مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری

‍ یه آن ، با دیدن عکس مهسا امینی و لبخندش تو وزرا گفتم فکر کنم ۲۲ سالگی چیجور سنیه ؟

نیچه می گه مهم‌ترین دلیلی که در تاریخ باعث شده مردم زهر نخورن ، نه مرگ آفرینی که تلخی زهر بوده.
جالبه که این سخن که مثه بقیه صحبت های نیچه بیشتر شاعرانه و استعاری جلوه می‌کنه تا علمی
با تئوری تکامل هم جور در میاد ...

من ۲۲ سالگیم جز تلخ‌ترین سالهای زندگیم بود .

اونقد تلخ که چه بسا حاضر بودم تلخی زهر رو بپذیرم تا از زندگی رهایی پیدا کنم .

تقریبا سال شروع فکر و میل خودکشی بود

شرایط ژنتیکی و محیطی ، من رو باون سمت کشوند.
یکی از علل شروع میل خودکشیم در اون سن این بود که احساس کردم به هیچکدوم از آرزوهام نمیرسم.
خسته بودم از مبارزه برای برای رسیدن به موفقیت هایی که بتونم به دلخوشی اون موفقیت ها، کمبودهای کودکی رو فراموش کنم.

شاید برای خیلی‌ها از جمله مهسا
به نحوی ، ورود به بزرگسالی ، باعث نوع دیگه‌ای از احساسات بشه .
دختری در اون سن
در اوج زیبایی و جذابیتشه
اوج جلب توجه از جنس مخالف که شیرین‌ترین و شاید غرور آورترین حس رو بهمراه داره

لبخندش تو عکسی که تو وزرا نشسته نه نشانی از نا امیدی داره ، نه خشم ، نه وسواس هایی مشابه چیزایی که من تجربه کردم.
گمونم بار اولش بوده اومده بوده تهران ...😔
احتمالا می‌خواسته بره دربند
برج میلاد و قبرستانهای دیگه‌ی این خراب‌شده.
و شاید در هرجا یه متلک زننده یا غیر زننده و جذاب از پسرهای هیز و حول و بعضا زبون‌ریز و دیوث تهران می‌شنید .

شاید اگر منم یه تفاوت های کوچک سرشتی و ژنتیکی داشتم ، تو اون سن باون شکل ناامید و افسرده نمی‌شدم
و مثه همین بیماران جنسی و روانی گشت ارشاد ، دنبال این میفتادم که عقده ها و کمبودهامو سر دخترای جذاب که مرکز توجهند خالی کنم .
همین‌که می‌دیدم ترسیدند ، تو این هوای گرم علاف شدند ،
آزار دیدن و به خواهش و التماس افتادن احساس آرامش می‌کردم
و به خودم می گفتم: ببین ، تو هم آدمی ، تازه اونقدر مرتبت و شان بالایی داری که آدم‌های در اوج جذابیت که دائم در مرکز توجهند به دست و پای تو میفتن
پس ناراحت نباش که در تاریخچه ات چندان از محبت و توجه حتی از سمت پدر و مادرت خبری نبوده .
ناراحت نباش که نه قیافه داشتی و داری ، نه هوش ، نه هیچ شایستگی دیگه
شاید تو انتخاب شده‌ای که نذاری جامعه به کثافت کاری کشیده بشه.
حالا اگرباز احساس کمبود کردی
شب برو هیئت زجه بزن خالی بشی مثه آبجی خانم
و فکر کن اون دنیا چه مقام و جایگاهی منتظرته :
پاداش هایی که حور و غلمان پیشش هیچه .
وصل الهی و یکی شدن با که از صدتا ارضای حیوانی بالاتره ...

#مکانیسم_های_دفاعی
#پشتونیسم
#قلی_پژوهی

@lithium900
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری

▪️گفتند هیچ نیستیم تا بگویند خداییم
▪️داستان‌های قلی

Telegram

attach 📎

www.group-telegram.com/us/mghlte.com/9104

292 viewsedited  Sep 17, 2022 at 22:39

‍ یه آن ، با دیدن عکس مهسا امینی و لبخندش تو وزرا گفتم فکر کنم ۲۲ سالگی چیجور سنیه ؟

نیچه می گه مهم‌ترین دلیلی که در تاریخ باعث شده مردم زهر نخورن ، نه مرگ آفرینی که تلخی زهر بوده.
جالبه که این سخن که مثه بقیه صحبت های نیچه بیشتر شاعرانه و استعاری جلوه می‌کنه تا علمی
با تئوری تکامل هم جور در میاد ...

من ۲۲ سالگیم جز تلخ‌ترین سالهای زندگیم بود .

اونقد تلخ که چه بسا حاضر بودم تلخی زهر رو بپذیرم تا از زندگی رهایی پیدا کنم .

تقریبا سال شروع فکر و میل خودکشی بود

شرایط ژنتیکی و محیطی ، من رو باون سمت کشوند.
یکی از علل شروع میل خودکشیم در اون سن این بود که احساس کردم به هیچکدوم از آرزوهام نمیرسم.
خسته بودم از مبارزه برای برای رسیدن به موفقیت هایی که بتونم به دلخوشی اون موفقیت ها، کمبودهای کودکی رو فراموش کنم.

شاید برای خیلی‌ها از جمله مهسا
به نحوی ، ورود به بزرگسالی ، باعث نوع دیگه‌ای از احساسات بشه .
دختری در اون سن
در اوج زیبایی و جذابیتشه
اوج جلب توجه از جنس مخالف که شیرین‌ترین و شاید غرور آورترین حس رو بهمراه داره

لبخندش تو عکسی که تو وزرا نشسته نه نشانی از نا امیدی داره ، نه خشم ، نه وسواس هایی مشابه چیزایی که من تجربه کردم.
گمونم بار اولش بوده اومده بوده تهران ...😔
احتمالا می‌خواسته بره دربند
برج میلاد و قبرستانهای دیگه‌ی این خراب‌شده.
و شاید در هرجا یه متلک زننده یا غیر زننده و جذاب از پسرهای هیز و حول و بعضا زبون‌ریز و دیوث تهران می‌شنید .

شاید اگر منم یه تفاوت های کوچک سرشتی و ژنتیکی داشتم ، تو اون سن باون شکل ناامید و افسرده نمی‌شدم
و مثه همین بیماران جنسی و روانی گشت ارشاد ، دنبال این میفتادم که عقده ها و کمبودهامو سر دخترای جذاب که مرکز توجهند خالی کنم .
همین‌که می‌دیدم ترسیدند ، تو این هوای گرم علاف شدند ،
آزار دیدن و به خواهش و التماس افتادن احساس آرامش می‌کردم
و به خودم می گفتم: ببین ، تو هم آدمی ، تازه اونقدر مرتبت و شان بالایی داری که آدم‌های در اوج جذابیت که دائم در مرکز توجهند به دست و پای تو میفتن
پس ناراحت نباش که در تاریخچه ات چندان از محبت و توجه حتی از سمت پدر و مادرت خبری نبوده .
ناراحت نباش که نه قیافه داشتی و داری ، نه هوش ، نه هیچ شایستگی دیگه
شاید تو انتخاب شده‌ای که نذاری جامعه به کثافت کاری کشیده بشه.
حالا اگرباز احساس کمبود کردی
شب برو هیئت زجه بزن خالی بشی مثه آبجی خانم
و فکر کن اون دنیا چه مقام و جایگاهی منتظرته :
پاداش هایی که حور و غلمان پیشش هیچه .
وصل الهی و یکی شدن با که از صدتا ارضای حیوانی بالاتره ...

#مکانیسم_های_دفاعی
#پشتونیسم
#قلی_پژوهی

@lithium900
@JAAMEbaaz | فلسفه‌‌ی علوم اجتماعی
@mghlte | عصر روشنگری

▪️گفتند هیچ نیستیم تا بگویند خداییم
▪️داستان‌های قلی

BY مجله‌ی اینترنتی عصر روشنگری