🔺بودجه ۱۴۰۴، دست مافیا در جیب ملت
▪️در بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی که به عنوان بزرگترین بودجه انبساطی تاریخ کشور شناخته میشود، میزان کسری بودجه بیش از هزار میلیارد تومان تخمین زده شده. این کسری هم قرار است از طریق افزایش فشار بر مالیاتها و استقراض از صندوق توسعه ملی جبران شود. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس جمهوری اسلامی، افزایش درآمدهای مالیاتی تا ۴۰ درصد و افزایش ۸۵ درصدی مالیات بر واردات، نشانهای از گرانتر شدن کالاها و خدماتی است که مستقیماً بر دوش ملت ایران سنگینی خواهد کرد.
▪️مقایسه بودجه ۱۴۰۴ با ۱۴۰۳ نشان میدهد که بودجه عمرانی در شرایط بسیار ضعیفی قرار داشته و کاهش شدید آن ارتباط مستقیمی با کاهش اشتغالزایی و توقف پروژههای توسعهای در کشور دارد. طبق آمار موجود، سهم بودجه عمرانی در مقایسه با بودجه جاری، پایینترین میزان خود را از آغاز جمهوری اسلامی تاکنون تجربه کرده.
▪️افزایش ۶۰ درصدی هزینههای دولت و تخصیص ۴۷ درصد از پیشبینی فروش نفت و میعانات گازی به سپاه پاسداران و دو برابر شدن بودجه بخش نظامی، گواه این است که بخش بزرگی از منابع کشور به جای تقویت اقتصاد داخلی و بهبود معیشت ملت، صرف تقویت نیروهای نظامی و دستگاههای امنیتی میشود تا جیب سرکوبگران ملت ایران به قیمت نابودی ایران و ایرانی پر تر شود. این در حالی است که نرخ تورم در کشور به بیش از ۵۰ درصد رسیده و پیشبینیها نشان میدهد که افزایش حقوق کارمندان و مستمریبگیران تنها ۲۰ درصد خواهد بود؛ رقمی که در مقایسه با تورم، بیشتر به شوخی شبیه است تا بهبود واقعی معیشت.
▪️نکته قابل توجه دیگر، نرخ ارز ترجیحی کالاهای اساسی است که به حداقل ۴۰ هزار تومان برای سال آینده خواهد رسید. این به معنای افزایش حداقل ۲۹ درصدی قیمت کالاهای گروه اول و حتی بیشتر برای سایر کالاها است. در حالی که نرخ حواله دلار در لحظه نگارش این مطلب بیش از ۷۰ هزار تومان است، انتظار میرود که برای کالاهای اساسی خارج از گروه کالایی اول، نرخ دلار حتی به ۱۰۰ هزار تومان نیز برسد؛ نشانه روشنی از تعمیق شکاف طبقاتی، فشار بر طبقات ضعیفتر جامعه و تقویت دستگاههای سرکوبگر برای حفظ مافیای جمهوری اسلامی!
▪️جمهوری اسلامی نه یک حکومت که یک کارتل نظامی-مذهبی است که برای بقا آماده هر اقدامی است؛ از فروش منابع و داراییهای ملی گرفته تا فشردن گلوی اقتصادی ملت ایران. در کشورهایی که دولت ملی دموکراتیک دارند، ملت می توانند بر پروسه بودجه ریزی فعالانه مشارکت و نظارت کنند تا آنچه به سود کشور است رخ دهد اما ما از داشتن یک دولت ملی محرومیم. جنبش حسابرسی اجتماعی میکوشد تا قدرت به ملت ایران باز گردد.
شهروند پرسشگر
▪️در بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی که به عنوان بزرگترین بودجه انبساطی تاریخ کشور شناخته میشود، میزان کسری بودجه بیش از هزار میلیارد تومان تخمین زده شده. این کسری هم قرار است از طریق افزایش فشار بر مالیاتها و استقراض از صندوق توسعه ملی جبران شود. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس جمهوری اسلامی، افزایش درآمدهای مالیاتی تا ۴۰ درصد و افزایش ۸۵ درصدی مالیات بر واردات، نشانهای از گرانتر شدن کالاها و خدماتی است که مستقیماً بر دوش ملت ایران سنگینی خواهد کرد.
▪️مقایسه بودجه ۱۴۰۴ با ۱۴۰۳ نشان میدهد که بودجه عمرانی در شرایط بسیار ضعیفی قرار داشته و کاهش شدید آن ارتباط مستقیمی با کاهش اشتغالزایی و توقف پروژههای توسعهای در کشور دارد. طبق آمار موجود، سهم بودجه عمرانی در مقایسه با بودجه جاری، پایینترین میزان خود را از آغاز جمهوری اسلامی تاکنون تجربه کرده.
▪️افزایش ۶۰ درصدی هزینههای دولت و تخصیص ۴۷ درصد از پیشبینی فروش نفت و میعانات گازی به سپاه پاسداران و دو برابر شدن بودجه بخش نظامی، گواه این است که بخش بزرگی از منابع کشور به جای تقویت اقتصاد داخلی و بهبود معیشت ملت، صرف تقویت نیروهای نظامی و دستگاههای امنیتی میشود تا جیب سرکوبگران ملت ایران به قیمت نابودی ایران و ایرانی پر تر شود. این در حالی است که نرخ تورم در کشور به بیش از ۵۰ درصد رسیده و پیشبینیها نشان میدهد که افزایش حقوق کارمندان و مستمریبگیران تنها ۲۰ درصد خواهد بود؛ رقمی که در مقایسه با تورم، بیشتر به شوخی شبیه است تا بهبود واقعی معیشت.
▪️نکته قابل توجه دیگر، نرخ ارز ترجیحی کالاهای اساسی است که به حداقل ۴۰ هزار تومان برای سال آینده خواهد رسید. این به معنای افزایش حداقل ۲۹ درصدی قیمت کالاهای گروه اول و حتی بیشتر برای سایر کالاها است. در حالی که نرخ حواله دلار در لحظه نگارش این مطلب بیش از ۷۰ هزار تومان است، انتظار میرود که برای کالاهای اساسی خارج از گروه کالایی اول، نرخ دلار حتی به ۱۰۰ هزار تومان نیز برسد؛ نشانه روشنی از تعمیق شکاف طبقاتی، فشار بر طبقات ضعیفتر جامعه و تقویت دستگاههای سرکوبگر برای حفظ مافیای جمهوری اسلامی!
▪️جمهوری اسلامی نه یک حکومت که یک کارتل نظامی-مذهبی است که برای بقا آماده هر اقدامی است؛ از فروش منابع و داراییهای ملی گرفته تا فشردن گلوی اقتصادی ملت ایران. در کشورهایی که دولت ملی دموکراتیک دارند، ملت می توانند بر پروسه بودجه ریزی فعالانه مشارکت و نظارت کنند تا آنچه به سود کشور است رخ دهد اما ما از داشتن یک دولت ملی محرومیم. جنبش حسابرسی اجتماعی میکوشد تا قدرت به ملت ایران باز گردد.
شهروند پرسشگر
Telegraph
بودجه ۱۴۰۴، دست مافیا در جیب ملت
▪️در بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی که به عنوان بزرگترین بودجه انبساطی تاریخ کشور شناخته میشود، میزان کسری بودجه بیش از هزار میلیارد تومان تخمین زده شده. این کسری هم قرار است از طریق افزایش فشار بر مالیاتها و استقراض از صندوق توسعه ملی جبران شود.…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❗️فردا که ایران را از مافیای جمهوری اسلامی پس گرفتیم و یک دولت ملی دموکراتیک داشتیم که با مردم همکاری کند و در خدمت آنها باشد، میتوان خدمات عمومی مثل بهداشت، آموزش، محیط زیست، کشاورزی، حمل و نقل، زیر ساختها، خدمات اجتماعی، ارتباطات و مدیریت پسماند را بهبود داد. برای این کار میتوان از یک ابزار به اسم «کارت امتیازدهی اجتماعی» استفاده کرد.
‼️این فرآیند به شهروندان قدرت میدهد که در تغییرات موردنظرشان سهم داشته باشند. مردمی که خدمات را دریافت میکنند و دستگاههای دولتی که خدمات را ارائه میدهند، دور هم جمع میشوند، با هم درباره مشکلات خدمات عمومی صحبت میکنند و راهحلها را برای مسائلی که شناسایی کردهاند پیشنهاد و اجرا میکنند.
شهروند پرسشگر
‼️این فرآیند به شهروندان قدرت میدهد که در تغییرات موردنظرشان سهم داشته باشند. مردمی که خدمات را دریافت میکنند و دستگاههای دولتی که خدمات را ارائه میدهند، دور هم جمع میشوند، با هم درباره مشکلات خدمات عمومی صحبت میکنند و راهحلها را برای مسائلی که شناسایی کردهاند پیشنهاد و اجرا میکنند.
شهروند پرسشگر
❗️فقر و تورم گلوی ملت ایران را میفشارد و زندگی بدون گرفتن وام محال شده. متقاضیان وام پشت در بانکها صف کشیدهاند و به دلیل فساد سیستماتیک و کمبود شدید اعتبارات بانکی، پرداختها به کندی و با دردسرهای فراوان برای مردم انجام میشود. بانکها نهایت سختگیری را برای جوانان، مستاجران و تولیدکنندگان به کار میبرند اما به کارمندانشان که میرسند، از کیسه ملت ایران میلیاردی خرج میکنند. اقتصاد مملکت بانکمحور است و بیش از ۹۰درصد تأمین مالی اقتصاد ایران از کانال بانکها انجام میشود.
‼️هرازگاهی که بانک مرکزی به این رفتار بانکها واکنش نشان میداد و به آنها فشار وارد میکرد، بانکها شروع به وامدهی ضربدری به یکدیگر میکردند، یعنی بانک الف به بنگاههای بانک ب و برعکس وام میداد. بانکها در ایران تبدیل به بازوهای کارتل جمهوری اسلامی شدهاند و ثروت ملت و مملکت را خرج «خودیها» میکنند. در چنین شرایط ملوکالطوایفی و «بیدولتی»، جنبش حسابرسی اجتماعی ما را تشویق میکند تا از هیچ نمونه رانت، فساد و خیانت نگذریم و اطلاعات آنها را در دست ملت ایران بگذاریم.
