتاً یا آنی ایجاد کرد. ساختارهایی که ما داریم، آن چیزی است که ما باید و لاجرم باید داشته باشیم، یعنی برای آنها تلاش کردهایم. ساختار وقتی و طی روند و شرایطی شکل میگیرد که در آن، ما واقعیتهای جهان The facts of the world را شناختهایم، یا با آنها کنار آمدهایم و یا آنها را در راستای اهدافمان دستکاری کردهایم.
🔹البته بسته به اینکه شایسته بودن را چگونه تعریف کنیم، این عنایت را هم داشته باشید که با اندکی سادهانگاری و تسامح، همیشه شایستگان در صدر قرار میگیرند و افرادی که سست عنصر باشند به چنین جایگاهی نمیرسند، اما اینکه آیا شایستگان به مواردی مانند دموکراسی، حقوقِ فردی و اجتماعیِ افراد، و یا قانون و علم و کرامت انسانی باور دارند، موضوع دیگری است.
🔹به عبارتی اگر شایسته بودن را یک بخش از ساختار یا ضرورت ساختاری بدانیم هیچگاه ما در این موضع دچار خلأ نمیشویم. همیشه افرادی هستند که در جای شایستگان مینشینند و البته اینکه بین انتخابِ ما و انتخابِ ساختار چه کسی شایستهتر است، من اولویت را به ساختار میدهم. به عبارتی هرکسی که به انتخابِ ساختار، در جایگاهِ شایستگیِ ساختاری نشست، شایسته است و شما نمیتوانید با اخلاق و یا با توصیهدرمانی این روند را متوقف کنید. شایستگان همیشه وجود دارند و چون وجود دارند در جایگاهِ خود، مینشینند، اما اینکه این شایستگان در بُعد فردی چه دیدگاهی نسبت به فرد داشته باشد و در بُعد اجتماعی نسبت به جایگاه جامعه چه تئوریی در ذهن داشته باشد، مسئلۀ مهمتر است که احتمالاً در بطن سؤال شما خوابیده است.
🔹به عبارت دیگر همواره شایستگانی وجود دارند که شما نمیتوانید آنان را به زیر بکشید یا بهتر است، این کار را نکنید، چون این چرخه ممکن است دچار دور و تکرار شود. آنها خود را شایسته میدانند و برای آن دلیل هم ارائه میکنند و البته در مقابل اینکه شایستگان چگونه امور را مدیریت میکنند؟ مسئله مهمی است و باز هم البته باید گفت ما باید با شایستگانِ جامعه وارد این دیالوگ و گفتگو شویم و از آنها بخواهیم که کرامت انسانی و کرامت اجتماعی را در کنشهای خود رعایت کنند.
#دکتر_یونس_احمدی
#خروجی_انتخابات_ریاست_جمهوری_در_ایران
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ بخش سوم
♦️مرداد1403
🔹با اندکی تسامح در ایران بعد از انقلاب دو جریان عمده، "به طور کاملاً طبیعی" شکل گرفت، یک جریان که در واقع مبتنی بر فرهنگِ تاریخی و دینی و اصول و سنتها پدید آمد که جریان سنتی محسوب میشود و جریان بعدی، جریان نوگرا و متمایل به غرب است. دولتها در ایرانِ بعد از انقلاب همواره، به شکلی در اکثر موارد مسالمتآمیز، بین این دو جریان دست به دست شدهاند. از دل یک دولتِ سنتی، دولت نوگرا و برعکس بیرون آمده است و این یک نقطه قوت محسوب میشود.
🔹به نظر میرسد در انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری و به احتمال زیاد دولت جدیدی با شعارِ "وفاقِ ملی" و با زاویههای دید متفاوت با دولت سیزدهم شکل خواهد گرفت. آنچه که من پیشبینی میکنم این است که ما با "موضعگیرییهایی منحصر" مواجه خواهیم بود و بازهم احتمال اینکه ما با یک دولت قدرتمند جریانی مواجه شویم کم نیست، اما چالش دونگرش و جریان در کشور کمتر از گذشته نخواهد بود. بنابراین میبینیم که این انتخابات در راستای اهداف قانونِ اساسی به تقویت جریانهای نخبه با گفتمان درون ساختاری در کشور کمک شایانی کرده است.
🔹این ساختار پژوه گفت: در پاسخ به این سؤال که نظر شما در مورد ساختار سیاسی کنونی کشور چیست و آیا با این ساختار شایستگان امور را مدیریت میکنند؟ باید گفت ساختارِ سیاسی در هر کشوری محصول فرهنگ و تلاش نخبگان و اندیشمندان جامعه و مواجهه مردم با این تلاشها است و امری است که در طول یک روند تاریخی، یک جامعه به آن دست مییابد.
🔹بنابر این ساختار نه امری وارداتی است و نه به گونهای است که میتوان آن را دفعتاً یا آنی ایجاد کرد. ساختارهایی که ما داریم، آن چیزی است که ما باید و لاجرم باید داشته باشیم، یعنی برای آنها تلاش کردهایم. ساختار وقتی و طی روند و شرایطی شکل میگیرد که در آن، ما واقعیتهای جهان The facts of the world را شناختهایم، یا با آنها کنار آمدهایم و یا آنها را در راستای اهدافمان دستکاری کردهایم.
🔹البته بسته به اینکه شایسته بودن را چگونه تعریف کنیم، این عنایت را هم داشته باشید که با اندکی سادهانگاری و تسامح، همیشه شایستگان در صدر قرار میگیرند و افرادی که سست عنصر باشند به چنین جایگاهی نمیرسند، اما اینکه آیا شایستگان به مواردی مانند دموکراسی، حقوقِ فردی و اجتماعیِ افراد، و یا قانون و علم و کرامت انسانی باور دارند، موضوع دیگری است.
🔹به عبارتی اگر شایسته بودن را یک بخش از ساختار یا ضرورت ساختاری بدانیم هیچگاه ما در این موضع دچار خلأ نمیشویم. همیشه افرادی هستند که در جای شایستگان مینشینند و البته اینکه بین انتخابِ ما و انتخابِ ساختار چه کسی شایستهتر است، من اولویت را به ساختار میدهم. به عبارتی هرکسی که به انتخابِ ساختار، در جایگاهِ شایستگیِ ساختاری نشست، شایسته است و شما نمیتوانید با اخلاق و یا با توصیهدرمانی این روند را متوقف کنید. شایستگان همیشه وجود دارند و چون وجود دارند در جایگاهِ خود، مینشینند، اما اینکه این شایستگان در بُعد فردی چه دیدگاهی نسبت به فرد داشته باشد و در بُعد اجتماعی نسبت به جایگاه جامعه چه تئوریی در ذهن داشته باشد، مسئلۀ مهمتر است که احتمالاً در بطن سؤال شما خوابیده است.
🔹به عبارت دیگر همواره شایستگانی وجود دارند که شما نمیتوانید آنان را به زیر بکشید یا بهتر است، این کار را نکنید، چون این چرخه ممکن است دچار دور و تکرار شود. آنها خود را شایسته میدانند و برای آن دلیل هم ارائه میکنند و البته در مقابل اینکه شایستگان چگونه امور را مدیریت میکنند؟ مسئله مهمی است و باز هم البته باید گفت ما باید با شایستگانِ جامعه وارد این دیالوگ و گفتگو شویم و از آنها بخواهیم که کرامت انسانی و کرامت اجتماعی را در کنشهای خود رعایت کنند.
#دکتر_یونس_احمدی
#خروجی_انتخابات_ریاست_جمهوری_در_ایران
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐خروجی انتخابات ریاست جمهوری در ایران/ دکتر یونس احمدی: همواره شایستگانی وجود دارند که شما نمیتوانید آنان را به زیر بکشید یا بهتر است، این کار را نکنید، چون این چرخه ممکن است دچار دور و تکرار شود
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ خلاصه بخش سوم
♦️مرداد1403
🔹با اندکی تسامح در ایران بعد از انقلاب دو جریان عمده، "به طور کاملاً طبیعی" شکل گرفت، یک جریان که در واقع مبتنی بر فرهنگِ تاریخی و دینی و اصول و سنتها پدید آمد که جریان سنتی محسوب میشود و جریان بعدی، جریان نوگرا و متمایل به غرب است.
🔹هرکسی که به انتخابِ ساختار، در جایگاهِ شایستگیِ ساختاری نشست، شایسته است و شما نمیتوانید با اخلاق و یا با توصیهدرمانی این روند را متوقف کنید.
🔹شایستگان همیشه وجود دارند و چون وجود دارند در جایگاهِ خود، مینشینند، اما اینکه این شایستگان در بُعد فردی چه دیدگاهی نسبت به فرد داشته باشد و در بُعد اجتماعی نسبت به جایگاه جامعه چه تئوریی در ذهن داشته باشد، مسئلۀ مهمتر است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ خلاصه بخش سوم
♦️مرداد1403
🔹با اندکی تسامح در ایران بعد از انقلاب دو جریان عمده، "به طور کاملاً طبیعی" شکل گرفت، یک جریان که در واقع مبتنی بر فرهنگِ تاریخی و دینی و اصول و سنتها پدید آمد که جریان سنتی محسوب میشود و جریان بعدی، جریان نوگرا و متمایل به غرب است.
🔹هرکسی که به انتخابِ ساختار، در جایگاهِ شایستگیِ ساختاری نشست، شایسته است و شما نمیتوانید با اخلاق و یا با توصیهدرمانی این روند را متوقف کنید.
🔹شایستگان همیشه وجود دارند و چون وجود دارند در جایگاهِ خود، مینشینند، اما اینکه این شایستگان در بُعد فردی چه دیدگاهی نسبت به فرد داشته باشد و در بُعد اجتماعی نسبت به جایگاه جامعه چه تئوریی در ذهن داشته باشد، مسئلۀ مهمتر است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 خروجی انتخابات ریاست جمهوری در ایران/ دکتر یونس احمدی: اصولگرایان، اصولاً با انتخابات در ایران میانۀ خوبی ندارند و حتی گاهی با آن مشکل هم پیدا میکنند، هرچه انتخابات در شرایط انتخاباتیتر برگزار شود، میزان موفقیت آنها کاهش پیدا میکند
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ بخش چهارم و پایانی
♦️مرداد1403
🔹اگر کمی صادقتر و رو راستتر باشیم پاسخ من به سؤال شما مثبت است. همواره شایستگان برصدر می نشینند و آنانکه برصدر می نشینند شایستهترند. اینکه چیزی هست، و اوضاع به هم نمیریزد، برای این است که همه چیز سر جای خودش است و شایستگان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اما اگر سؤال این است که آیا سیستم بهترین کارآمدی وجودی را دارد، پاسخ چیز دیگری است. چون از اساس، سیستم، همواره بهترین کارآمدیِ ساختاری را دارد. اما کارآمدیِ وجودی Existential efficiency با کارآمدی ساختاری Structural efficiency امری علیحده و متفاوت است. تاریخ و ساختار برای غُر زدن، تره هم خرد نمیکند. ساختار برای اینکه به افراد و گروهها اجازه بدهد بر صدر بنشینند، تقریباً هیچگاه منتظر اخلاق نمیماند. اخلاقِ ساختاری، اخلاق عمومی را ترجیح میدهد اما منتظر آن نمیماند. ما و امثال ما، اکنون در بهترین وضعیتِ ساختاریِ خود هستیم با این قید که به میزانی که تلاش کردهایم، در سعادت به سر میبریم. ما اکنون در آیندهای هستیم که دیروز برای آن درتکاپو بودهایم.
🔹وی در پاسخ به این سوال که چرا اصولگرایان نتوانستند آرای شهید آیتالله رئیسی را ریکاوری کنند؟ بیان کرد: اصولگرایان، اصولاً با انتخابات در ایران میانۀ خوبی ندارند و حتی گاهی با آن مشکل هم پیدا میکنند، به عبارتی، هرچه ما انتخابات را در شرایط انتخاباتیتر برگزار کنیم، میزان موفقیت آنها یعنی اصولگرایان کاهش پیدا میکند و این امر هم به مبانی فکری این طیف برمیگردد.
🔹عقلانیت حاکم بر جریان اصولگرایی عقلانیت مبتنی بر ثبات است، در حالی که عقلانیت حاکم بر جریان مقابل آنان یعنی جریانِ اصلاح طلبی عقلانیت اثباتی و کریتیکال است.
🔹کشور ما اکنون در شرایطی قرار دارد که نزدیک به دو قرن است به طور پیوسته در جریان تنشهای جهانِ فرهنگی و فرهنگ جهانی قرار میگیریم، ما نمیتوانیم کشور را به صورت جزیرهای اداره کنیم.
🔹بسیاری از جریان گستردۀ نخبگانی و دانشگاهیِ مؤثرِ اجتماعیِ ما با جریانهای عقلانیتِ جهانی در ارتباط هستند و دهها سال است منابع آنها را در کشور «با اشتیاق» ترجمه و تفسیر میکنند و به دنبال بازنشر آنها در جامعه هستند و البته عقلانیت جهانی یک عقلانیت انتقادی است، به همین دلیل جریانهای مرتبط با عقلانیت انتقادی در جامعۀ ما اثرگذاری بیشتری دارند.
🔹برخی موضعگیریهای جمعی و جریانات اجتماعی در دهههای اخیر نشان داده است که مردم ما به عقلانیت انتقادی و نگاه مدرن به جهان توجه، اهتمام و تمایل بیشتری دارند، هرچند هیچ وقت مردم ما به فرهنگ و سنتهای خود پشت نکردهاند.
🔹نکته دیگر اینکه ما همواره در متن حاکمیتها با دوگانه ساختار_مفهوم مواجه هستیم. سؤال مشخص دوآلیسمِ ساختار_مفهوم این است که اگر شما بر سر دوراهی انتخاب بین اهمیتِ مفهوم و اهمیت ساختار قرار بگیرید باید کدام راه را انتخاب کنید. به طور معمول؛ پاسخ انتخابِ ساختار به جای مفهوم و ترجیح آن است.
🔹با این توضیحات باید گفت که در مقابل ساختار، دموکراسی یک مفهوم تلقی میشود. به همین دلیل دموکراسی یک "امر کنترل شده" در میان همۀ ساختارهاست. دموکراسی در کشور ما هم یک امر کنترل شده است یعنی در دوگانه مفهوم_ساختار و دموکراسی_حاکمیت، ما اولویت را به حفظ ساختار میدهیم.
🔹گاهی که به سوابق انتخاباتها در ایران نگاه میکنیم. متوجه میشویم که هر مقدار ما دموکراسی کنترل شدهتری داشته باشیم، میزان موفقیت اصولگرایان بیشتر و هرگاه دُز دموکراسی را بالا ببریم مشارکت افزایش مییابد و اصلاحطلبان و طرفداران نگاهِ مدرن به جهان در ایران هم با اقبال بیشتری مواجه میشوند. پاسخ سؤالی که فرمودید در میان این مطالب است و فعلاً که اوضاع اینجور است.
#دکتر_یونس_احمدی
#خروجی_انتخابات_ریاست_جمهوری_در_ایران
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ بخش چهارم و پایانی
♦️مرداد1403
🔹اگر کمی صادقتر و رو راستتر باشیم پاسخ من به سؤال شما مثبت است. همواره شایستگان برصدر می نشینند و آنانکه برصدر می نشینند شایستهترند. اینکه چیزی هست، و اوضاع به هم نمیریزد، برای این است که همه چیز سر جای خودش است و شایستگان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اما اگر سؤال این است که آیا سیستم بهترین کارآمدی وجودی را دارد، پاسخ چیز دیگری است. چون از اساس، سیستم، همواره بهترین کارآمدیِ ساختاری را دارد. اما کارآمدیِ وجودی Existential efficiency با کارآمدی ساختاری Structural efficiency امری علیحده و متفاوت است. تاریخ و ساختار برای غُر زدن، تره هم خرد نمیکند. ساختار برای اینکه به افراد و گروهها اجازه بدهد بر صدر بنشینند، تقریباً هیچگاه منتظر اخلاق نمیماند. اخلاقِ ساختاری، اخلاق عمومی را ترجیح میدهد اما منتظر آن نمیماند. ما و امثال ما، اکنون در بهترین وضعیتِ ساختاریِ خود هستیم با این قید که به میزانی که تلاش کردهایم، در سعادت به سر میبریم. ما اکنون در آیندهای هستیم که دیروز برای آن درتکاپو بودهایم.
🔹وی در پاسخ به این سوال که چرا اصولگرایان نتوانستند آرای شهید آیتالله رئیسی را ریکاوری کنند؟ بیان کرد: اصولگرایان، اصولاً با انتخابات در ایران میانۀ خوبی ندارند و حتی گاهی با آن مشکل هم پیدا میکنند، به عبارتی، هرچه ما انتخابات را در شرایط انتخاباتیتر برگزار کنیم، میزان موفقیت آنها یعنی اصولگرایان کاهش پیدا میکند و این امر هم به مبانی فکری این طیف برمیگردد.
🔹عقلانیت حاکم بر جریان اصولگرایی عقلانیت مبتنی بر ثبات است، در حالی که عقلانیت حاکم بر جریان مقابل آنان یعنی جریانِ اصلاح طلبی عقلانیت اثباتی و کریتیکال است.
🔹کشور ما اکنون در شرایطی قرار دارد که نزدیک به دو قرن است به طور پیوسته در جریان تنشهای جهانِ فرهنگی و فرهنگ جهانی قرار میگیریم، ما نمیتوانیم کشور را به صورت جزیرهای اداره کنیم.
🔹بسیاری از جریان گستردۀ نخبگانی و دانشگاهیِ مؤثرِ اجتماعیِ ما با جریانهای عقلانیتِ جهانی در ارتباط هستند و دهها سال است منابع آنها را در کشور «با اشتیاق» ترجمه و تفسیر میکنند و به دنبال بازنشر آنها در جامعه هستند و البته عقلانیت جهانی یک عقلانیت انتقادی است، به همین دلیل جریانهای مرتبط با عقلانیت انتقادی در جامعۀ ما اثرگذاری بیشتری دارند.
🔹برخی موضعگیریهای جمعی و جریانات اجتماعی در دهههای اخیر نشان داده است که مردم ما به عقلانیت انتقادی و نگاه مدرن به جهان توجه، اهتمام و تمایل بیشتری دارند، هرچند هیچ وقت مردم ما به فرهنگ و سنتهای خود پشت نکردهاند.
🔹نکته دیگر اینکه ما همواره در متن حاکمیتها با دوگانه ساختار_مفهوم مواجه هستیم. سؤال مشخص دوآلیسمِ ساختار_مفهوم این است که اگر شما بر سر دوراهی انتخاب بین اهمیتِ مفهوم و اهمیت ساختار قرار بگیرید باید کدام راه را انتخاب کنید. به طور معمول؛ پاسخ انتخابِ ساختار به جای مفهوم و ترجیح آن است.
🔹با این توضیحات باید گفت که در مقابل ساختار، دموکراسی یک مفهوم تلقی میشود. به همین دلیل دموکراسی یک "امر کنترل شده" در میان همۀ ساختارهاست. دموکراسی در کشور ما هم یک امر کنترل شده است یعنی در دوگانه مفهوم_ساختار و دموکراسی_حاکمیت، ما اولویت را به حفظ ساختار میدهیم.
🔹گاهی که به سوابق انتخاباتها در ایران نگاه میکنیم. متوجه میشویم که هر مقدار ما دموکراسی کنترل شدهتری داشته باشیم، میزان موفقیت اصولگرایان بیشتر و هرگاه دُز دموکراسی را بالا ببریم مشارکت افزایش مییابد و اصلاحطلبان و طرفداران نگاهِ مدرن به جهان در ایران هم با اقبال بیشتری مواجه میشوند. پاسخ سؤالی که فرمودید در میان این مطالب است و فعلاً که اوضاع اینجور است.
#دکتر_یونس_احمدی
#خروجی_انتخابات_ریاست_جمهوری_در_ایران
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐خروجی انتخابات ریاست جمهوری در ایران/ دکتر یونس احمدی: دموکراسی در کشور ما هم یک امر کنترل شده است یعنی در دوگانه مفهوم_ساختار و دموکراسی_حاکمیت، ما اولویت را به حفظ ساختار میدهیم
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ خلاصۀ بخش چهارم و پایانی
♦️مرداد1403
🔹اینکه چیزی هست، و اوضاع به هم نمیریزد، برای این است که همه چیز سر جای خودش است و شایستگان نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
اخلاقِ ساختاری، اخلاق عمومی را ترجیح میدهد اما منتظر آن نمیماند.
🔹کشور ما اکنون در شرایطی قرار دارد که نزدیک به دو قرن است به طور پیوسته در جریان تنشهای جهانِ فرهنگی و فرهنگ جهانی قرار میگیریم.
🔹بسیاری از جریان گستردۀ نخبگانی و دانشگاهیِ مؤثرِ اجتماعیِ ما با جریانهای عقلانیتِ جهانی در ارتباط هستند و منابع آنها را در کشور «با اشتیاق» ترجمه و تفسیر میکنند.
🔹هر مقدار ما دموکراسی کنترل شدهتری داشته باشیم، میزان موفقیت اصولگرایان بیشتر و هرگاه دُز دموکراسی را بالا ببریم مشارکت افزایش مییابد و طرفداران نگاهِ مدرن به جهان در ایران هم موفقترند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
♦️مصاحبه با ایسنا/ خلاصۀ بخش چهارم و پایانی
♦️مرداد1403
🔹اینکه چیزی هست، و اوضاع به هم نمیریزد، برای این است که همه چیز سر جای خودش است و شایستگان نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
اخلاقِ ساختاری، اخلاق عمومی را ترجیح میدهد اما منتظر آن نمیماند.
🔹کشور ما اکنون در شرایطی قرار دارد که نزدیک به دو قرن است به طور پیوسته در جریان تنشهای جهانِ فرهنگی و فرهنگ جهانی قرار میگیریم.
🔹بسیاری از جریان گستردۀ نخبگانی و دانشگاهیِ مؤثرِ اجتماعیِ ما با جریانهای عقلانیتِ جهانی در ارتباط هستند و منابع آنها را در کشور «با اشتیاق» ترجمه و تفسیر میکنند.
🔹هر مقدار ما دموکراسی کنترل شدهتری داشته باشیم، میزان موفقیت اصولگرایان بیشتر و هرگاه دُز دموکراسی را بالا ببریم مشارکت افزایش مییابد و طرفداران نگاهِ مدرن به جهان در ایران هم موفقترند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
کانال ساختارهای ایرانی
🌐 دموکراسی یک "امر کنترل شده" در میان همۀ ساختارهاست
🔹دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
🔸مصاحبه با خبرگزاری ایسنا/ مرداد۱۴۰۳
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
🔸مصاحبه با خبرگزاری ایسنا/ مرداد۱۴۰۳
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐ضرورتِ داوریاندیشی ایرانیان/ دکتر بیژن عبدالکریمی: تصویر داوری از شرایط تاریخیِ ما
، را نباید به افسردگی، بدبینی و نومیدی وی حمل کرد. یأس و امید مقولاتی مادون ساحت فلسفه و تفکرند
🔹دکتر بیژن عبدالکریمی: استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی
🔹سیاستنامه 292
🔹ضرورت داوریاندیشی ایرانیان؛ بخش هفتم
♦️داوری بر خلاف بسیاری از روشنفکران که خواهان مقاومت در برابر غرب و بازگشت به هویت شرقی بودند، از شرق کمتر سخن گفت و سودای بازگشت به آن را نداشت و به این حقیقت به خوبی واقف بود که در روزگار کنونی هرچه هست غرب و غربی است و تعلقی به غرب دارد و رنگ غربی به خود گرفته است.
♦️از نظر او حتی نحوۀ مبارزه و مقابلۀ ما با غرب نیز، خود از منطق غرب تبعیت میکند. او بسیار به درستی دریافت که آنانی نیز که از شرق و سنن دینی و شرقی و بازگشت به این سنن شرقی سخن گفتهاند سخنشان از سنخ ایدئولوژی است. در میان ما هیچکس به خوبی و زیبایی داوری «درد بیتاریخی» و بیرون افتادن از تاریخ و در حاشیه تاریخِ تجدد، قرار گرفتن ما را در نیافت.
♦️او به خوبی به این حقیقت خودآگاه است که وضعیت توسعه نیافتگی ما نوعی درماندگی در میان دو تاریخ گذشته و تاریخ تجدد است. ما از سنت رانده و در راه نیل به تجدد واماندهایم. هیچکس به قدرت داوری این پرسش را در برابر ما نگذاشت که از وضعیت تاریخی که نه با گذشته و سنتِ نظری تاریخی خویش پیوستهایم و نه راهی به تاریخ تجدد یافتهایم، چگونه میتوان گذشت.
♦️او ما را به خودآگاهی نسبت به این امر دعوت کرد که به وضعی که در آن به سر میبریم، بیشتر بیندیشیم و قبل از هر کوششی ببینیم و بیندیشیم که رو به کدامین سو داریم و به کجا میخواهیم برویم و برای گذر از این وضعیت از چه شرایط و امکانات حقیقی و تاریخی برخورداریم.
♦️در میان ما هیچکس همچون داوری به ما این تزکار سرنوشتساز را نداد که ما حاشیهنشینان جهان متجدد، نه میتوانیم به تاریخ گذشتۀ خویش بازگردیم و نه میتوانیم به آسانی و بر اساس ایدئولوژیهایِ رنگارنگ و صور گوناگون تفکر ایدئولوژیک راهی به متن عالم تجدد پیدا کنیم.
♦️داوری را به حق میتوان فیلسوف توسعهنیافتگی نامید، در معنای فیلسوفی که متعلق اصلی یا یکی از اصلیترین متعلقات تفکرش توسعهنیافتگیِ جوامع حاشیهنشین تاریخ تجدد است. او تا روزگار ما بیش از همه و برای دهههای متمادی به «وضعیت یا تقدیر توسعهنیافتگی» اندیشیده است.
♦️او به خوبی و بیش از هر کس، گرفتاری، سرگردانی و درماندگی جوامع توسعهنیافته را در میان صور گوناگون ایدئولوژیهای رنگارنگ دریافته و کوشیده است آثار و عوارض این توسعهنیافتگی را برای ما روشن سازد.
♦️وی پیوسته ما و همه سیاستمداران، برنامهریزان و روشنفکران ما را با پرسش از شرایط و امکان تحقق خواستها، آرزوها، ارزشها و آرمانها در یک جامعه توسعهنایافته روبرو ساخته، به شرح جلوههای گوناگون بیتاریخی و بیزمانی و بیرونافتادگی در زمان در وضعیت توسعهنیافتگی پرداخته است.
♦️داوری در مقام یک فیلسوف با نومیدِیِ تمام از همه ایدئولوژیها، وضعیت دردناک توسعه نیافتگی را پیش چشمان ما میآورد. اما تصویر وی از شرایط تاریخیِ ما را، نباید به افسردگی، بدبینی و نومیدی وی حمل کرد. یأس و امید مقولاتی روانشناختی و مادون ساحت فلسفه و تفکرند. داوری به درستی دریافته است که شناخت «زمان تاریخی توسعهنیافتگی» و یقیناً نه در معنای زمان و تاریخ تقویمی و کرونولوژیکال، شرط عبور از توسعه نیافتگی و یافتن راهی به آینده است.
♦️داوری نیز همچون بسیاری از اندیشمندان بر ضرورت تأمل بر گذشته و میراث تاریخیمان تاکید دارد. ما برای خودآگاهی نسبت به وضعیت کنونیمان باید بفهمیم از کجا آمدهایم و تاکنون چه مراحل و منازلی را طی کردهایم؛ اگرچه تاکنون هنوز متفکری در میان ما ایرانیان پیدا نشده است که توانسته باشد مراحل و منازل گوناگون تاریخ سنتی ما را به خوبی آشکار و تبیین کرده باشد. اما آنچه که تلاشهای داوری را در قیاس با بسیاری در رجوع به سنتِ تاریخی متمایز میسازد، خودآگاهی او به این امر است که سرگرمشدن به مطالعه آثار گذشتگان و صرف تتبعهای آکادمیک در آرای پیشینیان نمیتواند راهگشای ما باشد، هرچند که این تتبعها برای نظام آموزشی ما امری ضروری و حیاتی است.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ضرورت_داوری_اندیشی_ایرانیان
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
، را نباید به افسردگی، بدبینی و نومیدی وی حمل کرد. یأس و امید مقولاتی مادون ساحت فلسفه و تفکرند
🔹دکتر بیژن عبدالکریمی: استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی
🔹سیاستنامه 292
🔹ضرورت داوریاندیشی ایرانیان؛ بخش هفتم
♦️داوری بر خلاف بسیاری از روشنفکران که خواهان مقاومت در برابر غرب و بازگشت به هویت شرقی بودند، از شرق کمتر سخن گفت و سودای بازگشت به آن را نداشت و به این حقیقت به خوبی واقف بود که در روزگار کنونی هرچه هست غرب و غربی است و تعلقی به غرب دارد و رنگ غربی به خود گرفته است.
♦️از نظر او حتی نحوۀ مبارزه و مقابلۀ ما با غرب نیز، خود از منطق غرب تبعیت میکند. او بسیار به درستی دریافت که آنانی نیز که از شرق و سنن دینی و شرقی و بازگشت به این سنن شرقی سخن گفتهاند سخنشان از سنخ ایدئولوژی است. در میان ما هیچکس به خوبی و زیبایی داوری «درد بیتاریخی» و بیرون افتادن از تاریخ و در حاشیه تاریخِ تجدد، قرار گرفتن ما را در نیافت.
♦️او به خوبی به این حقیقت خودآگاه است که وضعیت توسعه نیافتگی ما نوعی درماندگی در میان دو تاریخ گذشته و تاریخ تجدد است. ما از سنت رانده و در راه نیل به تجدد واماندهایم. هیچکس به قدرت داوری این پرسش را در برابر ما نگذاشت که از وضعیت تاریخی که نه با گذشته و سنتِ نظری تاریخی خویش پیوستهایم و نه راهی به تاریخ تجدد یافتهایم، چگونه میتوان گذشت.
♦️او ما را به خودآگاهی نسبت به این امر دعوت کرد که به وضعی که در آن به سر میبریم، بیشتر بیندیشیم و قبل از هر کوششی ببینیم و بیندیشیم که رو به کدامین سو داریم و به کجا میخواهیم برویم و برای گذر از این وضعیت از چه شرایط و امکانات حقیقی و تاریخی برخورداریم.
♦️در میان ما هیچکس همچون داوری به ما این تزکار سرنوشتساز را نداد که ما حاشیهنشینان جهان متجدد، نه میتوانیم به تاریخ گذشتۀ خویش بازگردیم و نه میتوانیم به آسانی و بر اساس ایدئولوژیهایِ رنگارنگ و صور گوناگون تفکر ایدئولوژیک راهی به متن عالم تجدد پیدا کنیم.
♦️داوری را به حق میتوان فیلسوف توسعهنیافتگی نامید، در معنای فیلسوفی که متعلق اصلی یا یکی از اصلیترین متعلقات تفکرش توسعهنیافتگیِ جوامع حاشیهنشین تاریخ تجدد است. او تا روزگار ما بیش از همه و برای دهههای متمادی به «وضعیت یا تقدیر توسعهنیافتگی» اندیشیده است.
♦️او به خوبی و بیش از هر کس، گرفتاری، سرگردانی و درماندگی جوامع توسعهنیافته را در میان صور گوناگون ایدئولوژیهای رنگارنگ دریافته و کوشیده است آثار و عوارض این توسعهنیافتگی را برای ما روشن سازد.
♦️وی پیوسته ما و همه سیاستمداران، برنامهریزان و روشنفکران ما را با پرسش از شرایط و امکان تحقق خواستها، آرزوها، ارزشها و آرمانها در یک جامعه توسعهنایافته روبرو ساخته، به شرح جلوههای گوناگون بیتاریخی و بیزمانی و بیرونافتادگی در زمان در وضعیت توسعهنیافتگی پرداخته است.
♦️داوری در مقام یک فیلسوف با نومیدِیِ تمام از همه ایدئولوژیها، وضعیت دردناک توسعه نیافتگی را پیش چشمان ما میآورد. اما تصویر وی از شرایط تاریخیِ ما را، نباید به افسردگی، بدبینی و نومیدی وی حمل کرد. یأس و امید مقولاتی روانشناختی و مادون ساحت فلسفه و تفکرند. داوری به درستی دریافته است که شناخت «زمان تاریخی توسعهنیافتگی» و یقیناً نه در معنای زمان و تاریخ تقویمی و کرونولوژیکال، شرط عبور از توسعه نیافتگی و یافتن راهی به آینده است.
♦️داوری نیز همچون بسیاری از اندیشمندان بر ضرورت تأمل بر گذشته و میراث تاریخیمان تاکید دارد. ما برای خودآگاهی نسبت به وضعیت کنونیمان باید بفهمیم از کجا آمدهایم و تاکنون چه مراحل و منازلی را طی کردهایم؛ اگرچه تاکنون هنوز متفکری در میان ما ایرانیان پیدا نشده است که توانسته باشد مراحل و منازل گوناگون تاریخ سنتی ما را به خوبی آشکار و تبیین کرده باشد. اما آنچه که تلاشهای داوری را در قیاس با بسیاری در رجوع به سنتِ تاریخی متمایز میسازد، خودآگاهی او به این امر است که سرگرمشدن به مطالعه آثار گذشتگان و صرف تتبعهای آکادمیک در آرای پیشینیان نمیتواند راهگشای ما باشد، هرچند که این تتبعها برای نظام آموزشی ما امری ضروری و حیاتی است.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ضرورت_داوری_اندیشی_ایرانیان
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐ضرورتِ داوریاندیشی ایرانیان/ دکتر بیژن عبدالکریمی: داوری به خوبی به این حقیقت خودآگاه است که ما از سنت رانده و در راه نیل به تجدد واماندهایم
🔸دکتر بیژن عبدالکریمی: استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی
🔸خلاصه بخش هفتم
🔹داوری بر خلاف بسیاری از روشنفکران به این حقیقت به خوبی واقف بود که در روزگار کنونی هرچه هست غرب و غربی است و تعلقی به غرب دارد.
🔹داوری را به حق میتوان فیلسوف توسعهنیافتگی نامید، در معنای فیلسوفی که یکی از اصلیترین متعلقات تفکرش توسعهنیافتگیِ جوامع حاشیهنشین تاریخ تجدد است.
🔹تصویر داوری از شرایط تاریخیِ ما را، نباید به افسردگی، بدبینی و نومیدی وی حمل کرد. یأس و امید مقولاتی روانشناختی و مادون ساحت فلسفه و تفکرند.
🔹تاکنون هنوز متفکری در میان ما ایرانیان پیدا نشده است که توانسته باشد مراحل و منازل گوناگون تاریخ سنتی ما را به خوبی آشکار کرده باشد.
🔹آنچه که تلاشهای داوری را در قیاس با بسیاری در رجوع به سنتِ تاریخی متمایز میسازد، خودآگاهی به این امر است که سرگرمشدن صرف به مطالعه آثار گذشتگان نمیتواند راهگشای ما باشد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔸دکتر بیژن عبدالکریمی: استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی
🔸خلاصه بخش هفتم
🔹داوری بر خلاف بسیاری از روشنفکران به این حقیقت به خوبی واقف بود که در روزگار کنونی هرچه هست غرب و غربی است و تعلقی به غرب دارد.
🔹داوری را به حق میتوان فیلسوف توسعهنیافتگی نامید، در معنای فیلسوفی که یکی از اصلیترین متعلقات تفکرش توسعهنیافتگیِ جوامع حاشیهنشین تاریخ تجدد است.
🔹تصویر داوری از شرایط تاریخیِ ما را، نباید به افسردگی، بدبینی و نومیدی وی حمل کرد. یأس و امید مقولاتی روانشناختی و مادون ساحت فلسفه و تفکرند.
🔹تاکنون هنوز متفکری در میان ما ایرانیان پیدا نشده است که توانسته باشد مراحل و منازل گوناگون تاریخ سنتی ما را به خوبی آشکار کرده باشد.
🔹آنچه که تلاشهای داوری را در قیاس با بسیاری در رجوع به سنتِ تاریخی متمایز میسازد، خودآگاهی به این امر است که سرگرمشدن صرف به مطالعه آثار گذشتگان نمیتواند راهگشای ما باشد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 آینده دین و مرجعیت دینی در ایران/ دکتر فراستخواه: دین در ایران همچنان بخشی از فرهنگ و بخشی از جامعه است
♦️دکتر مقصود فراستخواه: جامعهشناس ایرانی و استاد برنامهریزی توسعه آموزش عالی
♦️از گروه مباحث: ساختشناسی دین در ایران
🔹حکومت رسولالله
در سیاهمشقی با عنوان سرآغاز نواندیشی معاصر از متفکران بزرگ جهان اسلام از جمله علی عبدالرازق مصری بحث کردم و به تفصیل، دیدگاههای ایشان را توضیح دادم که تفکیک دین و دولت را مطرح کردند؛ معتقد است که حتی رسولالله به اقتضای شرایط حکومت ایجاد کرد. وی توضیح میدهد که تفکیک دین و دولت، هم به نفع دموکراسی است و هم پاسخگویی دولت را بیشتر و بعلاوه منجر به حفظ اصالت دین میشود و میتواند موثر شود.
🔹دین در ایران
در گذشته از نظر من این نظریه در ایران نیز آزموده شد و پیمایشها نشان داد که دین در ایران همچنان بخشی از فرهنگ و بخشی از جامعه است و در دلها وجود دارد اما از آنجایی که تداعی سیاسی دارد، سیاست به معنای دولت، در نتیجه در ذهن و جان برخی از طیفهای اجتماعی نفوذ خود را از دست داده است.
🔹براساس شواهد و پیمایشها دین همچنان در ایران هست اما دچار تنوعات و پرسشهای زیادی شده است. کم و کیفهای دینداری براساس پیوندهای اجتماعی متفاوت شده است؛ برای نمونه دینداری طبقه متوسط شهری ویژگیهای تازهای پیدا کرده، افراد تحصیلکرده با رفتن به دانشگاه در نوع برداشتهای دینیشان تغییراتی به وجود میآید و در کنار جریان سنتی دین و جریان رسمی دولتی دین یک نوع دینگراییهای تجددخواهانه و همینطور در خود حوزه علمیه، علمای نواندیش به وجود میآیند.
🔹در این جامعه دین، دینِ قبلی نیست و منابع و تعدد دیدگاهها، اجتهادها، نواندیشیها و گرایشهای مختلف به وجود میآید و در کنار آن انواع دیگری از دین از جمله دین عامهپسند به وجود میآید. یکی از چیزهایی که در ایران در حال رشد است پدیده دین به مثابه تجربه شخصی است. اینکه فرد تجربه زیسته دینی در تجربه فردی خود داشته باشد و این مسائل در ایران در حال رشد است.
🔹دین خصوصی در ایران در حال رشد است، به این معنی که دین بتواند به زندگی خصوصی فرد کمک کند. در واقع دین در ایران هست اما قالبهای مختلفی دارد و تنوعهای مختلفی پیدا کرده است. در نهایت این یکپارچه فکر کردن همه براساس دیدگاه یک نفر با توجه به مقتضیات فرهنگی ایران اجازه بروز پیدا نمیکند. اما متاسفأنه بعد از انقلاب با توجه به دولتی شدن و عمومی شدن دین و همچنین انحصاری شدن و هژمون پیدا کردن دین بر علم و اخلاق و فرهنگ و جامعه مدنی و تفکر در نتیجه میراث معنوی در حال تخریب است. در ایران وضعیتی به وجود آوردهایم که خداوند در حال کسوف است و خداوند با آیاتش در جامعه تجلی پیدا نمیکند.
🔹تحقیقات من نشان میدهد که اینگونه نیست که دین در ایران رفته باشد، بلکه دین در ایران همچنان وجود دارد و در ذهن و تاریخ و فرهنگ ایرانی ثبت است اما در حال کسوف و خسوف است و ما حجاب و مانع شدیم و شرایطی ایجاد کردیم که صدای دین به وجدانها نمیرسد و ما باید تلاشهایی کنیم که حجابها و موانع برطرف شود و همینطور به نام دین نهادهای غلط و مشکلاتی که ایجاد کردیم برطرف شود.
🔹چهار سناریو پیش روی دین سیاسی
ما چهار سناریو پیش روی دین سیاسی داریم. اگر عاملان دین خوب عمل کنند و ساختار آمادگی تحول داشته باشد، در آینده شاهد دین سفید خواهیم شد؛ دینی که مدنی و فرهنگی است و در بهبود جامعه و سعادت عمومی مشارکت میکند و گفتوگوهای آزادمنشانه خواهد داشت. اما اگر عاملان دینی خوب عمل کنند ولی ساختارهای رسمی حکومتی تحول پیدا نکند، با دین سبز مواجه خواهیم شد؛ دینی که اصلاحطلب و تحولخواه است و با وجود تحول پیدا نکردن ساختار حاکمیت همچنان به عدالت و اصلاح دعوت میکند و از حقوق مردم به نام دین دفاع میکند.
🔹اگر ساختارها بهبود پیدا کند اما عاملان دینی نتوانند کار کنند، در ایران آیندهای خواهیم داشت که دچار دوگانه دین و سکولاریسم خواهد شد و شاهد دین سرخی خواهیم شد که خشونتگرا است.
🔹اما اگر نه عاملان دینی خوب کار کنند و نه ساختار بهبود پیدا کند، در آینده با یک دین سیاه روبهرو خواهیم شد که از یک سو دین دولتی است و دینزدایی و دینگریزی رقم خواهد زد و تداعیکننده خشونت و ستم است و امیدوارم چنین نشود چراکه به مثابه تاراج ارزشها و هویت و فرهنگ ما خواهد بود.
#آینده_دین_و_مرجعیت_دینی_در_ایران
#دکتر_مسعود_فراستخواه
#ساختشناسی_دین_در_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر مقصود فراستخواه: جامعهشناس ایرانی و استاد برنامهریزی توسعه آموزش عالی
♦️از گروه مباحث: ساختشناسی دین در ایران
🔹حکومت رسولالله
در سیاهمشقی با عنوان سرآغاز نواندیشی معاصر از متفکران بزرگ جهان اسلام از جمله علی عبدالرازق مصری بحث کردم و به تفصیل، دیدگاههای ایشان را توضیح دادم که تفکیک دین و دولت را مطرح کردند؛ معتقد است که حتی رسولالله به اقتضای شرایط حکومت ایجاد کرد. وی توضیح میدهد که تفکیک دین و دولت، هم به نفع دموکراسی است و هم پاسخگویی دولت را بیشتر و بعلاوه منجر به حفظ اصالت دین میشود و میتواند موثر شود.
🔹دین در ایران
در گذشته از نظر من این نظریه در ایران نیز آزموده شد و پیمایشها نشان داد که دین در ایران همچنان بخشی از فرهنگ و بخشی از جامعه است و در دلها وجود دارد اما از آنجایی که تداعی سیاسی دارد، سیاست به معنای دولت، در نتیجه در ذهن و جان برخی از طیفهای اجتماعی نفوذ خود را از دست داده است.
🔹براساس شواهد و پیمایشها دین همچنان در ایران هست اما دچار تنوعات و پرسشهای زیادی شده است. کم و کیفهای دینداری براساس پیوندهای اجتماعی متفاوت شده است؛ برای نمونه دینداری طبقه متوسط شهری ویژگیهای تازهای پیدا کرده، افراد تحصیلکرده با رفتن به دانشگاه در نوع برداشتهای دینیشان تغییراتی به وجود میآید و در کنار جریان سنتی دین و جریان رسمی دولتی دین یک نوع دینگراییهای تجددخواهانه و همینطور در خود حوزه علمیه، علمای نواندیش به وجود میآیند.
🔹در این جامعه دین، دینِ قبلی نیست و منابع و تعدد دیدگاهها، اجتهادها، نواندیشیها و گرایشهای مختلف به وجود میآید و در کنار آن انواع دیگری از دین از جمله دین عامهپسند به وجود میآید. یکی از چیزهایی که در ایران در حال رشد است پدیده دین به مثابه تجربه شخصی است. اینکه فرد تجربه زیسته دینی در تجربه فردی خود داشته باشد و این مسائل در ایران در حال رشد است.
🔹دین خصوصی در ایران در حال رشد است، به این معنی که دین بتواند به زندگی خصوصی فرد کمک کند. در واقع دین در ایران هست اما قالبهای مختلفی دارد و تنوعهای مختلفی پیدا کرده است. در نهایت این یکپارچه فکر کردن همه براساس دیدگاه یک نفر با توجه به مقتضیات فرهنگی ایران اجازه بروز پیدا نمیکند. اما متاسفأنه بعد از انقلاب با توجه به دولتی شدن و عمومی شدن دین و همچنین انحصاری شدن و هژمون پیدا کردن دین بر علم و اخلاق و فرهنگ و جامعه مدنی و تفکر در نتیجه میراث معنوی در حال تخریب است. در ایران وضعیتی به وجود آوردهایم که خداوند در حال کسوف است و خداوند با آیاتش در جامعه تجلی پیدا نمیکند.
🔹تحقیقات من نشان میدهد که اینگونه نیست که دین در ایران رفته باشد، بلکه دین در ایران همچنان وجود دارد و در ذهن و تاریخ و فرهنگ ایرانی ثبت است اما در حال کسوف و خسوف است و ما حجاب و مانع شدیم و شرایطی ایجاد کردیم که صدای دین به وجدانها نمیرسد و ما باید تلاشهایی کنیم که حجابها و موانع برطرف شود و همینطور به نام دین نهادهای غلط و مشکلاتی که ایجاد کردیم برطرف شود.
🔹چهار سناریو پیش روی دین سیاسی
ما چهار سناریو پیش روی دین سیاسی داریم. اگر عاملان دین خوب عمل کنند و ساختار آمادگی تحول داشته باشد، در آینده شاهد دین سفید خواهیم شد؛ دینی که مدنی و فرهنگی است و در بهبود جامعه و سعادت عمومی مشارکت میکند و گفتوگوهای آزادمنشانه خواهد داشت. اما اگر عاملان دینی خوب عمل کنند ولی ساختارهای رسمی حکومتی تحول پیدا نکند، با دین سبز مواجه خواهیم شد؛ دینی که اصلاحطلب و تحولخواه است و با وجود تحول پیدا نکردن ساختار حاکمیت همچنان به عدالت و اصلاح دعوت میکند و از حقوق مردم به نام دین دفاع میکند.
🔹اگر ساختارها بهبود پیدا کند اما عاملان دینی نتوانند کار کنند، در ایران آیندهای خواهیم داشت که دچار دوگانه دین و سکولاریسم خواهد شد و شاهد دین سرخی خواهیم شد که خشونتگرا است.
🔹اما اگر نه عاملان دینی خوب کار کنند و نه ساختار بهبود پیدا کند، در آینده با یک دین سیاه روبهرو خواهیم شد که از یک سو دین دولتی است و دینزدایی و دینگریزی رقم خواهد زد و تداعیکننده خشونت و ستم است و امیدوارم چنین نشود چراکه به مثابه تاراج ارزشها و هویت و فرهنگ ما خواهد بود.
#آینده_دین_و_مرجعیت_دینی_در_ایران
#دکتر_مسعود_فراستخواه
#ساختشناسی_دین_در_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 آینده دین و مرجعیت دینی در ایران/ دکتر فراستخواه: اکنون شاهد هژمون پیدا کردن دین بر علم، اخلاق، فرهنگ، جامعۀ مدنی و تفکر هستیم
♦️دکتر مقصود فراستخواه: جامعهشناس ایرانی
🔸تفکیک دین و دولت، هم به نفع دموکراسی است و هم پاسخگویی دولت را بیشتر و بعلاوه منجر به حفظ اصالت دین میشود و میتواند موثر شود.
🔸پیمایشها نشان داد که دین در ایران همچنان بخشی از فرهنگ و بخشی از جامعه است، اما از آنجایی که تداعی سیاسی دارد، نفوذ خود را از دست داده است.
🔸براساس شواهد و پیمایشها دین همچنان در ایران هست اما دچار تنوعات و پرسشهای زیادی شده است.
🔸در کنار جریان سنتی دین و جریان رسمی دولتی دین یک نوع دینگراییهای تجددخواهانه و همینطور در خود حوزه علمیه، علمای نواندیش به وجود میآیند.
🔸در این جامعه دین، دینِ قبلی نیست و منابع و تعدد دیدگاهها، اجتهادها، نواندیشیها و گرایشهای مختلف به وجود میآید.
🔸اینگونه نیست که دین در ایران رفته باشد، بلکه دین در ایران همچنان وجود دارد و در ذهن و تاریخ و فرهنگ ایرانی ثبت است.
#دکتر_مسعود_فراستخواه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر مقصود فراستخواه: جامعهشناس ایرانی
🔸تفکیک دین و دولت، هم به نفع دموکراسی است و هم پاسخگویی دولت را بیشتر و بعلاوه منجر به حفظ اصالت دین میشود و میتواند موثر شود.
🔸پیمایشها نشان داد که دین در ایران همچنان بخشی از فرهنگ و بخشی از جامعه است، اما از آنجایی که تداعی سیاسی دارد، نفوذ خود را از دست داده است.
🔸براساس شواهد و پیمایشها دین همچنان در ایران هست اما دچار تنوعات و پرسشهای زیادی شده است.
🔸در کنار جریان سنتی دین و جریان رسمی دولتی دین یک نوع دینگراییهای تجددخواهانه و همینطور در خود حوزه علمیه، علمای نواندیش به وجود میآیند.
🔸در این جامعه دین، دینِ قبلی نیست و منابع و تعدد دیدگاهها، اجتهادها، نواندیشیها و گرایشهای مختلف به وجود میآید.
🔸اینگونه نیست که دین در ایران رفته باشد، بلکه دین در ایران همچنان وجود دارد و در ذهن و تاریخ و فرهنگ ایرانی ثبت است.
#دکتر_مسعود_فراستخواه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
/کانال ساختارهای ایرانی .mp3
🌐 دانشگاه ایرانی و مرزِ دانش
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه.
#دکتر_یونس_احمدی
#ساختشناسی_علم
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه.
#دکتر_یونس_احمدی
#ساختشناسی_علم
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐 آسیبشناسی انقلاب اسلامی/ پاسخ به هشت سؤال خبرگزاری دانشجویان ایران
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
🔹باید اقبال به ساخت آرمانی را تا زمان دستیابی به نمودارها و سنجههای پایدار از ساخت داخلی متوقف کنیم.
🔸بهمن1403
#دکتر_یونس_احمدی
#ساخت_داخلی
#ساخت_آرمانی
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر یونس احمدی: دینپژوه، ساختارپژوه
🔹باید اقبال به ساخت آرمانی را تا زمان دستیابی به نمودارها و سنجههای پایدار از ساخت داخلی متوقف کنیم.
🔸بهمن1403
#دکتر_یونس_احمدی
#ساخت_داخلی
#ساخت_آرمانی
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐مسألۀ رابطه تفکر و چالشهای ایران
♦️دکتر سید جواد میری: استاد جامعهشناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
♦️بخش اول
🔹مقدمه :
این عنوان و بحث تلاش میکند تا به طور واضح و مستقیم به رابطه بین تفکر و چالشهای موجود در ایران اشاره و به آن روشمندانه ورود کند. آیا تفکرِ ما، عامل مشکلات ماست؟ آیا نحوۀ تفکر، عامل چالشهای ایران است؟ اینگونه پرسشها و نکات مشابه سؤال اصلی بحث ماست و به طور مستقیم به یکی از مسائل مهم و پیچیده در ایران اشاره میکند و آن، نقش تفکر در ایجاد چالشهاست. کلمه "مسأله" نشان میدهد که موضوع مورد بحث، یک موضوع جدی و قابل تأمل است و نیاز به بررسی دقیق دارد.
