شنبه های صلح با خویشتن؛ تعصب؛ بنیادی ترین پادصلح فکری (5)
(شنبه 1403-12-18)
حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران)
* چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند.
* در تعصب، عمدتاً «عقیده و باور» به جای «انسان و انسانیت» می نشیند.
* تعصب ورزی، یکی از سرچشمه های خشونت گرایی است.
** خلاصه پیشین: « دوره هشتاد ساله(1945-2025): از وجوه چهارگانه الف) مصداق های برجسته خشونت و تعصب ب) مصداق های مهم پیشرفت و رفاه[و کاهش نسبی آن ناصلح و پادصلح] ج) اندیشه های تحلیل وضعیت د) راه حل های بدیع، «الف» و «ب»بررسی شد و اینک قسمت «ج»)».
(شنبه 1403-12-18)
حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران)
* چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند.
* در تعصب، عمدتاً «عقیده و باور» به جای «انسان و انسانیت» می نشیند.
* تعصب ورزی، یکی از سرچشمه های خشونت گرایی است.
** خلاصه پیشین: « دوره هشتاد ساله(1945-2025): از وجوه چهارگانه الف) مصداق های برجسته خشونت و تعصب ب) مصداق های مهم پیشرفت و رفاه[و کاهش نسبی آن ناصلح و پادصلح] ج) اندیشه های تحلیل وضعیت د) راه حل های بدیع، «الف» و «ب»بررسی شد و اینک قسمت «ج»)».
3. دوران متأخر
ج) ) اندیشه های تحلیل وضعیت
سویه های تاریک اندیشی و دهشتناک وضعیت بشر قرن بیستم، نشان از تداوم روندهایی داشت که عصر مدرن، تمنای حل و رفع آنها را داشت. تعصب ورزی و خشونت گرایی که قرن ها زندگی آدمیان را دچار رنج بسیار کرده بود و جان انسان های بی شماری را گرفت، به نحو فزاینده ای، به حیات خود ادامه می داد. تازه، نظام های فکری نوین مشروعیت بخش و ابزارهای مرگبار نوینی را نیز همراه خود کرده بود(بخشی از این وضعیت، در قسمت «الف» این جستارها، با عنوان «تداوم روند همسازی تعصب های کهن و نو و خشونت های تمام عیار»، به تصویر کشیده شد). قرن بیست و یکم نیز شاهد سربرآوردن نیروها و رانه هایی سهمگین در پیشبرد همان تعصبات و خشونت ها در عرصه ملی و بین المللی بود. البته که سویه های روشنایی نیز همچنان رو به تزاید بوده و هست(قسمت «ب»؛ مصداق های مهم پیشرفت و رفاه[و کاهش نسبی تعصب و خشونت] در جستار پیشین)؛ اما مخاطرات جدیدی(از جمله «راست افراطی»، «پوپولیسم» و «بنیادگرایی») آن را محاصره کرده و امکان بازگشت به وضعیت های پیشامدرن، دوچندان شده است. آن فجایع پیشین و این مخاطرات جدید، متفکران را به بازاندیشی رهنمون کرد.
ج) ) اندیشه های تحلیل وضعیت
سویه های تاریک اندیشی و دهشتناک وضعیت بشر قرن بیستم، نشان از تداوم روندهایی داشت که عصر مدرن، تمنای حل و رفع آنها را داشت. تعصب ورزی و خشونت گرایی که قرن ها زندگی آدمیان را دچار رنج بسیار کرده بود و جان انسان های بی شماری را گرفت، به نحو فزاینده ای، به حیات خود ادامه می داد. تازه، نظام های فکری نوین مشروعیت بخش و ابزارهای مرگبار نوینی را نیز همراه خود کرده بود(بخشی از این وضعیت، در قسمت «الف» این جستارها، با عنوان «تداوم روند همسازی تعصب های کهن و نو و خشونت های تمام عیار»، به تصویر کشیده شد). قرن بیست و یکم نیز شاهد سربرآوردن نیروها و رانه هایی سهمگین در پیشبرد همان تعصبات و خشونت ها در عرصه ملی و بین المللی بود. البته که سویه های روشنایی نیز همچنان رو به تزاید بوده و هست(قسمت «ب»؛ مصداق های مهم پیشرفت و رفاه[و کاهش نسبی تعصب و خشونت] در جستار پیشین)؛ اما مخاطرات جدیدی(از جمله «راست افراطی»، «پوپولیسم» و «بنیادگرایی») آن را محاصره کرده و امکان بازگشت به وضعیت های پیشامدرن، دوچندان شده است. آن فجایع پیشین و این مخاطرات جدید، متفکران را به بازاندیشی رهنمون کرد.
هانا آرنت که نظام های توتالیتر(تمامیت خواه) و جنگ های جهانی را به مثابه رویدادهای آکنده از تعصب و خشونت تجربه کرده بود، «زوال قلمرو عمومی» را منشا این مصائب و فجایع می دانست. از بین رفتن فضای آزادی که کنش گران متکثر در آن، با مشارکت فعالانه و گفت و گو(از طریق زبان و سخن)، سیاست و قدرت را می سازند. زوال چنین قلمرو و فضایی، وضع بشر را چنین وحشتناک و دردناک کرده است. تضعیف و فقدان چنین قلمروی، عمدتاً ناشی از حاکمیت بوروکراتیک، مصرف گرایی و اطاعت بی قید و شرط فرودستان از فرادستان است. در واقع، از دست رفتن نقش شهروندی مسولانه، سپردن زمام امور به حکومت گران تمامیت خواه و تن دادن به فرمان ها و سیاست های آمرانه آنها، بسترساز ستیزه جویی و خشونت ورزی فراگیر در جامعه انسانی شده است.
از نظر یورگن هابرماس، خشونت فراگیر، سبعیت و سرکوب در جوامع مدرن اروپایی، بدان جهت است که مدرنیته از مسیر درست و اصلی خود خارج شده است. این که سلطه و سرکوب به جای صلح و آزادی نشسته، بدان جهت است که دولت با سلطه بر جامعه مدنی و با بهره گیری از دستگاه های ایدئولوژیک، روابط اصیل انسانی را خدشه دار کرده است. در واقع، زوال کنش ارتباطی و دگرگونی ساختاری حوزه عمومی، روابط اصیل در جامعه مدنی و سیاسی را مخدوش کرده است. به علاوه، خرد ابزاریِ مبتنی بر محاسبه صِرف سود و زیان، آن خرد ارتباطی و کنش ارتباطی را در حوزه عمومی، به محاق برده است. چنین تحولات فکری، اجتماعی و ساختاری در این جوامع، منشا تمامی خشونت ها، نفرت ها و جنگ هاست. البته، تداوم این روندها و دگردیسی ها در دنیای سرمایه داری متاخر را می توان غلبه «سیستم»(قدرت و پول) بر «زیست جهان»(حوزه عمومی) دانست.
از نظر یورگن هابرماس، خشونت فراگیر، سبعیت و سرکوب در جوامع مدرن اروپایی، بدان جهت است که مدرنیته از مسیر درست و اصلی خود خارج شده است. این که سلطه و سرکوب به جای صلح و آزادی نشسته، بدان جهت است که دولت با سلطه بر جامعه مدنی و با بهره گیری از دستگاه های ایدئولوژیک، روابط اصیل انسانی را خدشه دار کرده است. در واقع، زوال کنش ارتباطی و دگرگونی ساختاری حوزه عمومی، روابط اصیل در جامعه مدنی و سیاسی را مخدوش کرده است. به علاوه، خرد ابزاریِ مبتنی بر محاسبه صِرف سود و زیان، آن خرد ارتباطی و کنش ارتباطی را در حوزه عمومی، به محاق برده است. چنین تحولات فکری، اجتماعی و ساختاری در این جوامع، منشا تمامی خشونت ها، نفرت ها و جنگ هاست. البته، تداوم این روندها و دگردیسی ها در دنیای سرمایه داری متاخر را می توان غلبه «سیستم»(قدرت و پول) بر «زیست جهان»(حوزه عمومی) دانست.
روانکاوان و روان شناسان، درصدد برآمدند تا وجوه دیگری از تعصب و خشونت پایدار و مستمر در حیات انسانی را رمزگشایی کنند. فروید با دو رانه یا غریزه «زندگی» و «مرگ»، تلاش کرد تا از رفتارهای متعصبانه و سبعانه آدمی، تحلیلی روان شناسانه به دست دهد. موجود زنده(ارگانیسم)، به دو رانه «غریزه جنسی یا زندگی» و «غریزه مرگ» وابسته است. رانه نخست، موجب حفظ و استمرار ارگانیسم و غریزه دوم، موجب انحلال آن می شود. ستیز دامنهداری میان این دو نیرو، در عرصه روان، در جریان است که البته، در فرجام کار، به سلطه غریزه مرگ منتهی می شود. در واقع، جدال بین این دو رانه، علت دگرگونیهای روانی و آفریننده شخصیت ماست. بر این اساس، برخی از گرایشهای ما، چون مهربانی و انساندوستی، براثر استیلای موقت غریزه جنسی بر غریزه مرگ پدید میآیند و حال آن که برخی دیگر، مانند آزاردوستی(سادیسم) و سبعتطلبی و جنگجویی، از تفوق غریزه مرگ میزایند.
کمنتارین ها(جماعت گرایان) و به ویژه فضیلت گرایان(به عنوان نو ارسطوییان)، فردگرایی و لذت طلبی لیبرالی را منشا تمام ناهنجاری در جوامع مدرن می دانند. به باور آنها، اخلاق لیبرال، زندگی را عرصه منازعه و کشمکش کرده است و سیاست نیز به تعبیر «مکاینتایر»، به عرصه «جنگ داخلی» بر سر کسب منافع و قدرت تبدیل شده است. «زیگمونت باومن» نیز از بیاخلاقی و خودخواهیِ انسانی در کنار خشونت، نژادپرستی و نابرابری به عنوان چهار شرور حاکم بر زندگی امروز بشر نام میبرد. از این رو، تعصبات و خشونت ها در دنیای امروز، اساساً به دلیل دوری از «کنش، خیرات درونی و زیست اخلاقی»، دوباره به مدار زندگی آدمیان بازگشته است.
بر اساس یافته های علوم شناختی، بخش مهمی از تعصبات و ستیزه جویی ها، به دلیل وجود سوگیری شناختی، یعنی خطاهای سیتماتیک و نظام مند «ذهن» به مثابه دستگاه شناختی انسان است. در واقع، این خصلت های طبیعی ذهن ماست که برخی از این چالش ها و بحران ها را در زندگی اجتماعی ما به وجود می آورد.
بر اساس یافته های علوم شناختی، بخش مهمی از تعصبات و ستیزه جویی ها، به دلیل وجود سوگیری شناختی، یعنی خطاهای سیتماتیک و نظام مند «ذهن» به مثابه دستگاه شناختی انسان است. در واقع، این خصلت های طبیعی ذهن ماست که برخی از این چالش ها و بحران ها را در زندگی اجتماعی ما به وجود می آورد.
تحلیل های جامعه شناختی بر مقولاتی چون «جامعه توده ای و پوپولیسم(مردم گرایی اغواگرانه و فریب کارانه)» تمرکز و تاکید دارند. بنابر نظر آنها، برخی اقتضائات چنین جوامع و نظام های هم پیوند با آنها، با تقویت تعصبات(عمدتاً ایدئولوژیک) و تشدید منازعات، همبستگی دارند.
در میان دانش آموختگان ایرانی، داریوش شایگان، در آخرین آثار خود، وجه «فرهنگی» چنین اموری را برجسته می سازد. به نظر او، در اثر مدرنیته و در عصر ما، دو اتفاق توأمان اما مستقل از هم رخ داده است؛ یکی گسترش ارتباطات و اختلا ط های فرهنگی و دیگری افسون زدایی از جهان و خالی شدن زندگی از معنا. در این چارچوب، تفکر انسان، «سیار» و هویت او «چهل تکه و ریزوم وار» شده است. مدرنیته، دین سیاسی را به تاریخ سپرد؛ ولی این امر، به حذف معنویت و فراموشی قاره روح نیز انجامید که حاصل آن پوچ گرایی و بی معنایی برای انسان مدرن است. در واقع، جنگ های جهانی و برادرکشی، خستگی از صنعت و تکنیک زدگی، از یک منظر، خود حاصل بی توجهی به روح و فقدان معنا در زندگی می باشد.
در میان دانش آموختگان ایرانی، داریوش شایگان، در آخرین آثار خود، وجه «فرهنگی» چنین اموری را برجسته می سازد. به نظر او، در اثر مدرنیته و در عصر ما، دو اتفاق توأمان اما مستقل از هم رخ داده است؛ یکی گسترش ارتباطات و اختلا ط های فرهنگی و دیگری افسون زدایی از جهان و خالی شدن زندگی از معنا. در این چارچوب، تفکر انسان، «سیار» و هویت او «چهل تکه و ریزوم وار» شده است. مدرنیته، دین سیاسی را به تاریخ سپرد؛ ولی این امر، به حذف معنویت و فراموشی قاره روح نیز انجامید که حاصل آن پوچ گرایی و بی معنایی برای انسان مدرن است. در واقع، جنگ های جهانی و برادرکشی، خستگی از صنعت و تکنیک زدگی، از یک منظر، خود حاصل بی توجهی به روح و فقدان معنا در زندگی می باشد.
**نتیجه
همروی «تعصب ورزی و خشونت گرایی» و «رواداری و صلح جویی»، در جهان کنونی.
تحلیل های اندیشه ورزانه(فلسفی و منطق عقلانی)، روان شناسانه، جامعه شناسانه، علوم شناختی و فرهنگی از چگونگی و چرایی «ناگزیری» این روندهای دائمی و پایدار در زندگی بشر.
* تو مگو جمله بجنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نه ای هزاری، تو چراغ خود برافروز
* دیدن خود در آینه دیگری
* من با تو در صلحم(I’m at peace with you)
سپاس، دوستدارتان، جمالی
همروی «تعصب ورزی و خشونت گرایی» و «رواداری و صلح جویی»، در جهان کنونی.
تحلیل های اندیشه ورزانه(فلسفی و منطق عقلانی)، روان شناسانه، جامعه شناسانه، علوم شناختی و فرهنگی از چگونگی و چرایی «ناگزیری» این روندهای دائمی و پایدار در زندگی بشر.
* تو مگو جمله بجنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نه ای هزاری، تو چراغ خود برافروز
* دیدن خود در آینه دیگری
* من با تو در صلحم(I’m at peace with you)
سپاس، دوستدارتان، جمالی
به نام خداوند صلح و دوستی
بیستمین ارائه مجازی
صلح اندیشان تبرستان
زمان: چهارشنبه ۲۲ اسفند ساعت ۲۰
موضوع: نسبت میان فهم دینی و خشونت سیاسی
سخنران: دکتر محسن عباس زاده
=============================
لطفا جهت پیوستن به کانال صلح اندیشان تبرستان، از طریق لینک زیر اقدام فرمایید.
https://www.group-telegram.com/solh_andishan_tabarestan.com
بیستمین ارائه مجازی
صلح اندیشان تبرستان
زمان: چهارشنبه ۲۲ اسفند ساعت ۲۰
موضوع: نسبت میان فهم دینی و خشونت سیاسی
سخنران: دکتر محسن عباس زاده
=============================
لطفا جهت پیوستن به کانال صلح اندیشان تبرستان، از طریق لینک زیر اقدام فرمایید.
https://www.group-telegram.com/solh_andishan_tabarestan.com
Telegram
کانال صلح اندیشان تبرستان
این کانال زیر نظر انجمن علمی مطالعات صلح ایران به منظور انتشار نظریه ها، ایده ها و یافته های علمی استادان، پژوهشگران و صلح اندیشان تبرستان (گیلان، گلستان و مازندران) و با هدف ترویج و گسترش مطالعات صلح ایجاد شده است.
ارتباط با ادمین:
@abbas_afrazideh
ارتباط با ادمین:
@abbas_afrazideh
Forwarded from کانال صلح اندیشان تبرستان
سلام خدمت همه صلح اندیشان گروه و وقت به خیر
بحمدلله در نیمه دوم سال جاری، تا کنون ۱۸ ارایه مجازی در چهارشنبه ها برگزار گردید و این برنامه پسندیده همچنان ادامه دارد.
می دانیم که در فرهنگ سازی و شکل گیری تمدن ها، نقش کتابت چقدر تعیین کننده است. در بحث خلق و بسط فرهنگ صلح نیز این چنین است.
به همین جهت، مدیران گروه صلح اندیشان خطه تبرستان، تصمیم گرفتند تا این ارایه ها را در قالب کتاب (چاپ دیجیتال و الکترونیک) منتشر نماید. لازمه تدوین کتاب، مکتوب شدن مباحث ارایه شده از سوی دوستان است. بدیهی است مقالات در این مجموعه، به نام استادان منتشر می گردد.
با این وصف هم از ارایه کنند گان محترم این نیم فصل تقاضا داریم در صورت امکان مکتوبی از بحث خوبشان را برایمان بفرستند و هم ارایه کنندگان بعدی نیز این رویه خوب را اجرایی نمایند تا این گفتگوهای علمی ماندگار گردد و مورد بهره برداری پژوهشگران قرار گیرد، انشاالله.
زمان دریافت مقالات و نوشته ها (ارایه ها) تا پایان فروردین ماه سال بعد است.
با احترام
بحمدلله در نیمه دوم سال جاری، تا کنون ۱۸ ارایه مجازی در چهارشنبه ها برگزار گردید و این برنامه پسندیده همچنان ادامه دارد.
می دانیم که در فرهنگ سازی و شکل گیری تمدن ها، نقش کتابت چقدر تعیین کننده است. در بحث خلق و بسط فرهنگ صلح نیز این چنین است.
به همین جهت، مدیران گروه صلح اندیشان خطه تبرستان، تصمیم گرفتند تا این ارایه ها را در قالب کتاب (چاپ دیجیتال و الکترونیک) منتشر نماید. لازمه تدوین کتاب، مکتوب شدن مباحث ارایه شده از سوی دوستان است. بدیهی است مقالات در این مجموعه، به نام استادان منتشر می گردد.
با این وصف هم از ارایه کنند گان محترم این نیم فصل تقاضا داریم در صورت امکان مکتوبی از بحث خوبشان را برایمان بفرستند و هم ارایه کنندگان بعدی نیز این رویه خوب را اجرایی نمایند تا این گفتگوهای علمی ماندگار گردد و مورد بهره برداری پژوهشگران قرار گیرد، انشاالله.
زمان دریافت مقالات و نوشته ها (ارایه ها) تا پایان فروردین ماه سال بعد است.
با احترام
کانال صلح اندیشان تبرستان
شنبه های صلح با خویشتن؛ تعصب؛ بنیادی ترین پادصلح فکری (5) (شنبه 1403-12-18) حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران) * چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند. * در تعصب، عمدتاً «عقیده و باور» به جای «انسان…
سلام و درود بر صلح اندیشان گروه
آخرین جستار تعصب، بنیادی ترین پادصلح فکری، تقدیم می گردد.
فعلا تا مدتی، جستارهای شنبه های صلح با خویشتن را متوقف می کنم تا فرصتی به خود دهم برای بازاندیشی عمیق تر.
سپاس، دوستدارتان، جمالی
آخرین جستار تعصب، بنیادی ترین پادصلح فکری، تقدیم می گردد.
فعلا تا مدتی، جستارهای شنبه های صلح با خویشتن را متوقف می کنم تا فرصتی به خود دهم برای بازاندیشی عمیق تر.
سپاس، دوستدارتان، جمالی
شنبه های صلح با خویشتن؛ تعصب؛ بنیادی ترین پادصلح فکری (6)
(شنبه 1403-12-25)
حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران)
* چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند.
* در تعصب، عمدتاً «عقیده و باور» به جای «انسان و انسانیت» می نشیند.
* تعصب ورزی، یکی از سرچشمه های خشونت گرایی است.
** خلاصه پیشین: « دوره هشتاد ساله(1945-2025): وجوه چهارگانه الف) مصداق های برجسته خشونت و تعصب ب) مصداق های مهم پیشرفت و رفاه[و کاهش نسبی آن ناصلح و پادصلح] ج) اندیشه های تحلیل وضعیت د) راه حل های بدیع. اینک قسمت آخر، «د»)».
(شنبه 1403-12-25)
حسین جمالی، دانش آموخته علم سیاست(هیات علمی بازنشسته دانشگاه مازندران)
* چو نیک بنگریم، بسا بسیاری از ناصلح ها، در «تعصب» ریشه دارند.
* در تعصب، عمدتاً «عقیده و باور» به جای «انسان و انسانیت» می نشیند.
* تعصب ورزی، یکی از سرچشمه های خشونت گرایی است.
** خلاصه پیشین: « دوره هشتاد ساله(1945-2025): وجوه چهارگانه الف) مصداق های برجسته خشونت و تعصب ب) مصداق های مهم پیشرفت و رفاه[و کاهش نسبی آن ناصلح و پادصلح] ج) اندیشه های تحلیل وضعیت د) راه حل های بدیع. اینک قسمت آخر، «د»)».