شهروند پرسشگر
‼️هرازگاهی که بانک مرکزی به این رفتار بانکها واکنش نشان میداد و به آنها فشار وارد میکرد، بانکها شروع به وامدهی ضربدری به یکدیگر میکردند، یعنی بانک الف به بنگاههای بانک ب و برعکس وام میداد. بانکها در ایران تبدیل به بازوهای کارتل جمهوری اسلامی شدهاند و ثروت ملت و مملکت را خرج «خودیها» میکنند. در چنین شرایط ملوکالطوایفی و «بیدولتی»، جنبش حسابرسی اجتماعی ما را تشویق میکند تا از هیچ نمونه رانت، فساد و خیانت نگذریم و اطلاعات آنها را در دست ملت ایران بگذاریم.
شهروند پرسشگر
🔘 علیرضا شیری، کارشناس ارشد روانشناسی درباره وضعیت سلامت روان ایرانیان نکات قابل توجهی را برشمرده و معتقد است حال ملت ایران به دلایل مختلف ازجمله زندگی در کشوری غنی با اقتصادی ویران، عدم شفافیت، کوتاه شدن سقف آرزوها، رانت و تبعیض و بیعدالتی، سرکوب و خودی/غیرخودی کردن جمهوری اسلامی، بد است.
🔘 جنبش جهانی حسابرسی اجتماعی یکی از راههای کمک به نجات ملت ایران از شرایط دشوار کنونی است. حسابرسی اجتماعی توان مجبور کردن صاحبان قدرت برای تمکین به خواست مردم را به ملت ایران برمیگرداند و از آسیبهای پیدرپی به منافع ملی و زندگی شهروندان جلوگیری میکند.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔘 جنبش جهانی حسابرسی اجتماعی یکی از راههای کمک به نجات ملت ایران از شرایط دشوار کنونی است. حسابرسی اجتماعی توان مجبور کردن صاحبان قدرت برای تمکین به خواست مردم را به ملت ایران برمیگرداند و از آسیبهای پیدرپی به منافع ملی و زندگی شهروندان جلوگیری میکند.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔺یک روانشناس: حال ایرانیان خراب است!
🔵 علیرضا شیری، کارشناس ارشد روانشناسی درباره وضعیت سلامت روان ایرانیان نکات قابل توجهی را برشمرده و معتقد است حال ملت ایران به دلایل مختلف ازجمله زندگی در کشوری غنی با اقتصادی ویران، عدم شفافیت، کوتاه شدن سقف آرزوها، رانت و تبعیض و بیعدالتی، سرکوب و خودی/غیرخودی کردن جمهوری اسلامی بد است. در ادامه خلاصهای از نظرات او را مرور می کنیم.
🔵 «رویاهای مردم در حال کوتوله شدن است، مثلا فرد انتظار دارد در ۲۰ سالگی کارش را آغاز کند، زیر ۳۰ سالگی موقعیتش تثبیت شود و امکانات رفاهی نظیر اجاره منزل و یک وسیله نقلیه مناسب برای خودش فراهم کند اما در شرایط فعلی دستیابی به این موارد گویا تبدیل به یک رویا شده و همین اتفاقات حال مردم را بد کرده است.
🔵 آنچه بیشتر مردم را رنج میدهد زندگی در یک کشور غنی با اقتصادی ویران و افزون بر آن شفافیتی است که در امور وجود ندارد. عدم شفافیت، اذهان عمومی را متشنج میکند و احساس بیعدالتی را که یکی دیگر از شاخصهای مهم ناامیدی است در جامعه رواج میدهد.
🔵 حس کوتاه شدن سقف آرزوها فقط یک احساس ساده نیست و تحلیل اقتصاددانان نیز بیانگر آن است که اقتصاد ایران در شرایط خوبی به سر نمیبرد. ظهور طبقه نوکیسه نیز عاملی برای بدحالی جمعی به شمار میرود. عدهای در جامعه یکشبه ره صدساله را میپیمایند و شکاف اقتصادی مبتنی بر بیعدالتی و رانت سبب میشود که امید برای دستیابی به امکانات یک زندگی معقول از راه سالم به یأس بدل شود.
🔵 اگر به سؤالات مردم پاسخ صحیح و به موقع ندهیم مبدل به خشم میشود و ماهیت ابهام اینگونه نیست که فقط به همان شکل باقی بماند بلکه بر اثر یک واکنش شیمیایی در مغز تبدیل به خشم میشود و برخوردهای سلبی با بروز خشم سبب میشود مردم احساس بیارزش بودن داشته باشند.
🔵 جمهوری اسلامی نسبت به حال مردم تقسیمبندی خودی و ناخودی دارد. بسیاری از نخبگان دانشگاهی، استادان غیرهمسو، کمدینها و قهرمانان ورزشی در شابلون جمهوری اسلامی، غیرخودی محسوب میشوند، در حالی که آنها به اندازه مدافعان حکومت حق دارند از ایرانی بودنشان بهرهمند شوند که به این راحتیها نیست!
🔵 این که شما به صرف دلایل خاص از امکانات خوبی بهرهمند شوید و فرزندانتان امکان درس خواندن در مدرسه بهتر و دانشگاههای خاص را داشته باشند و من نتوانم به این امکانات دسترسی داشته باشم چرخه کینه را در من ایجاد خواهد کرد و این بیعدالتیها تنها سبب تباهی من به تنهایی نیست بلکه مرا در تونلی از زمان نابود میکند.»
🔵 جنبش جهانی حسابرسی اجتماعی یکی از راههای کمک به نجات ملت ایران از شرایط دشوار کنونی است. حسابرسی اجتماعی توان مجبور کردن صاحبان قدرت برای تمکین به خواست مردم را به ملت ایران برمیگرداند و از آسیبهای پیدرپی به منافع ملی و زندگی شهروندان جلوگیری میکند.
شهروند پرسشگر
🔵 علیرضا شیری، کارشناس ارشد روانشناسی درباره وضعیت سلامت روان ایرانیان نکات قابل توجهی را برشمرده و معتقد است حال ملت ایران به دلایل مختلف ازجمله زندگی در کشوری غنی با اقتصادی ویران، عدم شفافیت، کوتاه شدن سقف آرزوها، رانت و تبعیض و بیعدالتی، سرکوب و خودی/غیرخودی کردن جمهوری اسلامی بد است. در ادامه خلاصهای از نظرات او را مرور می کنیم.
🔵 «رویاهای مردم در حال کوتوله شدن است، مثلا فرد انتظار دارد در ۲۰ سالگی کارش را آغاز کند، زیر ۳۰ سالگی موقعیتش تثبیت شود و امکانات رفاهی نظیر اجاره منزل و یک وسیله نقلیه مناسب برای خودش فراهم کند اما در شرایط فعلی دستیابی به این موارد گویا تبدیل به یک رویا شده و همین اتفاقات حال مردم را بد کرده است.
🔵 آنچه بیشتر مردم را رنج میدهد زندگی در یک کشور غنی با اقتصادی ویران و افزون بر آن شفافیتی است که در امور وجود ندارد. عدم شفافیت، اذهان عمومی را متشنج میکند و احساس بیعدالتی را که یکی دیگر از شاخصهای مهم ناامیدی است در جامعه رواج میدهد.
🔵 حس کوتاه شدن سقف آرزوها فقط یک احساس ساده نیست و تحلیل اقتصاددانان نیز بیانگر آن است که اقتصاد ایران در شرایط خوبی به سر نمیبرد. ظهور طبقه نوکیسه نیز عاملی برای بدحالی جمعی به شمار میرود. عدهای در جامعه یکشبه ره صدساله را میپیمایند و شکاف اقتصادی مبتنی بر بیعدالتی و رانت سبب میشود که امید برای دستیابی به امکانات یک زندگی معقول از راه سالم به یأس بدل شود.
🔵 اگر به سؤالات مردم پاسخ صحیح و به موقع ندهیم مبدل به خشم میشود و ماهیت ابهام اینگونه نیست که فقط به همان شکل باقی بماند بلکه بر اثر یک واکنش شیمیایی در مغز تبدیل به خشم میشود و برخوردهای سلبی با بروز خشم سبب میشود مردم احساس بیارزش بودن داشته باشند.
🔵 جمهوری اسلامی نسبت به حال مردم تقسیمبندی خودی و ناخودی دارد. بسیاری از نخبگان دانشگاهی، استادان غیرهمسو، کمدینها و قهرمانان ورزشی در شابلون جمهوری اسلامی، غیرخودی محسوب میشوند، در حالی که آنها به اندازه مدافعان حکومت حق دارند از ایرانی بودنشان بهرهمند شوند که به این راحتیها نیست!
🔵 این که شما به صرف دلایل خاص از امکانات خوبی بهرهمند شوید و فرزندانتان امکان درس خواندن در مدرسه بهتر و دانشگاههای خاص را داشته باشند و من نتوانم به این امکانات دسترسی داشته باشم چرخه کینه را در من ایجاد خواهد کرد و این بیعدالتیها تنها سبب تباهی من به تنهایی نیست بلکه مرا در تونلی از زمان نابود میکند.»
🔵 جنبش جهانی حسابرسی اجتماعی یکی از راههای کمک به نجات ملت ایران از شرایط دشوار کنونی است. حسابرسی اجتماعی توان مجبور کردن صاحبان قدرت برای تمکین به خواست مردم را به ملت ایران برمیگرداند و از آسیبهای پیدرپی به منافع ملی و زندگی شهروندان جلوگیری میکند.
شهروند پرسشگر
Telegraph
یک روانشناس: حال ایرانیان خراب است!
🔵 علیرضا شیری، کارشناس ارشد روانشناسی درباره وضعیت سلامت روان ایرانیان نکات قابل توجهی را برشمرده و معتقد است حال ملت ایران به دلایل مختلف ازجمله زندگی در کشوری غنی با اقتصادی ویران، عدم شفافیت، کوتاه شدن سقف آرزوها، رانت و تبعیض و بیعدالتی، سرکوب و خودی/غیرخودی…
🔴 سازمان بهزیستی یک ماه پیش مصوبهای را ابلاغ کرده که طبق آن افرادی که معلولیت دارند خودشان باید اجاره بهای مراکز نگهداری را بپردازند. تاکنون بهزیستی با دست کردن در جیب خانوادههای افراد دارای معلولیت از آنها شهریه میگرفت اما حالا پا را فراتر گذاشته و اجاره را هم به گردن آنها انداخته؛ نهادهای به اصطلاح نظارتی چکار میکنند؟ سکوت مطلق!
🔴 نکته اینجا است که جمهوری اسلامی یک دولت نیست که خود را موظف به ارائه خدمات به ملت بداند بلکه یک کارتل نظامی-مذهبی است که به هر شیوهای از جیب ملت میزند تا خرج فساد سیستماتیک خودیهایش کند. جنبش حسابرسی اجتماعی میکوشد تا ملت ایران در مسیر نجات میهن پرتوان و آگاه قدم بردارد و با فشار همهجانبه بر جمهوری اسلامی، ساختارهای پوسیده و فاسد را به زیر کشیده و زمینهساز بازپسگیری حقوق ملت و بازسازی دولت ملی و دموکراتیک شود.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔴 نکته اینجا است که جمهوری اسلامی یک دولت نیست که خود را موظف به ارائه خدمات به ملت بداند بلکه یک کارتل نظامی-مذهبی است که به هر شیوهای از جیب ملت میزند تا خرج فساد سیستماتیک خودیهایش کند. جنبش حسابرسی اجتماعی میکوشد تا ملت ایران در مسیر نجات میهن پرتوان و آگاه قدم بردارد و با فشار همهجانبه بر جمهوری اسلامی، ساختارهای پوسیده و فاسد را به زیر کشیده و زمینهساز بازپسگیری حقوق ملت و بازسازی دولت ملی و دموکراتیک شود.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔺دست بهزیستی در جیب افراد دارای معلولیت
✅ سازمان بهزیستی یک ماه پیش مصوبهای را ابلاغ کرده که طبق آن افرادی که معلولیت دارند خودشان باید اجاره بهای مراکز نگهداری را بپردازند. تاکنون بهزیستی با دست کردن در جیب خانوادههای افراد دارای معلولیت از آنها شهریه میگرفت اما حالا پا را فراتر گذاشته و اجاره را هم به گردن آنها انداخته؛ نهادهای به اصطلاح نظارتی چکار میکنند؟ سکوت مطلق!
✅ طبق قانون جمهوری اسلامی، مسئولیت نگهداری از افرادی که معلولیت دارند بهطور کاملا واضح بر عهده دولت است و سازمان بهزیستی موظف است تا از آنها حمایتهای لازم را ازجمله پرداخت حق پرستاری یا مددکاری به سرپرست آنها به عمل آورد. در صورتیکه فرد دارای معلولیت نیاز به نگهداری در مراکز نگهداری داشته باشد، بهزیستی موظف به تأمین خدمات مراقبتی از طریق مراکز وابسته یا غیردولتی است.
✅ بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان، گفته «تداوم اجرایی شدن این بخشنامه بدعتهای زیادی را بهجا میگذارد و این بهمعنای پایان مسئولیت دولت در قبال افراد دارای معلولیت و خانوادههایشان است و اگر چنین باشد دولت باید درهای بهزیستی را دستکم در ادعای رسیدگی به معلولان تخته کند. کمکم انتظار میرود مراکز هزینههای جاری، پول آب، برق، گاز و تلفن مرکز و در ادامه حتی هزینه شخصی یا پول تو جیبی فرزندانشان را هم از معلولان و مددجویان مطالبه کنند.»
✅ «با توجه به اینکه بسیاری از صاحبان و مدیران مراکز بیواسطه یا با واسطه از خود مدیران بهزیستی و یا خانوادههایشان هستند لذا بعید نیست چنین تصمیماتی توسط ذینفعان و با نیت حفظ منافع شخصی اتخاذ شده باشد. بهزیستی درحالی پرداخت سهم مشارکت خانوادهها و تأمین اجارهبهای ساختمان مراکز را به گردن خانوادهها انداخته که مراکز ۶۰ تا ۷۰ درصد بودجه قانون حمایت از معلولان را میبلعند و جلوی تخصیص اعتبار به بسیاری از نیازهای معلولان را میگیرند.»
✅ نکته اینجا است که جمهوری اسلامی یک دولت نیست که خود را موظف به ارائه خدمات به ملت بداند بلکه یک کارتل نظامی-مذهبی است که به هر شیوهای از جیب ملت میزند تا خرج فساد سیستماتیک خودیهایش کند. جنبش حسابرسی اجتماعی میکوشد تا ملت ایران در مسیر نجات میهن پرتوان و آگاه قدم بردارد و با فشار همهجانبه بر جمهوری اسلامی، ساختارهای پوسیده و فاسد را به زیر کشیده و زمینهساز بازپسگیری حقوق ملت و بازسازی دولت ملی و دموکراتیک شود.
شهروند پرسشگر
✅ سازمان بهزیستی یک ماه پیش مصوبهای را ابلاغ کرده که طبق آن افرادی که معلولیت دارند خودشان باید اجاره بهای مراکز نگهداری را بپردازند. تاکنون بهزیستی با دست کردن در جیب خانوادههای افراد دارای معلولیت از آنها شهریه میگرفت اما حالا پا را فراتر گذاشته و اجاره را هم به گردن آنها انداخته؛ نهادهای به اصطلاح نظارتی چکار میکنند؟ سکوت مطلق!
✅ طبق قانون جمهوری اسلامی، مسئولیت نگهداری از افرادی که معلولیت دارند بهطور کاملا واضح بر عهده دولت است و سازمان بهزیستی موظف است تا از آنها حمایتهای لازم را ازجمله پرداخت حق پرستاری یا مددکاری به سرپرست آنها به عمل آورد. در صورتیکه فرد دارای معلولیت نیاز به نگهداری در مراکز نگهداری داشته باشد، بهزیستی موظف به تأمین خدمات مراقبتی از طریق مراکز وابسته یا غیردولتی است.
✅ بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان، گفته «تداوم اجرایی شدن این بخشنامه بدعتهای زیادی را بهجا میگذارد و این بهمعنای پایان مسئولیت دولت در قبال افراد دارای معلولیت و خانوادههایشان است و اگر چنین باشد دولت باید درهای بهزیستی را دستکم در ادعای رسیدگی به معلولان تخته کند. کمکم انتظار میرود مراکز هزینههای جاری، پول آب، برق، گاز و تلفن مرکز و در ادامه حتی هزینه شخصی یا پول تو جیبی فرزندانشان را هم از معلولان و مددجویان مطالبه کنند.»
✅ «با توجه به اینکه بسیاری از صاحبان و مدیران مراکز بیواسطه یا با واسطه از خود مدیران بهزیستی و یا خانوادههایشان هستند لذا بعید نیست چنین تصمیماتی توسط ذینفعان و با نیت حفظ منافع شخصی اتخاذ شده باشد. بهزیستی درحالی پرداخت سهم مشارکت خانوادهها و تأمین اجارهبهای ساختمان مراکز را به گردن خانوادهها انداخته که مراکز ۶۰ تا ۷۰ درصد بودجه قانون حمایت از معلولان را میبلعند و جلوی تخصیص اعتبار به بسیاری از نیازهای معلولان را میگیرند.»
✅ نکته اینجا است که جمهوری اسلامی یک دولت نیست که خود را موظف به ارائه خدمات به ملت بداند بلکه یک کارتل نظامی-مذهبی است که به هر شیوهای از جیب ملت میزند تا خرج فساد سیستماتیک خودیهایش کند. جنبش حسابرسی اجتماعی میکوشد تا ملت ایران در مسیر نجات میهن پرتوان و آگاه قدم بردارد و با فشار همهجانبه بر جمهوری اسلامی، ساختارهای پوسیده و فاسد را به زیر کشیده و زمینهساز بازپسگیری حقوق ملت و بازسازی دولت ملی و دموکراتیک شود.
شهروند پرسشگر
Telegraph
دست بهزیستی در جیب افراد دارای معلولیت
✅ سازمان بهزیستی یک ماه پیش مصوبهای را ابلاغ کرده که طبق آن افرادی که معلولیت دارند خودشان باید اجاره بهای مراکز نگهداری را بپردازند. تاکنون بهزیستی با دست کردن در جیب خانوادههای افراد دارای معلولیت از آنها شهریه میگرفت اما حالا پا را فراتر گذاشته و اجاره…
❌فساد یک موضوع پیچیده است که اشکال مختلفی دارد. فساد سیاسی، رشوهخواری، اختلاس، پارتیبازی و زد و بند تنها چند نمونه از مصادیق فساد هستند. هر نوع از فساد تأثیر منحصر به فرد خود را بر جامعه دارد و درک آنها در مبارزه با فساد بسیار مهم است.
❌تاثیر فساد بر جامعه ایران ویرانگر است. فساد کل کشور را تضعیف میکند، مانع رشد اقتصادی میشود و اعتماد عمومی را از بین میبرد. با درک انواع مختلف فساد و تأثیر آن بر جامعه و با تکیه بر اصول جنبش جهانی حسابرسی اجتماعی، یقه صاحبان قدرت را بگیریم و در مسیر نجات ایران زیبا و ثروتمندمان گام برداریم.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
❌تاثیر فساد بر جامعه ایران ویرانگر است. فساد کل کشور را تضعیف میکند، مانع رشد اقتصادی میشود و اعتماد عمومی را از بین میبرد. با درک انواع مختلف فساد و تأثیر آن بر جامعه و با تکیه بر اصول جنبش جهانی حسابرسی اجتماعی، یقه صاحبان قدرت را بگیریم و در مسیر نجات ایران زیبا و ثروتمندمان گام برداریم.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔺انواع فساد
🔸 فساد یک موضوع پیچیده است که اشکال مختلفی دارد. فساد سیاسی، رشوهخواری، اختلاس، پارتیبازی و زد و بند تنها چند نمونه از مصادیق فساد هستند. هر نوع از فساد تأثیر منحصر به فرد خود را بر جامعه دارد و درک آنها در مبارزه با فساد بسیار مهم است.
🔸 منظور از فساد سیاسی سوء استفاده از قدرت توسط مقامات برای منافع شخصی است. مثلا وقتی برادر حسن روحانی، حسین فریدون، برای منافع شخصی رشوه گرفت از مصونیت برادر رئیسجمهور بودن استفاده کرد و این یعنی فساد سیاسی. یا وقتی علی خامنهای با راهاندازی یک کارتل نظامی-مذهبی به اسم جمهوری اسلامی یک امپراطوری مالی راه انداخته که از فساد سیستماتیک تغذیه میکند، در کنار تمام صفات دیگر یک فاسد سیاسی است.
🔸 رشوهخواری یکی دیگر از انواع رایج فساد در ایران است و اغلب شامل مبادله پول در ازای لطف یا خدمات است. مثلا وقتی کارشناس دادگستری در ازای گرفتن رشوه به اربابرجوع لطف میکند یعنی فساد رخ داده است. مثلا در ایران تحت جمهوری اسلامی هیچ کاری بدون پرداخت رشوه پیش نمیرود.
🔸 اختلاس عبارت است از سوء استفاده یا سرقت وجوه یا اموال عمومی توسط اشخاصی که به آنها به امانت سپرده شده است. نمونههای اختلاس آنقدر در جمهوری اسلامی فراوان است که نیازی به ذکر مثال نیست.
🔸 پارتیبازی و فامیلبازی عملی است که در موقعیتهای مختلف از گرفتن مشاغل حرفهای یا سیاسی گرفته تا منافع اقتصادی، سود خویشاوندان یا دوستان در نظر گرفته میشود. انتصاب اعضای فامیل در دولتهای مختلف در جمهوری اسلامی برای همه ما ایرانیها کاملا آشناست.
🔸 تاثیر فساد بر جامعه ایران ویرانگر است. فساد کل کشور را تضعیف میکند، مانع رشد اقتصادی میشود و اعتماد عمومی را از بین میبرد. با درک انواع مختلف فساد و تأثیر آن بر جامعه و با تکیه بر اصول جنبش جهانی حسابرسی اجتماعی، یقه صاحبان قدرت را بگیریم و در مسیر نجات ایران زیبا و ثروتمندمان گام برداریم.
شهروند پرسشگر
🔸 فساد یک موضوع پیچیده است که اشکال مختلفی دارد. فساد سیاسی، رشوهخواری، اختلاس، پارتیبازی و زد و بند تنها چند نمونه از مصادیق فساد هستند. هر نوع از فساد تأثیر منحصر به فرد خود را بر جامعه دارد و درک آنها در مبارزه با فساد بسیار مهم است.
🔸 منظور از فساد سیاسی سوء استفاده از قدرت توسط مقامات برای منافع شخصی است. مثلا وقتی برادر حسن روحانی، حسین فریدون، برای منافع شخصی رشوه گرفت از مصونیت برادر رئیسجمهور بودن استفاده کرد و این یعنی فساد سیاسی. یا وقتی علی خامنهای با راهاندازی یک کارتل نظامی-مذهبی به اسم جمهوری اسلامی یک امپراطوری مالی راه انداخته که از فساد سیستماتیک تغذیه میکند، در کنار تمام صفات دیگر یک فاسد سیاسی است.
🔸 رشوهخواری یکی دیگر از انواع رایج فساد در ایران است و اغلب شامل مبادله پول در ازای لطف یا خدمات است. مثلا وقتی کارشناس دادگستری در ازای گرفتن رشوه به اربابرجوع لطف میکند یعنی فساد رخ داده است. مثلا در ایران تحت جمهوری اسلامی هیچ کاری بدون پرداخت رشوه پیش نمیرود.
🔸 اختلاس عبارت است از سوء استفاده یا سرقت وجوه یا اموال عمومی توسط اشخاصی که به آنها به امانت سپرده شده است. نمونههای اختلاس آنقدر در جمهوری اسلامی فراوان است که نیازی به ذکر مثال نیست.
🔸 پارتیبازی و فامیلبازی عملی است که در موقعیتهای مختلف از گرفتن مشاغل حرفهای یا سیاسی گرفته تا منافع اقتصادی، سود خویشاوندان یا دوستان در نظر گرفته میشود. انتصاب اعضای فامیل در دولتهای مختلف در جمهوری اسلامی برای همه ما ایرانیها کاملا آشناست.
🔸 تاثیر فساد بر جامعه ایران ویرانگر است. فساد کل کشور را تضعیف میکند، مانع رشد اقتصادی میشود و اعتماد عمومی را از بین میبرد. با درک انواع مختلف فساد و تأثیر آن بر جامعه و با تکیه بر اصول جنبش جهانی حسابرسی اجتماعی، یقه صاحبان قدرت را بگیریم و در مسیر نجات ایران زیبا و ثروتمندمان گام برداریم.
شهروند پرسشگر
Telegraph
انواع فساد
🔸 فساد یک موضوع پیچیده است که اشکال مختلفی دارد. فساد سیاسی، رشوهخواری، اختلاس، پارتیبازی و زد و بند تنها چند نمونه از مصادیق فساد هستند. هر نوع از فساد تأثیر منحصر به فرد خود را بر جامعه دارد و درک آنها در مبارزه با فساد بسیار مهم است. 🔸 منظور از فساد…
🔘معادن کمنظیر ایران ما به دست مافیای جمهوری اسلامی در اختیار اعضای کارتل قرار گرفته تا خاک ما را بفروشند و جیبشان را گشادتر و گردنشان را کلفتتر کنند. در یک نمونه، نماینده جمهوری اسلامی در مجلسشان گفته «مسئولان معدن طلای زرکوه [در قروه استان کردستان] پولهای هنگفتی در یکی از بانکها سپردهگذاری کردهاند و با استفاده از این پولها، تسهیلات میلیاردی به افرادی دادهاند که اصلاً پایشان به استان نخورده. آنها میلیاردها تومان از درآمدهای معدن را در فعالیتهای سیاسی هزینه میکنند؛ کسانی که دست در جیب مردم دارند و از آدم فاسد و خطاکار دفاع میکنند.»
🔘معدن زرکوه و چپاولی که آنجا دارد رخ میدهد مشت نمونه خرواری است از آنچه بر مملکت ما میگذرد؛ در چنگال یک کارتل در ظاهر حکومت و دولت گرفتار شدهایم که با تمام توان دارد خون ایران را میمکد. جنبش حسابرسی اجتماعی به ما ملت ایران میگوید منتظر هیچکس نباشیم و خودمان با همراهی و همدلی تا میتوانیم درباره فسادها و خیانتها اطلاعرسانی و افشاگری کنیم و بر فشار همهجانبه بر جمهوری اسلامی بیفزاییم تا بلکه ایران را نجات دهیم.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔘معدن زرکوه و چپاولی که آنجا دارد رخ میدهد مشت نمونه خرواری است از آنچه بر مملکت ما میگذرد؛ در چنگال یک کارتل در ظاهر حکومت و دولت گرفتار شدهایم که با تمام توان دارد خون ایران را میمکد. جنبش حسابرسی اجتماعی به ما ملت ایران میگوید منتظر هیچکس نباشیم و خودمان با همراهی و همدلی تا میتوانیم درباره فسادها و خیانتها اطلاعرسانی و افشاگری کنیم و بر فشار همهجانبه بر جمهوری اسلامی بیفزاییم تا بلکه ایران را نجات دهیم.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔺مافیای معدن زرکوه، مشت نمونه خروار
✖️معادن کمنظیر ایران ما به دست مافیای جمهوری اسلامی در اختیار اعضای کارتل قرار گرفته تا خاک ما را بفروشند و جیبشان را گشادتر و گردنشان را کلفتتر کنند. در یک نمونه، نماینده جمهوری اسلامی در مجلسشان گفته «مسئولان معدن طلای زرکوه [در قروه استان کردستان] پولهای هنگفتی در یکی از بانکها سپردهگذاری کردهاند و با استفاده از این پولها، تسهیلات میلیاردی به افرادی دادهاند که اصلاً پایشان به استان نخورده. آنها میلیاردها تومان از درآمدهای معدن را در فعالیتهای سیاسی هزینه میکنند؛ کسانی که دست در جیب مردم دارند و از آدم فاسد و خطاکار دفاع میکنند.»
✖️«روا نیست فردی ۱۳ میلیارد تومان از معدن داشکسن بگیرد و آن را در فعالیتهای سیاسی هزینه کند. روا نیست جوانان بیکار قروهای و دهگلانی سرگردان باشند و آن وقت بستگان افراد خاص بدون آنکه پایشان به مناطق ما بخورد از این معدن حقوق دریافت کنند. آلودگی، مشکلات زیستمحیطی همه اینها برای کسی مهم نیست، مهم این است که طلا را در آنجا استحصال کنند و از منطقه خارج کنند. باید به مردم بگویند براساس چه سندی معدن طلای دولتی به اسم اشخاص واگذار شده؟ آقای «ف» که الان سهامدار معدن است، چه کاره بوده که امروز صاحب طلای منطقه است و با مردم اینگونه برخورد و رفتار میکند؟»
✖️منظور او از آقای ف، یکی از اعضای «خانواده فاضلی» است؛ طاهر فاضلی به کد ملی ۰۰۳۹۷۶۹۸۶۰ که رئیس هیئتمدیره شرکت «خدمات اکتشافی کشور» و رئیس هیئتمدیره شرکت «معدنی زرکوه» است، یا محمد فاضلی به کد ملی ۰۰۸۱۵۸۴۴۵۸ که معاون مدیرعامل شرکت «خدمات اکتشافی کشور» است یا میثم فاضلی به کد ملی ۰۰۶۲۸۴۱۲۳۸ که عضو هیئتمدیره شرکت «خدمات اکتشافی اروم ماشین افرا» که نماینده شرکت «خدمات اکتشافی کشور» است. این خانواده با چنگ انداختن بر معادن کشور، آنها را چپاول کرده و به کسی هم نم پس نمیدهند.
✖️شرکت «خدمات اکتشافی کشور» قبلاً دولتی بوده اما بعد از واگذاری معدن زرنیخ به آن در سال ۱۳۷۳ خصوصی میشود که اصلا مشخص نیست طی چه ساز و کاری این واگذاری رخ میدهد. آنها ابتدا با یک شرکت انگلیسی و بعدها با یک شرکت قزاق برای استخراج طلا از معدن زرکوه قرارداد میبندند: ۷۰ درصد قزاقها ببرند و ۳۰ درصد خانواده فاضلی! این معدن سالانه بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد ریال گردش مالی دارد و مشخص نیست سهمی که خانواده فاضلی باید بپردازند چه بلایی بر سرش میآید که هیچکس آن را گردن نمیگیرد!
✖️فاضلیها میگویند سهمشان را به دولت دادهاند و دولتیها هم میگویند پرداختی انجام نشده و هیچکس هم حاضر به شفافسازی و پاسخگویی نیست: نشانههای مشخص و آشکار فساد سیستماتیک! طبق قانون جمهوری اسلامی یک درصد از فروش معادن باید برای هزینه ضرر و زیان منطقهای که معدن در آن واقع است در نظر گرفته شود اما خبری از آن نیست. خواسته اولیه مردم این منطقه که آبهایشان آلوده شده این است که مسئولان این معدن شفاف اعلام کنند که آیا مشکلی سلامتی مردم را تهدید میکند یا نه؟ آنها می گویند حالا که منابع آب و خاک منطقه به دلیل این معدن آلوده شده، دولت که یک مافیا است و کاری برای مردم نمیکند پس صاحبان این معدن ثروتمند برای سلامتی آنها چارهجویی کنند. هرجا طلا وجود دارد فلزات سمی و سنگین زیستمحیطی مثل آرسنیک، سیلیس، سرب، جیوه، روی و گوگرد اثرات تجمعی در بدن مردم آن منطقه دارد.
✖️معدن زرکوه و چپاولی که آنجا دارد رخ میدهد مشت نمونه خرواری است از آنچه بر مملکت ما میگذرد؛ در چنگال یک کارتل در ظاهر حکومت و دولت گرفتار شدهایم که با تمام توان دارد خون ایران را میمکد. جنبش حسابرسی اجتماعی به ما ملت ایران میگوید منتظر هیچکس نباشیم و خودمان با همراهی و همدلی تا میتوانیم درباره فسادها و خیانتها اطلاعرسانی و افشاگری کنیم و بر فشار همهجانبه بر جمهوری اسلامی بیفزاییم تا بلکه ایران را نجات دهیم.
شهروند پرسشگر
✖️معادن کمنظیر ایران ما به دست مافیای جمهوری اسلامی در اختیار اعضای کارتل قرار گرفته تا خاک ما را بفروشند و جیبشان را گشادتر و گردنشان را کلفتتر کنند. در یک نمونه، نماینده جمهوری اسلامی در مجلسشان گفته «مسئولان معدن طلای زرکوه [در قروه استان کردستان] پولهای هنگفتی در یکی از بانکها سپردهگذاری کردهاند و با استفاده از این پولها، تسهیلات میلیاردی به افرادی دادهاند که اصلاً پایشان به استان نخورده. آنها میلیاردها تومان از درآمدهای معدن را در فعالیتهای سیاسی هزینه میکنند؛ کسانی که دست در جیب مردم دارند و از آدم فاسد و خطاکار دفاع میکنند.»
✖️«روا نیست فردی ۱۳ میلیارد تومان از معدن داشکسن بگیرد و آن را در فعالیتهای سیاسی هزینه کند. روا نیست جوانان بیکار قروهای و دهگلانی سرگردان باشند و آن وقت بستگان افراد خاص بدون آنکه پایشان به مناطق ما بخورد از این معدن حقوق دریافت کنند. آلودگی، مشکلات زیستمحیطی همه اینها برای کسی مهم نیست، مهم این است که طلا را در آنجا استحصال کنند و از منطقه خارج کنند. باید به مردم بگویند براساس چه سندی معدن طلای دولتی به اسم اشخاص واگذار شده؟ آقای «ف» که الان سهامدار معدن است، چه کاره بوده که امروز صاحب طلای منطقه است و با مردم اینگونه برخورد و رفتار میکند؟»
✖️منظور او از آقای ف، یکی از اعضای «خانواده فاضلی» است؛ طاهر فاضلی به کد ملی ۰۰۳۹۷۶۹۸۶۰ که رئیس هیئتمدیره شرکت «خدمات اکتشافی کشور» و رئیس هیئتمدیره شرکت «معدنی زرکوه» است، یا محمد فاضلی به کد ملی ۰۰۸۱۵۸۴۴۵۸ که معاون مدیرعامل شرکت «خدمات اکتشافی کشور» است یا میثم فاضلی به کد ملی ۰۰۶۲۸۴۱۲۳۸ که عضو هیئتمدیره شرکت «خدمات اکتشافی اروم ماشین افرا» که نماینده شرکت «خدمات اکتشافی کشور» است. این خانواده با چنگ انداختن بر معادن کشور، آنها را چپاول کرده و به کسی هم نم پس نمیدهند.
✖️شرکت «خدمات اکتشافی کشور» قبلاً دولتی بوده اما بعد از واگذاری معدن زرنیخ به آن در سال ۱۳۷۳ خصوصی میشود که اصلا مشخص نیست طی چه ساز و کاری این واگذاری رخ میدهد. آنها ابتدا با یک شرکت انگلیسی و بعدها با یک شرکت قزاق برای استخراج طلا از معدن زرکوه قرارداد میبندند: ۷۰ درصد قزاقها ببرند و ۳۰ درصد خانواده فاضلی! این معدن سالانه بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد ریال گردش مالی دارد و مشخص نیست سهمی که خانواده فاضلی باید بپردازند چه بلایی بر سرش میآید که هیچکس آن را گردن نمیگیرد!
✖️فاضلیها میگویند سهمشان را به دولت دادهاند و دولتیها هم میگویند پرداختی انجام نشده و هیچکس هم حاضر به شفافسازی و پاسخگویی نیست: نشانههای مشخص و آشکار فساد سیستماتیک! طبق قانون جمهوری اسلامی یک درصد از فروش معادن باید برای هزینه ضرر و زیان منطقهای که معدن در آن واقع است در نظر گرفته شود اما خبری از آن نیست. خواسته اولیه مردم این منطقه که آبهایشان آلوده شده این است که مسئولان این معدن شفاف اعلام کنند که آیا مشکلی سلامتی مردم را تهدید میکند یا نه؟ آنها می گویند حالا که منابع آب و خاک منطقه به دلیل این معدن آلوده شده، دولت که یک مافیا است و کاری برای مردم نمیکند پس صاحبان این معدن ثروتمند برای سلامتی آنها چارهجویی کنند. هرجا طلا وجود دارد فلزات سمی و سنگین زیستمحیطی مثل آرسنیک، سیلیس، سرب، جیوه، روی و گوگرد اثرات تجمعی در بدن مردم آن منطقه دارد.
✖️معدن زرکوه و چپاولی که آنجا دارد رخ میدهد مشت نمونه خرواری است از آنچه بر مملکت ما میگذرد؛ در چنگال یک کارتل در ظاهر حکومت و دولت گرفتار شدهایم که با تمام توان دارد خون ایران را میمکد. جنبش حسابرسی اجتماعی به ما ملت ایران میگوید منتظر هیچکس نباشیم و خودمان با همراهی و همدلی تا میتوانیم درباره فسادها و خیانتها اطلاعرسانی و افشاگری کنیم و بر فشار همهجانبه بر جمهوری اسلامی بیفزاییم تا بلکه ایران را نجات دهیم.
شهروند پرسشگر
Telegraph
مافیای معدن زرکوه، مشت نمونه خروار
✖️معادن کمنظیر ایران ما به دست مافیای جمهوری اسلامی در اختیار اعضای کارتل قرار گرفته تا خاک ما را بفروشند و جیبشان را گشادتر و گردنشان را کلفتتر کنند. در یک نمونه، نماینده جمهوری اسلامی در مجلسشان گفته «مسئولان معدن طلای زرکوه [در قروه استان کردستان]…
🔹حسابرسی اجتماعی فرآیندی است که طی آن قدرت نظارت مردم بر آنچه در مملکت میگذرد تضمین میشود و مردم قادراند در اولویتبندی مسائل و مشکلات و قضاوت درباره عملکرد آنها که مسئول ارائه خدمات به ملت بودهاند نقش موثر و فعالی بازی کنند. واضح است که این تعریف درباره کشورهایی مثل ایران که از داشتن یک دولت ملی محروماند متفاوت است.
🔹ما ملت ایران ازآنجا که گرفتار یک سیستم مافیایی هستیم، درحالحاضر حسابرسی اجتماعی کمکمان میکند تا قدرت نظارت بر آنها را که با شفافیت و مسئولیتپذیری دشمن هستند و کشور را گروگان گرفتهاند به ملت برگردانیم و با گرفتن یقه صاحبان قدرت، از آسیبهای بیشتر به منافع ملی جلوگیری کنیم. در «شهروند پرسشگر» تلاش میکنیم هم فرصتهای کنونی را معرفی کنیم و هم درباره آینده و یک دولت ملی و دموکراتیک در ایران با همدیگر گفتوگو کنیم.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔹ما ملت ایران ازآنجا که گرفتار یک سیستم مافیایی هستیم، درحالحاضر حسابرسی اجتماعی کمکمان میکند تا قدرت نظارت بر آنها را که با شفافیت و مسئولیتپذیری دشمن هستند و کشور را گروگان گرفتهاند به ملت برگردانیم و با گرفتن یقه صاحبان قدرت، از آسیبهای بیشتر به منافع ملی جلوگیری کنیم. در «شهروند پرسشگر» تلاش میکنیم هم فرصتهای کنونی را معرفی کنیم و هم درباره آینده و یک دولت ملی و دموکراتیک در ایران با همدیگر گفتوگو کنیم.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔺حسابرسی اجتماعی چیست؟
🔻حسابرسی اجتماعی فرآیندی است که طی آن قدرت نظارت مردم بر آنچه در مملکت میگذرد تضمین میشود و مردم قادراند در اولویتبندی مسائل و مشکلات و قضاوت درباره عملکرد آنها که مسئول ارائه خدمات به ملت بودهاند نقش موثر و فعالی بازی کنند. واضح است که این تعریف درباره کشورهایی مثل ایران که از داشتن یک دولت ملی محروماند متفاوت است.
🔻جنبش حسابرسی اجتماعی در دنیای دموکراتیک که دولت ملی دارند و مردم و ذینفعان دیگر نگران عملرکد دولت هستند، اهمیت تازهای پیدا کرده. حسابرسی اجتماعی به دولتهای دموکراتیک و سازمانهای مختلف کمک میکند تا خطرات و فرصتهای اجتماعی و محیط زیستی ناشی از عملکردشان را شناسایی کنند و تعهد خود را به ملت و مسئولیت اجتماعی نشان دهند.
🔻حسابرسی اجتماعی را میتوان از طریق روشهای مختلفی انجام داد، از جمله ممیزیهای داخلی که خود دولت یا یک سازمان انجام میدهد یا سازمان دیگری مسئول انجام آن شود و همچنین از طریق مشارکت مردم و ذینفعان دیگر. این فرآیند معمولاً شامل ارزیابی سیاستها، شیوهها و نحوه اجرای آنها ازسوی دولت یا سازمانها و همچنین تأثیر آن بر محیط و جامعه است. براساس یافتههای حسابرسی اجتماعی، برای بهبود در حوزههای شناساییشده برنامهریزی میشود.
🔻ما ملت ایران ازآنجا که گرفتار یک سیستم مافیایی هستیم، درحالحاضر حسابرسی اجتماعی کمکمان میکند تا قدرت نظارت بر آنها را که با شفافیت و مسئولیتپذیری دشمن هستند و کشور را گروگان گرفتهاند به ملت برگردانیم و با گرفتن یقه صاحبان قدرت، از آسیبهای بیشتر به منافع ملی جلوگیری کنیم. در «شهروند پرسشگر» تلاش میکنیم هم فرصتهای کنونی را معرفی کنیم و هم درباره آینده و یک دولت ملی و دموکراتیک در ایران با همدیگر گفتوگو کنیم.
شهروند پرسشگر
🔻حسابرسی اجتماعی فرآیندی است که طی آن قدرت نظارت مردم بر آنچه در مملکت میگذرد تضمین میشود و مردم قادراند در اولویتبندی مسائل و مشکلات و قضاوت درباره عملکرد آنها که مسئول ارائه خدمات به ملت بودهاند نقش موثر و فعالی بازی کنند. واضح است که این تعریف درباره کشورهایی مثل ایران که از داشتن یک دولت ملی محروماند متفاوت است.
🔻جنبش حسابرسی اجتماعی در دنیای دموکراتیک که دولت ملی دارند و مردم و ذینفعان دیگر نگران عملرکد دولت هستند، اهمیت تازهای پیدا کرده. حسابرسی اجتماعی به دولتهای دموکراتیک و سازمانهای مختلف کمک میکند تا خطرات و فرصتهای اجتماعی و محیط زیستی ناشی از عملکردشان را شناسایی کنند و تعهد خود را به ملت و مسئولیت اجتماعی نشان دهند.
🔻حسابرسی اجتماعی را میتوان از طریق روشهای مختلفی انجام داد، از جمله ممیزیهای داخلی که خود دولت یا یک سازمان انجام میدهد یا سازمان دیگری مسئول انجام آن شود و همچنین از طریق مشارکت مردم و ذینفعان دیگر. این فرآیند معمولاً شامل ارزیابی سیاستها، شیوهها و نحوه اجرای آنها ازسوی دولت یا سازمانها و همچنین تأثیر آن بر محیط و جامعه است. براساس یافتههای حسابرسی اجتماعی، برای بهبود در حوزههای شناساییشده برنامهریزی میشود.
🔻ما ملت ایران ازآنجا که گرفتار یک سیستم مافیایی هستیم، درحالحاضر حسابرسی اجتماعی کمکمان میکند تا قدرت نظارت بر آنها را که با شفافیت و مسئولیتپذیری دشمن هستند و کشور را گروگان گرفتهاند به ملت برگردانیم و با گرفتن یقه صاحبان قدرت، از آسیبهای بیشتر به منافع ملی جلوگیری کنیم. در «شهروند پرسشگر» تلاش میکنیم هم فرصتهای کنونی را معرفی کنیم و هم درباره آینده و یک دولت ملی و دموکراتیک در ایران با همدیگر گفتوگو کنیم.
شهروند پرسشگر
Telegraph
حسابرسی اجتماعی چیست؟
🔻حسابرسی اجتماعی فرآیندی است که طی آن قدرت نظارت مردم بر آنچه در مملکت میگذرد تضمین میشود و مردم قادراند در اولویتبندی مسائل و مشکلات و قضاوت درباره عملکرد آنها که مسئول ارائه خدمات به ملت بودهاند نقش موثر و فعالی بازی کنند. واضح است که این تعریف درباره…
♦️عباس عبدی، تحلیلگر حامی جمهوری اسلامی، طی یادداشتی تایید کرده که جمهوری اسلامی کشورمان ایران را دچار فساد سیستماتیک کرده. او گفته «اولین آن ساختار حقوقی شرکتهای ایران است. این شرکتها نه دولتی هستند، مثل شرکت برق منطقهای یا شرکتهای دیگر دولتی و نه خصوصی هستند. بدیهای هر دو را دارند و منافع هیچ کدام را ندارند. هزاران نفر افراد غیر لازم و غیر مرتبط در این شرکتها به توصیه این و آن استخدام میشوند. کافی است لیست استخدامیها در شرکتهای شهرستانی را بررسی کنید که چند درصدشان از طرف نمایندگان مجلس در همه ادوار معرفی شدهاند.»
♦️آنچه که امثال عبدی نمیگویند این است که همه این ویژگیها ازجمله فساد سیستماتیک، انحصار مطلق، تقسیم کشور بین خودیها و بیاعتنایی مطلق به سرنوشت ایرانیان و سرکوب همهجانبه مخالفان تنها یک معنی دارد: جمهوری اسلامی یک حکومت نیست بلکه یک کارتل مافیایی است که در لباس دولت و حکومت مشغول غارت و چپاول ایران است. جنبش حسابرسی اجتماعی این واقعیت را فریاد میزند و راه نجات ایران را پس گرفتن میهن به دست ملت ایران میداند.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
♦️آنچه که امثال عبدی نمیگویند این است که همه این ویژگیها ازجمله فساد سیستماتیک، انحصار مطلق، تقسیم کشور بین خودیها و بیاعتنایی مطلق به سرنوشت ایرانیان و سرکوب همهجانبه مخالفان تنها یک معنی دارد: جمهوری اسلامی یک حکومت نیست بلکه یک کارتل مافیایی است که در لباس دولت و حکومت مشغول غارت و چپاول ایران است. جنبش حسابرسی اجتماعی این واقعیت را فریاد میزند و راه نجات ایران را پس گرفتن میهن به دست ملت ایران میداند.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔺تحلیلگر حامی جمهوری اسلامی: فساد در جمهوری اسلامی سیستماتیک است!
🔸عباس عبدی، تحلیلگر حامی جمهوری اسلامی، طی یادداشتی تایید کرده که جمهوری اسلامی کشورمان ایران را دچار فساد سیستماتیک کرده. او گفته «اولین آن ساختار حقوقی شرکتهای ایران است. این شرکتها نه دولتی هستند، مثل شرکت برق منطقهای یا شرکتهای دیگر دولتی و نه خصوصی هستند. بدیهای هر دو را دارند و منافع هیچ کدام را ندارند. هزاران نفر افراد غیر لازم و غیر مرتبط در این شرکتها به توصیه این و آن استخدام میشوند. کافی است لیست استخدامیها در شرکتهای شهرستانی را بررسی کنید که چند درصدشان از طرف نمایندگان مجلس در همه ادوار معرفی شدهاند. هیچ شرکت دولتی چنین حقی را برای استخدام نیرو ندارد و هیچ شرکت خصوصی چنین کار احمقانهای را انجام نمیدهد.»
🔸«دومین ویژگی ساختاری این شرکتها که خیلی مهم است، فقدان نظام بازار است. در نظام بازار، قیمتگذاری دستوری نیست در نتیجه شکافی میان قیمت بازار و قیمت کارخانه وجود ندارد. این ویژگی امالفساد شرکتهای خصولتی است. تقریباً بخش مهمی از ارزش تولید کشور از این طریق حیف و میل میشود. در انرژی، در خودرو، در سیمان و در فولاد همه جا چنین فسادی هست.»
🔸«سومین ویژگی، دخالت نهادهای قدرت در امور کارخانجات و شرکتهای پولدار است، حتی شرکتهای خصوصی نیز از این بلا در امان نیستند. این نهادها شرکتها را تلکه میکنند، گاه به سود نهاد و گاه به سود افراد. مرزی میان این دو نیست. دولتها هم خوشحال هستند که کار نهادها راه میافتد. دخالتهای نمایندگان مجلس، نهادهای قدرتمند، دستورات مقامات بالا و... جملگی موجب این بحران ساختاری میشود. پرداختهای بیحساب و کتاب به افراد، این شرکتها را تبدیل به شیرینی در دسترس میکند که مگسان دور آن پرواز میکنند.»
🔸«یکی دیگر از مهمترین عوامل ساختاری فقدان رسانههای مستقل است که بتواند با دسترسی به اطلاعات و انتشار آنها، مانع از این تخلفات و فسادها شود. به همین علت است که میبینیم این شرکتها حتی رسانههای رسمی را هم میخرند. در ماجرای متروپل نیز شاهد بودیم که رسانه رسمی محلی هیچ گزارش هشداردهندهای از این اقدامات غیر قانونی در اختیار مردم نگذاشت.»
🔸«مولفه دیگر برای مقابله موثر با فساد ساختاری، ضعف دستگاه قضایی مستقل است. مگر ممکن است این همه تخلف انجام شود، کسی اطلاع ندهد، یا کسی شکایت نکند؟ اگر کسی این کارها را نمیکند، برای این است که در حریم امن قانون نیست و میترسد. اگر امکان شکایت و رسیدگی عادلانه باشد، بسیاری از کارکنان این شرکتها حاضر هستند که اطلاعرسانی کنند و مانع از تخلف شوند، ولی به احتمال فراوان آنان میدانند که نه تنها صدایشان به جایی نمیرسد، بلکه به احتمال فراوان خودشان با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.»
🔸آنچه که امثال عبدی نمیگویند این است که همه این ویژگیها ازجمله فساد سیستماتیک، انحصار مطلق، تقسیم کشور بین خودیها و بیاعتنایی مطلق به سرنوشت ایرانیان و سرکوب همهجانبه مخالفان تنها یک معنی دارد: جمهوری اسلامی یک حکومت نیست بلکه یک کارتل مافیایی است که در لباس دولت و حکومت مشغول غارت و چپاول ایران است. جنبش حسابرسی اجتماعی این واقعیت را فریاد میزند و راه نجات ایران را پس گرفتن میهن به دست ملت ایران میداند.
شهروند پرسشگر
🔸عباس عبدی، تحلیلگر حامی جمهوری اسلامی، طی یادداشتی تایید کرده که جمهوری اسلامی کشورمان ایران را دچار فساد سیستماتیک کرده. او گفته «اولین آن ساختار حقوقی شرکتهای ایران است. این شرکتها نه دولتی هستند، مثل شرکت برق منطقهای یا شرکتهای دیگر دولتی و نه خصوصی هستند. بدیهای هر دو را دارند و منافع هیچ کدام را ندارند. هزاران نفر افراد غیر لازم و غیر مرتبط در این شرکتها به توصیه این و آن استخدام میشوند. کافی است لیست استخدامیها در شرکتهای شهرستانی را بررسی کنید که چند درصدشان از طرف نمایندگان مجلس در همه ادوار معرفی شدهاند. هیچ شرکت دولتی چنین حقی را برای استخدام نیرو ندارد و هیچ شرکت خصوصی چنین کار احمقانهای را انجام نمیدهد.»
🔸«دومین ویژگی ساختاری این شرکتها که خیلی مهم است، فقدان نظام بازار است. در نظام بازار، قیمتگذاری دستوری نیست در نتیجه شکافی میان قیمت بازار و قیمت کارخانه وجود ندارد. این ویژگی امالفساد شرکتهای خصولتی است. تقریباً بخش مهمی از ارزش تولید کشور از این طریق حیف و میل میشود. در انرژی، در خودرو، در سیمان و در فولاد همه جا چنین فسادی هست.»
🔸«سومین ویژگی، دخالت نهادهای قدرت در امور کارخانجات و شرکتهای پولدار است، حتی شرکتهای خصوصی نیز از این بلا در امان نیستند. این نهادها شرکتها را تلکه میکنند، گاه به سود نهاد و گاه به سود افراد. مرزی میان این دو نیست. دولتها هم خوشحال هستند که کار نهادها راه میافتد. دخالتهای نمایندگان مجلس، نهادهای قدرتمند، دستورات مقامات بالا و... جملگی موجب این بحران ساختاری میشود. پرداختهای بیحساب و کتاب به افراد، این شرکتها را تبدیل به شیرینی در دسترس میکند که مگسان دور آن پرواز میکنند.»
🔸«یکی دیگر از مهمترین عوامل ساختاری فقدان رسانههای مستقل است که بتواند با دسترسی به اطلاعات و انتشار آنها، مانع از این تخلفات و فسادها شود. به همین علت است که میبینیم این شرکتها حتی رسانههای رسمی را هم میخرند. در ماجرای متروپل نیز شاهد بودیم که رسانه رسمی محلی هیچ گزارش هشداردهندهای از این اقدامات غیر قانونی در اختیار مردم نگذاشت.»
🔸«مولفه دیگر برای مقابله موثر با فساد ساختاری، ضعف دستگاه قضایی مستقل است. مگر ممکن است این همه تخلف انجام شود، کسی اطلاع ندهد، یا کسی شکایت نکند؟ اگر کسی این کارها را نمیکند، برای این است که در حریم امن قانون نیست و میترسد. اگر امکان شکایت و رسیدگی عادلانه باشد، بسیاری از کارکنان این شرکتها حاضر هستند که اطلاعرسانی کنند و مانع از تخلف شوند، ولی به احتمال فراوان آنان میدانند که نه تنها صدایشان به جایی نمیرسد، بلکه به احتمال فراوان خودشان با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.»
🔸آنچه که امثال عبدی نمیگویند این است که همه این ویژگیها ازجمله فساد سیستماتیک، انحصار مطلق، تقسیم کشور بین خودیها و بیاعتنایی مطلق به سرنوشت ایرانیان و سرکوب همهجانبه مخالفان تنها یک معنی دارد: جمهوری اسلامی یک حکومت نیست بلکه یک کارتل مافیایی است که در لباس دولت و حکومت مشغول غارت و چپاول ایران است. جنبش حسابرسی اجتماعی این واقعیت را فریاد میزند و راه نجات ایران را پس گرفتن میهن به دست ملت ایران میداند.
شهروند پرسشگر
Telegraph
تحلیلگر حامی جمهوری اسلامی: فساد در جمهوری اسلامی سیستماتیک است!
🔸عباس عبدی، تحلیلگر حامی جمهوری اسلامی، طی یادداشتی تایید کرده که جمهوری اسلامی کشورمان ایران را دچار فساد سیستماتیک کرده. او گفته «اولین آن ساختار حقوقی شرکتهای ایران است. این شرکتها نه دولتی هستند، مثل شرکت برق منطقهای یا شرکتهای دیگر دولتی و نه خصوصی…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❗️از کمکها استقبال میکنیم اما درنهایت هیچکس جز خود ما ملت ایران منجی این آب و خاک نیست. ما هم نمیتوانیم نسبت به مصیبتی که بر ما و میهنمان میگذرد بیتفاوت باشیم و لاجرم پای در مسیر فعالیت علیه فساد سیستماتیک و چپاول ایران به دست مافیای جمهوری اسلامی میگذاریم. اما در این مسیر دشوار، حفظ امنیت از همهچیز مهمتر است.
‼️امنیت سهگانه -فیزیکی، روانی و دیجیتال- را میتوانیم با رعایت چند نکته پایه اما اساسی به طرز موثری بالا ببریم. نگذاریم تا مفسدان و خائنان در آسیب زدن به ما کار آسانی داشته باشند. جنبش حسابرسی اجتماعی ما ملت ایران را کلیدیترین عامل تغییر میداند و پیوسته به حفظ امنیت تاکید میکند.
شهروند پرسشگر
‼️امنیت سهگانه -فیزیکی، روانی و دیجیتال- را میتوانیم با رعایت چند نکته پایه اما اساسی به طرز موثری بالا ببریم. نگذاریم تا مفسدان و خائنان در آسیب زدن به ما کار آسانی داشته باشند. جنبش حسابرسی اجتماعی ما ملت ایران را کلیدیترین عامل تغییر میداند و پیوسته به حفظ امنیت تاکید میکند.
شهروند پرسشگر
🔸حسابرسی اجتماعی و نظارت بر بودجه در کشورهایی که دولت ملی دموکراتیک دارند نقش مهمی در تضمین شفافیت، پاسخگویی و استفاده مؤثر از منابع عمومی ایفا میکند. مثلا در مکزیک که یک دموکراسی تمامعیار هم ندارد، Fundar، یک سازمان تحقیقاتی و حمایتگر، تجزیهوتحلیل جامعی از بودجه دولت در زمینه ایدز انجام داد و متوجه مشکلاتی مثل اطلاعات بیکیفیت ارائهشده توسط سازمانهای دولتی و پاسخهای متناقض در مورد تخصیص منابع و هزینهها شد.
🔸ما ملت ایران که در حال حاضر دولت ملی نداریم میتوانیم با تشویق شهروندان به مشارکت در جنبش حسابرسی اجتماعی، کمک گرفتن از سازمانهای جامعه مدنی و استفاده از پتانسیل رسانههای مستقل جامعهای بسازیم که با آگاهیبخشی حداکثری و افشاگری گسترده بتواند یقه مافیای جمهوری اسلامی را بگیرد و آنها را وادار به پاسخگویی و تمکین به خواستههای ملت کند و میهن را از آنها پس بگیرد.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔸ما ملت ایران که در حال حاضر دولت ملی نداریم میتوانیم با تشویق شهروندان به مشارکت در جنبش حسابرسی اجتماعی، کمک گرفتن از سازمانهای جامعه مدنی و استفاده از پتانسیل رسانههای مستقل جامعهای بسازیم که با آگاهیبخشی حداکثری و افشاگری گسترده بتواند یقه مافیای جمهوری اسلامی را بگیرد و آنها را وادار به پاسخگویی و تمکین به خواستههای ملت کند و میهن را از آنها پس بگیرد.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
🔺تجربه نظارت بر بودجه در مکزیک
🔹حسابرسی اجتماعی و نظارت بر بودجه در کشورهایی که دولت ملی دموکراتیک دارند نقش مهمی در تضمین شفافیت، پاسخگویی و استفاده مؤثر از منابع عمومی ایفا میکند. مثلا در مکزیک که یک دموکراسی تمامعیار هم ندارد، Fundar، یک سازمان تحقیقاتی و حمایتگر، تجزیهوتحلیل جامعی از بودجه دولت در زمینه ایدز انجام داد و متوجه مشکلاتی مثل اطلاعات بیکیفیت ارائهشده توسط سازمانهای دولتی و پاسخهای متناقض در مورد تخصیص منابع و هزینهها شد.
🔹برای رسیدگی به این مسائل، فاندار یک استراتژی حمایتی چهار بخشی را آغاز کرد. اول یک کنفرانس مطبوعاتی موفق ترتیب داد تا یافتههای خود را ارائه کرده و از تلاشهایش دفاع کند. بعد طی بحثهای مفیدی با ذینفعان مختلف، از جمله مرکز ملی ایدز و وزارت بهداشت، تعهدات صریحی را برای بهبود پاسخگویی و ردیابی هزینهها گرفت. در مرحله بعد پروندهای را با یک حسابرس داخلی برای بررسی طبقهبندی و اهداف هزینههای گزارشنشده تشکیل داد که منجر به تغییر در استراتژیهای پیشگیری شد. در نهایت، با کمیتههای مختلف مجلس این کشور برای ارائه تحقیقات و پیشنهادات خود ملاقات کرد که در نتیجه آن بودجه برنامههای ایدز و تلاشهای پیشگیرانه افزایش یافت.
🔹این تلاشها منجر به پیشرفتهای قابل توجهی از جمله افزایش شفافیت، تقویت کنترلهای مالی و افزایش مشارکت شهروندان شد. در یک دولت ملی، با همکاری بین سازمانهای جامعه مدنی، مؤسسات دولتی و کمیتههای نظارت شهروندی، میتوان به طور فعال بر اجرای برنامهها و مخارج آنها نظارت کرد. این رویکرد باعث تقویت اعتماد و کاهش اختلاس شد و تضمین کرد که منابع به سمت خدمات جامع مراقبتهای بهداشتی، کمپینهای پیشگیری و حمایت از مردم آسیبدیده هدایت میشوند.
🔹حسابرسی اجتماعی و نظارت بر بودجه در ترویج حکمرانی خوب و تخصیص مؤثر منابع مؤثر است. کار فاندار در نظارت بر بودجه ایدز نمونهای از یک تأثیر تحولآفرین تحت رهبری شهروندان در ایجاد یک سیستم شفاف و پاسخگو است.
🔹ما ملت ایران که در حال حاضر دولت ملی نداریم میتوانیم با تشویق شهروندان به مشارکت در جنبش حسابرسی اجتماعی، کمک گرفتن از سازمانهای جامعه مدنی و استفاده از پتانسیل رسانههای مستقل جامعهای بسازیم که با آگاهیبخشی حداکثری و افشاگری گسترده بتواند یقه مافیای جمهوری اسلامی را بگیرد و آنها را وادار به پاسخگویی و تمکین به خواستههای ملت کند و میهن را از آنها پس بگیرد.
شهروند پرسشگر
🔹حسابرسی اجتماعی و نظارت بر بودجه در کشورهایی که دولت ملی دموکراتیک دارند نقش مهمی در تضمین شفافیت، پاسخگویی و استفاده مؤثر از منابع عمومی ایفا میکند. مثلا در مکزیک که یک دموکراسی تمامعیار هم ندارد، Fundar، یک سازمان تحقیقاتی و حمایتگر، تجزیهوتحلیل جامعی از بودجه دولت در زمینه ایدز انجام داد و متوجه مشکلاتی مثل اطلاعات بیکیفیت ارائهشده توسط سازمانهای دولتی و پاسخهای متناقض در مورد تخصیص منابع و هزینهها شد.
🔹برای رسیدگی به این مسائل، فاندار یک استراتژی حمایتی چهار بخشی را آغاز کرد. اول یک کنفرانس مطبوعاتی موفق ترتیب داد تا یافتههای خود را ارائه کرده و از تلاشهایش دفاع کند. بعد طی بحثهای مفیدی با ذینفعان مختلف، از جمله مرکز ملی ایدز و وزارت بهداشت، تعهدات صریحی را برای بهبود پاسخگویی و ردیابی هزینهها گرفت. در مرحله بعد پروندهای را با یک حسابرس داخلی برای بررسی طبقهبندی و اهداف هزینههای گزارشنشده تشکیل داد که منجر به تغییر در استراتژیهای پیشگیری شد. در نهایت، با کمیتههای مختلف مجلس این کشور برای ارائه تحقیقات و پیشنهادات خود ملاقات کرد که در نتیجه آن بودجه برنامههای ایدز و تلاشهای پیشگیرانه افزایش یافت.
🔹این تلاشها منجر به پیشرفتهای قابل توجهی از جمله افزایش شفافیت، تقویت کنترلهای مالی و افزایش مشارکت شهروندان شد. در یک دولت ملی، با همکاری بین سازمانهای جامعه مدنی، مؤسسات دولتی و کمیتههای نظارت شهروندی، میتوان به طور فعال بر اجرای برنامهها و مخارج آنها نظارت کرد. این رویکرد باعث تقویت اعتماد و کاهش اختلاس شد و تضمین کرد که منابع به سمت خدمات جامع مراقبتهای بهداشتی، کمپینهای پیشگیری و حمایت از مردم آسیبدیده هدایت میشوند.
🔹حسابرسی اجتماعی و نظارت بر بودجه در ترویج حکمرانی خوب و تخصیص مؤثر منابع مؤثر است. کار فاندار در نظارت بر بودجه ایدز نمونهای از یک تأثیر تحولآفرین تحت رهبری شهروندان در ایجاد یک سیستم شفاف و پاسخگو است.
🔹ما ملت ایران که در حال حاضر دولت ملی نداریم میتوانیم با تشویق شهروندان به مشارکت در جنبش حسابرسی اجتماعی، کمک گرفتن از سازمانهای جامعه مدنی و استفاده از پتانسیل رسانههای مستقل جامعهای بسازیم که با آگاهیبخشی حداکثری و افشاگری گسترده بتواند یقه مافیای جمهوری اسلامی را بگیرد و آنها را وادار به پاسخگویی و تمکین به خواستههای ملت کند و میهن را از آنها پس بگیرد.
شهروند پرسشگر
Telegraph
تجربه نظارت بر بودجه در مکزیک
🔹حسابرسی اجتماعی و نظارت بر بودجه در کشورهایی که دولت ملی دموکراتیک دارند نقش مهمی در تضمین شفافیت، پاسخگویی و استفاده مؤثر از منابع عمومی ایفا میکند. مثلا در مکزیک که یک دموکراسی تمامعیار هم ندارد، Fundar، یک سازمان تحقیقاتی و حمایتگر، تجزیهوتحلیل…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✔️نماینده جمهوری اسلامی در مجلس اعتراف میکند که «خودیها» چون میدانستند که قرار است زمینهای کشاورزی به پالایشگاه تبدیل شوند، زمینها را شش برابر از کشاورز خریدند و ۱۰ برابر آن به پالایشگاه فروختند. این تعریف کلاسیک رانت است اما وقتی این رانت را با همراهی و حمایت نهادهای به اصطلاح نظارتی و قوانین ضدملی جمهوری اسلامی ترکیب کنیم به فساد سیستماتیک میرسیم. چه کسانی این کار را کردند؟ چه برخوردی با آنها شد و نتیجه چه بود؟!
✔️نظارت ملت بر آنچه در کشور میگذرد لازمه زندگی در دنیای امروز است اما ساختار مافیایی جمهوری اسلامی با شفافیت و نظارت دشمنی میکند تا ابعاد غارت ایران مشخص نشود. جنبش حسابرسی اجتماعی با تاکید بر شفافیت، افشاگری و آگاهیبخشی ملت ایران را کلیدیترین عامل در مقابله با سیل ویرانگر جمهوری اسلامی میداند.
شهروند پرسشگر
✔️نظارت ملت بر آنچه در کشور میگذرد لازمه زندگی در دنیای امروز است اما ساختار مافیایی جمهوری اسلامی با شفافیت و نظارت دشمنی میکند تا ابعاد غارت ایران مشخص نشود. جنبش حسابرسی اجتماعی با تاکید بر شفافیت، افشاگری و آگاهیبخشی ملت ایران را کلیدیترین عامل در مقابله با سیل ویرانگر جمهوری اسلامی میداند.
شهروند پرسشگر
▪️مشارکت در فعالیتهای مدنی در یک ساختار مافیایی مثل جمهوری اسلامی مستلزم برنامهریزی و بررسی دقیق است. فعالان مدنی با چالشهای متعددی از جمله کنترلهای امنیتی، بازداشت و آسیب فیزیکی مواجه هستند. با وجود این خطرات، استراتژیهایی وجود دارد که می توان از آنها برای کاهش آسیب استفاده کرد.
▪️در طول تمام فعالیتها، ایمنی و امنیت فعالان باید در اولویت اول باقی بماند. استفاده از ابزارهای ارتباطی ایمن، حفاظت از اطلاعات حساس و اولویت دادن به ایمنی شخصی از عناصر ضروری فعالیت مدنی در شرایط پرخطر است.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر
▪️در طول تمام فعالیتها، ایمنی و امنیت فعالان باید در اولویت اول باقی بماند. استفاده از ابزارهای ارتباطی ایمن، حفاظت از اطلاعات حساس و اولویت دادن به ایمنی شخصی از عناصر ضروری فعالیت مدنی در شرایط پرخطر است.
👈 بیشتر بخوانید
شهروند پرسشگر