📍مذاکره در جاده تهدید! چرا پیششرطهای ترامپ برای مذاکره با ایران غیرقابل اجراست؟
📝محمد بیات: کمتر از یک ماه پس از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، زمزمههای آغاز مذاکرات دوجانبه میان تهران و واشنگتن درباره موضوع هستهای به تیتر اصلی خبرگزاریها تبدیل شد. ترامپ پس از دیدار با بنیامین نتانیاهو، مواضع خود را بین تهدید ایران به فشار حداکثری، حمله نظامی و تمایل به توافق بزرگ تغییر داد. تناقضهای گفتاری او درباره ایران به حدی است که تشخیص سیگنالهای «دعوت به مذاکره» یا «تهدید به جنگ» دشوار است. شروط غیرقابل اجرا مانند «راستیآزمایی و نابودی برنامه اتمی ایران» یا تهدید به بمباران زیرساختها، نشاندهنده ادراک غلط دولت ترامپ از روابط با ایران است.
ترامپ همزمان با احیای کمپین فشار حداکثر علیه ایران، از عدم تمایل به افزایش تنش سخن میگوید. او در شبکههای اجتماعی همکاری با اسرائیل برای حمله به ایران را رد کرده و از تمایل به توافق با ایران صحبت میکند. اما در عین حال، از دوگانه «توافق یا بمباران اسرائیل» سخن میراند. این تناقضها باعث تردید تحلیلگران درباره صداقت ترامپ در مذاکرات با تهران شده است.
ترامپ با امضای «یادداشت اجرایی»، برنامه اتمی، موشکی و نفوذ منطقهای ایران را بهانه قرار داد تا صادرات نفت ایران را به صفر برساند. هدف او کاهش منابع مالی ایران و وادار کردن مقامات به تسلیم در برابر خواستههای آمریکا و اسرائیل است. ترامپ هیچ امتیازی برای کاهش تحریمها یا جذب سرمایهگذاران خارجی به ایران نمیدهد و تنها وعده عدم حمله اسرائیل را مطرح میکند.
به نظر میرسد اسرائیل موفق شده ادراک سیاستمداران آمریکایی را درباره توان ایران دچار خطا کند. روایت «ایران ضعیف» توسط رسانهها و تحلیلگران نزدیک به جریان اصلی تبلیغ میشود. اسرائیل مدعی است ایران به دنبال بازدارندگی اتمی است و غرب در آستانه «پنجره طلایی» برای حمله به ایران قرار دارد. این ادبیات ضدایرانی نشاندهنده موفقیت پروژه «امنیتیسازی ایران» توسط نتانیاهو در کاخ سفید است.
در این شرایط، دولت ایران باید با نگاه واقعبینانه به هماهنگی راهبردی آمریکا و اسرائیل توجه کند و آماده موجهای تحریم، خرابکاری و ترور باشد. هرگونه نگاه صفر یا صد به مواجهه با آمریکا یا ایجاد دوگانههای خطرناک مانند «میدان - دیپلماسی» تنها باعث افزایش اختلافات داخلی و فشار بر نظام خواهد شد. 🔗https://ru/vatanemrooz.com.ir/fa/news/401410
📍مذاکره در جاده تهدید! چرا پیششرطهای ترامپ برای مذاکره با ایران غیرقابل اجراست؟
📝محمد بیات: کمتر از یک ماه پس از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، زمزمههای آغاز مذاکرات دوجانبه میان تهران و واشنگتن درباره موضوع هستهای به تیتر اصلی خبرگزاریها تبدیل شد. ترامپ پس از دیدار با بنیامین نتانیاهو، مواضع خود را بین تهدید ایران به فشار حداکثری، حمله نظامی و تمایل به توافق بزرگ تغییر داد. تناقضهای گفتاری او درباره ایران به حدی است که تشخیص سیگنالهای «دعوت به مذاکره» یا «تهدید به جنگ» دشوار است. شروط غیرقابل اجرا مانند «راستیآزمایی و نابودی برنامه اتمی ایران» یا تهدید به بمباران زیرساختها، نشاندهنده ادراک غلط دولت ترامپ از روابط با ایران است.
ترامپ همزمان با احیای کمپین فشار حداکثر علیه ایران، از عدم تمایل به افزایش تنش سخن میگوید. او در شبکههای اجتماعی همکاری با اسرائیل برای حمله به ایران را رد کرده و از تمایل به توافق با ایران صحبت میکند. اما در عین حال، از دوگانه «توافق یا بمباران اسرائیل» سخن میراند. این تناقضها باعث تردید تحلیلگران درباره صداقت ترامپ در مذاکرات با تهران شده است.
ترامپ با امضای «یادداشت اجرایی»، برنامه اتمی، موشکی و نفوذ منطقهای ایران را بهانه قرار داد تا صادرات نفت ایران را به صفر برساند. هدف او کاهش منابع مالی ایران و وادار کردن مقامات به تسلیم در برابر خواستههای آمریکا و اسرائیل است. ترامپ هیچ امتیازی برای کاهش تحریمها یا جذب سرمایهگذاران خارجی به ایران نمیدهد و تنها وعده عدم حمله اسرائیل را مطرح میکند.
به نظر میرسد اسرائیل موفق شده ادراک سیاستمداران آمریکایی را درباره توان ایران دچار خطا کند. روایت «ایران ضعیف» توسط رسانهها و تحلیلگران نزدیک به جریان اصلی تبلیغ میشود. اسرائیل مدعی است ایران به دنبال بازدارندگی اتمی است و غرب در آستانه «پنجره طلایی» برای حمله به ایران قرار دارد. این ادبیات ضدایرانی نشاندهنده موفقیت پروژه «امنیتیسازی ایران» توسط نتانیاهو در کاخ سفید است.
در این شرایط، دولت ایران باید با نگاه واقعبینانه به هماهنگی راهبردی آمریکا و اسرائیل توجه کند و آماده موجهای تحریم، خرابکاری و ترور باشد. هرگونه نگاه صفر یا صد به مواجهه با آمریکا یا ایجاد دوگانههای خطرناک مانند «میدان - دیپلماسی» تنها باعث افزایش اختلافات داخلی و فشار بر نظام خواهد شد. 🔗https://ru/vatanemrooz.com.ir/fa/news/401410
Oleksandra Matviichuk, a Kyiv-based lawyer and head of the Center for Civil Liberties, called Durov’s position "very weak," and urged concrete improvements. On Telegram’s website, it says that Pavel Durov “supports Telegram financially and ideologically while Nikolai (Duvov)’s input is technological.” Currently, the Telegram team is based in Dubai, having moved around from Berlin, London and Singapore after departing Russia. Meanwhile, the company which owns Telegram is registered in the British Virgin Islands. The gold standard of encryption, known as end-to-end encryption, where only the sender and person who receives the message are able to see it, is available on Telegram only when the Secret Chat function is enabled. Voice and video calls are also completely encrypted. Perpetrators of these scams will create a public group on Telegram to promote these investment packages that are usually accompanied by fake testimonies and sometimes advertised as being Shariah-compliant. Interested investors will be asked to directly message the representatives to begin investing in the various investment packages offered. In a message on his Telegram channel recently recounting the episode, Durov wrote: "I lost my company and my home, but would do it again – without hesitation."
from ru