🔹الف/ بنیادهای تفکر، چالش جدی ایران معاصر
اگر بخواهیم مسائل اجتماعی کشور را سادهسازی نکنیم باید بگوییم ما اساساً در ایران در حوزۀ بنیادهای تفکر دچار چالشهای جدی هستیم که این امر باعث زوال اعتماد اجتماعی شده است و هر کنش و آدرس دیگری برای توضیح وضعیت کنونی ایران نمیتواند نشانی از التفات بنیادین به موضوعِ اخیر باشد. و البته طرح موضوع چالش در حوزۀ بنیادهای تفکر شامل یک سری سؤالات و مسائل مشخص است که ما باید بتوانیم آنها را به خوبی مرزبندی کنیم.
🔹ب/ تاریخ تحولات جوامع بشری
اگر به تاریخ تحولات جوامع بشری نگاه کنیم ، انسان خردمند یا هموساپینس Homo sapiens با قدمت حدوداً دویست میلیون سال ، تقریباً ده تا دوازده هزار سال پیش یک جانشینی را آموخته، استفاده از بذور کشاورزی را آغاز و آرام آرام حیوانات را اهلی کرده، زبانی را برای خود شکل داده، کتابت را آغاز نموده و سپس امپراطوریهای وسیع و حکومتها را ازحدود سه الی چهار هزار سال پیش ایجاد نمود.
🔹ج/ تحول در مناسبات انسان و طبیعت
در سیر کنشهای نوع بشر، از حدود چهارصد یا پانصد سال پیش، کمکم مناسبات انسان و طبیعت دچار تحول شد. در حوزه فلسفه و متافیزیک از این انسان با عنوان سوژه Subject یاد میشود. در مقطع اخیر انسان این حس را پیدا کرد که قدرت تصرف در طبیعت داشته باشد و طبیعت را آنگونه که خود میخواهد بازسازی کند. فرانسیس بیکن Francis Bacon در قرن 15 و 16 میلادی، ظهور این نوع انسانی را به نوعی و در قالبی یوتوپیایی و یا فیلسوف پرآوازه انگلیسی توماس مور Thomas More ، این امر را تصور میکند که قرار است شهرهایی خلق شوند و انسانهایی به وجود بیایند که با تکنولوژیهایی که به آن دسترسی دارند ، قدرت تسخیر عالم را پیدا کنند و طبیعت مقهور انسان گردد، برخلاف زمانی که طبعیت به عنوان "یک دیگری" با بلایایی همانند سیل و طوفان و دیگر رفتارها بر انسان مسلط بود.
🔹د/ منظر تحولات تکنولوژیکال
حال اگر این سیرِ موضوع را از منظر تحولات تکنولوژیکال نگاه کنیم، حدود قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی انواع دیگری از انرژی اختراع و ابداع یا Invent میشود. این انرژی جدید، بخار است که موجب عبور از عصر کشاورزی به تکنولوژی میشود و تحولاتی در جوامع انسانی یا نوع فهم انسان از خود، طبیعت و دیگر مناسبات انسانها در هستی شکل میگیرد.
🔹ه/ معرفت Scientific Knowledge
یکی از نمونه های بارز این تحولات، خلق نوع و فرمی از معرفت است که به آن science گفته میشود و با عنوان Scientific Knowledge از آن یاد می شود که فرم جدیدی از علم است. این فرم از معرفت یا دانش، مبتنی بر یک پیشفرض و مفروض سترگ و والا است که بر اساس آن انسان متمدن، قدرت تصرف و تسخير در عالم را پیدا می کند. در اینجا به نوعی علم science به اضافه تکنولوژی و یا عقلانیت تکنولوجیکال Technological rationality چنان در هم میآمیزند که پزشکی و صنعت تحت تأثیر قرار میگیرند و ما حتی علوم انسانی را با عنوان Natural social scinces داریم.
#دکتر_سید_جواد_میری
#رابطۀ_تفکر_و_چالشهای_ایران
#ساختشناسی_فهم
#ساختشناسی_علم
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر سید جواد میری: استاد جامعهشناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
♦️بخش اول
🔹مقدمه :
این عنوان و بحث تلاش میکند تا به طور واضح و مستقیم به رابطه بین تفکر و چالشهای موجود در ایران اشاره و به آن روشمندانه ورود کند. آیا تفکرِ ما، عامل مشکلات ماست؟ آیا نحوۀ تفکر، عامل چالشهای ایران است؟ اینگونه پرسشها و نکات مشابه سؤال اصلی بحث ماست و به طور مستقیم به یکی از مسائل مهم و پیچیده در ایران اشاره میکند و آن، نقش تفکر در ایجاد چالشهاست. کلمه "مسأله" نشان میدهد که موضوع مورد بحث، یک موضوع جدی و قابل تأمل است و نیاز به بررسی دقیق دارد.
🔹الف/ بنیادهای تفکر، چالش جدی ایران معاصر
اگر بخواهیم مسائل اجتماعی کشور را سادهسازی نکنیم باید بگوییم ما اساساً در ایران در حوزۀ بنیادهای تفکر دچار چالشهای جدی هستیم که این امر باعث زوال اعتماد اجتماعی شده است و هر کنش و آدرس دیگری برای توضیح وضعیت کنونی ایران نمیتواند نشانی از التفات بنیادین به موضوعِ اخیر باشد. و البته طرح موضوع چالش در حوزۀ بنیادهای تفکر شامل یک سری سؤالات و مسائل مشخص است که ما باید بتوانیم آنها را به خوبی مرزبندی کنیم.
🔹ب/ تاریخ تحولات جوامع بشری
اگر به تاریخ تحولات جوامع بشری نگاه کنیم ، انسان خردمند یا هموساپینس Homo sapiens با قدمت حدوداً دویست میلیون سال ، تقریباً ده تا دوازده هزار سال پیش یک جانشینی را آموخته، استفاده از بذور کشاورزی را آغاز و آرام آرام حیوانات را اهلی کرده، زبانی را برای خود شکل داده، کتابت را آغاز نموده و سپس امپراطوریهای وسیع و حکومتها را ازحدود سه الی چهار هزار سال پیش ایجاد نمود.
🔹ج/ تحول در مناسبات انسان و طبیعت
در سیر کنشهای نوع بشر، از حدود چهارصد یا پانصد سال پیش، کمکم مناسبات انسان و طبیعت دچار تحول شد. در حوزه فلسفه و متافیزیک از این انسان با عنوان سوژه Subject یاد میشود. در مقطع اخیر انسان این حس را پیدا کرد که قدرت تصرف در طبیعت داشته باشد و طبیعت را آنگونه که خود میخواهد بازسازی کند. فرانسیس بیکن Francis Bacon در قرن 15 و 16 میلادی، ظهور این نوع انسانی را به نوعی و در قالبی یوتوپیایی و یا فیلسوف پرآوازه انگلیسی توماس مور Thomas More ، این امر را تصور میکند که قرار است شهرهایی خلق شوند و انسانهایی به وجود بیایند که با تکنولوژیهایی که به آن دسترسی دارند ، قدرت تسخیر عالم را پیدا کنند و طبیعت مقهور انسان گردد، برخلاف زمانی که طبعیت به عنوان "یک دیگری" با بلایایی همانند سیل و طوفان و دیگر رفتارها بر انسان مسلط بود.
🔹د/ منظر تحولات تکنولوژیکال
حال اگر این سیرِ موضوع را از منظر تحولات تکنولوژیکال نگاه کنیم، حدود قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی انواع دیگری از انرژی اختراع و ابداع یا Invent میشود. این انرژی جدید، بخار است که موجب عبور از عصر کشاورزی به تکنولوژی میشود و تحولاتی در جوامع انسانی یا نوع فهم انسان از خود، طبیعت و دیگر مناسبات انسانها در هستی شکل میگیرد.
🔹ه/ معرفت Scientific Knowledge
یکی از نمونه های بارز این تحولات، خلق نوع و فرمی از معرفت است که به آن science گفته میشود و با عنوان Scientific Knowledge از آن یاد می شود که فرم جدیدی از علم است. این فرم از معرفت یا دانش، مبتنی بر یک پیشفرض و مفروض سترگ و والا است که بر اساس آن انسان متمدن، قدرت تصرف و تسخير در عالم را پیدا می کند. در اینجا به نوعی علم science به اضافه تکنولوژی و یا عقلانیت تکنولوجیکال Technological rationality چنان در هم میآمیزند که پزشکی و صنعت تحت تأثیر قرار میگیرند و ما حتی علوم انسانی را با عنوان Natural social scinces داریم.
#دکتر_سید_جواد_میری
#رابطۀ_تفکر_و_چالشهای_ایران
#ساختشناسی_فهم
#ساختشناسی_علم
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐مسألۀ رابطه تفکر و چالشهای ایران
♦️دکتر سید جواد میری: استاد جامعهشناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
♦️بخش دوم
یعنی قرار هست با علوم انسانی ذیل نگاه طبیعی یا Natural حتی برای مثال در جمعیت انسانی نظریه مالتوسMalthus theory تصرف کنیم. بعدها در قرن بیستم فوکو Michel Foucault بیان میکند، این شکل از معرفت که تصور میشود مربوط به علوم انسانی است یا scientific knowledge به نوعی قدرت تصرف و کنترل قدرت و دولت state یا امر سیاسی را ایجاد میکند که فرد یا گروه دارای این قدرت، پیرامونِ خود یعنی جامعه را به نوعی کنترل و مدیریت کند.
🔹و/ عصر مدرن و انسان اقتصادی یا هومو اکونومیکوس
مجموع این تغییر و تحولات در علوم و تکنولوژی که حول محور مفهومی به نام مدرن شکل میگیرد، منجر به پدید آمدن عصر مدرن میشود. این عصر، عصر سیطرۀ عقلانیتِ مبتنی تخنه (Techne) یا معرفت یا عقلانیت تکنولوجیکال است. عصر اخیر یک پیش فرض درست میکند که مبتنی بر تعریف جدید از انسان است. انسانِ امروزی و مدرن در جهان به عنوان تراز یا به قول Weber نوع ایدئال تایپ یا سنخ ایدهآل Ideal type یک مختصاتی دارد و ذیل یک جهانبینی زندگی میکند که اسمش دیگر Homo sapiens، Homo faber، Homo Religiosus انسانِ خردمند/کارگر/دینی نیست، بلکه Homo economicus یعنی انسانِ اقتصادی است.
در تعریف انسانِ اقتصادی باید گفت این فرد به جای اینکه در راستای نگاه ارسطو، فارابی، بودا یا زرتشت و یا پیامبران دنبال خیر یا به دنبال فضیلت باشد، به دنبال آن چیزی است که بنتهام Jeremy Bentham میگوید و آن سود و utility است. بنابراین اگر سعدی علیهالرحمه میفرمایند بنی آدم اعضای یکدیگرند و به نوعی به هم اتصال دارند، در نظامِ جهانِ امروز که در آن زندگی میکنیم ، بنی آدم ابزار یکدیگرند. به این ترتیب فضا دچار تغییر میشود و با تغییر ماتریکس، رابطه اجزاء با هم تغییر میکند.
🔹ز/ پرتاب به ماتریکس جدید
با این منطق، جهانی پیرامون ما شکل گرفته است و ما به عنوان ایران و بخشی از جهان اسلام به این ماتریکسِ جدید پرتاب میشویم. در این فضای جدید مدلِ انسانی، هومو اکونومیکوس یا انسانِ اقتصادی است.
در این ماتریکس جدید با حضور انسان اقتصادی و نظم اجتماعی Social order مبتنی بر سود، اگر فرد، گروه یا جامعهای به دنبال خلق Homo Religiosus یا انسان دینی، مذهبی باشد بطوریکه انسان دیندار مبنا قرار گیرد و مدار اصلی جامعه باشد و همین گروه همچنین پا را فراتر نهاده به دنبال ادارۀ جهان به همین ترتیب و سبک باشد، در سایۀ این جهانبینی این گروه امکان اتصال ارگانیک با جهانِ پیرامونی را از دست میدهد.
جهان پیرامون مبتنی بر آنچه وبر Weber می گوید، عالمی است که در سیطرۀ نظام سرمایهداری است و حتی عمیقتر از آن در جهانی افسونزداییشده Disenchantment است. این جهان در سیطرۀ علم Scince و تکنولوژی است و نسبت انسان و سیستم و طبیعت را از منظری دیگر میبیند و فرمی از معرفت را ارائه میدهد که چنان گسترده و آمپریالیستی و قدرتگسترانه تمام کره زمین و تمدنها را ذیل سیطرۀ خود میگیرد که به دیگر انوع معرفتها اجازه ظهور و بروز نمیدهد.
🔹ح/ افسونزائی، شکلگیری بحران و Incommensurability
حال موضوع این است که در این جهان افسونزداییشده، همان گروهی که توضیح داده شد اگر بگوید به دنبال افسونزائی Re-enchantment در جهان است. یعنی به دنبال تحقق ایدۀ Homo Religiosus به جای Homo economicus است و در پی آن به دنبال تمدن، جامعه، دولت و حکومت سوگیرانهای است که مبتنی بر فضیلت و خیر باشد، چالشی که پدید میآید این است که در حوزه ارتباط با جهان پیرامونی که مبتنی بر سود و تصرف و تسخیر عالم است، بحرانها و تناقضاتی آشکار شکل میگیرد.
در این شرایط، اجباری که پدید میآید بستن درهای جامعه افسونشده بر دنیای پیرامونی است که عملاً و در شرایطی که ما داریم، عدم مراوده، امری نشدنی و محال است. بنابراین همواره به پدیدهای به نام Incommensurability یا عدم تقارن، گُنگی و سنجشناپذیری مواجه میشویم. در این ارتباط توماس کوهن Thomas Cohen معتقد است، پارادایمهای مختلف هر کدام زبانِ خاصِ خود را دارند، که در اینجا ما با دو پارادایم مواجهیم که یکی به دنبال سود و دیگری به دنبال خیر و فضیلت است که خود این شرایط به شکلی بنیادی fundamental form ساختار اخیر را با دنیای پیرامونی در وضعیت نامتعادل قرار میدهد.
#دکتر_سید_جواد_میری
#رابطۀ_تفکر_و_چالشهای_ایران
#ساختشناسی_فهم
#ساختشناسی_علم
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر سید جواد میری: استاد جامعهشناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
♦️بخش دوم
یعنی قرار هست با علوم انسانی ذیل نگاه طبیعی یا Natural حتی برای مثال در جمعیت انسانی نظریه مالتوسMalthus theory تصرف کنیم. بعدها در قرن بیستم فوکو Michel Foucault بیان میکند، این شکل از معرفت که تصور میشود مربوط به علوم انسانی است یا scientific knowledge به نوعی قدرت تصرف و کنترل قدرت و دولت state یا امر سیاسی را ایجاد میکند که فرد یا گروه دارای این قدرت، پیرامونِ خود یعنی جامعه را به نوعی کنترل و مدیریت کند.
🔹و/ عصر مدرن و انسان اقتصادی یا هومو اکونومیکوس
مجموع این تغییر و تحولات در علوم و تکنولوژی که حول محور مفهومی به نام مدرن شکل میگیرد، منجر به پدید آمدن عصر مدرن میشود. این عصر، عصر سیطرۀ عقلانیتِ مبتنی تخنه (Techne) یا معرفت یا عقلانیت تکنولوجیکال است. عصر اخیر یک پیش فرض درست میکند که مبتنی بر تعریف جدید از انسان است. انسانِ امروزی و مدرن در جهان به عنوان تراز یا به قول Weber نوع ایدئال تایپ یا سنخ ایدهآل Ideal type یک مختصاتی دارد و ذیل یک جهانبینی زندگی میکند که اسمش دیگر Homo sapiens، Homo faber، Homo Religiosus انسانِ خردمند/کارگر/دینی نیست، بلکه Homo economicus یعنی انسانِ اقتصادی است.
در تعریف انسانِ اقتصادی باید گفت این فرد به جای اینکه در راستای نگاه ارسطو، فارابی، بودا یا زرتشت و یا پیامبران دنبال خیر یا به دنبال فضیلت باشد، به دنبال آن چیزی است که بنتهام Jeremy Bentham میگوید و آن سود و utility است. بنابراین اگر سعدی علیهالرحمه میفرمایند بنی آدم اعضای یکدیگرند و به نوعی به هم اتصال دارند، در نظامِ جهانِ امروز که در آن زندگی میکنیم ، بنی آدم ابزار یکدیگرند. به این ترتیب فضا دچار تغییر میشود و با تغییر ماتریکس، رابطه اجزاء با هم تغییر میکند.
🔹ز/ پرتاب به ماتریکس جدید
با این منطق، جهانی پیرامون ما شکل گرفته است و ما به عنوان ایران و بخشی از جهان اسلام به این ماتریکسِ جدید پرتاب میشویم. در این فضای جدید مدلِ انسانی، هومو اکونومیکوس یا انسانِ اقتصادی است.
در این ماتریکس جدید با حضور انسان اقتصادی و نظم اجتماعی Social order مبتنی بر سود، اگر فرد، گروه یا جامعهای به دنبال خلق Homo Religiosus یا انسان دینی، مذهبی باشد بطوریکه انسان دیندار مبنا قرار گیرد و مدار اصلی جامعه باشد و همین گروه همچنین پا را فراتر نهاده به دنبال ادارۀ جهان به همین ترتیب و سبک باشد، در سایۀ این جهانبینی این گروه امکان اتصال ارگانیک با جهانِ پیرامونی را از دست میدهد.
جهان پیرامون مبتنی بر آنچه وبر Weber می گوید، عالمی است که در سیطرۀ نظام سرمایهداری است و حتی عمیقتر از آن در جهانی افسونزداییشده Disenchantment است. این جهان در سیطرۀ علم Scince و تکنولوژی است و نسبت انسان و سیستم و طبیعت را از منظری دیگر میبیند و فرمی از معرفت را ارائه میدهد که چنان گسترده و آمپریالیستی و قدرتگسترانه تمام کره زمین و تمدنها را ذیل سیطرۀ خود میگیرد که به دیگر انوع معرفتها اجازه ظهور و بروز نمیدهد.
🔹ح/ افسونزائی، شکلگیری بحران و Incommensurability
حال موضوع این است که در این جهان افسونزداییشده، همان گروهی که توضیح داده شد اگر بگوید به دنبال افسونزائی Re-enchantment در جهان است. یعنی به دنبال تحقق ایدۀ Homo Religiosus به جای Homo economicus است و در پی آن به دنبال تمدن، جامعه، دولت و حکومت سوگیرانهای است که مبتنی بر فضیلت و خیر باشد، چالشی که پدید میآید این است که در حوزه ارتباط با جهان پیرامونی که مبتنی بر سود و تصرف و تسخیر عالم است، بحرانها و تناقضاتی آشکار شکل میگیرد.
در این شرایط، اجباری که پدید میآید بستن درهای جامعه افسونشده بر دنیای پیرامونی است که عملاً و در شرایطی که ما داریم، عدم مراوده، امری نشدنی و محال است. بنابراین همواره به پدیدهای به نام Incommensurability یا عدم تقارن، گُنگی و سنجشناپذیری مواجه میشویم. در این ارتباط توماس کوهن Thomas Cohen معتقد است، پارادایمهای مختلف هر کدام زبانِ خاصِ خود را دارند، که در اینجا ما با دو پارادایم مواجهیم که یکی به دنبال سود و دیگری به دنبال خیر و فضیلت است که خود این شرایط به شکلی بنیادی fundamental form ساختار اخیر را با دنیای پیرامونی در وضعیت نامتعادل قرار میدهد.
#دکتر_سید_جواد_میری
#رابطۀ_تفکر_و_چالشهای_ایران
#ساختشناسی_فهم
#ساختشناسی_علم
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐مسألۀ رابطه تفکر و چالشهای ایران
♦️دکتر سید جواد میری: استاد جامعهشناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
♦️بخش سوم
🔹ط/ بحران تفکر و نقطه کلیدی در آن
بنابراین برخلاف تحلیلهای گاهاً سیاسی، روانشناختی و عموماً ژورنالیستی که به دنبال لیست کمی و عددی بحرانهای کشور هستند، باید گفت بحران اصلی، بحران تفکر است که هر کنشی زیر مجموعۀ فهم کنونی ایرانی را در مواجهه با دنیای پیرامونی مبدل به یک بحران مینماید. در حالی که ما در شرایط کنونی ابتدا باید در جغرافیا و اطلس فکری جهانِ امروز جایگاه خود را مشخص کنیم و توضیح دهیم که به دنبال چه هستیم و مشخص نماییم که اندیشه راهبر در طی چه پارادایمی مفاهیم خود را به جامعه منتقل مینماید. به عنوان مثال و مصداق چرا سیستم، معارف و مفاتیح و کتب ادعیه را به مدارس و دانشگاه منتقل میکند؟ چرا داشتن برخی ظواهر یک کد مهم و ارزشی برای دستیابی به برخی سطوح است و البته سایر عناوین مشابهی مانند ضرورت آشنائی با نماز میت و دیگر عبادات و مناسک که در این خصوص قابل ذکر است.
