group-telegram.com/tarikhandishi/2606
Last Update:
(ادامه از پست پیشین)
ممکن است نظارهگر امروزی این تحلیل را بیپایه و اصلاً برخلاف آرمان مصدق بداند، اما این نگرش برای خود مجاهدین مستدل و معتبر بود. اگر نگاهی به نظرات برخی اعضای جبهۀ ملی دربارۀ مجاهدین در سالهای نخست پس از انقلاب بیندازید، میبینید مجاهدین را به دلیل شور مبارزاتیشان میستودند، اما تأکید میکردند روش مصدق این نیست و مشی مسلحانه نادرست است (برای مثال به نامۀ سنجابی پس از فرار از ایران بنگرید که ضمن ستایش، متضمن نقد دقیقی بر مجاهدین است). به هر حال جوانان خیلی زود فهمیدند سقف جبهۀ ملی برایشان زیادی کوتاه است و به چپی نو کوچ کردند.
این چپهای جدید که منسجمترین و بزرگترین سازماندهی بینالمللیشان «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور» بود، با نهایت انسجام و شور دست به عجیبترین کارها میزدند؛ از راهاندازی رادیو در چین کمونیست (مهدی خانبابا تهرانی) تا انواع اعتراض، تحصن، اعتصاب و راهپیمایی در اقصانقاط دنیا به معنای دقیق کلمه (مانند بهمن نیرومند در آلمان). کنفدراسیون و سازمانهای نزدیک به آن، همزمان بیشترین پشتیبانی تبلیغاتی و حقوقی را برای چپهای داخل کشور، به ویژه برای چریکها، تدارک میآورد. بهترین حقوقدانان و بهترین رسانهها، بزرگترین نویسندگان و متفکران (مانند سارتر) و معتبرترین نهادهای حقوقبشری را در خدمت جنبش داخل ایران قرار میدادند. اگر قدری دربارۀ عملکرد کنفدراسیون مطالعه کنید، از گستردگی و ابعاد فعالیتهای آن متحیر میشوید! اینهمه نیرو و خلاقیت به همین آسانی در خدمت آرمانهای چپ جهانی قرار گرفته بود و به هیچ قیمتی حاضر به خدمت داخل کشور نبود.
در بین سه جناح اصلی انقلاب که برشمردم، قطعاً چپها راسخترین و حرفهایترین انقلابیها بودند. انقلاب برای آنها «پراکسیس» (عمل سیاسی)، «مصلحت» یا «ابزار» نبود، بلکه جوهر چپ انقلاب بود. هیچ کنشی از سوی شاه نمیتوانست باعث شود این جوهر غیرانقلابی شود. اما از قضا سرکوب این چپ آسانتر از دو جناح دیگر بود: نخست اینکه رنگ آنها (یعنی افکار و گفتارشان) با عموم جامعه فرق داشت و شناساییشان آسان بود. دوم اینکه سرکوبشان هزینۀ اجتماعی نداشت (مانند سرکوب روحانیون یا سیاستمداران قدیمیِ مصدقی)، سوم اینکه خودشان هم دست به اقداماتی میزدند که در هر حکومتی سرکوب میشد (از جمله در غرب دموکرات)؛ و چهارم اینکه نفی قانوناساسی در جوهر و ذات افکارشان بود و نمیشد آن را لاپوشانی کرد.
این چپ که بخش بزرگی از افکار جوانان، تحصیلکردگان و اهل قلم (نویسنده و روشنفکر) را تسخیر کرده بود، درصد جمعیتی ناچیزی از مردم ایران را تشکیل میداد، اما میزان نفوذش از درصد جمعیتیاش بیشتر بود. یک نویسندۀ چپ یا کسی چون شریعتی (به عنوان چپ غیرمارکسیست) صدها هزار مخاطبِ دلباخته داشت. اما با همۀ این قدرت یک واقعیت را نمیشد از میان برداشت: این چپ، با همۀ تنوع و تکثر خود، هنوز زور انقلاب نداشت، زیرا به توده دسترسی نداشت و انقلاب بدون مشارکت توده محال بود.
فقط جناح روحانیـاسلامی توان جذب، بسیج و سازماندهی توده را داشت؛ عناصر فرهنگیـدینی هزارساله نیز بهترین پشتیبانشان بود. در اینجا بود که آن ائتلاف «مصلحتی» شکل گرفت. آن دست نیروهای انقلابی که از جهت فکری قویتر، اما از جهت اجتماعی ضعیفتر بودند، به نیرویی پیوستند که از جهت اجتماعی قویتر بود و توان بسیج توده را داشت. آن هدف سلبی مشترک که پیشتر به آن اشاره شد (نفی شاه)، اجازه میداد آنها بدون تنش با هم متحد شوند. اما وقتی شاه سرنگون میشد، طبعاً این عامل پیونددهنده از میان میرفت و دیگر عاملی وجود نداشت که این تکثر را متحد کند و جلوی فروپاشی آن را بگیرد.
جناح جبههملیـمصدقی تا آن اواخر اصلاً دنبال انقلاب نبود، اگر هم هوس آن را میکرد، توانش را نداشت. چپ هم با همۀ تنوع و تکثرش زور انقلاب نداشت. چپ «انقلابی» بود، اما «انقلاب مطلوبش محال بود». وقتی یک جریان سیاسی با اتکا به نیروی خود نتواند انقلاب کند، پس انقلابی هم که مختص خودش باشد، ندارد، و وقتی از شوق انقلاب زعامت یک نیروی بزرگتر را میپذیرد، یعنی دانسته یا ندانسته پذیرفته است «بخشی از انقلاب مطلوبِ همان زعامت» باشد. چپ پس از انقلاب به سهمی که از انقلاب داشت رسید. اما پذیرش اقلیت بودن برایش سخت بود و از آنجا که همیشه محاسبۀ دقیق و عقلانی هم ندارد، با نیروی قویتر درگیر شد و شکست خورد. کسی که با نیروی دیگران به پیروزی میرسد، یا باید مطیع و راضی به سهم خود باشد، یا باید منتظر باشد در صورت بروز اختلاف از همان نیرویی که به پیروزیاش رسانده، شکست بخورد. اینها واقعیتهای سیاسی است که طبعاً در دنیای چپ که دنیای واقعیتگریزی است، درک نمیشود.
انقلاب ۵۷ انقلابی بود که اتفاقاً دزدیده نشد. فقط هر کس سهمش را به اندازۀ تأثیرش در پیروزی آن برداشت.
مهدی تدینی
@tarikhandishi | تاریخاندیشی
BY تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی

Share with your friend now:
group-telegram.com/tarikhandishi/2606