شایعهی بازداشت محسن رضایی در آشفتهبازار پایان جنگ
(این یادداشت ۵ سال قبل نوشته شده است)
7خرداد67 و کمتر از دو ماه مانده به پذیرش قطعنامه، آیتالله خمینی در پیامی نوشت: «سرنوشت جنگ در جبههها رقم میخورد نه در میدان مذاکرهها.» (صحیفه، ج21، ص53)
و دوهفته مانده به پذیرش قطعنامه؛ «امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ خیانت به رسولالله است.» و ناگهان در پیام پذیرش قطعنامه تلخترین جملهاش را نوشت: «از هر آنچه گفتم گذشتم.» (همان، ص95) او این چرخش ناگهانی را چرخشی قهرمانانه جلوه نداد و با تلخترین واژهها آن را به زبان آورد.
این چرخش ناگهانی از پی یک فروپاشی بسیار عجیب در جبهههای ایران بود. با آنکه تا امروز در بسیاری از آثار سپاه غافلگیری ارتش ایران در آغاز جنگ و ناتوانی در جلوگیری از اشغال بخشهایی از خاک ایران نقد شده اما به نظر میرسد بررسی فروپاشی جبههی ایران در چند ماه پایانی جنگ در شرایطی كه دو نیروی ارتش و سپاه با تجربهی هشت سال جنگ حضور داشتند بسیار قابلتامل است.
در سال ابتدایی جنگ آمار شهدا عدد 12345 را نشان میدهد. این عدد در سال 67 که جنگ چند ماه بیشتر در جریان نبود 21230 شهید است. (گزیدههای آماری منتشرشده توسط ادارهکل آمار و اطلاعات بنیاد شهید،ص4) مقایسهی آمار اسرا در این دو مقطع نیز بسیار تکاندهنده است. بر اساس کتاب تهیهشده در موسسهی پیام آزادگان آمار اسرای سال اول جنگ حدود 200 اسیر است، این آمار برای چند ماه پایانی جنگ به حدود 24 هزار اسیر میرسد. این رقم وقتی شگفتانگیزتر میشود که بر اساس آمار همین کتاب آمار کل اسرای ایران در جنگ حدود 40 هزار نفر است. یعنی بیش از نیمی از اسرای کل جنگ مربوط به چند ماه پایانی جنگ در سال 67 است. (شرح قفص، ص7 و24)
ارتش صدام زمینهایی را که با هزینههای بسیار گرفته بودیم یکبهیک و بهسرعت و باقدرت پس گرفت. اوضاع اقتصادی نیز بسیار نابسامان بود و ایران گزینهی دیگری جز پذیرش قطعنامه نداشت و احساس تلخ شکست، فرماندهان و مسئولان ایرانی را در خود فرو برد. 29 تیر دو روز پس از پذیرش قطعنامهی 598 هاشمی در خاطراتش نوشته است: «محسن رضایی آمد. ناراحت است. کمی گریه کرد. دلداریش دادم. آمادهی استعفا است؛ گفتم در سِمت خود بماند. قرار شد فردا مصاحبهی تلویزیونی داشته باشد که شایعهی بازداشت رد شود.» (پایان دفاع آغاز بازسازی، ص222)
اصرار عراق بر ادامهی حملهها و روند اسیرگرفتن و کشتن ایرانیها اوضاع را آشفتهتر کرد. دوم مرداد آیتالله خمینی حکمی خطاب به رییس سازمان قضایى نیروهاى مسلح نوشت تا دادگاه رسیدگی به تخلفات نظامی را تشکیل دهد و «طبق موازین شرع بدون رعایت هیچیك از مقررات دستوپاگیر به جرایم متخلفان» رسیدگى کند و تاکید کرد: «هر عملى كه به تشخیص دادگاه موجب شكست جبههی اسلام و یا موجب خسارت جانى بوده و یا میباشد مجازات آن اعدام است. والسلام.» (صحیفه، ج21، ص102)
همین روز رفسنجانی فرمانده عالی جنگ حكمی برای خلخالی قاضی معروف ابتدای انقلاب نوشت؛ «نوشتم که به امور نظامیان متخلف جبهه رسیدگی کند. پیشنهاد تشویق و تنبیه بنماید.»( پایان دفاع آغاز بازسازی، ص232)
این حجم از آشفتگی موضوعی بسیار مهم است که بیش از تحقیق، گرفتار دعواهای سیاسی شده است.
اوضاع آشفتهی ایران مسئولان ایرانی را ناچار کرد قطعنامهای را بپذیرند که یک سال از تصویبش میگذشت. تیر 66 در زمان صدور قطعنامه، ایران در زمینِ جنگ موضع برتر را داشت و بخشهایی از خاک عراق در اختیارش بود. اما در تیرماه 67 در حالی قطعنامه را پذیرفت که تمام جایپاهایش در عراق را از دست داده بود. نظامیان و سیاسیون ایران هنگامی تلخی این تاخیر در تصمیمگیری و از دست رفتن مناطق را بیشتر دریافتند كه مذاكرات با نمایندههای صدام آغاز شد. غلامعلی رشید از فرماندهان ارشد جنگ که پس از پایان جنگ عضو تیم مذاکرهکننده بود میگوید وقتی عازم مذاکره بودند ولایتی در فرودگاه به حسن روحانی گفت: «ای کاش حالا فاو در دست ما بود... من در فرودگاه تهران نفهمیدم که اینها چه میگویند. وقتی در فضای مذاکره قرار گرفتیم... گفتم: عجب ای کاش یک جای دیگر در دست ما بود» رشید میگوید آنجا بود که فهمیدم «اگر چیزی دست ما باشد در مذاکره مقابل عراقیها، چقدر محکم میتوانیم بایستیم.» (اسرار مکتوم، ص 279)
آیا ایرانیها نمیتوانستند نشانههای این فروپاشی را زودتر ببینند؟ پیش از شكستها ایران میتوانست با پذیرش قطعنامه چهرهای بزرگوار و منطقی از خود به نمایش بگذارد و در مذاکره نیز از آن بهره ببرد اما پذیرش قطعنامه در شرایطی که در محاصرهی بحران و شكست بود و چارهی دیگری نداشت فرصتهای مهمی را گرفت.
( از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی؛ فایل کتاب را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.)
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia.com
(این یادداشت ۵ سال قبل نوشته شده است)
7خرداد67 و کمتر از دو ماه مانده به پذیرش قطعنامه، آیتالله خمینی در پیامی نوشت: «سرنوشت جنگ در جبههها رقم میخورد نه در میدان مذاکرهها.» (صحیفه، ج21، ص53)
و دوهفته مانده به پذیرش قطعنامه؛ «امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ خیانت به رسولالله است.» و ناگهان در پیام پذیرش قطعنامه تلخترین جملهاش را نوشت: «از هر آنچه گفتم گذشتم.» (همان، ص95) او این چرخش ناگهانی را چرخشی قهرمانانه جلوه نداد و با تلخترین واژهها آن را به زبان آورد.
این چرخش ناگهانی از پی یک فروپاشی بسیار عجیب در جبهههای ایران بود. با آنکه تا امروز در بسیاری از آثار سپاه غافلگیری ارتش ایران در آغاز جنگ و ناتوانی در جلوگیری از اشغال بخشهایی از خاک ایران نقد شده اما به نظر میرسد بررسی فروپاشی جبههی ایران در چند ماه پایانی جنگ در شرایطی كه دو نیروی ارتش و سپاه با تجربهی هشت سال جنگ حضور داشتند بسیار قابلتامل است.
در سال ابتدایی جنگ آمار شهدا عدد 12345 را نشان میدهد. این عدد در سال 67 که جنگ چند ماه بیشتر در جریان نبود 21230 شهید است. (گزیدههای آماری منتشرشده توسط ادارهکل آمار و اطلاعات بنیاد شهید،ص4) مقایسهی آمار اسرا در این دو مقطع نیز بسیار تکاندهنده است. بر اساس کتاب تهیهشده در موسسهی پیام آزادگان آمار اسرای سال اول جنگ حدود 200 اسیر است، این آمار برای چند ماه پایانی جنگ به حدود 24 هزار اسیر میرسد. این رقم وقتی شگفتانگیزتر میشود که بر اساس آمار همین کتاب آمار کل اسرای ایران در جنگ حدود 40 هزار نفر است. یعنی بیش از نیمی از اسرای کل جنگ مربوط به چند ماه پایانی جنگ در سال 67 است. (شرح قفص، ص7 و24)
ارتش صدام زمینهایی را که با هزینههای بسیار گرفته بودیم یکبهیک و بهسرعت و باقدرت پس گرفت. اوضاع اقتصادی نیز بسیار نابسامان بود و ایران گزینهی دیگری جز پذیرش قطعنامه نداشت و احساس تلخ شکست، فرماندهان و مسئولان ایرانی را در خود فرو برد. 29 تیر دو روز پس از پذیرش قطعنامهی 598 هاشمی در خاطراتش نوشته است: «محسن رضایی آمد. ناراحت است. کمی گریه کرد. دلداریش دادم. آمادهی استعفا است؛ گفتم در سِمت خود بماند. قرار شد فردا مصاحبهی تلویزیونی داشته باشد که شایعهی بازداشت رد شود.» (پایان دفاع آغاز بازسازی، ص222)
اصرار عراق بر ادامهی حملهها و روند اسیرگرفتن و کشتن ایرانیها اوضاع را آشفتهتر کرد. دوم مرداد آیتالله خمینی حکمی خطاب به رییس سازمان قضایى نیروهاى مسلح نوشت تا دادگاه رسیدگی به تخلفات نظامی را تشکیل دهد و «طبق موازین شرع بدون رعایت هیچیك از مقررات دستوپاگیر به جرایم متخلفان» رسیدگى کند و تاکید کرد: «هر عملى كه به تشخیص دادگاه موجب شكست جبههی اسلام و یا موجب خسارت جانى بوده و یا میباشد مجازات آن اعدام است. والسلام.» (صحیفه، ج21، ص102)
همین روز رفسنجانی فرمانده عالی جنگ حكمی برای خلخالی قاضی معروف ابتدای انقلاب نوشت؛ «نوشتم که به امور نظامیان متخلف جبهه رسیدگی کند. پیشنهاد تشویق و تنبیه بنماید.»( پایان دفاع آغاز بازسازی، ص232)
این حجم از آشفتگی موضوعی بسیار مهم است که بیش از تحقیق، گرفتار دعواهای سیاسی شده است.
اوضاع آشفتهی ایران مسئولان ایرانی را ناچار کرد قطعنامهای را بپذیرند که یک سال از تصویبش میگذشت. تیر 66 در زمان صدور قطعنامه، ایران در زمینِ جنگ موضع برتر را داشت و بخشهایی از خاک عراق در اختیارش بود. اما در تیرماه 67 در حالی قطعنامه را پذیرفت که تمام جایپاهایش در عراق را از دست داده بود. نظامیان و سیاسیون ایران هنگامی تلخی این تاخیر در تصمیمگیری و از دست رفتن مناطق را بیشتر دریافتند كه مذاكرات با نمایندههای صدام آغاز شد. غلامعلی رشید از فرماندهان ارشد جنگ که پس از پایان جنگ عضو تیم مذاکرهکننده بود میگوید وقتی عازم مذاکره بودند ولایتی در فرودگاه به حسن روحانی گفت: «ای کاش حالا فاو در دست ما بود... من در فرودگاه تهران نفهمیدم که اینها چه میگویند. وقتی در فضای مذاکره قرار گرفتیم... گفتم: عجب ای کاش یک جای دیگر در دست ما بود» رشید میگوید آنجا بود که فهمیدم «اگر چیزی دست ما باشد در مذاکره مقابل عراقیها، چقدر محکم میتوانیم بایستیم.» (اسرار مکتوم، ص 279)
آیا ایرانیها نمیتوانستند نشانههای این فروپاشی را زودتر ببینند؟ پیش از شكستها ایران میتوانست با پذیرش قطعنامه چهرهای بزرگوار و منطقی از خود به نمایش بگذارد و در مذاکره نیز از آن بهره ببرد اما پذیرش قطعنامه در شرایطی که در محاصرهی بحران و شكست بود و چارهی دیگری نداشت فرصتهای مهمی را گرفت.
( از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی؛ فایل کتاب را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.)
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia.com
Telegram
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
اتاق آینده / شیرعلینیا pinned «شایعهی بازداشت محسن رضایی در آشفتهبازار پایان جنگ (این یادداشت ۵ سال قبل نوشته شده است) 7خرداد67 و کمتر از دو ماه مانده به پذیرش قطعنامه، آیتالله خمینی در پیامی نوشت: «سرنوشت جنگ در جبههها رقم میخورد نه در میدان مذاکرهها.» (صحیفه، ج21، ص53) و دوهفته…»
آیا مردم موافق ادامهی جنگ بودند؟
کفن پوشی یاسر هاشمی
(این یادداشت ۵ سال قبل نوشته شده است)
دهم خرداد 1364 رفسنجانی با اشاره به زمزمههایی دربارهی خستگی مردم از ادامهی جنگ، گفت که در مشورت با نخستوزیر و رئیسجمهور تصمیم گرفتهاند «برای اینکه هم خودمان را بشناسیم، هم دیگران ما را بشناسند، اعلام میکنیم: آنهایی که در سراسر این کشور، زیر این آسمان، موافقند که جنگ تا پیروزی و رفع فتنه ادامه پیدا کند» در مراسمی شرکت کنند و «نظرات خودشان را با پلاکاردهایی که با خودشان میآورند به دنیا اعلام کنند.» (روزنامهی جمهوری اسلامی، 11 خرداد، ص8)
هاشمی نگفت مردمی که مخالف ادامهی جنگ هستند چگونه نظرات خود را اعلام کنند.
در روزهای بعد قرار شد این مراسم، راهپیماییِ روز قدسِ 24 خرداد 64 باشد.
نهضت آزادی مخالف ادامهی جنگ بود و بیانیههایی در اینباره داشت که در رسانههای خارجی منتشر میشدند. نهضت دربارهی این دعوت، بیانیه داد و نوشت: «با استفاده از نهادهای دولتی، تظاهرات پرشکوهی در تایید کودتای 28 مرداد و انقلاب سفید و تاجگذاری هم امکانپذیر بوده است. برای تشخیص ارادهی ملی باید به رفراندوم گردن گذاشت و یا به مخالفین اجازهی راهپیمایی داد.»(نشریهی جبههی ملیون ایران، ش 83)
با وجود تهدیدهای حکومت عراق برای بمباران بیسابقه در روز قدس، جمعه 24 خرداد 64 راهپیمایی روز قدس با شعارهايي در حمایت از ادامهی جنگ برگزار شد. هاشمی نوشته است فرزندان او نیز در راهپیمایی شرکت کردند و یاسرشان کفنپوش آمده بود. او در مراسم سخنان پرشوری گفت: «هدف بزرگی که شما دنبال میکنید بهای گزافی دارد که باید بهای آن پرداخته شود.»(روزشمار جنگ سپاه، ج 37، ص 788)
آیا مردمی که در حمایت از ادامهی جنگ به خیابانها آمده بودند از بهایی که جنگ به کشور تحمیل میکرد باخبر بودند؟ آیا میتوان نظر آنها را نظر تمام مردم ایران دانست؟ معمولا در این مواقع آمارهای متناقضی از جمعیت ارائه میشود. هاشمی در خاطراتش نوشته که خبرنگاران داخلی مدعیاند 5 میلیون نفر در راهپیمایی تهران شرکت کردهاند.(امید و دلواپسی، ص114)
تبلیغات زیادی انجام شد که مردم موافق ادامهی جنگ هستند و روزنامهها از تظاهرات 5 میلیونی در تهران نوشتند. نهضت آزادی در یادداشتی نوشت اگر مسیر راهپیمایی را حداکثر 25 کیلومتر با متوسط عرض 15 متر در نظر بگیریم و تجمع نسبی دو نفر در متر مربع، تعداد کل جمعیت راهپیمایان 750 هزار نفر و حداکثر یک میلیون نفر تخمین زده میشود.(خط سازش، ص 435)
حال پس از سالها در کتاب «بازخوانی جنگ تحمیلی» نوشتهی عبدالحسین مفید مدیر وقتِ اطلاعات نیروی زمینی ارتش یک آمار جالب منتشر شده است. در صفحهی 143 کتاب میخوانیم كه با توجه به تهديدِ بمباران شهرها، از شب قبل از این راهپیمایی «تخلیهی شهرها و خروج مردم شروع شد، بهطوریکه تا ساعت 22 مورخ 23 خرداد 64، در مجموع تعداد 1058500 خودرو از تهران خارج شدند؛ از محور کرج 450 هزار، از محور قم 7500، از محور هراز 500 هزار، از محور ساوه 44 هزار، از محور ورامین 27 هزار و از محور گرمسار 30 هزار خودرو»
آمار عجیبیست…
چند سال بعد در بهار 1367، بهایی که هاشمی میگفت مردم باید بپردازند چنان سنگین شده بود که غیرقابلپرداختن بود. هاشمی به نتیجه رسیده بود ادامهی جنگ ممکن است ایران را به مرز نابودی بکشاند. اینبار شاید دیگر نیازی به اعلام نظر مردم هم نبود. ایران روی دور شکست بود. ستادی تشکیل شد تا راهپیماییِ بیعت با امام را در حمایت از جنگ برگزار کنند. اما اینبار هاشمی در رایزنی با بیت امام لغوِ راهپیمایی را پیگیری کرد. لغو این راهپیمایی بازتاب زیادی داشت. رادیو بیبیسی در تفسیری تحلیل کرد که «هدف از این تظاهرات، ابراز موافقت با ادامهی جنگ بود. البته ادامهی جنگ، خط مشی جمهوری اسلامی است، اما اخیراً به نحوی روزافزون با این خط مشی، مقابلههایی صورت گرفته است. گزارش شده است که در اصفهان میان پاسداران و آوارگان جنگی درگیریهای خشونتآمیزی روی داده است. گروه کوچک لیبرال به نام نهضت آزادی به رهبری مهندس مهدی بازرگان، نخستوزیر اسبق جمهوری اسلامی، بار دیگر خواستار صلح شده است. همچنین در میان بعضی از روحانیون طراز اول، نشانههای نارضایتی از ادامهی جنگ آشکار شده است.»(پایان دفاع، آغاز بازسازی، ص 135 و 136)
بعد از لغو مراسم توسط امام، ستاد برگزاری نزد هاشمی آمدند؛ «آنها را توجیه کردم که اقدام امام بهجا بود، چون در اطلاعیهها جنبهی عمومی به راهپیمایی داده شده بود و تبلیغات لازم نشده بود. جمعیت زیادی شرکت نمیکرد و برداشت میشد که مردم خسته شدهاند.»
بهراستی نظر مردم دربارهی سیاستهای کلان کشور را از چه طریقی میتوان دریافت؟
( از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی؛ فایل کتاب را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.)
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia.com
کفن پوشی یاسر هاشمی
(این یادداشت ۵ سال قبل نوشته شده است)
دهم خرداد 1364 رفسنجانی با اشاره به زمزمههایی دربارهی خستگی مردم از ادامهی جنگ، گفت که در مشورت با نخستوزیر و رئیسجمهور تصمیم گرفتهاند «برای اینکه هم خودمان را بشناسیم، هم دیگران ما را بشناسند، اعلام میکنیم: آنهایی که در سراسر این کشور، زیر این آسمان، موافقند که جنگ تا پیروزی و رفع فتنه ادامه پیدا کند» در مراسمی شرکت کنند و «نظرات خودشان را با پلاکاردهایی که با خودشان میآورند به دنیا اعلام کنند.» (روزنامهی جمهوری اسلامی، 11 خرداد، ص8)
هاشمی نگفت مردمی که مخالف ادامهی جنگ هستند چگونه نظرات خود را اعلام کنند.
در روزهای بعد قرار شد این مراسم، راهپیماییِ روز قدسِ 24 خرداد 64 باشد.
نهضت آزادی مخالف ادامهی جنگ بود و بیانیههایی در اینباره داشت که در رسانههای خارجی منتشر میشدند. نهضت دربارهی این دعوت، بیانیه داد و نوشت: «با استفاده از نهادهای دولتی، تظاهرات پرشکوهی در تایید کودتای 28 مرداد و انقلاب سفید و تاجگذاری هم امکانپذیر بوده است. برای تشخیص ارادهی ملی باید به رفراندوم گردن گذاشت و یا به مخالفین اجازهی راهپیمایی داد.»(نشریهی جبههی ملیون ایران، ش 83)
با وجود تهدیدهای حکومت عراق برای بمباران بیسابقه در روز قدس، جمعه 24 خرداد 64 راهپیمایی روز قدس با شعارهايي در حمایت از ادامهی جنگ برگزار شد. هاشمی نوشته است فرزندان او نیز در راهپیمایی شرکت کردند و یاسرشان کفنپوش آمده بود. او در مراسم سخنان پرشوری گفت: «هدف بزرگی که شما دنبال میکنید بهای گزافی دارد که باید بهای آن پرداخته شود.»(روزشمار جنگ سپاه، ج 37، ص 788)
آیا مردمی که در حمایت از ادامهی جنگ به خیابانها آمده بودند از بهایی که جنگ به کشور تحمیل میکرد باخبر بودند؟ آیا میتوان نظر آنها را نظر تمام مردم ایران دانست؟ معمولا در این مواقع آمارهای متناقضی از جمعیت ارائه میشود. هاشمی در خاطراتش نوشته که خبرنگاران داخلی مدعیاند 5 میلیون نفر در راهپیمایی تهران شرکت کردهاند.(امید و دلواپسی، ص114)
تبلیغات زیادی انجام شد که مردم موافق ادامهی جنگ هستند و روزنامهها از تظاهرات 5 میلیونی در تهران نوشتند. نهضت آزادی در یادداشتی نوشت اگر مسیر راهپیمایی را حداکثر 25 کیلومتر با متوسط عرض 15 متر در نظر بگیریم و تجمع نسبی دو نفر در متر مربع، تعداد کل جمعیت راهپیمایان 750 هزار نفر و حداکثر یک میلیون نفر تخمین زده میشود.(خط سازش، ص 435)
حال پس از سالها در کتاب «بازخوانی جنگ تحمیلی» نوشتهی عبدالحسین مفید مدیر وقتِ اطلاعات نیروی زمینی ارتش یک آمار جالب منتشر شده است. در صفحهی 143 کتاب میخوانیم كه با توجه به تهديدِ بمباران شهرها، از شب قبل از این راهپیمایی «تخلیهی شهرها و خروج مردم شروع شد، بهطوریکه تا ساعت 22 مورخ 23 خرداد 64، در مجموع تعداد 1058500 خودرو از تهران خارج شدند؛ از محور کرج 450 هزار، از محور قم 7500، از محور هراز 500 هزار، از محور ساوه 44 هزار، از محور ورامین 27 هزار و از محور گرمسار 30 هزار خودرو»
آمار عجیبیست…
چند سال بعد در بهار 1367، بهایی که هاشمی میگفت مردم باید بپردازند چنان سنگین شده بود که غیرقابلپرداختن بود. هاشمی به نتیجه رسیده بود ادامهی جنگ ممکن است ایران را به مرز نابودی بکشاند. اینبار شاید دیگر نیازی به اعلام نظر مردم هم نبود. ایران روی دور شکست بود. ستادی تشکیل شد تا راهپیماییِ بیعت با امام را در حمایت از جنگ برگزار کنند. اما اینبار هاشمی در رایزنی با بیت امام لغوِ راهپیمایی را پیگیری کرد. لغو این راهپیمایی بازتاب زیادی داشت. رادیو بیبیسی در تفسیری تحلیل کرد که «هدف از این تظاهرات، ابراز موافقت با ادامهی جنگ بود. البته ادامهی جنگ، خط مشی جمهوری اسلامی است، اما اخیراً به نحوی روزافزون با این خط مشی، مقابلههایی صورت گرفته است. گزارش شده است که در اصفهان میان پاسداران و آوارگان جنگی درگیریهای خشونتآمیزی روی داده است. گروه کوچک لیبرال به نام نهضت آزادی به رهبری مهندس مهدی بازرگان، نخستوزیر اسبق جمهوری اسلامی، بار دیگر خواستار صلح شده است. همچنین در میان بعضی از روحانیون طراز اول، نشانههای نارضایتی از ادامهی جنگ آشکار شده است.»(پایان دفاع، آغاز بازسازی، ص 135 و 136)
بعد از لغو مراسم توسط امام، ستاد برگزاری نزد هاشمی آمدند؛ «آنها را توجیه کردم که اقدام امام بهجا بود، چون در اطلاعیهها جنبهی عمومی به راهپیمایی داده شده بود و تبلیغات لازم نشده بود. جمعیت زیادی شرکت نمیکرد و برداشت میشد که مردم خسته شدهاند.»
بهراستی نظر مردم دربارهی سیاستهای کلان کشور را از چه طریقی میتوان دریافت؟
( از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی؛ فایل کتاب را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.)
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia.com
Telegram
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
اتاق آینده / شیرعلینیا pinned «آیا مردم موافق ادامهی جنگ بودند؟ کفن پوشی یاسر هاشمی (این یادداشت ۵ سال قبل نوشته شده است) دهم خرداد 1364 رفسنجانی با اشاره به زمزمههایی دربارهی خستگی مردم از ادامهی جنگ، گفت که در مشورت با نخستوزیر و رئیسجمهور تصمیم گرفتهاند «برای اینکه هم خودمان…»
Forwarded from اکوایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 جنگ روایتها در ماجرای آغاز جنگ هشتساله
▫️چه شد که ایران و عراق وارد جنگ شدند، مقصر که بود؟ آیا میتوان با فراتر رفتن از گرایشهای سیاسی و اکنونزدگی به فهم دقیقتری از دلایل بهوجودآمدن یکی از طولانیترین جنگهای تاریخ معاصر جهان رسید؟
▫️در ویژه برنامه اکوایران، سیدحمید متقی پژوهشگر تاریخ ایران معاصر با جعفرشیرعلینیا نویسنده و متخصص تاریخ جمهوری اسلامی ایران، در این باره گفتوگو کردهاند.
▫️کامل این برنامه را میتوانید فردا شب در سایت و کانال یوتوب اکوایران ببینید.
📺 @ecoiran_webtv
▫️چه شد که ایران و عراق وارد جنگ شدند، مقصر که بود؟ آیا میتوان با فراتر رفتن از گرایشهای سیاسی و اکنونزدگی به فهم دقیقتری از دلایل بهوجودآمدن یکی از طولانیترین جنگهای تاریخ معاصر جهان رسید؟
▫️در ویژه برنامه اکوایران، سیدحمید متقی پژوهشگر تاریخ ایران معاصر با جعفرشیرعلینیا نویسنده و متخصص تاریخ جمهوری اسلامی ایران، در این باره گفتوگو کردهاند.
▫️کامل این برنامه را میتوانید فردا شب در سایت و کانال یوتوب اکوایران ببینید.
📺 @ecoiran_webtv
عددها و عمق فاجعه
یک سال از ماجرای هفتم اکتبر گذشت و دیروز در خبرها آمده بود: «شمار شهدای غزه از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و همزمان با آغاز عملیات طوفانالاقصی تاکنون به ۴۱ هزار و ۹۶۵ نفر و شمار مجروحان به ۹۷ هزار و ۵۹۰ نفر» رسیده است.
۴۱ هزار نفر، عدد آشنایی بود که مرا به سال ۱۳۶۵ برد. بر اساس آمار رسمی بنیاد شهید از جنگ تحمیلی، در این سال ۴۱۰۵۰ ایرانی شهید شدهاند.
صهیونیستهای جنایتکار حدود یک سال است که غزه را شخم زدهاند و خیلی عجیب است که آمار شهدای غزه با آمار شهدای ما در سال ۶۵ در یک محدوده قرار دارد. و این در حالی است که ایران در این سال اغلب در حال تهاجم بوده. آمار شهدای حملهی هوایی به شهرها نیز در این سال حدود ۲۰۰۰ نفر است و این همان سالی است که عملیات کربلای چهار و پنج در آن انجام شده است.
اگر تحلیلگران سپاه عملیات کربلای پنج را یک عملیات موفق و بزرگ میدانند، در تحلیلشان تا چه حد میزان شهدا و مجروحین را دخالت میدهند؟ در تحلیلهای منتشرشده چنین بررسیهایی را نمیبینیم.
با اینکه پس از عملیات کربلای پنج، فاصلهی زیادی تا بصره باقی مانده بود، میتوان پرسید حتی اگر در این عملیات بصرهی عراق را نیز تصرف میکردیم، در چه صورتی و با چه میزان تلفات انسانی نمیتوانستیم این عملیات را یک پیروزی محسوب کنیم؟ برای مثال آیا تصرف بصره با ۲۰۰ هزار شهید یک پیروزی محسوب میشد یا یک شکست؟
تاثیر تصمیمهای کلانِ سیاسی-نظامی بر زندگی مردم بسیار مهم است و باید در محاسبهها، زندگیهای ازهمپاشیده و آسیبهای اجتماعی را نیز در نظر گرفت. باید دید برای چیزهایی که بهدست میآوریم چه چیزهایی را از دست میدهیم.
به راستی چگونه میتوان در عملیاتهای یک سال که اغلب تهاجمی است، به اندازهی یک سال ویرانگری و جنایت در غزه شهید داد؟
نکتهی آخر اینکه همهی طرفهای درگیر یک جنگ بازندهاند؛ اسرائیلیها نیز بازنده خواهند بود. اما ما نیز باید محاسبه کنیم چه چیزهایی را در این جنگ از دست میدهیم.
به نظر میرسد در جهان تفکری وجود دارد که برای همهی طرفین این جنگ آرزوی موفقیت میکند و طرفدار ایدهی نابودی اسرائیل و ویرانی ایران است.
اما آیا این معادله حتی به قیمت نابودی اسرائیل برای ما بهصرفه است؟
صهیونیستها یک شبکهی جهانی دارند که حضوری قدرتمند در اقتصاد، رسانه، فرهنگ و هنر و سیاست دارد.
اسرائیل بخش نمایان و گمراهکنندهی این شبکه است و حتی اگر این بخشِ نمایانشده نابود شود، شاید آن شبکهی قدرتمند آسیب چندانی نبیند و با مظلومنمایی تازه، تاریخ جدیدی را رقم بزند.
نباید فراموش کرد که آنها با تکیه بر مظلومنمایی و از دل ویرانههای جنگ جهانی، روزگاری جدید را رقم زدهاند و شبکهی جهانیشان را شکل دادهاند.
برای تصمیمگیریهای کلان باید چند مقصد جلوتر را هم بررسی کرد و بدترین احتمالات پیش رو را نیز از نظر دور نداشت.
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia.com
یک سال از ماجرای هفتم اکتبر گذشت و دیروز در خبرها آمده بود: «شمار شهدای غزه از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و همزمان با آغاز عملیات طوفانالاقصی تاکنون به ۴۱ هزار و ۹۶۵ نفر و شمار مجروحان به ۹۷ هزار و ۵۹۰ نفر» رسیده است.
۴۱ هزار نفر، عدد آشنایی بود که مرا به سال ۱۳۶۵ برد. بر اساس آمار رسمی بنیاد شهید از جنگ تحمیلی، در این سال ۴۱۰۵۰ ایرانی شهید شدهاند.
صهیونیستهای جنایتکار حدود یک سال است که غزه را شخم زدهاند و خیلی عجیب است که آمار شهدای غزه با آمار شهدای ما در سال ۶۵ در یک محدوده قرار دارد. و این در حالی است که ایران در این سال اغلب در حال تهاجم بوده. آمار شهدای حملهی هوایی به شهرها نیز در این سال حدود ۲۰۰۰ نفر است و این همان سالی است که عملیات کربلای چهار و پنج در آن انجام شده است.
اگر تحلیلگران سپاه عملیات کربلای پنج را یک عملیات موفق و بزرگ میدانند، در تحلیلشان تا چه حد میزان شهدا و مجروحین را دخالت میدهند؟ در تحلیلهای منتشرشده چنین بررسیهایی را نمیبینیم.
با اینکه پس از عملیات کربلای پنج، فاصلهی زیادی تا بصره باقی مانده بود، میتوان پرسید حتی اگر در این عملیات بصرهی عراق را نیز تصرف میکردیم، در چه صورتی و با چه میزان تلفات انسانی نمیتوانستیم این عملیات را یک پیروزی محسوب کنیم؟ برای مثال آیا تصرف بصره با ۲۰۰ هزار شهید یک پیروزی محسوب میشد یا یک شکست؟
تاثیر تصمیمهای کلانِ سیاسی-نظامی بر زندگی مردم بسیار مهم است و باید در محاسبهها، زندگیهای ازهمپاشیده و آسیبهای اجتماعی را نیز در نظر گرفت. باید دید برای چیزهایی که بهدست میآوریم چه چیزهایی را از دست میدهیم.
به راستی چگونه میتوان در عملیاتهای یک سال که اغلب تهاجمی است، به اندازهی یک سال ویرانگری و جنایت در غزه شهید داد؟
نکتهی آخر اینکه همهی طرفهای درگیر یک جنگ بازندهاند؛ اسرائیلیها نیز بازنده خواهند بود. اما ما نیز باید محاسبه کنیم چه چیزهایی را در این جنگ از دست میدهیم.
به نظر میرسد در جهان تفکری وجود دارد که برای همهی طرفین این جنگ آرزوی موفقیت میکند و طرفدار ایدهی نابودی اسرائیل و ویرانی ایران است.
اما آیا این معادله حتی به قیمت نابودی اسرائیل برای ما بهصرفه است؟
صهیونیستها یک شبکهی جهانی دارند که حضوری قدرتمند در اقتصاد، رسانه، فرهنگ و هنر و سیاست دارد.
اسرائیل بخش نمایان و گمراهکنندهی این شبکه است و حتی اگر این بخشِ نمایانشده نابود شود، شاید آن شبکهی قدرتمند آسیب چندانی نبیند و با مظلومنمایی تازه، تاریخ جدیدی را رقم بزند.
نباید فراموش کرد که آنها با تکیه بر مظلومنمایی و از دل ویرانههای جنگ جهانی، روزگاری جدید را رقم زدهاند و شبکهی جهانیشان را شکل دادهاند.
برای تصمیمگیریهای کلان باید چند مقصد جلوتر را هم بررسی کرد و بدترین احتمالات پیش رو را نیز از نظر دور نداشت.
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia.com
Telegram
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
دوستان عزیزم
در کانالی تلگرامی با نام «تاریخ معاصر ایران» یادداشتی با این عنوان و جملات ابتدایی منتشر شده است:
* جنگ خائنین و خادمین ..
یادداشتی از جعفر شیرعلینیا ( مورخ)
سال ۱۳۶۶ بود. بحث جنگ بود، و پیرمرد دهاتی با لبخندی تلخ گفت:
"هی میگن خونوادههای شهدا خواستار ادامهی جنگند!… *
این یادداشت از من نیست و از نام من سواستفاده کردهاند و امیدوارم اصلاح کنند.
یادداشتهای مرا تنها در همین کانال تلگرام @jafarshiralinia
و صفحهی اینستاگرام من به آدرس زیر بخوانید.
https://instagram.com/jafarshiralinia.com?igshid=1sw8uiiznyf5v
جعفر شیرعلینیا
در کانالی تلگرامی با نام «تاریخ معاصر ایران» یادداشتی با این عنوان و جملات ابتدایی منتشر شده است:
* جنگ خائنین و خادمین ..
یادداشتی از جعفر شیرعلینیا ( مورخ)
سال ۱۳۶۶ بود. بحث جنگ بود، و پیرمرد دهاتی با لبخندی تلخ گفت:
"هی میگن خونوادههای شهدا خواستار ادامهی جنگند!… *
این یادداشت از من نیست و از نام من سواستفاده کردهاند و امیدوارم اصلاح کنند.
یادداشتهای مرا تنها در همین کانال تلگرام @jafarshiralinia
و صفحهی اینستاگرام من به آدرس زیر بخوانید.
https://instagram.com/jafarshiralinia.com?igshid=1sw8uiiznyf5v
جعفر شیرعلینیا
تقریبا کامل منتشر شد؛
«جنگ روایتها و آغاز جنگ ایران و عراق»
از تلاش دوستان اکوایران برای انتشار تقریبا کامل سخنانم ممنونم.
بر اساس فایل صوتی خودم، کمتر از دو دقیقه از مصاحبه در فایل تدوین شده نیست.
متن این دو مورد را اینجا منتشر میکنم؛
از دقیقه ۵ و ۳۷ جملههای زیر را گفتهام که کمتر از یک دقیقه بوده و در فیلم نیست:
«مسائل رو اغلب از دریچهی نظامی دیدیم، ولی من احساس میکنم اگر میخواهیم درسی بگیریم از ماجرا و تجربه رو بررسی بکنیم، باید بیاییم از ردههای بالاتر سوال بپرسیم و بحث کنیم و گفتگو کنیم و درسها رو و تجربهها رو استخراج کنیم. خب به هرحال کشور یک ساختاری داشته است که آقای خمینی در راس این ساختار بوده و رهبر بوده و تصمیمگیری با ایشون بوده در خیلی از مسائل و قدرت کامل کشور بودند. یعنی از این ردهها شروع میکنیم و بعد میرسیم به اینکه رئیسجمهور داریم، رئیس کل قوا داریم و مجلس داریم. بحث اینگونه است.»
از دقیقه ۴۳ و ۱۵، حدود ۴۰ ثانیه در فیلم نیست که در آن جملههای زیر را گفته بودم؛
«اسناد باید منتشر شود اما وقتی شما بالاسر تحقیقات، سردار و تیمسار و مکانهایی مشخص میکنید که برای ورود به آنجا یک محقق باید کلی خان را رد کند تا مثلا به یک سند دسترسی پیدا کند و هرکسی هم نتواند دسترسی پیدا کند، معلوم است که بسیاری از جنبهها مغفول میماند. وقتی ستاد کل را قرار میدهید معلوم است میآید آن آئیننامه را مینویسد که این ویژگیها باید در آثار باشد و انگار نتیجهی تحقیق را از قبل مشخص کردهاند و تحقیقی که از قبل نتيجهاش مشخص باشد یک تحقیق مرده است و اصلا تحقیق نیست.»
لینک فیلم و صوت کامل مصاحبه که فقط جملههای بالا را ندارد 👇
https://www.group-telegram.com/ecoiran_webtv/32705
«جنگ روایتها و آغاز جنگ ایران و عراق»
از تلاش دوستان اکوایران برای انتشار تقریبا کامل سخنانم ممنونم.
بر اساس فایل صوتی خودم، کمتر از دو دقیقه از مصاحبه در فایل تدوین شده نیست.
متن این دو مورد را اینجا منتشر میکنم؛
از دقیقه ۵ و ۳۷ جملههای زیر را گفتهام که کمتر از یک دقیقه بوده و در فیلم نیست:
«مسائل رو اغلب از دریچهی نظامی دیدیم، ولی من احساس میکنم اگر میخواهیم درسی بگیریم از ماجرا و تجربه رو بررسی بکنیم، باید بیاییم از ردههای بالاتر سوال بپرسیم و بحث کنیم و گفتگو کنیم و درسها رو و تجربهها رو استخراج کنیم. خب به هرحال کشور یک ساختاری داشته است که آقای خمینی در راس این ساختار بوده و رهبر بوده و تصمیمگیری با ایشون بوده در خیلی از مسائل و قدرت کامل کشور بودند. یعنی از این ردهها شروع میکنیم و بعد میرسیم به اینکه رئیسجمهور داریم، رئیس کل قوا داریم و مجلس داریم. بحث اینگونه است.»
از دقیقه ۴۳ و ۱۵، حدود ۴۰ ثانیه در فیلم نیست که در آن جملههای زیر را گفته بودم؛
«اسناد باید منتشر شود اما وقتی شما بالاسر تحقیقات، سردار و تیمسار و مکانهایی مشخص میکنید که برای ورود به آنجا یک محقق باید کلی خان را رد کند تا مثلا به یک سند دسترسی پیدا کند و هرکسی هم نتواند دسترسی پیدا کند، معلوم است که بسیاری از جنبهها مغفول میماند. وقتی ستاد کل را قرار میدهید معلوم است میآید آن آئیننامه را مینویسد که این ویژگیها باید در آثار باشد و انگار نتیجهی تحقیق را از قبل مشخص کردهاند و تحقیقی که از قبل نتيجهاش مشخص باشد یک تحقیق مرده است و اصلا تحقیق نیست.»
لینک فیلم و صوت کامل مصاحبه که فقط جملههای بالا را ندارد 👇
https://www.group-telegram.com/ecoiran_webtv/32705
Telegram
اکوایران
📹 جنگ روایتها در ماجرای آغاز جنگ هشتساله
نسخه صوتی
▫️ 44 سال از آغاز یکی از طولانیترین جنگهای تاریخ معاصر جهان میگذرد، جنگی که بسیاری از معادلات خاورمیانه را تغییر داد و سرنوشت مردم ایران و عراق را دگرگون کرد. در5 دهه اخیر درباره علل وقوع این جنگ،…
نسخه صوتی
▫️ 44 سال از آغاز یکی از طولانیترین جنگهای تاریخ معاصر جهان میگذرد، جنگی که بسیاری از معادلات خاورمیانه را تغییر داد و سرنوشت مردم ایران و عراق را دگرگون کرد. در5 دهه اخیر درباره علل وقوع این جنگ،…
اتاق آینده / شیرعلینیا pinned «تقریبا کامل منتشر شد؛ «جنگ روایتها و آغاز جنگ ایران و عراق» از تلاش دوستان اکوایران برای انتشار تقریبا کامل سخنانم ممنونم. بر اساس فایل صوتی خودم، کمتر از دو دقیقه از مصاحبه در فایل تدوین شده نیست. متن این دو مورد را اینجا منتشر میکنم؛ از دقیقه ۵ و ۳۷…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باید نشانهها را شناخت
کتاب «برخیز و اول تو بکش» که منتشر شد،
به دوستان گفتم روش ترور و عملیاتهای اسرائیل بهکلی دگرگون شده است…
توضیح بیشتر را در ویدئوی کوتاه پیوست ببینید.
نام این کتاب برگرفته از متن تلمود است که معروف به تورات شفاهی است.
کتاب «برخیز و اول تو بکش» که منتشر شد،
به دوستان گفتم روش ترور و عملیاتهای اسرائیل بهکلی دگرگون شده است…
توضیح بیشتر را در ویدئوی کوتاه پیوست ببینید.
نام این کتاب برگرفته از متن تلمود است که معروف به تورات شفاهی است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انتقاد ممنوعه
در يادداشت روز ۲۱ فروردین ۶۶ هاشمی رفسنجانی میخوانیم: «عصر با دکتر روحانی مدتی در محل سپاه قدم زدیم و درباره جنگ و مشکلات ادامه آن و نداشتن راهی برای ختم جنگ بحث کردیم. ایشان تقریبا معتقد است جنگ را باید از موضع قدرت خاتمه بدهیم و منتظر فتح سرنوشتساز نمانیم. ولی چون برخلاف نظر امام است صراحت ندارد.»
وقتی حسن روحانی در قدم زدن دونفره با هاشمی از صراحتش کم میکند، مسئولین در حضور آیتالله خمینی چگونه سخن میگفتهاند؟
در ویدئوی کوتاه پیوست، توضیحی دربارهی شرایط آن روزها دادهام؛ روزهایی که گویی انتقاد از ادامهی جنگ موضوعی ممنوعه بود.
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia.com
در يادداشت روز ۲۱ فروردین ۶۶ هاشمی رفسنجانی میخوانیم: «عصر با دکتر روحانی مدتی در محل سپاه قدم زدیم و درباره جنگ و مشکلات ادامه آن و نداشتن راهی برای ختم جنگ بحث کردیم. ایشان تقریبا معتقد است جنگ را باید از موضع قدرت خاتمه بدهیم و منتظر فتح سرنوشتساز نمانیم. ولی چون برخلاف نظر امام است صراحت ندارد.»
وقتی حسن روحانی در قدم زدن دونفره با هاشمی از صراحتش کم میکند، مسئولین در حضور آیتالله خمینی چگونه سخن میگفتهاند؟
در ویدئوی کوتاه پیوست، توضیحی دربارهی شرایط آن روزها دادهام؛ روزهایی که گویی انتقاد از ادامهی جنگ موضوعی ممنوعه بود.
https://www.group-telegram.com/jafarshiralinia.com
ضعف در مدیریت کلان جنگ
چند سال قبل یکی از فرزندان هاشمی رفسنجانی گفت که پدرش فرماندهی جنگ نبود، فرماندهی صلح بود!
اگر بناست بگوییم افتخار هاشمی پایان دادن به جنگ بود، نمیتوان به سادگی از كنار این سوال گذشت كه اگر هاشمی تواناییِ پایان دادن به جنگ را داشت، چرا این توانایی را بسیار دیر و در شرایط ضعف و شكست ایران بهكار گرفت؟ و چرا زودتر و در حالی كه ایران موقعیت برتر را داشت به جنگ پایان نداد؟
وقتی از بزرگیِ افراد سخن میگوییم به همان نسبت مسئولیت آنها نیز بزرگتر میشود و آنها که مقام و مسئولیت بالاتری دارند باید در معرض سوالات جدیتری قرار گیرند.
در چهار ویدئوی کوتاه بالا اشارهای به ضعفهای مدیریت کلان جنگ دارم.
چند سال قبل یکی از فرزندان هاشمی رفسنجانی گفت که پدرش فرماندهی جنگ نبود، فرماندهی صلح بود!
اگر بناست بگوییم افتخار هاشمی پایان دادن به جنگ بود، نمیتوان به سادگی از كنار این سوال گذشت كه اگر هاشمی تواناییِ پایان دادن به جنگ را داشت، چرا این توانایی را بسیار دیر و در شرایط ضعف و شكست ایران بهكار گرفت؟ و چرا زودتر و در حالی كه ایران موقعیت برتر را داشت به جنگ پایان نداد؟
وقتی از بزرگیِ افراد سخن میگوییم به همان نسبت مسئولیت آنها نیز بزرگتر میشود و آنها که مقام و مسئولیت بالاتری دارند باید در معرض سوالات جدیتری قرار گیرند.
در چهار ویدئوی کوتاه بالا اشارهای به ضعفهای مدیریت کلان جنگ دارم.