حال سؤال این است که چرا این اتفاق صورت میگیرد و چنین شرایطی وجود دارد و پاسخ این است که تفکر حاکم در محاسبات خود هدف از انقلاب را صدور خیر و فضیلت و معرفی برگزیدگانی دینی به عنوان الگوی مرد و زن به جهان میداند و آدمها برای شکلگیری آن جامعه صالح درونی و بیرونی باید چنین تربیت شوند. موضوع صدور انقلاب هم در همین راستا قابل توضیح است. و البته در این شرایط شواهد نشان میدهد که ساختن جامعۀ دارای عصمت به سادگی نیست و امری سخت پدیدار شونده است.
🔹ی/ شکلگیری نظمِ جهانی و موضوع چالش ساخت مدل دیگری
در جمعبندی بحث، باید گفت نقطۀ بحران ، این است که ما در جهانی زندگی میکنیم که در متنِ خود، دارای یک ساز و کار است و نظمی جهانی شکل گرفتهاست و تحولات تاریخ بشر به عنوان مثال به ملل اروپای غربی و آمریکائیها قدرتی دادهاست که توانستهاند در قرن نوزدهم اقدام به مفهومی به نام اروپائیشدن جهان Europeanisation of the world نمایند. این عبارت به معنای بازسازی جهان به شکلی ذیل تجربۀ تاریخی اروپائیها است.
در این میان و جهان با شرایطی که توصیف گردید اگر افراد و گروههائی که به دنبال ساخت جهان با مدل دیگری هستند این ساختِ مدلِ دیگر نقطه چالش است که این چالشها معمولاً ساده سازی میشود و از عباراتی مانند دشمنی با آمریکا، آثار محور مقاومت، نزدکی به شرق، یا عدم رابطۀ خوب با اروپا به عنوان محور چالشهای کشور استفاده و یاد میشود. این درحالی است که حتی اگر بالاترین روابط با جهان طرحریزی شود، اما با مختصاتی که ذکر گردید، منجر به شکست میشود.
در این شرایط راهی که روبروی شماست، بستن درهای کشور، نظیر اتفاقی است که در کرۀ شمالی صورت گرفتهاست و البته این امر در شرایط کشور ما محقق نیست، زیرا اگر چه شما به دنبال اشاعۀ فرهنگ خیر و فضیلت هستید اما شما در همین وضعیت در جهانی هستید که تمام مناسبات اجتماعی برمبنای نظام سرمایهداری است و زیربنای اجتماعی هم که شما دارید زیربنای سرمایهداری است. پزشک شما برای فعالیت نیازمند و متقاضی پول و حمایت مالی است. مداح و آخوند شما هم در همین گروه افراد قرار میگیرد. معلم شما هم که از دیدگاه شما شغل انبیاء را دارد کاملاً وابسته به منابع مالی است. به این ترتیب شما دارای کشوری هستید که مدتهاست در متن تغییر و تحولات جهانی بوده و اکنون بخشی از نظام سرمایهداری است. بنابراین جامعۀ ایران با تضاد فکری بین ایده و عینیات یا زیربنا و روبنا مواجه شده و در یک فضای چالشی بیپایان است.
#دکتر_سید_جواد_میری
#رابطۀ_تفکر_و_چالشهای_ایران
#ساختشناسی_فهم
#ساختشناسی_علم
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر سید جواد میری: استاد جامعهشناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
♦️بخش سوم
🔹ط/ بحران تفکر و نقطه کلیدی در آن
بنابراین برخلاف تحلیلهای گاهاً سیاسی، روانشناختی و عموماً ژورنالیستی که به دنبال لیست کمی و عددی بحرانهای کشور هستند، باید گفت بحران اصلی، بحران تفکر است که هر کنشی زیر مجموعۀ فهم کنونی ایرانی را در مواجهه با دنیای پیرامونی مبدل به یک بحران مینماید. در حالی که ما در شرایط کنونی ابتدا باید در جغرافیا و اطلس فکری جهانِ امروز جایگاه خود را مشخص کنیم و توضیح دهیم که به دنبال چه هستیم و مشخص نماییم که اندیشه راهبر در طی چه پارادایمی مفاهیم خود را به جامعه منتقل مینماید. به عنوان مثال و مصداق چرا سیستم، معارف و مفاتیح و کتب ادعیه را به مدارس و دانشگاه منتقل میکند؟ چرا داشتن برخی ظواهر یک کد مهم و ارزشی برای دستیابی به برخی سطوح است و البته سایر عناوین مشابهی مانند ضرورت آشنائی با نماز میت و دیگر عبادات و مناسک که در این خصوص قابل ذکر است.
حال سؤال این است که چرا این اتفاق صورت میگیرد و چنین شرایطی وجود دارد و پاسخ این است که تفکر حاکم در محاسبات خود هدف از انقلاب را صدور خیر و فضیلت و معرفی برگزیدگانی دینی به عنوان الگوی مرد و زن به جهان میداند و آدمها برای شکلگیری آن جامعه صالح درونی و بیرونی باید چنین تربیت شوند. موضوع صدور انقلاب هم در همین راستا قابل توضیح است. و البته در این شرایط شواهد نشان میدهد که ساختن جامعۀ دارای عصمت به سادگی نیست و امری سخت پدیدار شونده است.
🔹ی/ شکلگیری نظمِ جهانی و موضوع چالش ساخت مدل دیگری
در جمعبندی بحث، باید گفت نقطۀ بحران ، این است که ما در جهانی زندگی میکنیم که در متنِ خود، دارای یک ساز و کار است و نظمی جهانی شکل گرفتهاست و تحولات تاریخ بشر به عنوان مثال به ملل اروپای غربی و آمریکائیها قدرتی دادهاست که توانستهاند در قرن نوزدهم اقدام به مفهومی به نام اروپائیشدن جهان Europeanisation of the world نمایند. این عبارت به معنای بازسازی جهان به شکلی ذیل تجربۀ تاریخی اروپائیها است.
در این میان و جهان با شرایطی که توصیف گردید اگر افراد و گروههائی که به دنبال ساخت جهان با مدل دیگری هستند این ساختِ مدلِ دیگر نقطه چالش است که این چالشها معمولاً ساده سازی میشود و از عباراتی مانند دشمنی با آمریکا، آثار محور مقاومت، نزدکی به شرق، یا عدم رابطۀ خوب با اروپا به عنوان محور چالشهای کشور استفاده و یاد میشود. این درحالی است که حتی اگر بالاترین روابط با جهان طرحریزی شود، اما با مختصاتی که ذکر گردید، منجر به شکست میشود.
در این شرایط راهی که روبروی شماست، بستن درهای کشور، نظیر اتفاقی است که در کرۀ شمالی صورت گرفتهاست و البته این امر در شرایط کشور ما محقق نیست، زیرا اگر چه شما به دنبال اشاعۀ فرهنگ خیر و فضیلت هستید اما شما در همین وضعیت در جهانی هستید که تمام مناسبات اجتماعی برمبنای نظام سرمایهداری است و زیربنای اجتماعی هم که شما دارید زیربنای سرمایهداری است. پزشک شما برای فعالیت نیازمند و متقاضی پول و حمایت مالی است. مداح و آخوند شما هم در همین گروه افراد قرار میگیرد. معلم شما هم که از دیدگاه شما شغل انبیاء را دارد کاملاً وابسته به منابع مالی است. به این ترتیب شما دارای کشوری هستید که مدتهاست در متن تغییر و تحولات جهانی بوده و اکنون بخشی از نظام سرمایهداری است. بنابراین جامعۀ ایران با تضاد فکری بین ایده و عینیات یا زیربنا و روبنا مواجه شده و در یک فضای چالشی بیپایان است.
#دکتر_سید_جواد_میری
#رابطۀ_تفکر_و_چالشهای_ایران
#ساختشناسی_فهم
#ساختشناسی_علم
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 مسألۀ رابطه تفکر و چالشهای ایران: ما اساساً در ایران در حوزۀ بنیادهای تفکر دچار چالشهای جدی هستیم که این امر باعث زوال اعتماد اجتماعی شده است
♦️دکتر سید جواد میری: جامعهشناسی ایرانی
🔹معرفت یا دانش Scientific Knowledge ، مبتنی بر یک پیشفرض و مفروض سترگ است که بر اساس آن انسان متمدن، قدرت تصرف و تسخير در عالم را پیدا می کند.
🔹عصر سیطرۀ عقلانیتِ مبتنی تخنه (Techne) یا معرفت یا عقلانیت تکنولوجیکال یک پیش فرض درست میکند که مبتنی بر تعریف جدید از انسان Homo economicus یعنی انسانِ اقتصادی است.
🔹جهانی پیرامون ما شکل گرفته است و ما به عنوان ایران و بخشی از جهان اسلام به این ماتریکس جدید پرتاب میشویم.
🔹در این جهان افسونزداییشده، گروهی به دنبال افسونزائی Re-enchantment در جهان است. یعنی به دنبال تحقق ایدۀ Homo Religiosus به جای Homo economicus است.
🔹بنابراین این گروه همواره با پدیدهای به نام Incommensurability یا عدم تقارن، گُنگی و سنجشناپذیری مواجه میشود.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر سید جواد میری: جامعهشناسی ایرانی
🔹معرفت یا دانش Scientific Knowledge ، مبتنی بر یک پیشفرض و مفروض سترگ است که بر اساس آن انسان متمدن، قدرت تصرف و تسخير در عالم را پیدا می کند.
🔹عصر سیطرۀ عقلانیتِ مبتنی تخنه (Techne) یا معرفت یا عقلانیت تکنولوجیکال یک پیش فرض درست میکند که مبتنی بر تعریف جدید از انسان Homo economicus یعنی انسانِ اقتصادی است.
🔹جهانی پیرامون ما شکل گرفته است و ما به عنوان ایران و بخشی از جهان اسلام به این ماتریکس جدید پرتاب میشویم.
🔹در این جهان افسونزداییشده، گروهی به دنبال افسونزائی Re-enchantment در جهان است. یعنی به دنبال تحقق ایدۀ Homo Religiosus به جای Homo economicus است.
🔹بنابراین این گروه همواره با پدیدهای به نام Incommensurability یا عدم تقارن، گُنگی و سنجشناپذیری مواجه میشود.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures