Telegram Group Search
Forwarded from نوشته ها و فایل‌های برگزیده ناصر فکوهی (Nasser Fakouhi)
Forwarded from نوشته ها و فایل‌های برگزیده ناصر فکوهی (Nasser Fakouhi)
سال های سال یکی از مباحثی که در علوم اجتماعی پس از انتشار کتاب «فرزندان سانچز» اسکار لوئیس مطرح بود مفهوم «فرهنگ فقر» بود، آنچه لوئیس در این کتاب با روش خاص خود به پیش نهاده بود مورد اعتراض اکثریت انسان شناسان و جامعه شناسان قرار گرفت و به طور خلاصه آن بود که «فقر» مادی به مثابه یک عامل اساسی اجتماعی ما به ازائی فرهنگی دارد که خود را در مشخصات فرهنگی افراد فقیر نشان می دهد. مخالفان مفهوم «فرهنگ فقر»، این مفهوم را، معادل جدید و تا حدی بزک یافته، برای رویکرد مردم شناسانه قرن نوزدهمی نسبت به فرهنگ های غیر اروپایی یا فرهنگ های «دیگری» می دانستند یعنی تحقیر آنچه «غیر خودی» است یا به صورت مستقیم با بی ارزش خواندن آن و یا به طور غیر مستقیم و «تلطیف یافته» با قرار دادن آن در موزه و تحسین کردن «عجیب و غریب» بودنش.

با وصف این، در طول چند دهه اخیر برغم آنکه مفاهیم و رویکردهای خاص گرایانه و به رسمیت شناختن تفاوت فرهنگی مورد پذیرش گستره بزرگی از متخصصان و اندیشمندان علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است، همین متخصصان بر این نکته نیز تقریبا اجماع دارند که ما در روابط و فرایندهایی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی زندگی می کنیم که فرایندهای عمومی جهانی شدن بر لحظه به لحظه و بر نقطه به نقطه آن حاکمند و بنابراین بیهوده خواهد بود که تصور کنیم حتی بتوان به صورت کوتاه مدت در قالب های «جزیره ای» و «انفرادی» فرهنگ های انسانی را ولو در جوامع کوچک امروزی مورد مطالعه قرار داد و درباره آنها دست به تحلیل زد. این همان مفهومی است که عموما در اصطلاحات انسان شناسی جدید به آن «جهان محلی گرایی» (glocalization) گفته می شود یعنی اینکه فرایندهای جهانی شدن را باید به صورت فرایندهای چند سویه و متقابل دید که تاثیرات پیچیده ای بر جا می گذارند که لزوما شفاف نبوده و عموما در قالب های مبهم خود را بروز می دهند و همین امر نیاز به تحلیل های هر چه عمیق تر و پیچیده تری را نیز بیشتر می کند.
آنچه از این بحث می توان نتیجه گرفت این است که جهانشمولیت های (universalism) فرهنگی ، همچون سایر جهانشمولیت ها و ضوابط و مولفه های این جهانشمولیت ها امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. زیرا بدون آنها امکان رسیدن به روابطی که بتوانند تفاوت ها را مدیریت کرده و امکان تداوم یافتن آنها را ایجاد کنند نیست. به عبارت دیگر ما به نتیجه ای تا حدی متناقض نما می رسیم: اینکه برای حفط تفاوت ها و تکثر فرهنگی که از عوامل اصلی عنای فرهنگی هستند، نیاز به یافتن راه ها و فرایدهایی برای جهانشمولیت ها وجود دارد، به عبارت دیگر مدیریت تفاوت ها و مدیریت جهانشمولیت ها، دو روی یک سکه اند.
از همین جا می توان به دو مفهوم فرهنگ فقیر و غنی رسید. اگر در نگاهی خود محور گرایانه (egocentrist) و یا دقیق تر بگوئیم اروپا محور گرایانه (eurocentrist) که در ابتدای قرن بیستم تا نیمه آن بر قرار بود، این مفاهیم ظاهرا کاملا روشن بودند و در کمیت ها و کیفیت های مشخصی تعریف می شدند، این کار امروز به سادگی ممکن نیست. از یک سو، می توان مولفه های مشخصی را در حوزه کمی و کیفی برای نمونه در میزان تولید محصولات و خدمات فرهنگی و علمی و کیفیت آنها تعریف کرد و این محصولات را همچون کتاب، فیلم، برنامه های نمایشی، دروس و انتشارات دانشگاهی و غیره طبقه بندی از لحاظ کمی و کیفی طبقه بندی کرد و به شاخص های قابل اندازه گیری تبدیل کرد. این کاری است که سازمان ملل سال هاست در قالب شاخص های توسعه انسانی در حال انجام دادن آن است و بنابراین می توان با ارجاع به گزارش های سالانه این سازمان در توسعه انسانی، رده هر کشور را مشخص و با دقت بیشتری در اعداد و ارقام ارائه شده، نقاط ضعف و قدرت را تشخیص داد. این رویکردی بی شک رویکردی بسیار مثبت تر و قابل تایید از روندی است که تا کمتر از سه دهه پیش برای تعیین فقر یا غنای فرهنگ وجود داشت و صرفا رویکردی ارزشی و خود محور بینانه بود.

#فرهنگ_غنی و #فرهنگ_فقیر به چه معنا هستند و شاخص های آنها چیست؟ / #ناصر_فکوهی

لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%b4-%d8%a7%d8%b2-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af37-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d8%ba%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d9%81%d9%82%db%8c%d8%b1-%d8%a8%d9%87/
پاره‌ای از یک کتاب (۹۲) : فرهنگ اوهام، ناصر فکوهی ، کتابکده کسری، ۱۳۹۸

https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11278

آب
در اندیشه ایرانی، آب همچون نور، تصویری خدایی دارد: آب سرشار از زندگی است و سرآغاز همه چیز‌ها. این وسواس در شگفت دیدن و پنداشتن آب، در اقلیمی چنین خشک و بیابانی، با نشانه‌هایی رقم می‌خورد که زمین سبز و آسمان آبی، رنگ‌های وسواس برانگیز دیگر آن هستند. و در این میان، شاید ما، ماهی‌هایی باشیم که برای همیشه آب‌های زندگی خود را ترک کرده‌ایم و شاید هم ماهی‌هایی که به خواب رفته باشند و خود را در یک زندگی خشک و ترک‌خورده از افسردگی می‌پندارند:::

پیوند به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d9%be%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%db%8c%da%a9-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-92-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d8%a7%d9%88%d9%87%d8%a7%d9%85%d8%8c-%d9%86%d8%a7%d8%b5%d8%b1/
جیمز کلیفورد: بدوى‏‌هاى مدرن؟ ناصر فکوهی

https://www.group-telegram.com/nasserfakouhi.com/11279

سخن گفتن از «هنر بدوى» چه معنایى مى‏‌تواند داشته باشد؟ آیا مى‏‌توان آثار به‏ جاى‏‌مانده از انسان‏‌هاى اولیه، براى نمونه نقاشى‏‌هاى دیواره غارها، یا مجسمه‏‌هاى کوچک سنگى را که قدمت برخى از آن‏‌ها به بیش از ۲۰ تا ۳۰ هزار سال پیش مى‏‌رسد اشکال ابتدایى هنر به‏ حساب آورد؟ آیا تمایل به زیبایی‌شناسى را باید امرى ذاتى در انسان به‏ شمار آورد که خود در فرایند جداشدن او از طبیعت جانورى قرار مى‏‌گیرد؟ تا چه حد مى‏‌توان و باید شباهت میان آثار «هنرى» باستان و مدرن را به‏ حساب اتفاق و تا چه حد به حساب نوعى ویژگى‏‌هاى مشترک یا روح یکسان بشرى گذاشت؟ آیا مى‏‌توان و باید «هنر» انسان‏‌هاى اولیه را با «هنر» جوامع موسوم به «ابتدایى» منطبق و یکسان دانست؟ آیا مى‏‌توان ادعا کرد که ....

پیونند به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
https://nasserfakouhi.com.com/%d8%ac%d9%8a%d9%85%d8%b2-%d9%83%d9%84%d9%8a%d9%81%d9%88%d8%b1%d8%af-%d8%a8%d8%af%d9%88%d9%89%d9%87%d8%a7%d9%89-%d9%85%d8%af%d8%b1%d9%86%d8%9f-%d9%86%d8%a7%d8%b5%d8%b1-%d9%81%da%a9/
Where’s the “West”? What’s the “East”?/ Nasser Fakouhi

In the 1970s, Edward Saïd, an American literary critic of Palestinian descent, initiated a significant discourse with his book “Orientalism.” Shortly thereafter, Talal Asad, an Arab American anthropologist, contributed to this field with his work “Anthropology and the Colonial Encounter.”...

Full Text
https://nasserfakouhi.com.com/wheres-the-west-whats-the-east-nasser-fakouhi/
۹ تیر: زادروز اسماعیل خویی ( ۱۳۱۷ –۱۴۰۰) ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
۹ تیر: زادروز امیر همایون خرم (۱۳۰۹ – ۱۳۹۱) ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
Forwarded from فرازگفتارها - انسان‌شناسی و فرهنگ
پیر بوردیو (1930-2002)

سنت مارکسیستی اصولا مساله موجودیت دولت را مطرح نمی کند و از همان ابتدا صورت مساله را، با تعریف کارکردهای آن، پاک می کند. در مارکسیسم از خود مارکس تا گرامشی و آلتوسر و پس از آنها، مساله همواره آن بوده است که دولت را بر اساس آنچه انجام می‌دهد و کسانی که این کارها را به سود آنها انجام می‌دهد، تبیین شود. اما پرسیده نمی‌شود ساختار سازوکارهایی که آن [کارکردها] را بنا نهاده‌است، چه بوده است. روشن است که ما نمی توانیم بیشتر بر کارکردهای اقتصادی دولت تاکید کنیم یا بیشتر بر کارکردهای ایدئولوژیک آن؛ البته می توان از «هژمونی» (گرامشی) (1) یا «دستگاه ایدئولوژیک دولتی » (2) سخن گفت. اما تاکید همواره بر کارکردها است و سرپوش گذاشتن بر این مساله، خود ِ موجودیت و چرایی کارکرد آنچه دولت می نامیم.

درباره دولت برگردان ناصر فکوهی

کانال فرازگفتارها

https://www.group-telegram.com/citationculture
2025/06/30 13:26:54
Back to Top
HTML Embed Code: