(داستان بند کفش)
راوی: #محمدرضا_سرشار

یاد من باشد تنها هستم.
ماه بالای سر تنهایی است.

#سهراب_سپهری

دل عاشق به جور از یار دیرین بر‌نمی‌گردد
که در سفتن ز آب و رنگ خود گوهر نمی‌گردد

#صائب_تبریزی

روز و شب مهر تو می ورزم و این راز نهان
کس ندانست به غیر از تو خدا می داند

#محتشم_کاشانی
#شب_بخیر

شبهای زمستاتی نروژ آرزویم است...

یعنی #واقعا بیسکوییت ها تا قبل اینکه بذاریمشون دهنمون فکر میکنن چقدر مهربونیم؟
قبل اینکه خودمون به لیوان دهن بزنیم میدیم از چایی‌مون بخورن.

💬

صبح است و گل در آینہ بیدار مے شود
خورشید در نگاه تو، تکرار مےشود

مردے کہ روے سینہ ے عشق تو خفتہ بود
با دست هاے عشق تو، بیدار مے شود


#حسین_منزوی
#صبح_بخیر

😘
بوسه‌ها آواره‌ترین مخلوقات پروردگارند
بر باد
بر در
بر خود
بر حسرت
و گاهی بر لب

كسی باور نمی‌كند
لبخندش می ‌توانست
پلی باشد
كه جمعه را
به همه‌ی روزهای هفته
پيوند بزند ...
                    

#احمدرضا_احمدی

ز کوی یار آسان کی توان قطع‌ نظر کردن
که بیرون رفتن از دنیاست از کویش سفر کردن

#صائب_تبريزی

داستان رام و سامان

➕ حکایتی پندآموز از #کلیله_و_دمنه +++

من امیدی را در خود بارور ساخته‌ام
تار و پودش را
با عشق تو پرداخته‌ام
مثل تابیدن مهری در دل
مثل جوشیدن شعری از جان
مثل بالیدن عطری در گل
جریان خواهم یافت
راه خواهم افتاد
باز از ریشه به برگ،
باز از بود به هست...❤️🦋

#فریدون_مشیری‌

0

تو آمدی ...
و بی آنکه بدانی ،
خدا با تو برای من
یک بغل شعر نگفته فرستاد

حالا بنشین و تماشا کن
چگونه آیه آیه کتاب
رسالت تو را خواهم سرود ...

پیامبر از همه جا بی خبر من !

#افشین_یداللهی

چرا #سعدی در جنگ های صلیبی اسیر شد؟

▪️گزارش، تدوین و گویندگی: محسن ظهوری
شاعر مشهور ایرانی سعدی، در یکی از سفرهایش گرفتار مصیبتی می‌شود؛ در میانه جنگ‌های صلیبی به اسارت صلیبیون در می‌آید. +++

‌



در بسیط خطه‌ی  آرام
می‌خواند خروس از دور
می‌شکافد جرم دیوار سحرگاهان
وز بر آن سرد دوداندود خاموش
هرچه با رنگ تجلی
رنگ در پیکر می‌اندازد؛
می‌گریزد شب،
صبح می‌آید!



#نیما_یوشیج

#ایتالیا تو یه لیگ دیگه بهشته😍
📍پورتوفینو، ایتالیا

💬

امیدوار چنانم که کار بسته برآید
وصال چون به سر آمد فراق هم به سر آید

#سعدی

خدایا هرکس به ماوائی گراید و تویی ماوای من.

#تمنا
قنوت امام حسین (ع)

♦️تصویرسازی از لحظه ولادت امام حسین ع

زیبایی
زیباتر از تمامِ جهانِ زیبا
و چشم‌های شاداب‌ات
نی‌زارهای سبزِ گُم‌درّه‌های زاگرس را
پندار می‌کند.
پیش آی و موج بشکن و آیینه‌ای بگیر
مانند آب
وقتی مرا بیابی زیباتر خواهی شد...


#منوچهر_آتشی
🍏🍎

به شب سلام که بی تو رفیق راه من است
سیاه چادرش امشب،پناهگاه من است

به شب که آینه ی غربت مکدر من
به شب که نیمه ی تنهایی سیاه من است

رسید هر کس و برقی به خرمنم زد و رفت...
هر آنچه مانده ز خاکسترم گواه من است

در این کشاکش توفانی بهار و خزان
گلی که می شکند،عشق بی گناه من است..


                 #حسین_منزوی 

با تو بودن خوب است
تو چراغی، من شب
که به نور تو کتاب دل تو
و کتاب دل خود را که خطوط تن توست
خوش خوشک می خوانم
تودرختی، من آب
من کنار تو آواز بهاران را
می‌خندم و می‌خوانم و می‌گریم و می‌خوانم

#منوچهر_آتشی

✦

به #خودم آمدم ، انگار تویی در من بود...❤️

چرا فقط پاركبانا پول پيدا ميكنن و ميبرن پس ميدن؟!
چرا مثلا من پيدا نميكنم كه نبرم پس بدم :/
واقعا چرا!؟